گروه اجتماعی- داستان شبکه تهیه و توزیع گسترده مواد مخدر در زندانهای ایران آنقدر پیچیده است که در یک گزارش نمیتوان به ابعاد مختلف و گاه ویرانگر آن پرداخت. اما آنچه در این مجال میتوان بهشکلی گذرا اشارهای به آن کرد و از خلال بازخوانی این مولفه بر یکی از تاریکترین و البته کلیدیترین بخشهای این شبکه نور افکند، نقش بازوهای اجرایی شبکه تهیه و توزیع مواد مخدر در زندانهای جمهوری اسلامی است. بازوهایی که در کنار یک تعریف مشخص حقوقی شغلی دیگر دارند و به دلیل نبود سازوکارهای قانونی بازدارنده در برابر جایگاه قانونی خود قرار گرفته به ضد خود تبدیل میشوند.
براساس آنچه در طی این سالها از زبان محبوسین در زندانهای جمهوری اسلامی بازگو شده، زندانبانهایی که تعریف مشخص حقوقیشان عمل به خواست نظام قضایی در جلوگیری از خلاف توسط بزهکاران است به دلایل مختلفی اعم از مشکلات مالی و البته نبود سازوکارهای بازدارنده بهجای دور ساختن بزهکاران از اعمال مجرمانه، در جرم ایشان مشارکت کرده بدل به بزهکارانی تحت حمایت قانون شدهاند. از این حیث باید گفت علیرغم صدور احکام سنگین قضایی برای زندانبانان متخلف (نظیر حکم اعدام – گر چه این حکم هرگز اجرا نشد- برای زندانبانی که با جاسازی مواد مخدر در کتاب نهج البلاغه، کراک و تریاک به داخل زندان رجایی شهر میبرد) کماکان میزان قابل توجهی از مواد مخدر دست به دست شده در زندانهای ایران توسط زندانبانان انجام میشود.
همدستی زندانبانان با گروههای انسجام یافته از قاچاقچیان زندانی که به شغل خرید و فروش مواد مخدر در زندان مشغولند و مواد مخدری همچون تریاک، شیشه، کراک، هروئین، ماری جوانا، و حتی قرصهایی همچون ترامادول را دست به دست میکنند، باعث شده که دستیابی به مواد مخدر در درون زندان با سهولت بیشتری نسبت به متن جامعه در دسترس باشد.
البته به جز روش مستقیم ورود مواد توسط زندانبانان، روشهای شگفت انگیز دیگری برای انتقال مواد مخدر در زندان از طریق زندانی نیز وجود دارد. روشهایی همچون جا دادن مواد مخدر درون شکم کبوترهای نامهبری که تعلیم دیدهاند، بلعیدن مواد مخدر توسط متهمانی که به ملاقات یا مرخصی می روند، استفاده از روش «انباری» یا همان جاسازی مواد لوله شکل درون مقعد زندانی، گرفته تا روش دشوار و عجیب «سنگ – قلاب» که بلعیدن میزان قابل توجهی مواد مخدر در یک بادکنک معلق در معده است، بادکنکی که با یک نخ و منجوق به دیواره بینی فرد زندانی وصل میشود.
جا به جا شدن مقدار قابل توجهی مواد مخدر، به منزله کارکرد فعال تعداد قابل توجهی آدم در قالب باندهای مخفی و در نهایت انتقال پولهای هنگفت حاصل از این دادوستدها نیازمند ترسیم خط مشی پنهان و البته مناسبات گاه ظالمانهای است در کریدورهای آن فضای بسته و محدود جریان دارد.
وزن مواد، چندین برابر بیشتر از وزن کتابهای دعا
«حسن» یکی از ساکنان رجاییشهر کرج است. او میگوید: «ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺩﻣﺨﺪﺭ ﺩﺳﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﺮﺩ. بیشتر از وزن کتاب های قانون و قرآن موجود در زندان، مواد مخدر پیدا میشود و همیشه هم تقاضا وجود دارد به همین دلیل از میزان عرضه کم نمیشود، افسردگیهای حاد در زندان بیشتر زندانیان را به سمت خودکشی و مصرف مواد سوق می دهد.»
او در مورد شیوه و روش استعمال مواد مخدری که در زندان توزیع میشود توضیح میدهد: «برخی قرصها را پودر و روی قاشق با فندک و چراغهای کوچک میکشند. در تمام بندهایی که عاری از نظارت دوربین است شبها بعد از آمار شبانگاهی بساط استعمال انواع مواد گسترده میشود.»
به گفتهی این زندانی «حتی در بند روحانیون اوین نیز بساط تریاک همراه با رقص و آواز به راه است! زندانیان رجاییشهر با خرید فندکهای دست ساز، فندکهای صنعتی، چراغهای گردسوز، چراغهای دست ساز و یا وسایلی از ایندست که از فروشگاه زندان تهیه کردهاند اقدام به استعمال مخدرات میکنند.»
حسن به این نکته اشاره میکند که در این بندها همواره بر سر تصاحب مواد و به تعویق افتادن تسویه حسابها و همینطور هم از اثرات نئشگی، درگیری پیش میآید و این درگیریها در نهایت با زخمی یا کشته شدن زندانیان تمام میشود. کشتهشدگانی که هیچ خبری از آنها در بیرون از زندان منتشر نمیشود.
به گفتهی این زندانی «مسئولان زندانهای قزل حصار و رجایی شهر تنها بعد از خاتمه دعوا و شکایت احتمالی یکی از طرفین پس از بازگشت از بهداری در این قبیل موضوع دخالت میکنند و تا پیش از این در مناسبتهای مابین زندانیها مداخله نمی کنند.»
بنا به گفتهی حسن، ساکنین بندها برای استعمال شیشه از پایپهای دست ساز استفاده میکنند و زمان مصرف معمولا از اواخر شب تا سحرگاه در محل حسینیه بندها و یا اتاقهای چهار نفره است.
۷۳ درصد زندانیان معتادند
چندی پیش بود که معاون سلامت، اصلاح و تربیت زندان کشورهای در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد هفتاد و سه درصد زندانیان کشور، معتاد به مواد مخدر هستند. «ابوالفضل حجتی پور» در آن گفتگو به این نکته اشاره کرد که زندانهای ایران فقط گنجایش ۱۱۰ هزار را دارند و این در شرایطی است که دو برابر این ظرفیت، زندانی در این زندانها نگهداری میشوند.
با تعمقی کوتاه در آمار ذکر شده به خوبی میشود به اتمسفر و فضای واقعی زندانهای کشور پی برد.
«رها. م» که به عنوان یکی از مدیران دولتی متهم به دریافت رشوه و اقدام برای کلاهبرداری مدتیست در زندان بهسر میبرد در اینباره میگوید: «وقتی به طور متوسط در هر بازرسی از یک بند، چیزی حدود ۲۵۰ گرم تا نیم کیلو شیشه کشف میشود، چطور میشود نسبت به دست داشتن مسئولان و مأموران زندان و فعالیت یک مافیای کاملا منسجم در این سیستم دچار تردید شد؟» او میگوید: «مشاهدات سه ساله سکونت من در زندان نشان میدهد که به ندرت مواد مخدر توسط فرد زندانی وارد زندان میشود چون عبور از سد بازرسی بسیار دشوار است. غالبا هر زندانی بعد از برگشت از مرخصی حداقل چهار بار در گیتهای مختلف تو در تو بازرسی میشود و تا جایی که من دیده و شنیدهام در زندانهایی مثل قزل حصار و اوین، زندانیها از سیستم الکترونیکی مخصوص کشف مواد عبور میکنند و همچنین سگهای آموزش دیده مستقر در ورودی زندان، تمام مواد وارداتی زندان را مورد ارزیابی و بازرسی دقیق قرار میدهند و حتی سرباز صفرها و پزشکان بهداریها هم مورد بازرسی دقیق قرار میگیرند، با این شرایط تنها راه ورود این حجم گسترده از مواد مخدر فقط و فقط از مسیر زندانبانها و مسئولان زندان امکان پذیر است.»
به گفته این زندانی «فرض بر این که یک زندانی از تمامی سدهای موجود عبور کرد، اما حداکثر موادی که میتواند جاسازی کرده با خودش وارد کند چیزی نزدیک به مصرف یک روز یا چند روز یک نفر است که میزان قابل توجهی نیست.»
زندانیان خطاکار یا مسئولان خطاکار؟
در خردادماه سال جاری خبر دستگیری «سیدنجم الدین حسینی»، مسئول بند دارالقرآن زندان رجایی شهر به اتهام وارد کردن مقداری شیشه، چند دستگاه تلفن همراه و فلشهای حاوی فیلمهای مستهجن در رسانهها منتشر شد.
بند دارالقران، یک بند ویژه مذهبی است که در آن ادای نماز جماعت و خواندن قرآن اجباری است و محکومین خطرناک در ازای خواندن قرآن از بخشودگی و مرخصی برخوردار میشوند. او به اﺗﻬﺎﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ۴ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﮔﻮﺷﯽ ﺗﻠﻔﻦﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺳﯿﻢﮐﺎﺭﺕ ﻭ ﻓﻠﺶﻫﺎﯼ ﺣﺎﻭﯼ ﻓﯿﻠﻢﻫﺎﯼ ﻣﺴﺘﻬﺠﻦ ﻭ مقداری شیشه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. منابع غیر رسمی میگویند پس از دستگیری این مسئول، تا کنون ده نفر دیگر از مسئولان بندهای مختلف این زندان به جرم همدستی و همکاری با او بازجویی شده و در مظان اتهام قرار گرفتهاند.
به گفتهی ساکنین زندانی این بندها، بعد از این موج دستگیریها، خرید و فروش مواد مخدر در زندان رجاییشهر دشوار شده و قیمت این مواد به شدت افزایش یافته به شکلی که هر گرم شیشه که پیش از این ۳۰۰ هزار تومان دست به دست میشد، هم اکنون ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشود و این در شرایطی است که به طور طبیعی قیمت مواد مخدر پس از هر دوره بازرسی توسط نیروهای امنیتی زندان، کمی با افزایش مواجه میشد.
قیمت مواد مخدر در زندان
به طور طبیعی قیمت هر گرم از مخدرات در زندان مابین بیست تا صد در صد نسبت به قیمت این اقلام در بیرون از زندان گرانتر است. به عنوان مثال هر گرم شیره شصت هزار تومان و هر گرم هروئین مابین ۲۵۰ تا چهارصد هزار تومان است. این نرخ قیمتها مربوط به بندهای عادی زندان است، در بندهایی مثل بند متادونیهای زندان اوین یا بند «ده» زندان رجاییشهر، ممکن است هر نخ سیگار حتی به قیمت دو هزار تا ده هزار تومان خرید و فروش شود. هر گرم هروئین از ۳۵۰ تا ۴۵۰ هزار تومان، هر گرم شیشه با کیفیت خوب از ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان و هر گرم تریاک ۱۰۰ هزار و هر گرم شیره ۱۵۰ هزار تومان در زندان ممکن است خرید و فروش شود.
فشافویه؛ مقصد نهایی
به نوشته ایرنا در طول یک ماه اخیر زندانیان جرائم مواد مخدر زندان قزل حصار کرج و برخی از بندهای مرتبط با مواد مخدر زندان رجایی شهر و زندان اوین، به زندان تازه تاسیس فشافویه با ظرفیت ده هزار زندانی در جنوب تهران، واقع در جاده قم منتقل شدهاند. از این حیث به نظر میرسد زندان فشافویه با تمرکز بر زندانیان مرتبط با مواد مخدر، مرکز تشکیل مافیای پرسود خرید و فروش مواد مخدر آینده تهران خواهد شد.
از: آمدنیوز