نامه وارده:
درخواست از همه رسانه ها برای نجات باغ سیب و جلوگیری از تخریب و مصادره اموال عمومی توسط سپاه و بنیاد (نهادهای وابسته به رهبر جمهوری اسلامی)
موضوع : افشای سناریوی هدفمند و طراحی شده بنیاد مستضعفان (زیر نظر نهاد رهبر جمهوری اسلامی ایران) برای تغییر کاربری باغ سیب مهر شهر و بازی های رسانه ای برای انحراف افکار مردمی
با سلام
ما عده ای از اهالی مهر شهر هستیم. مدتی است روند تخریب باغ سیب را زیر نظر داریم. کارهای مختلفی هم برای اطلاع رسانی موضوع به مردم انجام داده ایم. تحقیقات مفصلی هم روی پشت پرده موضوع و متولیان تخریب باغ سیب انجام شده است. کمپین مردمی نجات باغ سیب را هم راه اندازی کرده ایم.
ابعاد تخریب باغ سیب گسترده تر از آن است که تا کنون منعکس شده است. یک سناریوی دقیق و گام به گام برای آن توسط رئیس کل بنیاد مستضعفان که شخصاً برنامه هایش را با رهبر حکومت اسلامی هماهنگ می کند طراحی شده که بصورت مرحله ای در حال اجراست ( از چندی قبل موضوع کلید خورده است ) بدلیل فوریت موضوع و ضیق وقت، فعلاً بصورت تیتر وار و خلاصه موضوع را برای تان فرستاده ایم. مشروح آن را برای تان در صورت نیاز می فرستیم.
مهم ترین موضوع در حال حاضر، خنثی سازی توطئه رسانه ای جمهوری اسلامی برای فرو نشاندن اعتراض های خودجوش مردم ( از طریق رد گم کردن، وعده های بی سر و ته دادن و فرسایشی کردن موضوع ، طفره رفتن از پذیرش مسئولیت، بویژه بدست گرفتن جریان اطلاع رسانی توسط شبکه خبر و سایت های سپاه ( خبرگزاری فارس و. .. ) برای کنترل و هدایت ماجرا آنطور که خودشان می خواهند است . تنها راه نجات باغ سیب امتداد اعتراض و پافشاری مردم در خواسته شان ( حفظ و احیاء باغ سیب ) است. لذا باید مسئولان اصلی و قصدها و روش های آن ها را مرتباً اطلاع رسانی کرد تا مردم فریب بازی رسانه ای حکومت را نخورند.
لذا اطلاع رسانی شما رسانه های خارج از کشور برای خنثی سازی ترفندهای رسانه ای بنیاد ( که همگی از اعضای سپاه هستند ) بسیار ضروری است . مردم اخبار شما را قبول دارند.
سناریوی عامدانه تخریب و تغییر کاربری باغ سیب توسط بنیاد مستضعفان و سکوت مرگبار مسئولان
استراتژی قورباغه پخته
قورباغه را اگر داخل ظرف آب جوش بیندازیم سریعاً بیرون می پرد و خودش را نجات می دهد ولی اگر آن را داخل آب سرد بگذارید و آن را به تریج حرارت دهید می پزد و می میرد و دیگر از ظرف بیرون نمی پرد. در قضیه باغ سیب استراتژی مدیران ارشد بنیاد مستضعفان نیز همین است. به آرامی و با حوصله یک برنامه بلندمدت طراحی کرده اند تا بتوانند از مانع بزرگی به نام واکنش های مردم منطقه به تخریب باغ سیب عبور کنند. چون سایر مسئولان ( شهرداری، شورای شهر، مجلس و. .. ) به دلیل اتکای بنیاد به اختیارات فراقانونی بیت، به راحتی و با یک تلفن سرجای خود می نشینند. …. گذری بر روند طی شده توسط بنیاد می اندازیم :
۱. در دو – سه سال گذشته، به بهانه های مختلف روند آبیاری و آبرسانی به باغ مختل شده است. در یک مرحله تعداد دفعات آبیاری را کاهش دادند. در یک مقطع کل باغ را شخم زدند و جوی های آبرسان به پای درختان برخی از مناطق باغ را حذف کردند. با این روش آبیاری نصفه و نیمه، و عدم رسیدگی هایی چون سم پاشی و. .. درختان ( که عمر قابل توجهی نیز دارند ) در اثر شوک ناشی از کم آبی و آفت زدگی، ظاهرشان دگرگون شده و بدلیل عدم هرس شاخه های خشک، از طراوت و شادابی فاصله گرفته اند. متاسفانه این وضعیت موجب شده بود که میوه ها قبل از رسیدن، بدلیل کم آبی و آفت زدگی قبل از رسیدن کامل از روی درختان بیفتند و همین موضوع را بهانه کردند و امسال بخش گسترده ای از باغ را ( به اسم درختان خشک شده ) از بین بردند.
۲. از زمستان ۱۳۹۲، به بهانه هرس درختان و تعریض پیاده روی کنار باغ در بلوار دانش مهرشهر، تعدادی از درختان کهنسال و بسیار زیبای باغ را قطع کردند. در داخل باغ نیز در محدوده بلوار دانش غربی ( نرسیده به بلوار چهاربانده ) در یک منطقه وسیع، به اسم هرس درختان، بیش از ۲۰۰۰ درخت را از فاصله ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری از زمین قطع کردند و ریشه های آن باقی ماند. این وضعیت تا تعطیلات نوروز باقی بود و در فرصت تعطیلات، شبانه با ماشین آلاتی چون تراکتور و. .. مابقی تنه و ریشه های درختان را از زمین درآوردند و در چاله های بزرگی که کنده بودند سوزاندند. بنا به اعلام مدیر پارکها و فضای سبز شهرداری کرج، ۲ هکتار باغ، یکدست ریشه کن و تبدیل به زمین کشاورزی شده است.
۳. برای حساس نشدن مردم، کار قطع درختان باغ را با حیله و ترفند انجام داده اند. برای اینکه صدای اعتراض مردم بلند نشود، ردیف هایی از درختان که در منظر دید مردم است ( حدود ۱۰ تا ۱۵ ردیف ) را نگه داشته اند و از پشت آن ها شروع به قطع درختان تا قسمت های میانی باغ کرده اند و از آن طرف نیز تعدادی از ردیف ها را نگه داشته اند. در واقع استراتژی قورباغه پخته را در پیش گرفته اند. به آرامی و بی سر و صدا کار را پیش می برند و مردم را در مقابل کار انجام شده قرار می دهند. برنامه شان این است که یک لکه از باغ را از درختان پاک سازی کنند و اولین فاز آپارتمان سازی را شروع کنند و پس از تثبیت وضعیت، به تدریج قسمت های دیگری از باغ را نیز تخریب و به ساخت و ساز اختصاص دهند.
۴. شهرداری زورش به بنیاد نرسیده است ( و نمی رسد ). چون پشت بنیاد به رهبری گرم است و دارند تصمیمی که در هماهنگی با رهبری گرفته شده است را اجرایی می کنند. لذا مسئولان شهرداری، شورای شهر و نمایندگان مجلس و دادستانی و. .. زورشان نمی رسد ( اگر زیاد هم اصرار کنند با یک تلفن از نهادهای امنیتی آن ها را سر جای شان می نشانند ) . شهرداری اگر قدرت برخورد با بنیاد را داشت ۵ ماه فرصت داشت جلوی کارشان را بگیرد. چون تدریجاً این کار را انجام داده اند. شهرداری مدعی است بنیاد مجوز قطع حدود ۳۵۰ درخت خشک شده را از آن ها گرفته است ولی بر خلاف مجوز نه تنها آن ۳۵۰ درخت خشک شده را که در جاهای دیگر هستند قطع نکرده بلکه بیش از ۲۰۰۰ درخت سالم را قطع کرده است . تجربیات مشابه در کشور نشان می دهد تنها نهادهای وابسته به بیت رهبری که از اختیارات فراقانونی رهبر خیال شان راحت است به خودشان جرآت می دهند ۲۰۰۰ درخت مثمر و زنده را قطع کنند و خم به ابروی شان نیاورند ( ۲ هکتار باغ تبدیل به زمین بایر شده است)
۵. شرکت بهره بردار باغ کلاً اختیاراتی در کندن درختان نداشته است و اصولاً بدلیل غیر قانونی بودن این کار جرآت چنین کاری را یک شرکت غیر دولتی ( خصوصی ) ندارد. چون وقتی کار به جاهای باریک کشیده شود تمام کاسه و کوزه ها بر سر آن ها شکسته می شود و آن ها این موضوع را می دانند. لذا زیر بار چنین کاری نمی روند. طبق شنیده ها، کل مجوز و دستور این کار مستقیماً از دفتر رئیس کل بنیاد مستضعفان صادر و اجرا شده است.
۶. ترفند دیگری که به کار بسته شده است تدبیر شان برای مستهلک کردن اعتراضات مردم و گروه های دوستدار طبیعت و برخی مسئولین دیگر است. برای کنترل اعتراضات احتمالی هم روش به کار رفته این است که با وعده های سر خرمن و نصب یک سری پلاکارد، شهرداری قول پیگیری به مردم داده است (این روند قطع درختان از ۴ تا ۵ ماه پیش کلید خورده است. از دی و بهمن ۹۲. شهرداری هم مطلع بوده است و بنابر این اگر زورشان می رسید و عزم برخورد داشتند، همان موقع جلوی کار را می گرفتند) دادستان کرج هم اعلام کرده مسئولان شرکت بهره بردار بازداشت شده اند و به قید وثیقه آزاد هستند. در نهایت هم اگر کار اعتراض مردم دامنه دار شود تمام مسئولیت را گردن شرکت بهره بردار خواهند انداخت. در این میان هیچ خبری از بنیاد مستضعفان و مسئولان ارشد آن در میان نیست و حتی کوچکترین پاسخی نیز از آن ها در رسانه ها نیست. در واقع بجای عذرخواهی و قول پیگیری توسط شهرداری، بنیاد مستضعفان باید بیاید و از عمل انجام شده عذرخواهی کند و به سرعت تخریب ها را با کاشت چند برابری درختان جبران کند. اما متاسفانه خبری از بنیاد نیست.
۷. با کمال تعجب می بینیم که خبرگزاری معلوم الحالی مانند فارس و شبکه خبر ( که زیر نظر مستقیم ضرغامی و نمایندگان رهبری و اطلاعات سپاه اداره می شود ) دست به انعکاس خبر زده و سعی دارند تا نبض خبر رسانی را در دستان خودشان بگیرند و به سمتی که در نهایت مطلوب خودشان است هدایت کنند. نباید گول اشک تمساح مسئولین وابسته به حکومت را بخوریم. چون اگر اختیار داشتند یا نفعی نداشتند تا به حال جلوی این تخریب ها را می گرفتند ( به اندازه کافی فرصت داشتند. چون با اعتراض مردم روبرو شده اند مشغول فرونشاندن ضرب اعتراضات و خسته و فرسوده کردن مردم هستند که دیگر بر سر قرار های اعتراضی حضور پیدا نکنند تا با خیال راحت بقیه کارشان را پیش ببرند ) می خواهند با یکسری وعده مردم را سر کار بگذارند و آب ها که از آسیاب افتاد یک مرحله دیگر کار را جلو ببرند و بعبارتی همه را در مقابل کار انجام شده قرار دهند. آن هم در موقعیتی که کار از کار گذشته است (احیای چنین تعداد درخت واقعاً نه به این راحتی امکان پذیر است و نه قصدی برای انجام این کار دارند )
۸. باید توجه داشت که چون باغ سیب در زمره اموال مصادره شده از زمان شاه است و از انقلاب تا به امروز، اداره آن در دست بنیاد مستضعفان است. طبق قانون دولت اجازه تحقیق و تفحص از نهادهای زیر نظر رهبری را ندارد و رئیس بنیاد هم نه به کسی پاسخ می دهد و نه از کسی جز رهبر دستور می گیرد. لذا مسئولیت مستقیم این قطع درختان و سناریوی تخریب تدریجی باغ سیب تصمیمی است که در سطوح ارشد بنیاد و زیر نظر رهبر گرفته شده و محرمانه است و سایر مدیران میانی و ستادی و منطقه ای از آن خبر ندارند. رهبر آن را جزو اموال خود می داند. لذا پاسخگوی مردم نیست. فقط نگران است که اتحاد و اعتراض مردم منجر به آبرو ریزی و علنی شدن قصد ها و گسترش و سرایت اعتراضات به جاهای دیگر شود.
طبق محاسبه یکی از روزنامه های استان البرز ( روزنامه پیام البرز)، ارزش ریالی فقط زمین باغ سیب، حداقل چیزی در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی ۳ برابر بزرگترین اختلاس بانکی کشور ( خاوری و. .. ) و بیش از اختلاس ۹۰۰۰ میلیاردی باند بابک زنجانی بر حسب اعلام رئیس جمهور (روحانی ) . در واقع اهمیت باغ سیب از نظر موقعیت مکانی و ارزش اقتصادی آن، طمع ورزان را برای تصاحب و چپاول اموال مردم به تحرک و دسیسه چینی وا داشته است. بنابر این باید انتظار داشت که باندی بزرگ و وابسته به ارشدترین مقامات حکومت ( رهبر و سپاه و اطلاعات سپاه ) پشت موضوع، خودشان را پنهان کرده باشند. لذا باید فریب بازی های رسانه ای آن ها را نخوریم و با افشاگری مسئول اصلی و روش او مردم را که تنها حافظان صادق باغ سیب مهر شهر هستند را یاری دهیم.
لطفاً اطلاع رسانی تان را قطع نکنید. چون این ها دارند مردم را فریب می دهند که برگردند خانه های شان. نگران گسترش اعتراضات عمومی هستند. ( روز اول اعتراض ۱۰-۲۰ نفر مردم آمده بودند. تعداد بیشتری که فهمیدند در اعتراض دوم ( روز ۵ شنبه ۲۸ فروردین ) حدود ۱۰۰ نفر آمدند. در اعتراض سوم که جمعه ۲۹ فروردین در مقابل درب اصلی باغ از بلوار ارم مهرشهر، حدود ۵۰۰-۶۰۰ نفر آمدند و خیابان بسته شده بود و نیروهای انتظامی هم سر و کله شان پیدا شد . اگر این روند آگاهی و اطلاع رسانی عمومی ادامه پیدا کند هزاران نفر خواهند آمد و این ها مجبورند تسلیم خواست مردم و توقف برنامه های شان شوند. …
تاریخچه و سایر اطلاعات ضروری که لازم است درباره باغ سیب بدانید
۱. ما در مهر شهر الان دو تا باغ سیب داریم. یکی باغ سیبی است که در مدخل ورودی مهرشهر ( که از اتوبان وارد می شویم ) قرار دارد ( از شمال به اتوبان، از غرب به بلوار ارم، از جنوب به بلوار دانش و از شرق به کمربندی و اراضی کشاورزی جهاد منتهی می شود. این باغ حدود ۳۷۰ هکتار مساحت دارد که ۸۰ هکتار آن در حال حاضر متعلق به دانشگاه طباطبایی و مابقی ۲۹۰ هکتار در اختیار بنیاد مستضعفان است که بهره برداری از آن را به یک شرکت در قالب اجاره باغ واگذار کرده است ) و دیگر باغ سیبی است که در محوطه کاخ شمس ( مروارید ) قرار دارد. در واقع این دو باغ سیب منشاء یکسانی دارند ولی در اثر ساخت و ساز در سی سال گذشته ( که در حدفاصل آن ها انجام شده که فاز ۱ و ۲و ۳ مهرشهر معروف است ) در دو جای جدا از هم قرار گرفته اند.
۲. بلوار ارم مهرشهر و فازهای ۱ و۲و۳ آن از بهترین مناطق کرج هستند ( حتی مناطق شمال تهران هم قابل مقایسه با اینجا نیست ). ساخت و ساز اصولی و مهندسی از زمان شمس، خیابان کشی مهندسی، بلوارهای زیبا و پردرخت، و حضور درختان باغ سیب، خانه های ویلایی و آپارتمانی خوش ساخت، یک منطقه خوش آب و هوا برای زندگی ایجاد کرده است و ارزش زمین در آن بالاست. این وضعیت سپاه و بنیاد را به طمع انداخته که این باغ ها را تغییر کاربری بدهند و سود آن را به جیب بزنند.
۳. از مدت ها قبل سپاه روی کاخ شمس دست گذاشته است . ابتدا موزه آن را تعطیل کردند تا توجه مردم به آن کم شود و تردد ها به آن قطع شود ( و از چشم و نگاه مردم اتفاقات داخل آن دور بماند ). سپس در آبیاری فضای سبز و درختان آن در مناطق جنوبی کاخ اهمال کرده اند. در حال حاضر ساختمان کاخ واقع در باغ مربوطه، تبدیل به یک مکان متروکه شده است ( مدتی هم آن جا را به پادگان تبدیل کرده بودند. در جنوب اراضی کاخ شمس هم فرودگاه هلیکوپترهای ناجا قرار دارد )
۴. در زمان دولت احمدی نژاد، سپاه در یک معامله غیر قانونی بخش هایی از کاخ شمس را متصرف شده است و می خواهند در آن یک شهرک چند هزار واحده بسازند و منافع اش را به جیب بزنند. ( مدتی هم شایعه کرده بودند که فرزندان شمس برای بازپس گیری آن شکایت کرده اند و دادگاه هم به نفع آن ها حکم داده و الان کاخ شمس یک ملک شخصی است. در واقع این اخبارو شایعات با هدف مشخصی در بین مردم پخش شده تا کم کم باور کنند که کاخ جزو اموال عمومی نیست و به این ترتیب مسیر تصاحب آن را برای خودشان هموار کنند )
۵. دولت روحانی روی این تصرف توسط سپاه دست گذاشته و با سپاه وارد کشمکش شده است. و مصوبه شورای عالی شهرسازی را باطل کرده است ولی سپاه دارد مقاومت می کند و کوتاه نیامده است. ..
۶. چندسالی است که بنیاد نیز دنبال بالا کشیدن باغ سیب اول ( در ورودی مهر شهر) است و مترصد فرصتی است تا طرح خود را اجرایی کند ( تخریب و قطع درختان و تغییر کاربری اراضی آن ). لیکن بدلیل آنکه باغ سیب در معرض دید مردم است براحتی نمی تواند این کار را انجام بدهد. باغ سیب در بین مردم مهرشهر محبوبیت زیادی دارد. چون تاثیرات عمیقی بر زندگی مردم دارد. چه از نظر زیبایی، چه از نظر مطبوع سازی آب و هوا و. .. به نوعی پیوند عاطفی بین مردم و باغ سیب برقرار است. دلیل اعتراضات چند روز گذشته مردم هم همین ارتباط عاطفی شان با باغ سیب است که مسئولان ارشد بنیاد و نهادهای امنیتی در سپاه را نگران کرده است.
۷. چند سال قبل ( سال ۱۳۸۲ ) نیز اتفاق مشابهی افتاد. برای اتصال بلوار چهاربانده ( بلوار شهرداری )، به اتوبان کرج – قزوین، توافقی بین شهرداری و بنیاد شکل گرفته بود که در ازای عبور بلوار از وسط باغ سیب ابتدای مهرشهر( و به دو نیمه قسمت کردن آن )، شهرداری مجوز واحدهای مسکونی وتجاری را در مسیر بلوار جدیدالاحداث از باغ سیب به بنیاد بدهد که با تحصن گسترده و ترس از گسترش اعتراضات مردمی، آن طرح نیز متوقف شد.
۸. در واقع شهرداری کرج هم خودش به باغ سیب نظر دارد. و در زمینه تغییر کاربری آن با بنیاد رقابت دارد. الان هم دنبال گل آلود کردن آب برای ماهی گیری و فشار به بنیاد برای گرفتن امتیاز است وگر نه خود شهرداری هم در موضوع قطع درختان باغ سیب زیر سئوال است و سوء مدیریت و اهمال جدی در مسئولیت داشته است. دفتر شهردار منطقه ۴ کرج در چندصد متری باغ سیب است و هر روز از جلوی باغ سیب تردد می کند تا به محل کار خود برسد. چطور می توان باور کرد که در جریان موضوع که بیش از ۴-۵ ماه است کلید خورده قرار نداشته باشند؟ )
مشخصات باغ سیب در یک نگاه ( منظور از باغ سیب از این جا به بعد در متن، همان باغ سیب ورودی مهر شهر است )
باغ سیب طبق آمار مطبوعات محلی، بیش از ۷۰.۰۰۰ اصله درخت دارد که عمری بین ۴۰ تا ۵۰ سال دارند. علی رغم سوء مدیریت در بهره برداری و کمبود رسیدگی مناسب، در همین وضعیت کنونی حدود ۱۰۰۰ تن محصول سالانه دارد (در باغ علاوه بر سیب در مناطقی نیز درختان گلابی وجود دارد) که بدلیل مرغوبیت محصول، صادر هم می شوند. در واقع باغ سیب نه تنها هزینه نگهداری خودش را نیز تامین می کند بلکه جدای از آن یک نهاد سود ده و سودآور نیز هست و نگهداری آن توسط بنیاد واجد هیچ منتی بر سر باغ نیست و کسی نمی تواند هزینه برای زنده نگهداشتن باغ را بهانه ای برای تخریب آن قرار دهد.
بدلیل شبه جنگل بودن باغ و وسعت آن، گونه های مختلف جانوری در سطح باغ زندگی می کنند. روباه، خارپشت، انواع پرندگان شکاری، پرندگان مهاجر و عبوری، پرندگان آوازخوان، انواع طوطی ها و . .. زیبایی های محسور کننده ای به طبیعت منطقه افزوده اند. لذا تخریب باغ سیب، صدمات گسترده ای به اکوسیستم های جانوری آن نیز می زند.
