سایت ملیون ایران

بهرام مشیری؛ نامی ماندگار در دفتر فرهنگ و آزادی        

درگذشت مردی که به جای باور، اندیشیدن را برگزید

خبر درگذشت استاد فرهیخته، مهندس بهرام مشیری، مرا در بهتی ژرف و اندوهی سنگین فرو برد. ناگاه چنان دلم فشرده شد که گویی چراغی از روشنایی خرد در برابر دیدگانم خاموش شد. بی‌اختیار دلم به درد آمد برای آن بزرگمرد که سهمی بزرگ در بیداری من و هزاران ایرانی دارد؛ کسانی که با اندیشه‌های او راه خرد را جستیم و از سخنان روشن و دانایانه‌ او جان تازه گرفتیم.

در این زمانه‌ی تیره که فروغ دانایی در باد نادانی لرزان است، خبر خاموشی مهندس بهرام مشیری، این مرد اندیشه‌ور و آزادمنش، دل هر دوستدار خرد را لرزاند. او که سراسر زندگانی خویش را نه در پی نام و دارایی، بلکه در راه بیداری و دانایی هم‌میهنانش سپری کرد، از میان ما رفت؛ ولی یاد و سخنش، چون نسیمی از بهار خرد، تا همیشه در جان ایران‌دوستان خواهد ماند.

بهرام مشیری، مردی از تبار دانایی و فرزند پاک‌نهاد این سرزمین بود. زاده شد تا بپرسد، تا بیندیشد، و تا در برابر دروغ و نادانی، بی‌هراس بایستد. از دانشگاه‌های باختر دانش مهندسی آموخت، ولی دلش در جست‌وجوی گوهر خرد انسانی بود. از این رو، راه خود را از جهان فن به میدان اندیشه کشید تا در گفت‌وگو و روشنگری، چراغدان آگاهی گردد

در برنامه‌های گفتاری خویش، به‌ویژه در «سرزمین جاوید»، نماینده‌ی فرهنگی بود که در آن خرد بر جهل چیره است و انسان بر زنجیر ریا پیروز. با بیانی استوار و دانشی ژرف، دروغ را می‌کاوید و آزاداندیشی را می‌ستاود. او در کنار قلم و زبان، دلی آزاد داشت؛ به راستی می‌تاخت، ولی از راه داد و سنجش بیرون نمی‌رفت. گفتارش نه تند بود و نه سرد، بلکه چون تیشه‌ دانایی، ریشه‌ی نابخردی را می‌زد تا نهال آزادی بروید.

بهرام مشیری از پیروان راستین زنده یاد دکتر محمد مصدق بود؛ مردی که سرافرازی ایران را در آزادی و مردم‌سالاری می‌دید. از این رو، مشیری نیز در گفتار و کردار، یاد او را زنده نگاه داشت و پیوسته بر آزادی انجمن‌ها، قانون‌مداری و ارجمندی انسان ایرانی پای می‌فشرد. در جهان پر غوغای رسانه، او آوایی یگانه بود که نه از برای مزد، بلکه از درد میهن سخن می‌گفت.

در گذر سال‌ها با پژوهندگان و دین‌اندیشان بسیار به گفت‌وگو نشست، نه برای چیرگی، بلکه برای گسترش گفت‌وگوی خردمندانه. باور داشت که راه راست را نه در فریاد، که در سنجش و روشنگری باید جُست. از تهدید نهراسید و از ناسزا نرم نگفت، چرا که می‌دانست راه خرد دشوار است و رهروان اندک‌اند.

اکنون او از میان ما رفته است، ولی فروغی که برافروخت، هنوز در دست شاگردان اندیشه و دوستداران آزادی می‌درخشد. در یاد او می‌توان گفت:

«هر که چراغ دانایی برافروخت، اگر چه خاک شود، نورش خاموش نگردد.»

نام بهرام مشیری در دفتر فرهنگ و آزادی این سرزمین با زر خرد نوشته خواهد ماند. روانش آرام، یادش جاویدان، و راهش روشنگر هر دل بیدار باد.

 پارسا زندی (مشاور حقوقی)

 

خروج از نسخه موبایل