امروز نهصد و هفتاد و یکمین سالگرد تولد خیام، شاعر، فیلسوف، ریاضیدان و ستارهشناس دورهٔ سلجوقی ایران است. خیام شناخته شده ترین چهره ادبیات ایران در غرب است و گوگل به همین مناسبت امروز ۲۸ اردیبهشت لوگوی خود را تغییر داده و طرحی از خیام همراه با طرحهای هندسی و ستارهشناسی در حالیکه خوشهای انگور در دست دارد و کتابی در برابر، به آن افزوده است.
رباعیهای غیاثالدین ابوالفتح عمربن ابراهیم خیام نیشابوری شهرت جهانی دارد. خیام بر شعر فارسی تاثیر زیادی داشته است.
“ادبیات خیامی”، “مضامین خیامی” اصطلاحاتی هستند که در مورد اشعاری که تحت تاثیر فلسفه یا شیوه ادبی او باشند به کار می رود.
خیام در رشتهها و زمینههای متفاوت مانند فلسفه، ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی صاحبنظر بود و فعالیت داشت و عناوین گوناگونی از جمله فیلسوف، علامه،حجهالحق و ملکالحکما را کسب کرد.
از برجسته ترین فعالیت های این شاعر نامدار ایرانی سروسامان دادن و اصلاح تقویم یا گاهشمار ایران در زمان وزارت خواجه نظام الملک در دورهٔ پادشاهی ملکشاه سلجوقی است. محاسبات منسوب به خیام در این زمینه هنوز معتبر است.
یکی از دهانهها یا حفرههای ماه و سه هزار و نود و پنجمین سیارکی که در سال ۱۹۸۰ کشف شد، به نام خیام نامگذاری شده است.
مجسمه خیام در “چهارطاقی دانشمندان ایرانی” در ساختمان سازمان ملل متحد در وین قرار داده شده است.
چهارطاقی دانشمندان ایرانی بنایی است ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخامنشی که در آن مجسمههایی از چهار فیلسوف ایرانی خیام، ابوریحان بیرونی، محمد زکریا رازی و ابوعلی سینا قرار دارد. ایران آن را ۱۰ سال پیش به سازمان ملل متحد هدیه کرده است.
این بنا هماکنون در کنار در ورودی محوطهٔ دفتر سارمان ملل متحد در وین قرار دارد.
خیام در سال ۵۱۰ شمسی در سن ۸۳سالگی در نیشابور درگذشت. گفته می شود که او هنگام مرگ مشغول مطالعه کتاب “شفا”ی ابن سینا بوده است. خیام جایی ابن سینا را استاد خود خوانده اما بسیار معتقدند مقصود او از این گفته، سمت استادی معنوی بوده و با توجه به محاسبات تاریخی نمیتوانسته شاگرد او بوده باشد.
درباره خیام، نگاهش به زندگی، فلسفه تفکرش و سیاق کارش، صاحبنظران بسیاری گفته و نوشتهاند؛ از احسان طبری و مجتبی مینوی و علی دشتی گرفته تا صادق هدایت و محمدمهدی فولادوند و محمدعلی فروغی و قاسم غنی.
خیام در آثارش همواره روی نقاط اصلی و پرسش برانگیز زندگی بشر دست گذاشته است. او به سوالات بیپاسخ خلقت معترض است و به عنوان مثال یکی از بزرگترین سوالات فلسفی انسان را در قالب رباعی اینگونه بیان میکند:
جامی است که عقل آفرین می زندش
صدبوسه زمهر بر جبین می زندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف
میسازد و باز بر زمین میزندش
محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، معتقد است “جهان بینی خیام حاصل احاطه عمیقی است برمجموعه معارف بشری عصر او، اما او به هیچ وجه میان فهم شعر خود و داشتن آن درجه از اطلاعات، رابطه ای ناگزیر برقرار نکرده و همچنین است جلالالدین مولانا. حکیم عمر خیام را اگردر تمام وجوه اندیشه، با فردوسی و ناصرخسرو نتوانیم از یک نوع بدانیم، در تکیه به خرد و بسیاری مبانی اندیشه، او را با ایشان از یک خانواده فکری می شناسیم.”
صادق هدایت، نویسنده صاحب سبک معاصر در کتاب “ترانه های خیام” رباعیات خیام را زیر سرفصلهایی چون “راز آفرینش”، “از ازل نوشته”، “ذرات گردنده”، “درد زندگی”، “گردش دوران”، “هرچه باداباد” و “دم را دریابیم”، گردآوری کرده و معتقد است، حافظ در اشعارش از تشبیهات خیام زیاد استفاده کرده و از بهترین پیروان خیام است. صادق هدایت میگوید “خیام سعی می کند در ترانه های خود به زبان و سبک غریبی، همه مشکلات و معماها و مجهولات را آشکارا حل و فصل کند؛ او زیر خنده های عصبی، مسائل حکمتی و فلسفی را بیان میکند و بعد راه حل های ملموس و عقلی برایش میجوید.”
- عبدالحسین زرینکوب هم در کتاب “با کاروان حله” نوشته: “آنچه موجب شده تا خیام دنیا را این چنین تیره و غمگین و بی سرانجام بیابد، این است که لطایف و خوشی ها و زیبایی های جهان، پایدار نیست و دوام و بقایی ندارد، ورنه وی برخلاف معزی، شادی ها و زیبایی های جهان را نه فراموش می کند و نه از دست میدهد. اندیشه فرصتجویی و عشرتطلبی نیز در او از همین جاست. به اقتضای لذت عاجل، بیشتر اهمیت می دهد و نگران وحشت آجل نیست”.
او در بخش دیگری میگوید: ” همین خیام شاعر است که بهرغم بدبینی و نومیدی ظاهری، پیام دلنشین عبرت آموز او هنوز از ورای خاموشی رفتهها و فراموشی گذشتهها، در گوش جانها طنین می اندازد. پیام او پیام حکیم سرخوردهای است که همه چیز را دیده و همه چیز را شناخته و آزموده است، جز نومیدی و بیسرانجامی و جز شک و تردید هیچ نیافته است. پیام خردمندی است که نه در فلسفه و ریاضی درد جانکاه نومیدی اش را درمان کرده است و نه ایمان و عرفان، او را امیدوار و خوش بین و مطمئن ساخته است؛ به همین جهت اندیشه او جز شک و حیرت و جز مرگ و نومیدی، چیزی در جهان نیافته است و سراسر جهان برای او در ظلمت شک و ابهام و درد و اندوه فرورفته است و در این ظلمت و ابهام، چنان جانش از بیم مرگ به اندوه و تشویش افتاده است که از هوشیاری و آگاهی خود نیز، رنج می برد.”
خیام به گواه پژوهشگران ادبی شاید از اولین شعرایی باشد که از مضمون “کوزه” برای طرح مساله مرگ و زندگی استفاده کرده.
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزهفروش
کاربران شبکههای اجتماعی امروز، روز بزرگداشت خیام، اشعار او را با هشتگ خیام و بزرگداشت خیام به اشتراک میگذارند و درباره او میگویند.
از: بی بی سی