محمد حسین جعفری: آیا روسیه باز هم دام دیگری برای ایران تنیده است؟!

روزنامه «ایزوستیا» چاپ مسکو در مقاله ای با اشاره به دیدار اخیر حسن روحانی و ولادیمیر پوتین در آستارخان می نویسد: دیدار پوتین و روحانی در زمان حساسی برای هر دو کشور صورت گرفت. در حال حاضر مقامات تهران در مقابل یک انتخاب قرار دارند: آشتی با آمریکا، یا نزدیک شدن به روسیه. اگر ایران با ایالات متحده آشتی کند، روسیه دیگر ایران را از دست خواهد داد. در ایران و آمریکا بسیاری به این سمت تلاش می کنند، و این موجب خرسندی روسیه نیست، چرا که این آشتی به منزله خط بطلان کشیدن بر قرارداد مربوط به صادرات نفت و گاز ایران به روسیه است که ارزش آن ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

بدترین حالت آن است که ایران به رقیب جدی روسیه در بازار گاز اروپا تبدیل شود، در این صورت منافع روسیه در سوریه نیز متضرر شده و جبهه جدیدی در جنوب گشوده خواهد شد.

نوشته های بالا نقل از روزنامه ی ایزوستیا چاپ مسکو می باشد که در تارنمای رسمی آن نشریه هم قابل دسترسی است!

ولی آنچه باید برای ایرانیان مهم باشد چیست؟!

آیا ایرانیان باید همچنان درگیر شعار باشند و به سادگی فریب فضای شعار زده را همچون سه دهه و اندی سال گذشته بخورند؟!

مروری هرچند گذرا بر رابطه ی سالهای پس از انقلاب ایران و شوروی و پس از آن ایران و روسیه برای ایرانیان چه درسی دارد؟!

درس درناکی که می آموزیم این می باشد که همسایه ی شمالی ایران همچون همسایه شمال غربی ایران، “ترکیه”، هیچ گاه یک شریک خوب نبوده است! روسیه درست همچون ترکیه، هیچگاه در برخورد با ایران به عنوان همسایه، در پی تعامل سازنده نبوده است! بنا بر تجربه می بینیم که تنها رویکرد دیده شده از سوی ایشان رویکرد معامله گری و با هدف تامین منافع خودشان آنهم بر اساس بازی با حاصل جمع صفر بوده است!

حتا در آنجایی که همپوشانی منافعی دیده شده است، این همسایه، آن موقعیت را همچون کالایی بر روی پیشخوان فروش می نهاد، تا ایران ناگزیر شود که، بیشترین امتیاز را واگذار کند! و اگر چنین نمی کرد معامله با غرب و یا اسراییل در دستور کار قرار می گرفت!

رودربایستی را با خودمان کنار بگذاریم! روسیه برای ایران در همین دوره ی فاجعه بار یک دهه گذشته چه کرده است؟!

روسیه از رژیم تحریم ها علیه ایران حمایت کرده است! و حتا به مجردی که خرید نفت ایران از سوی اروپای غربی تحریم شد، روسیه به عنوان تنها دارنده ی نفتی با مرغوبیت مشابه ی نفت ایران که دارای ظرفیت افزایش تولید بود، با تمام قوا نفت خودش را به عنوان جایگزین نفت ایران به سوی بازار اروپای غربی سرازیر کرد! وبنا بر تجربه ایران باید که بازار فروش نفت در اروپای غربی را که قدمتی بیش از هفتاد سال داشت، از دست رفته تلقی کند! و یا اینکه روسیه از فرستادن سامانه های پدافندی مدرنی که ایران پیش از آغاز تحریم ها خریداری کرده، و حتا بخش اصلی پول را نقدی پرداخته بود، خودداری کرد! و با وجود تمایل و دعوت تهران از ولادیمیر پوتین، وی از سفر رسمی به ایران خودداری کرد! مقامات مسکو فکر می کردند که عجله ای در مورد ایران وجود ندارد.

اسراییل مانع از نزدیک شدن احتمالی دو کشور ایران و آمریکا است، بنابراین خیالشان از این بابت راحت بود. و دیگر اینکه درخواست ایران برای عضویت در سازمان شانگهای، برای مدت زمان نامشخصی به تعویق افتاد که بنا بر اسناد دبیرخانه ی پیمان شانگهای دلیل تعویق پذیرش عضویت ایران در سازمان شانگهای، درخواست روسیه بوده است! این البته بخشی از خط مشی سیاسی پوتین پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که به ایران تنها به چشم یک رقیب در همه ی گستره های سیاسی و اقتصادی می نگریست! و البته گفتنی است که روسیه همواره از ناتوانی دیپلماسی خارجی ایران در بهره برداری مناسب از توان عملیاتی خود در منطقه خاورمیانه، بی هیچ هزینه ای بهره برداری با سود بی مثالی کرده است! و حتا در هر جایی که توانسته نتیجه را بر روی پیشخوان فروش در پیش روی اسراییل و غرب نهاده است!

و هنگامیکه همه ی این رفتارها را در جایی ببینیم که روسیه همواره از ایران خواسته است تا در حد یک متحد استراتژیکی برای رابطه اش با روسیه هزینه کند، ولی در برابر آن حتا در اندازه ی یک شریک تجاری منطقه ای هم برای ایران هزینه ای نپرداخته است، جای تردید بسیاری در رابطه ایران و روسیه می ماند! به بیانی رابطه ی ایران و روسیه در دو دهه ی گذشته در حکم یک آزاد راه یک طرفه بوده است، که تنها و تنها سودی سرشار و دائمی را به سوی روسیه روان کرده است!

آیا بنا بر این تجربه ها باید همه ی تخم مرغهای دیپلماسی خارجی ایران همچون دوره های گذشته درون سبد روسیه ای گذارده شود؟! روسیه هیچگاه نخواسته است در برابر ایران تن به بازی برد برد بدهد!

پس در شرایط کنونی چه بخواهیم و چه نخواهیم باید به بازبینی جدی دیپلماسی انقلابی دست زده شود!

باید از تجریه ی موفق دیگر کشور ها برای تامین منافع ملی ایران بهره گرفت! آنچه روشن است چین نمونه ی موفقی از داشتن رابطه ی عادی با غرب و آمریکا را پیش روی ایران می نهد! وقت آن رسیده است که به این تجربه ی موفق نگریسته شود! می دانیم که اگر روسیه در همین وضعیت تحریمی که پیش می رود بماند، در نتیجه ی سیاست نگاه به شرق پوتین و در بهترین حالت بدل پمپ بنزین چین می شود! البته باید اذعان داشت این توان چین برخاسته از داشتن تعامل عادی با غرب و دسترسی آن کشور به فن آوری و بازار سرمایه گذاری و نیز بازار فروش غرب به ویژه آمریکا است!

گواینکه روسیه هم نیازمند به فن آوری نوین غرب و بازار سرمایه و نیز بازار فروش غرب می باشد!

پس درست سنجیده و بنگیریم، در می یابیم که روسیه هیچگاه جایگزین منطقی در جای داشتن رابطه ی عادی با غرب برای ملت ایران نبوده و نیست! ایران باید با همه ی جهان رابطه ی عادی داشته باشد! و البته و بی هیچ گفتگویی باید بر اساس منافعش رابطه ی عمومی خودش را تعریف کند و نه بر اساس منافع دیگران! ایران نیازی به دشمنی با هیچ طرفی ندارد، و منافع ملی ایران داشتن تعامل با همه ی بازیگران عمده ی جهانی را بایسته می سازد!
بی شک نیاز به فن آوری و نیز بازار سرمایه گذاری، ایجاب می کند که به تجربه ی موفق چین نگریسته شود! پس عادی سازی رابطه با آمریکا یک ایجاب درست و بایسته است! در مقابل هم باید ایران از تحریم روسیه برای تامین منافع خودش بهره برداری کند! اکنون باید تلاش کند تا بخشی از بازار نفت و گاز اروپای غربی را از چنگ روسیه بیرون بیاورد! هرچند بعید است، مهمترین بخشی که روسیه از چنگ ایران درآورده به سادگی بازبه کف بیاورد، ولی یک مو از خرس کندن غنیمت است و نباید هیچ فرصتی از دست برود!

نوشته ی محمد حسین جعفری

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل