در دو روز گذشته دو بیانیه در دو سوی عالم از دو کنشگر اجتماعی صادر شد که یکی راه “مقاومت مدنی” را به جان خریده و دیگری راه “مقاومت دیجیتالی” را برگزیده.
یکی در زندان های ایران، جمهوری اسلامی را از پای انداخته است و دیگری در فضای مجازی روسیه و جهان بزرگترین قدرت شرق را از پای درآورده است!
“نرگس محمدی” که تمام آزادی و زندگی خود، حتی فرزندانشان را در راه مبارزه ی اجتماعی و مقاومت مدنی از دست داده، همچنان سخت کوشانه از ‘ امید به زندگی” می گوید و “انگیزه مبارزه”!
این فعال حقوق بشرِ در بندِ جمهوری اسلامی در نامه پذیرش “ساخاروف” – جایزه انجمن فیزیک امریکا- این حقیقت کتمان ناپذیر را فریاد می زند که “نه ناامید هستم و نه بیانگیزه. نمیتوانیم تلاش نکنیم. هنوز عمیقا ایمان و امید دارم که تلاشهای خستگی ناپذیر فعالان مدنی، روزی به ثمر خواهد نشست. در انتظار ان لحظهای هستم که پس از ازادی در کنار سایر همکارانم، به فعالیت در نهادهای مدنی ادامه دهم. راه رسیدن به دموکراسی در جامعه ایران نه جنگ و خشونت، و نه دخالت نظامی کشورهای خارجی، بلکه تحقق جامعه مدنی است. حکومت نیز بر این امر به خوبی واقف است. برای همین و به خصوص به خاطر ساختار غیر دموکراتیکش، از نهادهای مدنی مستقل وحشت دارد.”
“پاول دوروف ” که زیر فشار شدید دولت پوتین و یک دادگاه فرمایشی بوده است تا ” کلید های رمزنگاری ” شبکه اجتماعی تلگرام را به سازمان های امنیتی روسیه ارائه کند و از آن طریق به نهادهای اطلاعاتی کشورهای غیرمردمسالار آزادی ستیز نیز واگذار شود، با کمک کاربران پیام رسان خود، طرفداران آزادی های مدنی، مخالفان محدودیت های اجتماعی و شرکت هایی چون اپل، گوگل، آمازون، مایکروسافت در برابر “سانسور سیاسی ” پیروزمندانه ایستاد.
این فعال “جنبش مقاومت دیجیتال” که پایمردی هایش در حفظ “حریم خصوصی کاربران تلگرام” و “جلوگیری از فیلترینگ شبکه مجازی” دولت پوتین را به زانو درآورد، خبر می دهد که ” ما از ارائه کلید های رمزنگاری به سازمان های امنیتی روسیه امتناع کردیم و انتخاب این تصمیم برای ما آسان بود ، چرا که ما به کاربران خود وعده داده ایم که ۱۰۰ درصد از حریم خصوصی آنها حفاظت کنیم و مانع کسانی خواهیم شد که بخواهند ناقض این وعده باشند. علی رغم ممنوعیتها، ما تاکنون شاهد کاهش قابل ملاحظه ای در تعامل با کاربران خود نبودهایم، زیرا روس ها تمایل دارند با VPN ها و پروکسی ها از فیلترینگ عبور کنند. ما همچنین اتکای خود را بر روی سرویس ابرهای شخص ثالث قرار دادهایم تا دسترسی کاربران ما قطع نشود.”
این دو پیام از این سو آن سوی جهان در بردارنده یک درس مشترک است و آن “توانایى انسان” در برابر زورگویان و قدرت طلبان است؛ توانایی پایان ناپذیری که “اراده و انگیزه” ی انسان ها برای ماندن و جنگیدن، زندگی خود و دیگران را تغییر دادن و نام نیک از خویش برجای گذاردن را به نمایش می گذارد.
کمترین اثر تلاش ها و پیام های این أسوه های مقاومت بشری این است که فعال سیاسی- اجتماعی می زاید و کنشگر مبارز بازتولید می کند و به آن ها که ایثارگرانه زیر فشارند و در حبس و حصر می گوید که “باید چنین بود”، و به آنان که زبونانه قصد مبارزه با “انسان های مقام و مبارز” را دارند می گوید حماقت های تان بی فایده است، “نباید چنین بود”!