ورزش زنان ایران پشت دیوارهای دین، سیاست و فرهنگ

اکنون و با گذشت نزدیک به نیم قرن از انقلاب اسلامی، زنان پر تعدادی به‌رغم مجموعه‌ای از تبعیض‌ها و تحقیرها، ورزش را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنند.

سحر رضایی

دیر زمانی است که ورزش مفهومی فراتر از فعالیت‌های بدنی برای پرورش جسم و روان پیدا کرده و تبدیل به ابزاری قدرتمند، سودمند و ثروت‌ساز برای پیشبرد اهداف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دولت‌ها شده است.

اما آنچه در جهان می‌گذرد با «ورزش سیاسی» در نظام جمهوری اسلامی متفاوت است؛ زیرا در دنیا، جنبه ورزشی قضیه و جذابیت‌های مسابقات همچنان در اولویت است و سایر موارد، حول محور رقابت قرار می‌گیرد.

در ایران برعکس است و طبق جمله مشهور «روح‌الله خمینی»، بنیان‌گذار انقلاب اسلامی که گفت «ورزش هدف نیست»، کاملاً رنگ و بوی سیاسی، مذهبی و نظامی به خود گرفته است.

پیش از انقلاب، بحث درباره چگونگی انتقال ورزش ایران از آماتوریسم به حرفه‌ای‌گری مطرح بود؛ اما با پیروزی انقلاب، صورت مساله به طور کلی پاک شد.

با اجباری شدن حجاب و ایجاد محدودیت گسترده برای فعالیت‌های زنان در اجتماع، همچنین شروع جنگ هشت ساله، ورزش زنان تا مدت‌ها به کما رفت.

اکنون و با گذشت نزدیک به نیم قرن از انقلاب اسلامی، زنان پر تعدادی به‌رغم مجموعه‌ای از تبعیض‌ها و تحقیرها، ورزش را به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کنند.

الزامات ورزش قهرمانی برای زنان چیست؟

ورزش قهرمانی، رقابت‌هایی سازمان‌یافته است که با مقررات خاص در هر رشته برای ارتقای رکوردهای ورزشی و کسب رتبه یا نشان انجام می‌شود و هر چه بینندگان و هوادارانش رشته بیشتر باشند، بر جذابیت و حساسیت آن افزوده خواهد شد.

از آنجایی که در صداوسیما نمایش ورزش زنان ممنوع است، طبیعتا قهرمانانش چندان شناخته شده نیستند و هواداران کمتری دارد.

ممنوعیت ورود مردان به محل برگزاری مسابقات زنان نیز این نقیصه را تشدید می‌کند‌. در ایران، نه تنها مربیان مرد حق حضور در ورزشگاه‌هایی را که مسابقات زنان برگزار می‌شود، ندارند؛ بلکه خانواده بازیکنان هم نمی‌توانند نمایش آن‌ها را از نزدیک تماشا کنند؛ این در حالی است که زنان ایرانی طبق الزامات جمهوری اسلامی، باید با حجاب اسلامی، ولو پشت درهای بسته مسابقه دهند.

حامیان مالی نیز انتظار دیده شدن دارند و وقتی مسابقات زنان پخش نشود، رغبتی برای سرمایه‌گذاری ندارند. در نتیجه با وجود استبداد مذهبی و تبعیض آشکار جنسیتی، زنان ایرانی در ورزش قهرمانی از امکان رقابت عادلانه با رقبای خارجی‌ خود بهره‌مند نیستند.

زنان ایران در یک قرن اخیر چگونه برای حق خود مبارزه کرده‌اند؟  

شهریور ۱۳۰۶ مجلس شورای ملی به ریاست «حسین پیرنیا» ملقب به «موتمن‌الملک»، قانون‌ ورزش‌ اجباری‌ در مدارس‌ را تصویب کرد.

