جمهوری اسلامی و اعدام گالیله

galleio galilei

سایت ملیون ایران – وقتی یک آخوند نادان در سمت رئیس مجمع جهانی اهل بیت (که کسی نمیداند چیست و برای چه منظوری درست شده) دور بر میدارد و با برشمردن پیشرفتهای ایران اسلامی در علوم نظامی، فرهنگی و اقتصادی سیاسی نظر میدهد که “غربی ها از علمی حمایت میکنند که در اختیار خودشان باشد و به خودشان قدرت بدهد و آن را برای سعادت همه بشر نمیخواهند” میتوان حدس زد که منظور او از “علم” آن صنایعی است که در امور نظامی غربی کاربرد دارد و به علت تحریمها دستیابی به آن برای حکومت تروریستی اسلامی ممنوع است. منتهی میخواهد موضوع را طوری مطرح کند که منظور واقعی او برملا نشود. برخورد وی انسان را حیران میکند. کافیست وی فقط نیم نگاهی به اطراف خود بیاندازد تا ببیند آیا از بین صنایع و وسائلی که مورد استفاده اوست آیا کالایی را می بیند که ابتدا در غرب اختراع و تولید نشده باشد؟

جهل مرکب او وقتی آشکار میشود که برای اثبات نظریه خود دلیل میآورد. میگوید: “اعدام افرادی همچون گالیله در تاریخ غرب نشان میدهد که آنها از علم و دانش حمایت نمیکنند”. اولا گالیله اعدام نشد بلکه در ۸ ژانویه ۱۶۴۲در سن هفتاد و هفت سالگی به مرگ طبیعی درگذشت. تازه این کلیسای قرون وسطائی کاتولیک بود و نه “غرب” که در مخالفت با علوم جدید قصد داشت “گالیله” ای را در محکمه تفتیش عقاید به مرگ محکوم سازد و بعنوان دشمن دین بسوزاند. زیرا عقاید علمی وی در تائید نظریه کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید مخالف نص صریح کتاب مقدس بود و با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود همخوانی نداشت.

ماموران تفتیش عقاید وی را مجبور کردند درست مانند حکومت دروغ و فساد جمهوری اسلامی (البته چهار صد سال بعد!) اعتراف کند و توبه نامه‌ای با این مضمون را امضا نماید:

“در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده‌ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می‌کنم توبه می‌کنم و ادعای واهی حرکت زمین را انکار و آنرا منفور و مطرود اعلام می ‌نمایم.”

گالیله بعنوان یکی از برجسته‌ترین دانشمندان دوره رنسانس در اوایل قرن ۱۶ بر این عقیده بود که نمیتوان “بدون ابزار شناخت علمی به علم دست یافت”. او معتقد بود که باید: “برای شناخت علمی بجای گمانه زنی، هر چیز را اندازه گیری و سنجش کرد. و باید کوشش نمود آنچه را که نمی‌توان اندازه گرفت قابل اندازه گیری کرد”. به نظر او “قانون طبیعت با زبان مادیات نوشته شده‌است”. روش علمی او نخستین گام اساسی بشر بسوی کشف دنیائی بود که راه را برای انقلاب علمی و صنعتی و اختراعات جدید و دگرگون ساز گشود. دوران نوزایی (رنسانس) در حقیقت دوران آزاد شدن انسان از قید و بند جهل خود خواسته توسط دین بود. طبیعت دیگر چیزی نبود که ماورا انسان قرار گرفته باشد بلکه به موضوع کار، تجربه و دانش انسان تبدیل شد.

اصل خبر از خبرگزاری بسیج: محمد حسن اختری، رئیس مجمع جهانی اهل بیت با برشمردن پیشرفت های ایران اسلامی در علوم نظامی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی گفت: اسلام نمی خواهد، مسلمانان توسری خور باشند بلکه می خواهد مسلمانان با عزت زندگی کنند و در این میان با علم و دانش نیز باشد.

اختری افزود: اعدام افرادی همچون گالیله در تاریخ غرب نشان می دهد که آنها از علم و دانش حمایت نمی کنند بلکه از علمی حمایت می کنند که در اختیار خودشان باشد و به خودشان قدرت بدهد و آن را برای سعادت همه بشر نمی خواهند.

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل