هوای ایران و از جمله هوای تهران آلوده برای سلامتی خطرناک است و بسیاری از بیماری های رایج در شرایط کنونی ناشی از این آلودگی است. یکی از عوامل اصلی آلودگی گازوئیل و بنزین توسط خودروها میباشد. ایران تا سال ۱۳۸۸ چهل درصد از بنزین مصرفی خود را از خارج تامین میکرد، اما به سبب تحریمهای غرب در مورد بنزین، مجبور شد کمبود ظرفیت پالایشگاهی تولید بنزین را از طریق تولید این سوخت در مجتمعهای پتروشیمی و با افزودن سرب یا کاتالیستهای شیمیایی و بسیار خطرناک مانند «امتیبیای» جبران کند. “امتیبیای” مادهای سمی و به شدت سرطانزا است و استفاده از آن در دنیا برای تولید بنزین ممنوع است. وزیر نفت بیژن زنگنه که روز ششم اسفند ۱۳۹۲ در جلسه علنی شورای شهر تهران سخن میگفت اظهار داشت: “براساس گزارش شرکت پالایش و پخش، موادی که در بنزین پتروشیمیها وجود دارد آلاینده و خارج از استاندارد هستند و قطعاً در تهران دیگر این نوع بنزین توزیع نخواهد شد.”. اینگونه افراد پس از سالیان دراز سکوت و همدستی با آیت الله خامنه ای و دولت احمدی نژاد بناگاه کشف کرده اند که بنزین ایران کشنده است. چرا آنهمه سکوت و پنهانکاری در مورد جنایات محیط زیستی؟ چرا امروز آمار درست و جدی در مورد بیماری ها و کشتار انسانها بخاطر آلودگی منتشر نمیشود؟ چرا خسارات اقتصادی مورد ارزیانی قرار نمیگیرد؟ بنزین و گازوئیل آلوده چه اندازه بیماری های شهروندان را در سراسر ایران افزایش داد؟
گازوئیل و بنزین ویژه کشتار انسانها
آلودگی هوا در ایران چندین علت دارد که از آنمیان باید از غبارها یا ذرات آلاینده نام برد. ذرات آلاینده که همراه «دیوکسید ازت»، «ازون»، «بنزن» وذرات معلق دیگر است، در هوا و آب شناور میباشند و از نظر کارشناسان بعنوان عناصر خطرناک درزمینه بهداشت و سلامتی ارزیابی میگردند. این آلایندهها در گسترش بیماریهای قلب و عروق وسرطان شش و آسم و تنگی نفس موثر میباشند و شاخص امید به زندگی را بشدت کاهش میدهند. این ذرات دارای دومنشا میباشند: منشا طبیعی مانند جنگل سوزیها و آتشفانها و منشا صنعتی و شیمیائی مانند فعالیت بنگاههای تولیدی، سیستم شوفاژشهری، مواد فسیلی بنزین و گازوئیلی خودروهای شهری. این آلایندهها دارای ترکیبات شیمیائی مانند نیترات، سولفات، فلزات سنگین، کربن ناشی از سوخت ناکامل مواد نفتی و ذغال سنگ ویا آلودگی اتمی میباشند. البته در مورد ذرات طبقه بندی چهار گانه وجوددارد که معیار اندازه ذرات است. قطرذرات از نیم میکرون شروع شده وتا ده میکرون افزایش دارد. در ایران در دوران اخیر نه تنها با ذرات مسموم صنعتی بلکه بعلاوه باریزگردهای «نانو» نیز مواجه هستیم که با منشا طبیعی بوده ولی با آلودگیهای متعدد شیمیائی همراه گشته وبه لحاظ اندازه بسیار ریز آن بسرعت در اعماق ششها فرو میروند،گاه تغییرات ژنتیکی بوجود آورده و بیمارهای مهلک را دامن میزند.
در مورد این پدیده، اتحادیه اروپا تاکیددارد که میزان این آلودگی از ۵۰ درصد آلودگی در ۲۴ ساعت نباید تجاوز کند؛ حال آنکه بنابگفته مقامات دولتی ایران شاخص ذرات معلقگاه بمیزان ۱۱۹ درصد بالامیرود. بلحاظ فقدان آمار جدی وکافی، مشخص نیست میزان واقعی ذرات در ایران چقدر است و منابع دولتی تلاش دارند تا آمار کامل وسالانه پخش نشود. ولی بهرحال باآمارپراکنده و مشاهدات روزمره این پدیده در فضای شهرو ناراحتی متعدد مردم متوجه میشویم میزان گرفتاری و خطر بالاست و باتوجه به استاندارد جهانی درصد اعلام شده درایران بسیاربیشتر از حدمجاز میباشد.
نکته اساسی که توسط روزنامهها و شهروندان مورد گفنگوست همان مسئله سوخت خودرودها و بنزین و گازوئیل مورد استفاده است. براساس آمار ارائه شده دولتی، میزان گوگرد موجود در سوخت بنزین حدود ۱۸۰ پی پیام و گوگرد موجود در سوخت گازوئیل ۸۰۰۰ پی پیام میباشد. آیا این میزان از نظر استانداردهای جهانی قابل پذیرش است؟ پاسخ منفی است و کافی است به نمودار زیر توجه شود.
مرکز بین المللی کیفیت سوخت نفتی –ای، اف، کو، س- در بررسی ۲۰۱۲ خود ازسوخت گازوئیلی کشورها لیست ۱۰۰ کشور در زمینه سوخت گازوئیل رامنتشر کرده ودر این لیست سوئد و آلمان و ژاپن در راس کشورهائی قراردارند که پائینترین میزان «گوگرد» در سوخت خودداشته و بهترین استاندارد را رعایت میکنند. تعداد ۴۴ کشور در سوخت خود بمیزان بسیار نازل یا فقط میزان ۵۰پی پیام گوگرد در گازوئیل دارند و در لیست ۱۰۰ کشورارزیابی شده الجزایر و تونس و سریلانکا آلودهترین مواد سوختی را دارند و البته یکسری از کشورها و از جمله ایران بلحاظ آلودگی شدید از این لیست خارج هستند و جزو بدترین شاگردها ارزیابی شدهاند. ایران به سبب آلودگی حاد جزو لیست قرار نگرفته است.
طبق این ارزیابی ایران در گروه کشورهائی قراردارد که میزان گوگرد گازوئیل آن درصد بالا و بسیار بالا یعنی بیش از ۲۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ پی پیام میباشد. این ماده شیمیائی که در نفت موجود است و هنگام پالایش به مشتقات نفتی انتقال مییابد، با سوخت گازوئیل و بنزین توسط کامیونها و خودروها وموتورها تولید و درهوا پخش میشود. این ماده همچون زهر بسیار سمی و کشنده بوده وبرای سلامتی انسان و محیط زیست بسیار خطرناک است. استاندارد اروپائی ازاول ژانویه ۲۰۰۹ میزان قابل قبول گوگرد بنزین را ۱۰ پی پیام تنظیم نموده است.
میزان گوگرد مواد نفتی به هنگام سوخت در بنزین و گازوئیل به دیوکسید گوگرد تبدیل شده ونتیجه آن گازهای سمی و مشکلات تنفسی میباشد. در پالایش نفتی میتوان این میزان را کاملن کاهش داد و کیفیت سوختی را افزایش بخشید ولی این امر نیازمند هزینه بالا است که شرکتها ویا دولت هانمی خواهند بپردازند ویا توان تکنولوژیکی و تولیدی لازم برای نیازها را ندارند.
هجوم سرطان علیه شهروندان
دریک پژوهش جدید درسال ۲۰۱۲ «آژانس بین المللی تحقیقات درباره سرطان» که زیر نظر «سازمان جهانی بهداشت» میباشد تاکید نمود درجهان هرساله بیش از سه میلیون نفربه سبب آلودگی هوا میمیرند. این گزارش اعلام نمود ذرات معلق، دودهاوگازهای ناشی از سوخت خودروهای گازوئیلی دارای مواد سرطان زا برای ششها میباشند. علیرغم صراحت سازمان جهانی بهداشت درباره سرطان زا بودن گازوئیل متاسفانه اکثریت قاطع کشورها استفاده گازوئیل را ممنوع نکرده و بمرور در حال پخش سموم کشنده در جامعه هستند. بلحاظ این خطر برای بهداشت عمومی در جامعه استانداردهائی تعریف میشوند. استانداردها وسیلهای هستند تا تولیدکنندگان با سرمایه گذاریهای جدید تکنیک را بهبودداده وبا بهتر نمودن سوخت، آلودگی را کاهش دهند. ولی باید دقت داشت که تصمیم گیرندگان سیاسی و اقتصادی تلاش لازم را بکار نمیبرند و تکنیکهای موجود قادر به حذف آلودگیهای مسموم نیستند. علیرغم اینکه پیشرفت تکنولوژی در ساخت موتورها میزان تولید این گازهای سمی را تاحدودی تقلیل داده، ولی کماکان این مواد نقش فعال ومهمی در گسترش سرطان دارند.
این واقعیتی که علیرغم پیشرفت علمی در جهان سرطان به یک اپیدمی تبدیل شده است. لیکن علل گوناگون این اپیدمی باید مورد تحلیل قرارگیرد. در هرمورد باید دلایل مشخص و شرایط ویژه را بررسی نمود. در ایران این بیماری با نرخ رشد بالا میباشد و آلودگیهای زیست محیطی نقش فعالی در گسترش سرطان دارند.
مانباید هرچیز را بصرف اینکه جنبه اقتصادی و صنعتی دارد بپذیریم. دید ما قبل از هرچیز باید متوجه سلامتی انسان و آینده بشری باشد وبعلاوه زیانهای زیست محیطی مانند آلودگیها همیشه آشکار آژیرخطر نمیکشند بلکه آرام آرام زندگی را تباه میکنند. درایران برخی متخصصان معتقدند که آلایندهها مانند سرب و آرسنیک ویا پارازیتها خطر تولد نوزلاد زودرس، نوزاد معلول و عقب مانده ذهنی را ۳۰ برابر افزایش داده است. متاسفانه بودجه پژوهشی جدی و کار آموزشی درست در این زمینه وجود ندارد.
امروز ما میدانیم که فقدان کیفیت گازوئیل یک مرگ خاموش را همراه دارد. منواکسید کربن منجر به مرگ شهروندان میگردد. تمایل گاز منواکسید کربن برای ترکیب با هموگلوبین خون ۲۵۰ برابر بیش از اکسیژن است بنابراین با بالا رفتن درصد آن در هوا، به سرعت باعث ایجاد مسمومیت خواهد شد و اکسیژن رسانی به بافتهای مختلف بدن از جمله مغز و قلب را دچار اختلال میکند. به علت بیرنگ و بیبو بودن این گاز، ممکن است وجود آن در محیط تا زمان ایجاد علایم مسمومیت شدید مورد توجه واقع نشود. علایم مسمومیت حاد این گاز شامل سردرد، سرگیجه، تهوع و استفراغ و درد شکمی و سپس حالت بیهوشی، تشنج و اغما میباشد. مراکز بهداشتی و رسانهها میتوانند کار خبررسانی مثبتی انجام دهند ولی این امر بدرستی بجلو نمیرود زیرا با کارشکنیهای دولتی روبرو هستند. از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰، آمار قربانیان آلودگی هوا در تهران، ۱۱ برابر شده است. روزانه ۳۱۰ تهرانی بر اثر آلودگی هوا جان میدهند.
در بررسی عوامل بیماری زا یک کار پیوسته و متدویک و آماری ضرورت مبرم دارد تا سیاست جدی در دستور قراردارد. راههای متفاوت و نوآوریهای بهداشتی و زیست محیطی نیز لازم است و در نتیجه بودجههای مهم و گسترش تخصص، یک امر عاجل و اساسی است. مدلهای کاتالیتیک گرچه تا حدودی «مونوکسید کربن» و «اکسید ازت» و «هیدروکاربور» نسوخته را کاهش میدهد، ولی این تکنیک نیز «پروتوکسید ازت» و ذرات معلق بوجود میاورند وبالاخره فیلترهای جذب ذرات بنوبه خود «دیوکسید ازت» را افزایش میدهد و در آزمایشهای گوناگون در اروپا اثبات شده که فیلترهای حتا قوی همه ذرات ریزرا جذب نمیکند. شرکتهای تولید کننده اتومبیل باموتورهای گازوئیلی و بنزینی پیوسته تلاش دارند تا خطرات را پنهان کرده تا فروش دربازار سقوط نکند.
ماباید درک همه جانبه داشته باشیم واز منافع بازیگران گوناگون تحلیل روشنی در اختیارمان باشد. مخالفتها همیشه بخاطر ناکافی بودن اطلاعات نیست، بلکه بدلیل منافع اقتصادی و سیاسی نیز میباشد وبعلاوه یک تکنیک ممکن است یک عامل منفی را محدود کند، ولی در همان زمان خطرات دیگر تولید نماید. بعنوان نمونه گازوئیل در افزایش گرمای زمین نسبت به بنزین نقش کمتری دارد، ولی در گسترش مواد سرطان زا بسیار فعال است. آلودگی هوا به آلودگی ناشی ازمواد فسیلی محدود نمیشوند و بعنوان نمونه آلودگیهای ناشی از اشعه وپارازیت و امواج مغناطیسی و ماهوارهای نیز اثرات مخرب روی سلامتی انسان دارند؛ البته این پدیده درجهان مورد اعتراض اکولوژیستها و محافل پزشکی میباشد، ولی شرکتهای بزرگ این خطر و اثرات منفی آنرا نفی میکنند. در حال حاضر نهادهای جهانی بهداشت بر زیانهای مهلک این پارازیتهای مغناطیسی تاکیددارند ودرایران نهادهای دولتی این خطر رانادیده میانگارند. عوامل زیست محیطی دارای جنبههای متضاد و پیچیده میباشند و هوشیاری در تشخیص مسئله عمده که همان سلامتی انسانهاست، در انبوهی از تناقضات همیشه کارسادهای نیست.
استانداردها و بیمسئولیتی حکومتی
در حال حاضربسیاری از مردم دچار بیماری و آسیبهای جدی به سلامت خود شدهاند، متاسفانه دولت و نهادهای دولتی نسبت به آن بیتفاوت و غیر مسئولانه برخورد میکنند. دولت اسلامی پیوسته از قبول کیفیت پایین بنزین تولید داخل سرباز میزده و بنادرست آن را در آلودگی بیتاثیر دانسته است. علیرغم این اصرار و عدم انتشار حقایق دقیق، سال ۱۳۹۱ مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران بر کیفیت نامناسب بنزین بدروغ تأکید نمود و گفت: نمونه هایی از بنزین تولید داخل به منظور بررسی به یک مرکز پژوهشی در کشور آلمان فرستاده شده است و این بررسی نشان داد که ترکیبات سرطانزای بنزینهای داخلی ۳ برابر استاندارد است. همچنین وحید حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف نیز میزان گوگرد موجود در سوخت بنزین تولید ایران را حدود ۱۸۰ “پی پی ام” و گوگرد موجود در سوخت گازوئیل را هشت هزار پیپیام اعلام کرده و افزده است: «این در حالی است که استاندارد سوخت پاک ۵۰ پیپیام و استاندارد سوخت بسیار پاک ۱۵ پیپیام است.» چندی پیش نیز حسین آقاجانی، مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران گفت در سال ۱۳۹۰ در تهران حدود چهار هزار و ۴۶۰ نفر بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست داده اند. محمدرضا تابش، یکی از نمایندگان مجلس ایران هشدار داد بنزینی که در این کشور تولید میشود نسل کودکان ایرانی را «تباه میکند» و آنها را تا ۱۰ سال آینده به «بیماریهای صعبالعلاج مانند سرطان» دچار میسازد. این گفتههای هولناک نمایندگان نظام حاکم، نشاندهنده افزایش عوامل زیان آور برای سلامتی مردم است. این افزایش وخامت اتفاقی نیست زیرا رشد خودروها در فعالیت شهری و صنعتی و تشدید مجازاتهای بین المللی در ورود بنزین با استانداردهای جهانی، وضع را بدتر نموده است. دولت برای پاسخ به نیازهای بازار وزندگی اقتصادی و جلوگیری از اعتراضات، مواد سوختی مسموم را بدون توجه به استانداردهای جهانی مانند «یورو»، با سرعت وارد بازار میکند و حقایق زیانبار را میپوشاند.
استاندارد «یورو» معیار سنجش پاکی بنزین بوده و امروزتلاش کشورهای صنعتی پیشرفته رعایت یوروی ۵ و ۶ میباشد. قرار بود، در سال ۱۳۹۱ استاندارد بنزین تولیدی کشورما به یورو۴ ارتقا یابد تا بر اساس این استاندارد میزان پی پیام گوگرد کاهش یابد. امروز اکثر خودروهای موجود هیچ استانداردی رعایت نمیکنند ویا برپایه استاندارد پائین قرار گرفته وبنابراین آلودگیهای موجود در آن بسیار بالا میباشد. بنابر خبرگزاری ایسنا تولیدبنزین در ایران تا آغاز سال ۲۰۱۳ میلادی به بیش از ۶۳ میلیون لیتر در روز میرسد ودر همین دوره میزان تولید گازوئیل بمیزان ۹۵ میلیون لیتر میباشد. بنابر تخمینها عمده این تولید در استانداردهای پائین بوده وطبق همین گفته استاندارد یورو ۴ و ۵ شامل درصد بسیار پائینی از تولید میشود، زیرا امکان عملی و تکنولوژیکی این تولید با کیفیت بالا وجود ندارد.
سه شرکت سوئیسی ویتول، گلنکور و ترافیگورا که بخش عمدهای از بازار جهانی فرآوردههای نفتی را در اختیار دارند، صدور بنزین به ایران را از سال ۱۳۸۹ متوقف نمودند. در گذشته این سه شرکت در مجموع، نیمی از بنزین مورد نیاز ایران را تأمین میکردند. ایران به دنبال اعمال تحریمها و ناتوانی از واردات بنزین، چند سال پیش شماری از مجتمعهای پتروشیمی را موظف کرد که بنزین تولید کنند. طبق نظر برخی کارشناسان بنزین «غیراستاندارد» که در مجتمعهای پتروشیمی ایران تولید میشود به عنوان علت اصلی افزایش آلودگی در کشور بهویژه در تهران باید اعلام شود. در واقع با توجه به محدود شدن واردات بنزین ازیک سو و از سوی دیگر حجم روزافزون مصرف داخلی و اهمیت آن در اقتصاد و شبکه حمل و نقل داخلی، ایران با ترکیبات شیمیائی آلوده به سرب و «بنزن»، در ۵ سال اخیر به تولید بنزین با کیفیت پائین پرداخته است. بعنوان نمونه افزایش سرب و ماده شیمیائی «بنزن» در بنزین اجازه میدهد تا قدرت سوخت بالابرود. ولی استفاده این عناصر شیمیائی کیفیت بنزین را پائین نگه داشته و بآلودگی کشنده آن افزوده است. بعلاوه ایران فقدان تکنولوژِی مدرن وتکنیک لازمه در زمینه پتروشیمی بوده واین امر اجازه نمیدهد تا بنزین با تولید مرغوب واستاندارد صورت بگیرد. بطور عمومی وجود «بنزن» و سرب در بنزین مصرفی و تنفس گازهای سمی و آلایندههای ناشی از آن سرطان خون و مغز استخوان و ریه رابشدت افزایش میدهد. امروز بیش از بیش کارشناسان از سونامی سرطان در ایران حرف میزنند. سرب و «بنزن» موجود در بنزین و سایر مواد فسیلی در آلودگی هوا مستقیم تاثیر منفی داشته و گسترش سرطان را موجب میگردد. در ایران سرطان پس از بیماریهای قلبی و تصادفات، سومین علت مرگ است. محافل پزشکی برآنند که بر پایه محاسبات تقریبی در حال حاضر سالانه بیش از ۳۸ هزار نفر در کشورما بر اثر بیماری سرطان جان خود را از دست میدهند و یکی از عوامل اصلی این سونامی آلودگی هوا و بنزین سمی خودرو ها میباشد. دولت خود اعتراف میکند که بنزین مصرفی خطرنامک است ولی نمیگوید تا کنون چند نفر بیمار شده اند یا در گذشته اند.
جلال ایجادی
استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست
۲۶/۲/۲۰۱۴ پاریس
از: تریبون زمانه