این قانون برای زنان ایرانی که تصوری از ورزش نداشتند، تلنگری شد برای تامل در قبال دیدگاه‌های سنتی. گام‌های نخست، بسیار کوچک بود؛ اما واقعیت این است که با مبارزات زنان پیشرو در دوران حکمرانی رضا شاه، زنان ایرانی حرکت عظیم خود برای تغییر باورهای پوسیده و به عبارتی تغییر نگرش یکنواخت تاریخ به جنس مونث را آغاز کردند.

در بازی‌های آسیایی ۱۳۴۵ بانکوک، والیبال زنان ایران با کسب مدال برنز، اولین مدال تاریخ ورزش زنان ایران را کسب کرد.

در دوران محمدرضا شاه، ورزش زنان ایران رفته رفته سر و شکل منظمی به خود گرفت. در بازی‌های آسیایی تهران، «مهوش شفاعی»، «گیتی محبان»، «ژیلا الماسی»، «مریم شریعت‌زاده» و «مریم آچاک» در قالب تیم شمشیربازی توانستند اولین مدال طلای ورزش زنان ایران در رویدادهای رسمی را کسب کنند.

۱۹۶۴ توکیو اولین المپیکی بود که زنان ایرانی حاضر بودند؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی ورزش زنان تعطیل شد. در دهه ۷۰ «فائزه هاشمی» مسابقات بانوان کشورهای اسلامی را برگزار کرد و به تدریج، مسابقات ورزشی زنان رونق گرفت. 

اما اصرار حاکمیت بر «وظیفه فرزندآوری زنان» گویای موانعی است که پیش روی زنان مستقل و ترقی‌خواه قرار گرفته است. هر از گاهی نیز از تریبون نماز جمعه یا دفاتر مراجع، اظهارات متحجرانه‌ای در مذمت فعالیت‌های ورزشی زنان یا حتی تماشای مسابقات ورزشی مطرح می‌شود. 

خشم «جوادی آملی» از موفقیت‌های «کیمیا علیزاده»، نمونه‌ای از موانع مذهبی است: «فضیلت زن در این نیست که زن و دختر ما برود، پایش را دراز کند و یک کسی را بزند و برای ما مدال بیاورد.»

سوای فشار مذهبی، حجاب اجباری، تبعیض در توزیع امکانات، مزاحمت‌های رایج اجتماعی و سانسور صداوسیما، نداشتن درآمد کافی نیز از دیگر مشکلات انجام ورزش حرفه‌ای در ایران است.

امکانات ناچیز، توقعات بسیار

در دهه‌ای که گذشت، ۱۳۹۰، تاریخ‌سازی‌های متعددی توسط ورزشکاران زن رقم خورد. برای نمونه می‌توان به نخستین سهمیه المپیک در پینگ‌پنگ توسط «ندا شهسواری» اشاره کرد؛ یا «زهرا نعمتی» نخستین زن ایرانی بود که هر دو سهمیه المپیک و پارالمپیک را به دست آورد.

نخستین مدال جهانی کاراته توسط «حمیده عباسعلی»، نخستین قهرمانی تیم ملی فوتسال زنان در آسیا که سال ۲۰۱۵ به دست آمد و در سال ۲۰۱۸ نیز تکرار شد.

کسب نخستین مدال المپیک توسط کیمیا علیزاده و صعود تاریخی تیم ملی فوتبال زنان به جام ملت‌های آسیا، نمونه‌های ارزنده دیگری از دستاوردهای زنان در ورزش قهرمانی بود.

با توجه به استمرار شرایط ناگوار سیاسی اجتماعی و فرهنگی، زنان ایرانی روزهای سخت و پر مرارتی را برای تکرار دستاوردهای ورزشی‌ طی می‌کنند.

گاهی برخورد مردم و رسانه‌ها پس از ناکامی زنان ورزشکار در مجامع بین‌المللی، غیرمنصفانه و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های حاکم بر جامعه است.

از منظر قوانین و توزیع امکانات، چشم‌انداز روشنی پیش روی ورزش زنان ایران نیست. اما آنچه همواره مایه امیدواری است، اراده و سختکوشی و برابری خواهی زنان ورزشکار است که برای ابراز شایستگی و احقاق حقوق‌ خود می‌جنگند. 

از: ایران وایر

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل