بررسی عملکرد معاونت ورزش زنان در یکیدو دهه اخیر نشان میدهد کارنامه مرضیه اکبرآبادی در این عرصه بیشاز اندازه نمره منفی دارد
رضا صالحی امیری بیشتر معاونانش را انتخاب کرده است اما هنوز برای معاونت ورزش زنان تصمیمی نگرفته است. با اتفاقاتی که چندوقت اخیر در ورزش زنان افتاده، همه کسانی که پیگیر این بخش از ورزش هستند، منتظر بودند سرپرست وزارت ورزش قبل از هر کاری وضعیت این معاونت را مشخص کند. با اینکه گفته میشود صالحی هفتههای اخیر با گزینههای متعددی وارد مذاکره شده و از چند نفری رزومه کاری خواسته است، اما هنوز به جمعبندی نهایی نرسیده است. برای این معاونت قبلا اسمهایی نظیر فائزه هاشمی و طاهره طاهریان مطرح بود، اما حالا فریبا محمدیان گزینه اصلی معرفی شده است. شاید برای جامعه ورزش زنان دیگر نامها مهم نباشد، آنها فردی را میخواهند تا نقش ناجی را بازی کند.
سالهای اخیر با حضور چند زن ورزشکار در بازیهای المپیک، نایب قهرمانی فوتسال زنان ایران در آسیا و گرفتن چند مدال جهانی و آسیایی در رشتههای رزمی شاید تصور این باشد که زنان به چیزی که میخواستهاند، رسیدهاند. اما این نتایج دلیلی نمیشود تا زنانی که با ورزش درگیر هستند، عملکرد مدیران ورزش زنان را تایید کنند.
ورزش زنان بعد از انقلاب دو دوره متفاوت را تجربه کرده است؛ دورهای که معاونت زنان مستقل بود و انجمنهای زنان مستقل از فدراسیونها فعالیت میکردند. و دورهای که انجمنها زیرمجموعه فدراسیونها شدند. در این ۳۵ سال چهار زن مسئولیت ورزش زنان را برعهده داشتهاند؛ طاهره طاهریان که از بعد از انقلاب معاون ورزش زنان شد. او با اینکه چهره ورزشی نداشت اما تحصیلاتش بیربط با ورزش نبود. تربیتبدنی خوانده و قبلا از اینکه این سمت را بگیرد، دو سال کارمند سازمان تربیتبدنی بود.
زهرا احمدیپور همزمان با تغییر سیستم ورزش زنان سمت گرفت. البته احمدیپور خیلی زود خودش را کنار کشید. او جغرافیا خوانده و کارمند وزارت کشور بود؛ کاملا بیربط با ورزش. شاید به همین دلیل بود که به این نتیجه رسید نمیتواند در ورزش مثمرثمر باشد. بعد از رفتن او معاونت به ربابه شهریان رسید. او هم ورزشکار بود و هم تحصیلات ورزشی داشت و هم اینکه مدتها رییس انجمن هندبال بود. با این حال شهریان را مدیری خنثی میدانستند. کمتر درگیر میشد و مطیع تصمیماتی بود که رییس سازمان تربیتبدنی میگرفت. مرضیه تکهاکبرآبادی هم که فعلا معاونت ورزش زنان را برعهده دارد، قبل از حضور در ورزش، در سازمان حراست استان تهران فعالیت میکرد. هرچند اکبرآبادی قبل از حضور در سازمان تربیتبدنی، مدتی ریاست اداره کل تربیتبدنی تهران را برعهده داشت، اما کمتر کسی او را بهعنوان مدیر ورزشی میشناسد.
مدیریت متفاوت
بعد از ادغام انجمنهای ورزشی با فدراسیونها زمینه حضور زنان با پوشش اسلامی در تورنمنتهای بینالمللی فراهم شد و آنها توانستند در بعضی از رشتهها نتیجه بگیرند اما زنان در مقایسه، دورهای را که زنان در انجمنها مستقل بودند، دوره طلایی ورزش زنان میدانند. با وجود محدودیتها، استقبال عمومی از ورزش زنان بیشتر بود. در بیشتر انجمنها چهرههای ورزشی که تحصیلات مرتبط هم داشتند، به کار گرفته شده بود. سعی بر این بود که زنان در همه رشتهها فعال باشند. آنها برای فعال کردن دوباره سوارکاری، فوتبال و فوتسال که از طرف علمای شرع ممنوع شده بود، با داشتن مجوز پزشکان که تایید کرده بودند هیچیک از این ورزشها برای زنان مضر نیست، از مراجع تقلید اجازه رسمی گرفتند. در آن دوره که ورزش زنان با کمبود بودجه و نیرو روبهرو بود، حتی رشتههایی نظیر سینکرونایز هم به ایران آمد.
برگزاری بازیهای زنان مسلمان و تورنمنتهای داخلی این هیجان را ایجاد کرده بود که حتی مسابقات دسته سه زنان هم با حضور تماشاگران برگزار شود. اما بعد از اینکه زنان زیرمجموعه فدراسیونها شدند، استقلال از آنها گرفته شد. مشکل اصلی که در این چند ساله مطرح بوده، این است که سازمان تربیتبدنی وقت تعریف درستی از جایگاه زنان نکرد و در این مدت هم هیچیک از معاونان تلاشی نکردند که جایگاهشان پشتوانه قانونی داشته باشد.
نایبرییسهای زن که نه در انتخابات بلکه توسط رییس فدراسیون معرفی میشوند، حق رای در مجمع را ندارند. آنها نه درتصمیمگیریهای کلان شرکت میکنند و نه میتوانند مخالفتی با روسای فدراسیونها داشته باشند. تجربه نشان داده زنانی که با قدرت ظاهر شدهاند و از ورزش زنان حمایت کردهاند، کنار رفتهاند. بیشتر آنهایی هم که ماندهاند، برای اینکه جایگاهشان را از دست ندهند، ترجیح دادهاند موافق سیاستهای رییس فدراسیون حرکت کنند. یکی از مهمترین ایراداتی که در این مدت وارد بوده، این است که معاونت ورزش زنان توانسته حمایتی را که لازم است، از نایبرییسهای زنان نکرده و حتی با تصمیماتی که گرفته به ضرر آنها حرکت کرده است. خالی شدن ورزشگاهها از تماشاگران، نداشتن پشتوانهای برای تیمهای ملی و حمایت نکردن اسپانسرها از ورزش زنان، دلایلی است که برای تایید عقبماندگی زنان میآورند. کسانی که با این انتقاد موافقند میگویند موفقیتهای موردی هم نتیجه توجه روسای بعضی از فدراسیونها به ورزش زنان بوده. دلیل این توجه هم اجبار فدراسیونهای جهانی است، فدراسیونهایی مثل تکواندو که در المپیک فقط دو سهیمه به مردان داده و همه کشورها برای داشتن چهار سهیمه کامل باید در بخش زنان هم فعال باشند.
در بین معاونت ورزش زنان مرضیه اکبرآبادی بیشترین مخالف را داشته است و حالا زنان حساس شدهاند که صالحی چه کسی را با چه معیارهایی به این سمت انتخاب میکند. نگرانی اصلی آنها این است که منتخب وزارت ورزش فردی باشد که با ورزش آشنا نیست. نگرانیهای آنها هم بیجا نیست.
تصمیماتی که اکبرآبادی در این مدت گرفته است، غیر از این را نشان نمیدهد؛ تصمیماتی که کمتر ورزشی بوده. تغییر لباسهایی که فیفا و فدراسیون جهانی کاراته تایید کرده بود، لکه سیاه کارنامه اکبرآّبادی در این مدت است.
در هر دو مورد اکبرآبادی بدون توجه به توصیههای فدراسیونهای مربوطه، خودسرانه تصمیم گرفت و در هر دو مورد، اشک دختران ایران را درآورد تا سوژه عکاسان آژانسهای خبری شوند.
حذف رشتههای موتای و کیک بوکسینگ بدون اینکه مطالعه علمی انجام دهد یا دلیل منطقی داشته باشد، هنوز با سوال روبهرو است. تنها جمله او این بوده که این رشتهها مغایر با شأن زن مسلمان است. این درحالی است که لباسهای استاندارد این دو رشته در تضاد با پوشش اسلامی نیست. از نظر پزشکی هم این رشتهها زیرمجوعه رشتههای رزمی هستند و تا به حال هیچ پزشکی مضر بودن این ورزشها برای زنان را تایید نکرده است. اکبرآبادی در این مدت با اعزام دختران به مسابقات بینالمللی هم مخالفتهایی داشته است. او به جای اینکه برای رشد زنان تلاش کند و زمینه حضور آنها در این تورنمنتها را فراهم کند، بیشتر مانع ایجاد کرده است.
تعداد دخترانی که به بهانه نداشتن همراه زن مسابقات مهمی را از دست دادهاند، کم نیست. همین چند روز پیش بود که فرناز اسماعیلزاده که قهرمان سنگنوردی آسیا شده بود، برای حضور در مسابقات قهرمانی جهان به دردسر افتاد و بعد از اینکه مخالفتهای اکبرآبادی برای رفتن اسماعیلزاده به این مسابقات رسانهای شد، برای اعزام او مجوز صادر کرد. یکی از ماندگارترین اظهارنظرهای اکبرآ بادی هم به بسکتبال مربوط میشود. در حالی که زنان بسکتبالیست ایران بهدلیل تایید نشدن پوشش اسلامیشان در حسرت مسابقات بینالمللی هستند و فدراسیون بعد از سالها برای جبران این نقص سال قبل یک تورنمنت بینالمللی در ایران برگزار کرد، اکبرآبادی مدعی شده بود که تیمملی بسکتبال زنان مورد اضافی است.
جلسهای برای ابقا
تجربیات تلخ با اکبرآبادی است که جامعه ورزش زنان را وادار کرده است علیه او موضع بگیرند و برای رفتنش روزشماری کنند اما تلاشهای خود او برای ماندن جالب است. اکبرآبادی با اینکه مطمئن است صالحی بهدنبال جایگزین او میگردد، اما برنامههایی دارد تا نظر صالحی را جلب کند. اکبرآبادی فردا جلسهای را برگزار میکند و از مدیران ورزش زنان دعوت کرده است که در این جلسه شرکت کنند.
بهانه برگزاری این جلسه تشکیل شورای هماهنگی برای حل مشکلات ورزش زنان است. اما گفته میشود دلیل اصلی این است که اکبرآبادی در تلاش است تا صالحی را راضی نگه دارد تا او تا شش ماه دیگر در این سمت بماند. او در این کار حمایت کسانی را دارد که چهار سال پیش این سمت را تقدیمش کردند. نکته قابلتوجه فهرست مدعوین است. او در ابتدای این فهرست، نام طاهره طاهریان را قرار داده است تا شاید بتواند دیگران را به جلسه بکشاند. اما گفته میشود نه طاهریان به این جلسه میرود و نه دیگر مدیرانی که سالهای اخیر کسی حاضر نشده است از تجربیات آنها استفاده کند. این افراد میگویند اکبرآبادی که در این سالها همیشه با انتقادات توهینآمیز فعالیت مدیران قبلی را زیرسوال برده است، برای پیشرفت ورزش جلسه برگزار نمیکند و برای بقای خودش تلاش میکند. باید منتظر تصمیم آخر صالحی ماند.
از: بهار