اقتصاد کازینویی، اما حجاب اسلامی

شنبه, 25ام تیر, 1401
اندازه قلم متن

roostaei_071522.jpgفرزانه روستایی – جمهوری اسلامی امروز ملقمه ای از ناکارآمد ترین عوامل سیاسی اقتصادی است که ریشه ماندگاری آن تجربیات مافیای ماورای دریای خزر و رفقای کمونیست و خلاقکار اروپای شرقی است. این نظام شتر گاو پلنگ مارمولکی توانسته است سوابقی از خود باقی بگذارد که بسیاری از آنها درهیچ جای دیگری از دنیا دیده نشده است.

عبارت اقتصاد کازینویی که برای اولین بار از سوی جان مینارد کینز مطرح شد نوعی اقتصاد است که با ریسک های متعدد خود را درگیر رشد و رکودهای پی در پی و بی توقف می کند تا اشتغال کامل ایجاد شود. اما در مورد جمهوری اسلامی منظور از اقتصاد کازینویی نوعی از اقتصاد است که تماما درگیر پولشویی، چاپ اسکناس بدون پشتوانه، کارهای سیاه بانکی و و مداخله بی توقف حاکمیت در امور ارزی- مالی است تا یک طبقه ویژه به هر قیمت و به هر شیوه ای به سودهای بی سابقه برسد. یک ویژگی اقتصاد کازینویی در جمهوری اسلامی این است که کشور عملا تبدیل به یک قمارخانه بی درو پیکر می شود که بر سر آینده کشور و مردمانش قمارهای کثیف و حیرت انگیزی در جریان است، اما کرکره های قمارخانه هنگام نماز پایین کشیده می شود تا نماز بجا آورند.

دقیقا بر اساس کارکرد یک نظام کازینویی – قمارخانه ای است که شاهدیم ضمن اینکه حمید نوری از عوامل قضایی سابق به اتهام نقض حقوق بشر در سوئد به حبس ابد محکوم می شود، زنان در خیابان ها برای رعایت نکردن حجاب اسلامی از سوی گشت ارشاد مورد آزار و اذیت قرار می گیرند، ولی در مشهد نیز یک زن ایرانی به ۹ مرد عراقی واگذار می شود تا یک هتل یا مسافر خانه حوالی حرم کسب و کار پر رونقی داشته باشد.

در ایران بسیاری از زنان احساسات انسانی نادیا مراد را بخوبی درک می کنند. نادیا مراد که ایزدی و از دختران منطقه سنجار است در سال ۲۰۱۴ از سوی داعش به همراه چند صد دختر جوان دیگر ربوده و تبدیل شد به برده جنسی اعضای داعش. نادیا مراد پس از سه ماه توانست از دست داعش فرار کند و خود را نجات دهد، در حالیکه بسیاری از دختران دیگر جان خود را در مسیر بردگی جنسی برای داعش از دست دادند. او در کتاب و سخنرانی خود در سازمان ملل گفت که در دوران بردگی و هنگامی که در میان اعضای داعش دست به دست می شد معنای مذهب ارتجاعی و غیر انسانی و بوی تفکر غار نشینی صاحبان خود را برای چند ماه تجربه کرده است.

امروز زنان و دختران ایرانی در خیابان ها برای حجاب اجباری بازداشت می شوند، ولی کسی به فکر اشتغال، تحصیل، و رفاه و آسایش و بهداشت آنها نیست. بویژه وقتی که ماموران نیروی انتظامی چند نفری تلاش می کنند تا آنها را به درون ماشین های ون گشت ارشاد بکشند بیش از هر وقت دیگری درگیر این احساس هستند که گویی دارند تجربه نادیا مراد را از سر می گذرانند.

همین زنان مانند بسیاری از مادران نازنین ایرانی که هیچ درآمد و پشتوانه ای ندارند و در استان های جنوبی کشور و در آفتاب ۵۲ درجه خوزستان در سطل های زباله در جستجوی تکه ای مقوا یا پلاستیک هستند نمی دانند که صدا و سیما برای یک ثانیه پخش آگهی در شبکه یک تلویزیون چند صد میلیون تومان پول دریافت می کند و کسی نمی داند این چند هزاران میلیارد تومان از کجا می آید، به کجا می رود و کدام حساب بانکی صوری یا جیب کدام وابسته نظام ان را دریافت می کند.

دختر و پسرهای نوجوان ۱۲- ۱۳ ساله شیرازی که هنوز واقعا کودک هستند و به اتهام رفتار نابهنجار و مثلا نداشتن حجاب بازداشت می شوند نمی دانند و حتی، در مخیله شان نمی کنجد که مساله حجاب و این رفتار وحشیانه غیر انسانی با آنها اساسا ضامن بقا و تداوم قمارخانه جمهوری اسلامی است با این هدف که شرکت های دولتی و خصولتی نظام شبانه روز در داخل و خارج از کشور به سودهای کلان برسند و برای پولشویی مشکلی نداشته باشند .

amar.jpgبا این حال این نظام می داند که همین دختران جوان و نیز زنان پتانسیل این را نیز دارند تا به احتمالی همان قطره ای باشند که فنجان را سرریز می کند و انتظام و موازنه شکننده این قمارخانه را بر هم بزنند. زنان و دختران جوان امروز برای حجاب سرکوب میشوند در حالیکه یک نسل قبل تر، دختران این آب و خاک روزهای بس سیاهتر ی را هم تجربه کردند.

نمونه آن فاطمه ک. است که سی چند سال پیش برای فروختن روزنامه پیکار بازداشت شد و ده سال را در زندان اوین گذراند. فاطمه برای چندین ماه در یک سلول دو در سه متری به همراه هشت دختر دیگر نگهداری شد که اجازه رقتن به توالت را نداشتند. این گروه از دختران فقط روزی دو بار می توانستند دستشویی بروند. به آنها کیسه های پلاستیکی داده بودند تا اگر بیش از این دو بار احتیاج به توالت داشتند در این کیسه قضای جاجت کنند. فاطمه می گفت که در بسیاری از اوقات ما کیسه های پری در گوشه سلول هشت نفری داشتیم و این از هر شکنجه ای بدتر بود. همه این دخترها بعدا به دلیل بوی تیز تعفن در یک سلول کوچک دچار بیماری ریوی شدند و هیچگاه نتوانستند به زندگی عادی بازگردند.

سی سال پیش این نظام یک سیستم سرکوبگر عقب افتاده بود، اما امروز بیش از هر چیز یک قمارخانه یا کازینو بزرگ است که مسئولانش دارند آینده کشور و منابع و ۸۵ میلیون جمعیت آن را قمار می کنند.

از: گویا

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.