سایت ملیون ایران

رضا شاه بین تجلیل و نقد: بازتابی به مناسبت صد و پنجاهمین سالگرد تاج‌گذاری او (ترجمه از آلمانی) + متن آلمانی نوشته

پروفسور داود غلام آزاد(*)

داوود غلام آزاد

ترجمه نوشته از آلمانی با کمک گوگل

بررسی شخصیت‌های تاریخی مانند رضا شاه پهلوی نیازمند نگاهی دقیق و تمایزبین است که میان تجلیل و نقد تفاوت قائل شود. تجلیل بی‌چون‌وچرا تمایل دارد تناقضات تاریخی را نادیده بگیرد و او را به‌عنوان «منجی بی‌نقص ملت» به تصویر بکشد، درحالی‌که یک تحلیل انتقادی مستند می‌تواند به درک بهتر دوران حکومت او و استفاده از درس‌های آن برای آینده ایران کمک کند.

۱. تجلیل از «دیکتاتور توسعه»: خطرات نگاه غیرانتقادی

 ۱ رضا شاه اغلب از سوی طرفدارانش به‌عنوان «مدرن‌کننده‌ی قدرتمند و پدر ایران نوین» ستوده می‌شود. مهم‌ترین دستاوردهای او عبارتند از:

  – نوسازی زیرساخت‌ها: ساخت جاده‌ها، راه‌آهن (مانند راه‌آهن سراسری ایران) و کارخانه‌های دولتی گامی مهم در جهت توسعه‌ی اقتصادی بود.

– تقویت ملی‌گرایی و اصلاحات فرهنگی:  وضع لباس متحدالشکل، ترویج زبان فارسی و حذف تأثیرات عربی در زبان فارسی.                                                                        

:  این دستاوردها انکارناپذیرند، اما تجلیل غیرانتقادی، مشکلات اساسی حکومت او را نادیده می‌گیرد، ازجمله

  – نادیده گرفتن فرآیندهای دموکراتیک: حکومت او با نظامی‌گری و تمرکزگرایی شدید مشخص می‌شد که مشارکت سیاسی مردم را تقریباً به‌طور کامل از میان برد.

۲.  ارزیابی انتقادی: درس‌هایی برای آینده

یک ارزیابی انتقادی به معنای بررسی هم‌زمان نقاط قوت و ضعف حکومت او برای یادگیری از تجربیات گذشته است.

۳. نتیجه‌گیری: آموزش سیاسی آگاهانه، نه اسطوره‌سازی    

بررسی انتقادی رضا شاه صرفاً یک بحث تاریخی نیست، بلکه پیامدهای مستقیمی برای آموزش سیاسی و شکل‌دهی آینده‌ی ایران دارد.

در ایران امروز، مسئله بر سر نگاه نوستالژیک به گذشته نیست، بلکه استخراج درس‌های عملی از تاریخ برای ایجاد جامعه‌ای عادلانه‌تر، دموکراتیک‌تر و پایدارتر است.

هانوفر، ۱۵ مارس ۲۰۲۵
https://gholamasad.jimdofree.com/kontakt

(*) داود غلام آزاد پروفسور باز نشسته رشته جامعه شناسی در دانشگاه هانوفر آلمان است. از ایشان نوشته ها و کتب متعددی در زمینه مشکلات دموکراسی در ایران موجود میباشد.

 


متن آلمانی نوشته:

Reza Schah zwischen Verherrlichung und kritischer Würdigung: Eine Reflexion zum 150. Jahrestag seiner Thronbesteigung

Dawud Gholamasad

Die Beurteilung historischer Persönlichkeiten wie Reza Schah Pahlavi erfordert eine differenzierte Herangehensweise, die zwischen Verherrlichung und einer kritischen Würdigung unterscheidet. Während eine unkritische Glorifizierung dazu neigt, historische Widersprüche zu übersehen und ihn als unfehlbaren „Retter der Nation“ darzustellen, kann eine fundierte kritische Analyse dazu beitragen, Lehren aus seiner Herrschaft zu ziehen und sie für die Gestaltung der Zukunft des Iran nutzbar zu machen. 

  1. Verherrlichung eines „Entwicklungsdiktators“: Die Gefahren der unkritischen Sichtweise.

 Reza Schah wird von seinen Anhängern oft als „starker Modernisierer und Vater des modernen Iran“ gefeiert. Seine wichtigsten Errungenschaften werden dabei betont:

 

Diese Errungenschaften sind unbestritten, doch eine unkritische Verherrlichung blendet zentrale Probleme seiner Herrschaft aus, darunter:

 

 

Wer Reza Schah nur glorifiziert, ohne diese Kritikpunkte u.a. zu berücksichtigen, läuft Gefahr, autoritäre Regierungsformen als notwendiges Mittel zur Modernisierung zu legitimieren.

 

  1. Kritische Würdigung: Lehren für die Zukunft

Eine kritische Würdigung bedeutet, sowohl die positiven Leistungen als auch die problematischen Aspekte seiner Herrschaft zu analysieren, um aus den Fehlern und Erfolgen der Vergangenheit für die Zukunft zu lernen.

 

 

  1. Fazit: Eine aufgeklärte politische Bildung statt Mythenbildung

 

 Die kritische Auseinandersetzung mit Reza Schah ist nicht nur eine akademische Übung, sondern hat direkte Implikationen für die politische Bildung und die Gestaltung der Zukunft des Iran.

 

 

Hannover, 15.03.2025

 

https://gholamasad.jimdofree.com/kontakt/

خروج از نسخه موبایل