منوچهر برومند: فرجام تلخ

faghr
زجر فقرش بیش از درد تن بیمار بود
نا توان تر بهر خرج تَلْخَک ١ وتیمار بود
زرق وبرق زندگى درهر دمش آزار بود
زندگى بازارِ بى سودى ، زاو بیزار بود
مادرى از درد مى نالید و شب بیدار بود
پور ناخسبید ومى گریید و خون دیدار بود
چاره اش بى چارگى، سرخورده اى بیکار بود
حسرت و حرمان و ناداریش یار غار بود
صبح گاهان جلوه گر تصویر ننگین عار بود
شام فردا تلخ فرجامش به پاى دار بود
بانى ِفقر وستم در ملک ما بسیار بود
لیک نادیدم، تنى، هادى، کسى، بهیار بود
خواب خود خواهى گران خود محورى غم بار بود
مال ملت پیش کس گر بود ،از اغیار بود

١: دارو
منوچهر برومند پاریس ٢٠١۴/٣/٣

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل