شتاب روند تخریب میراث فرهنگی اصفهان

عواملی در کار است تا آثار و ابنیه تاریخی را به اشکال و طرق مختلف از بین برده و نابود کند. بناهایی که نه به دلیل گذر زمان و گذشت دوران تاریخی، بلکه به خاطر بی‌توجهی و مسئولیت‌ناشناسی سازمان‌ها و نهادهای غیر متخصص و غیر متعهد و برخی شهروندان ناآگاه، هر کدام با دلایل مجهول و با استدلال‌های بی‌مورد، یکی پس از دیگری از میان می‌روند.

ایران‌نامه- مهدی فقیهی: در سال‌های نخست دوران پهلوی و در سال ۱۳۰۱ خورشیدی، برخی شخصیت‌های دوستدار فرهنگ و تمدن ایران بر آن شدند تا برای حفظ آثار تاریخی کشور «انجمن آثار ملی ایران» را تشکیل دهند. فعالیت های این انجمن در سه دوره جداگانه انجام شد: دوره اول از ۱۳۰۱ خورشیدی آغاز شد که پس از برگزاری جشن هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ خورشیدی به پایان رسید. دوره دوم از آذرماه ۱۳۲۳ شروع شد و تا شهریور ۱۳۶۶ ادامه ‌یافت و از سال ۱۳۶۶ بنابر تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، با نام «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» به فعالیت خود ادامه داد.

استقبال افکار عمومی از شکل گیری انجمن آثار ملی ایران در آن زمان باعث تدوین قانونی به نام «عتیقات» شد که در تاریخ ۱۲ آبان‌ماه ۱۳۰۹ خورشیدی به تصویب رسید. طبق آن قانون، همه آثار هنری و بناها و اماکنی که تا آغاز دوران زندیه در ایران احداث شده بود، مورد حفاظت و نظارت دولت وقت قرار گرفت. تصویب این قانون نخستین گام اساسی در راه احیای بناهای تاریخی اصفهان به شمار می‌آمد و از این تاریخ به بعد بود که بناهایی همچون هارون ولایت، مسجد علی، مقبره و مدرسه باباقاسم، امامزاده اسماعیل، امام زاده جعفر، منار ساربان، منار چهل‌دختران، مسجد حکیم، مسجد جامع عباسی، مسجد شیخ لطف الله، و مسجد جامع عتیق مرمت و بازسازی شدند.

از سال ۱۳۴۲ نیز «اداره باستان شناسی اصفهان» فعالیت خود را آغاز کرد و بناهای دیگری را که در حال نابودی بودند، مرمت کرد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ و به ویژه پس از تشکیل سازمان میراث فرهنگی، اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان با همکاری ارگان‌ها و نهادهایی همچون شهرداری و استانداری عهده دار وظایف اداره باستان‌شناسی شد.

در این سال‌ها با ایجاد رشته‌هایی چون مرمت آثار و اشیاء تاریخی در برخی از دانشگاه‌های کشور، توجه مردم به ویژه نسل جوان و روشنفکر به میراث فرهنگی و جاذبه‌های گردشگری افزایش یافت.

متاسفانه در سال‌های اخیر عواملی در کار است تا آثار و ابنیه تاریخی را به اشکال و طرق مختلف از بین برده و نابود کند. بناهایی که نه به دلیل گذر زمان و گذشت دوران تاریخی، بلکه به خاطر بی‌توجهی و مسئولیت‌ناشناسی سازمان‌ها و نهادهای غیر متخصص و غیر متعهد و برخی شهروندان ناآگاه، هر کدام با دلایل مجهول و با استدلال‌های بی‌مورد، یکی پس از دیگری از میان می‌روند و جای خود را به بناهای عجیب و غریبی می‌دهند که کاملا از هویت و اصالت معماری زیبای ایرانی به دورند؛ این بناها از خانه و مسجد و مدرسه گرفته تا بازار و کارگاه و حجره، هر کدام به بهانه مرمت، نوسازی و یا زیباسازی از میان برداشته می‌شوند.

در این میان، فراوان هستند اماکن تاریخی یا مذهبی کوچک و بزرگی که توسط متولیان غیر متخصص به تیشه نادانی سپرده شده و چهره در نقاب خاک می‌سایند و یا خانه‌های تاریخی متعدد که هر کدام قربانی زیاده‌خواهی افسار گسیخته سوداگران شده و از میان رفته‌اند.

به این ترتیب، با رویه فوق تا چندی دیگر به جز معدودی از آثار شاخص و انگشت شمار هیچ بنای دیگری در اصفهان باقی نخواهند ماند چه رسد به حفظ بافت تاریخی!

بافت تاریخی، مجموعه‌ای مجزا و یک پارچه از ابنیه تاریخی است که مداخله ناآگاهانه و نابخردانه تهدیدی جدی برای آن به شمار می‌رود. ویژگی اساسی کالبدی بافت تاریخی، شکل‌گیری هماهنگ، مداوم، پیوسته و یک‌پارچه است که در طی زمان و بر اساس تجربه گذشتگان، روند تکاملی خود را طی کرده است. این بافت از وقایع (شرایط) تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاثیر گرفته و ساختار خود را با شرایط زمانی و مکانی وفق داده است.

اما متاسفانه در حال حاضر در شهر اصفهان که خود یکی از مراکز بزرگ فرهنگی و تاریخی به شمار می‌آید، بافت‌ تاریخی در حال چند پاره شدن و تحلیل رفتن در ساخت و سازهای بی‌رویه است.

برای نمونه محیط‌هایی در اطراف محور بازار و مسجد جامع عتیق به شکل فزاینده و غیرمنتظره‌ای تغییر شکل یافته‌اند و با ادامه این روند اصالت این بخش قدیمی و تاریخی شهر اصفهان برای همیشه خدشه‌دار می‌شود.

همچنین در بافت تاریخی پیرامون میدان نقش‌جهان که هنوز تا حد زیادی اصالت خود را حفظ نموده، بناهایی در کنار بافت اصلی سر بر افراشته‌اند که به این دگرگونی و تغییر نافرجام دامن می‌زنند.

البته در این میان بنا‌های دیگری هم هستند که دیر یا زود سرنوشتی جز ویرانی نخواهند داشت؛ چنان که در سال‌های گذشته بسیاری از آثار تاریخی شهر همچون حمام خسرو آقا، سردر هشت بهشت، خانه مشکی، خانه نواب، خانه زهتاب، خانه افیونی و خانه متین پور، امام زاده درب امام، امام زاده احمد، گنبد امامزاده یحیی، عصارخانه دردشت و… به همین سرنوشت دچار شده‌اند.

البته این روند نگران کننده در هرگوشه از این کشور کهنسال در حال روی دادن است چنان که وضعیت بافت تاریخی در برخی از شهرهای دیگر کشور همچون یزد و شیراز نیز خوشایند نیست و بافت‌ها به رغم هشدار کارشناسان، به منظور ایجاد سازه‌های جدید شهری در حال تخریب هستند و دیوان عدالت اداری نیز با خارج کردن برخی بناهای ثبت شده از فهرست میراث ملی کشور عملا دست متخلفان و سوداگران را برای تخریب میراث فرهنگی بازگذاشته است و یک بستر قانونی برای اعمال غیرقانونی آنها فراهم آورده است.

به هر روی، لازم و ضروری به نظر می رسد که سازمان ها و نهادهای مختلف کشور، دور از حاشیه‌ها به وظایف ذاتی خود عمل کنند و گام مهم و مؤثری در جهت پاسداشت میراث فرهنگی این مرز و بوم بردارند.

     تخریب سنگ های تاریخی باغ موزه چهلستون در اصفهان

        نم کشیدگی و تخریب قصر جمیلان در اصفهان

             ریزش گنبد بقعه شهشهان در اصفهان

    ریزش کاشی های گنبد درب امام در اصفهان

      بی توجهی و ویرانی سردر خیمه‌گاه در اصفهان

     تخریب عصارخانه دردشت در اصفهان

یرانی خانه خداوندگار نی (  استاد اسدالله نائب اصفهانی ) در اصفهان

نم کشیدگی آرامگاه خواجه نظام المک در اصفهان

  تخریب خانه نواب در اصفهان

      محراب و منبر نیمه ویران گنبد آزادان در اصفهان

       کاروان‌سرای عباسی روستای برسیان در شهرستان اصفهان

مسجد تاریخی روستای برسیان در شهرستان اصفهان

   چین و چروک بر گنبد مسجد جامع عباسی در اصفهان

   بلندمرتبه سازی در حریم تکیه میر در اصفهان

   تخریب آرامگاه همای اصفهانی در امامزاده احمد اصفهان

      تخریب خانه تاریخی افیونی در اصفهان

                  تخریب خانه تاریخی متین پور در اصفهان

      تخریب خانه تاریخی کرمانی در اصفهان

   تخریب کامل و گودبرداری خانه تاریخی زهتاب در اصفهان

         تخریب خانه تاریخی بازار دوز در اصفهان

         تخریب خانه تاریخی مشکی در اصفهان

        تخریب خانه تاریخی پناهنده در اصفهان

         ترک خوردگی بدنه سی و سه پل

توسط -

سایت ملیون ایران در تاریخ

یک دیدگاه

  1. با سلام
    اگر کسی برای فرهنگ وتمدن این مملکت قدمی بردارد جای بسی تعجب است
    دلم به درد آمد و روحم غمگینتر از پیش شد
    آیا فرندان ونوادگان ما چیزی از تاریخ وتمدن ایرانی خواهند دید
    آیا ما باید برای فرزندانمان داستان نابودی آثار تاریخیمان را چون داستان های هزار ویک شب سینه به سینه نقل کنیم
    پس تا اندک دیوارها ودرها و خاطره های قدیمی در دل شهرمان و کشورمان باقی مانده برویم خوب بنگریم خوب یاد بگیریم تا خوب بگویییم که چطور کشتیم خودمان را با خراب کردن فرهنگمان تاریخمان وفخر کنیم به تحصیلات عالیه ومدیریت بی نظیرمان…..
    عکس هایی بس متاثر کننده بود اما سپاس برای بودنتان

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

خروج از نسخه موبایل