آیا همین یک موضوع وحشتناک، آنقدر برای مجلسی ها مهم نیست که درباره اش جلسه علنی و غیر علنی و فوق العاده بگذارند و از آن طرح های به اصطلاح خودشان “سنگین”، برای حل این مشکل مرگبار آماده کنند؟
عصرایران، جعفر محمدی – این روزها، مجلس شورای اسلامی که افرادی با کسوت نمایندگی و وکالت مردم در آن عضویت دارند، درگیر موضوع حیاتی و مهمی(!) به نام بررسی قدم زدن وزیر امور خارجه ایران با وزیر امور خارجه آمریکا در اثنای مذاکرات ژنو است و به قول یکی از نمایندگان دلواپس، “طرح سؤال سنگینی” از محمدجواد ظریف در راه است. رسانه هایشان هم در حال خودکشی در این ماجرا هستند!
این البته تنها موردی نیست که برخی مسؤولان و رسانه های کشور نگران آنند. این که چگونه زمینه رد صلاحیت برخی رقبا را فرهم کنیم و چگونه به این و آن ، انگ “فتنه گر” بزنیم ، یا چگونه جلوی فلان فیلم و کنسرت را بگیریم یا از قول مردم یک شهرستان، نامه جعل کنیم که نام خانوادگی فلان روزنامه نگار را تغییر دهید و آن بنده خدا هم شهادتین بگوید که به خدا من هم مسلمانم، یا چگونه بر دهان کسانی بکوبیم که رفع حصر را طالب هستند، یا برای الهام چرخنده در کمیسیون فرهنگی جلسه تقدیر بگیریم و مسائلی از این دست، دغدغه خیلی از مسؤولان است و اگر به آرشیو خبرها بنگرید، صدها مورد نظیر این ها پیدا خواهید کرد که نشان می دهد سطح دغدغه و ادبیات غالب بسیاری از مسؤولان و مخصوصاً مجلسی ها چیست؟!
حال در کنار همه این خبرها و دغدغه ها ، این خبر را هم بخوانید که در حاشیه قرار گرفت و واکنش مسؤولان و مجلسی ها به آن، در حد واکنشی بود که می شد به خبر عبور یک توده هوای کم فشار از شمال کشور داشت!
خبر را بخوانید:
«رییس انجمن مغز و اعصاب ایران گفت: سن سکته مغزی بر اساس پژوهش های انجام شده در کشور ۱۰ سال کمتر از استانداردهای جهانی است که علاوه بر عوامل محیطی، عوامل ژنتیکی نیز در آن دخیل هستند.
به گزارش ایرنا از دبیرخانه ‘هفتمین کنگره سراسری سکته مغزی’ دکتر حسین پاکدامن افزود : سالانه ۱۵۰ تا ۱۶۰ هزار نفر در کشور به سکته مغزی دچار می شوند که حدود ۲۰ هزار نفر از این افراد جان خود را از دست می دهند.
وی ادامه داد: هر چند حدود ۱۵ درصد افرادی که دچار سکته می شوند، فوت می کنند و تقریبا ۸۵ درصد بقیه از مرگ نجات می یابند، اما ۷۰ درصد این افراد از کار محروم شده، ۲۰ درصد در فعالیت های اولیه زندگی مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، استحمام و… دچار مشکل می شوند و ۳۰ درصد هم بدون کمک دیگران قادر به راه رفتن نیستند.
پاکدامن افزود: با توجه به اینکه پس از سکته هر دقیقه تاخیر در رساندن بیمار به مراکز درمانی سبب مرگ بیش از دو میلیون سلول عصبی مغز می شود که دیگر قابل جایگزین شدن نیستند، ضرورت رساندن سریع بیمار به مراکز درمانی و انجام اقدامات درمانی در این زمینه بسیار حایز اهمیت است… . »
عقل و انصاف باید داشت که آیا مشکل کشور ما، موضوعات بی اهمیتی است که آقایان شبانه روز درباره شان داد سخن می رانند یا مسائلی مانند گسترش مرگبار انواع بیماری ها و سکته ها و از جمله همین سکته مغزی؟!
آمار را نگاه کنید: سالانه ۱۵۰ الی ۱۶۰ هزار ایرانی سکته مغری می کنند.
می دانید این عدد یعنی چه؟ یعنی از هر ۵۰۰ ایرانی ، یک نفر سکته مغزی می کند!
آیا همین یک موضوع وحشتناک، آنقدر برای مجلسی ها مهم نیست که درباره اش جلسه علنی و غیر علنی و فوق العاده بگذارند و از آن طرح های به اصطلاح خودشان “سنگین”، برای حل این مشکل مرگبار آماده کنند؟
هر ۲۶ دقیقه یک ایرانی فقط بر اثر سکته مغزی می میرد. آیا این مسأله برای نمایندگان همین ایرانی ها ، آنقدر شوکه آور نیست که مغزشان از این عدد و رقم های فاجعه بار سوت بکشد و به جای پرداختن به جناح بازی هایی -که دیگر چندش آور شده است- فکری برای کاهش مرگ و میرهای زودهنگام موکلانشان بکنند؟ فاجعه بار این که سن سکته مغزی در ایران، ۱۰ سال کمتر از متوسط جهانی است.
آیا کسانی که بودجه های میلیاردی در اختیارشان است و تریبون های متعدد دارند و قدرت تصمیم گیری و قانونگذاری و اجرای قانون را دارند، اصلاً می دانند که چه بر سر مردم می آید و چرا گورستان ها پر می شود از افراد کم سال و میانسالی که حق داشتند بیشتر عمر کنند؟!
آیا مجلسی ها، به جای بحران سازی های جناحی، وزیر بهداشت را به “خانه ملت” دعوت کردند تا با همفکری وزارت بهداشت، راه های کاهش سکته مغزی را پیدا و برای رفع آن ، همکاری عملی داشته باشند؟
آیا بعد از خواندن این خبر (اگر اصلاً برایشان مهم بوده و خوانده باشند) که متوجه شده اند بسیاری از قربانیان سکته مغزی به خاطر تأخیر در رسیدن به مراکز درمانی از دنیا رفته اند، فکری برای تقویت سامانه اورژانس کشور کرده اند؟
برای داروهایی که به واسطه تحریم های بانکی، خرید و ورودشان سخت شده چه کرده اند؟
آیا آن “عوامل محیطی” که باعث شده سن سکته مغزی ایرانیان ۱۰ سال کمتر از دیگر ملت ها باشد را شناسایی و برای از بین بردنشان کاری کرده اید؟ آیا … ؟!
آقایان و خانم های مسؤول!
مسائل کشور ، این ها هستند نه آنهایی که شما بر سرشان با یکدیگر دعوا و خودتان را مضحکه مردم می کنید. مردم دارند می میرند و شما به مسائلی مشغول هستید که اساساً دغدغه مردم نیست! مگر شما از مریخ آمده اید که فضای فکری تان این قدر از مردم دور است؟!
نکته اینجاست که بلایایی مانند سکته های مغزی و قلبی و سرطان معده و عوارض ناشی از آلودگی هوا و پارازیت ها و … در کمین خود شما و خانواده های شما نیز هست ولی آنقدر مشغول حواشی هستید که از اصل غافل مانده اید… به راستی شما را چه شده است؟!
و پایان سخن ، مناسبت دارد اشارتی شود به بیان تاریخی امام علی (ع) که در بیان علل انحطاط دولت ها و حکومت ها، دو مورد را مقدم بر دیگر موارد می شمارند: فروگذاشتن مسائل اصولی و پرداختن به مسائل فرعی… .