مهران رفیعی: پتیاره

در همدردی با مردمی که گرفتار جنون اهریمن هستند

نباشی تو رهبر که خونخواره‌ای
هر آگه بداند که پتیاره‌ای

نشاندی پلیدان تو در راس کار
هر آن کس که دزدد شود کاره‌ای

بسی خانمان را تو بر هم زدی
نه رحمی به مادر نه گهواره‌ای

جوان دل فسرده، فضا تنگ و تار
ندارد امیدی به غمخواره‌ای

چه خواهی ز درویش خلوت نشین؟
که سازی به گِردش تو دیواره‌ای

سرای هنر از تو ماتم گرفت
هنرمندِ میهن شد آواره‌ای

چو در دستِ ناکس تو زر می‌نهی
به مدحت سراید که مهپاره‌ای

مدال لیاقت به آن کس دهی
که خونی بریزد به قداره‌ای

ز طوسی چه دیدی که مفتون شدی؟
مبادا به خلوت تو آن کاره‌ای!

چو هر دم تو بر ما جفا می‌کنی
نباشد بجز عزل تو چاره‌ای

از: گویا

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل