دکتر سیدمحمدحسن حسینی
در سالهای اخیر سوالی که مکررا به ذهن من خطور می کند این است که چگونه ممکن است حکومتی که ادعای اسلامی بودن آن هم از نوع تشیع دارد این همه غرق در فساد درونی و سیستماتیک و غالبا آشکار باشد؟! چه شد که انقلابی که ملت ایران با دادن خون عزیزانشان به ثمر رساندند تبدیل به منجلاب و غرقابی غیر قابل برگشت شد؟ چرا ایران که حاکمان آن در این توهم هستند که ام القرای جهان اسلام است جزو فاسدترین کشورهای دنیا شناخته شده است؟ به راستی دلیل و یا دلایل این فساد گسترده که باعث شرمندگی انقلابیون اصیل در برابر ملت – که در حال روی برگرداندن از اسلام هستند – شده است چیست؟
ریشه های فساد در جمهوری اسلامی متعدد هستند اما اصلی ترین دلیل به این واقعیت تلخ بر می گردد که غالب مسیولان و مدیران بالا دستی ما افرادی هستند که صرفا به واسطه امتیازاتی همچون خانوداه شهدا و یا جانباز و رزمنده بودن به پست ها و موقعیت های کلیدی خود رسیده اند. خانواده نور چشمی های نظام همانند فرزندان قضات و ماموران وزارت اطلاعات و … هم جزو این دسته از مسیولان می شوند که غالبا به هیچ عنوان شایستگی مسیولیت هایی که بر عهده می گیرند را ندارند. من خودم دانش آموزی از خانواده شهدا داشتم که از نظر من ضریب هوشیش از ۱۰۰ به ۱۰ هم نمی رسید. چند وقت پیش که کاندیدای شورای شهر شده بود عنوان خود را زده بود “دکترای حقوق و جزا از دانشگاه … تهران”! جالب است که ظاهرا این دسته از افراد – از نظر حاکمیت – جزو مومن ترین و متعهد ترین افراد جامعه هم هستند! این در حالی است که اگر واقعا اینگونه بود این افراد باید به فرمایش پیامبر اکرم (ص) که فرموده است “پذیرفتن مسیولیتی که شایستگی آن را ندارید ظلم به جامعه و سرمایه های آن و گناهی نابخشودنی است” اعتنا و برای آن ارزش قایل می شدند. در هر صورت از آنجا که این افراد اگر بخواهند هم نمی توانند با افراد متخصص و شایسته کار کنند، مسیولیت های بزرگ را به افراد “کوچک”، “غیر متخصص و بی کفایت”، “سبک مغز و تنگ نظر”، “ریا کار و بله قربانگو”، “متملق و چاپلوس” و “شیفته جاه و مقام و ریاست” می سپارند چرا که این نوع افراد بهتر با آنها کنار می آیند و راحت تر به صورت دربست در خدمت آنها قرار می گیرند و در نتیجه ریاست و حاکمیت آنها را ابدی می کنند.
یادم هست که یک بار در هند از یکی از اعضای یک قبیله کثیف که حتی به نجاست پیرامون خود هم اهمیت نمی دادند پرسیدم که چرا شما از کثافت و نجاست دوری نمی کنید؟ او پاسخ داد که دلیل این امر این است که ما خودمان از کثافت و نجاست خلق شده ایم و بنابراین تبری جستن از آنها امری بیهوده و مضحک است! شواهد و قراین در ایران هم نشان می دهد که رابطه بین جمهوری اسلامی و منابع فساد هم همانند همان رابطه است. واقعیت این است که در نظام جمهوری اسلامی ای که من می بینم تفکیک و محاکمه مسیولان فاسد جز صدمات جبران ناپذیر و حتی سقوط نظام معنای دیگری نخواهد داشت. در چنین شرایطی است که برای اجتناب از آگاهی هر چه بیشتر مردم از فساد سیستماتیک و غارت منابع ملی توسط برخی ارگانهای خاص، مسیولان روز به روز عرصه را بر دگراندیشان و منتقدان متعهد و اصحاب رسانه تنگ تر و تنگ تر می کنند و به گسترش فضای رعب و وحشت و اختناق ادامه می دهند.
تا آنجا که در درک من آمده است جمهوری اسلامی تنها در صورتی دسته خود را می برد و با مفسدان مقابله می کند که تحت فشار گسترده افکار عمومی و بین المللی قرار گیرد. البته این امر نادر هم تنها در صورتی که منافع نظام به خطر نیفتد و یا مصلحتش ایجاد کند اتفاق می افتد. نمونه اش احمدی نژاد، برادران لاریجانی، غندالی، فانی، خاوری، بابک زنجانی، سعید طوسی و مرتضوی ها هستند. نظام برای پرهیز از افشاگری احمدی نژاد به مصلحت خود دید که به جای محاکمه و اعدام ایشان او را عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کند! نظام به مصلحت خود دید که به جای محاکمه خاوری و برگرداندن بیت المال به فقرا و مستمندان و مستضعفان او را فراری دهد. نظام به مصلحت خود دید که به جای محاکمه سعید طوسی از ۵ سال پیش تا کنون چشم بر تجاوز او ببندد و به نحوی آبرومند قضیه را فیصله دهد که مبادا ایشان به قول خودش همانند آنچه خاوری گفته بود ۱۰۰ نفر دیگر را با خودش به پایین بکشد. نظام به مصلحت خود دید که بابک زنجانی و … به فراموشی سپرده شوند تا که مبادا دست ها و ژنرالهای پشت پرده عیان شوند و …. از آن طرف هم نظام به مصلحت خود می بیند که دست چپ و پای راست یک دزد معمولی را قطع کند و یا اسماعیل عبدی را بخاطر دفاع از حقوق معلمان و … زندانی کند.
البته این گونه اعمال و سیاست ها و تبعیض ها خود به غرق شدن هر چه بیشتر نظام در فساد روز افزون می انجامد. خوشبختانه از آنجا که خداوند کارش را خوب بلد است اخیرا به شکرانه جنگ جناح های حکومتی بر سر تقسیم بیت المال و منابع ملی ایرانیان، “راز” های پنهان در حال آشکار شدن است که این می تواند از جمله مهمترین عواملی باشد که به خشم و نارضایتی مردم ستم دیده ایران دامن زده و نهایتا به سقوط رژیم ایران بینجامد.
منابع
وبلاگ شخصی نویسنده (دکترسید محمد حسن حسینی)
“ترعیب، بازداشت و شکنجه دکتر سید محمد حسن حسینی توسط سپاه پاسداران”
http://melliun.org/iran/101896
مقاله من تحت عنوان “چرا باید انتخابات را تحریم کنیم؟”
http://melliun.org/iran/106509
به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید