دیروز، هشت معلم و کنشگر صنفی استان فارس که در مطالبه گری ها معلمان فعال بودند با اتهامات امنیتی جمعا به «سی و هفت سال» زندان محکوم شدند!! کمتر از یک ماه قبل معلمان بوشهر، قبل تر از آن معلمان گیلان و فردا معلوم نیست معلمان خوزستان، کردستان، تهران، خراسان یا کدام استان راهی زندان شوند یا با احکام و اخراج و بازخریدی و بازنشستگی اجباری روبرو شوند.
آقایان صاحب قدرت و مُهر در نهادهای قضایی و امنیتی!
آیا میدانید وقتی کنشگران مدنی اعم از صنفی و غیرصنفی را با اتهامات امنیتی منکوب و محکوم میکنید برای جامعه این پیام را میفرستید که تا ما هستیم قادر به کنشگری و اعتراض مسالمتآمیز و هیچگونه تغییری نیستید. و اگر تغییر میخواهید راهی بجز براندازی ندارید!؟ آیا واقعا دانسته و ارادی در این جهت حرکت میکنید یا این نوع برخوردها محصول نادانی است؟!
آیا میدانید پیامد ایجاد سکوت و خاموشی ناشی از ارعاب، ترس و سرکوب به وقت از کار افتادن ماشین سرکوب، خشونت و پرخاشگری است؟!
آیا میدانید کسی که به نداشتن آب اعتراض میکند، کسی که به گرانی و فقر اعتراض میکند، کسی که به تبعیض و بیعدالتی و فساد اعتراض میکند، کسی که به دستمزد پایین اعتراض میکند، کسی که به نداشتن حق انتخاب سبک پوشش و سبک زندگی اعتراض میکند، کسی که برای به خطر افتادن محیط زیست اعتراض میکند، و کلا هر شهروندی که اعتراض میکند در واقع یک چراغ خطر و یک آژیر هشدار برای حکومت جهت در امان ماندن از خطر سقوط است؟!؟ آیا فکر میکنید با خاموش کردن چراغ خطر و آژیر هشدار میتوان جلوی وقوع خطر و سقوط حکومت را گرفت یا با برطرف کردن مشکلی که چراغ خطر را روشن و آژیر را به صدا در آورده؟!
آیا اصلا در این دستگاه عریض و طویل حکومت شما کسی فکر هم میکند و یا همه همّ و غمّتان حفظ و بقای غریزی حکومت است؟!؟ آیا بنظرتان با خاموش کردن همه چراغهای خطر و آژیرهای هشدار طول عمر حکومتتان بیشتر میشود؟!؟ زهی خیال باطل!!
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران