مدرسه فمینیستی (عکس ها: مریم نورائی نژاد): تابستان خشک و داغی هوای تهران باعث نشده بود که حضور زنان کاهش یابد. خیلی ها آمده بودند، بیش از ۵۰ تن از کنشگران جنبش زنان و فعالان فرهنگی و هنری و سازمان های مدنی در دومین جلسه ی هم اندیشی شرکت کرده بودند از جمله: شهلا اعزازی – شهلا لاهیجی – مینو مرتاضی – فریده غیرت – منیژه حکمت – نرگس محمدی – منیژه آمدی – مرضیه وفامهر – گیتی پورفاضل – نوشین طریقی – ناهید توسلی – ناهید کشاورز – شیرین صور اسرافیل – مرضیه آذرافزا – شهیندخت مولاوردی – نوشین احمدی خراسانی – مرضیه قاسم پور – فرزانه مستوفی – نسرین یادگار – فروغ میرطهماسب – خانم بزرگی – فتانه ابوالحسنی – مریم نورایی نژاد – سمانه معظم – مریم میرزانژاد – فریده غائب – فرخنده احتسابیان – اکرم مصباح – پروین اشرفی – فاطمه گوارایی – نفیسه محمدپور – فرشته ذاکر – شقایق پاکزادیان – خانم شاهسوندی و…. در این نشست اعضایی از گروه های مختلف زنان و نیز برخی از اعضای ائتلاف اسلامی زنان و… نیز حضور داشتند. همچنین ۴ تن از زنانی که در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در جمع نزدیکان و ستاد آقای حسن روحانی فعال بوده و هستند از جمله: پروین داداندیش به این نشست آمده بودند و به سخنان و مطالبات زنان گوش فرا دادند.
اکنون به نظر می رسد موسم آن فرا رسیده باشد که دیگر گروه ها و جمع های زنان در تهران و شهرهای نیز کمر همت ببندند و با تشکیل گردهمایی هایی از این دست به سازمان یابی وسیع تر جنبش زنان یاری رسانند. تا از این رهگذر به عبور موفق تر جنبش زنان از این دوران سخت یاری رسانند.
منیره آمدی مدیر مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان که دومین نشست هم اندیشی زنان در این موسسه برگزار می شد، به عنوان میزبان دومین نشست هم اندیشی گفت: در اینجا ما دور هم جمع شده ایم تا بتوانیم مباحث و مطالبات زنان را که از سوی دوستان مطرح می شود ضبط و سپس آنها را دسته بندی کنیم تا بتوانیم به شکل منسجم تری آنها را منعکس نماییم…
شهیندخت مولاوردی نیز که از شرکت کنندگان فعال هم اندیشی زنان است چنین اظهار داشت: خیلی خوشحال هستم که بعد از مدت ها دور هم جمع می شویم. احساس می شد که گوش های شنوایی هست برای مطالبات و راهکارهای زنان تا بتواند تریبونی باشد که صدای جنبش زنان شنیده شود و امیدوار هستیم که طرح مباحث بتواند در بهبود وضع زنان کمک کند. این نشست پیشینه اش برمی گردد به ۴ سال قبل که همگرایی زنان برای طرح مطالبات در فضای انتخابات سال ۱۳۸۸ شکل گرفت و تجربه بسیار خوبی بود. در این دوره یعنی انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ نیز با شکل گیری اولین نشست هم اندیشی زنان که قبل از انتخابات ۱۳۹۲ برگزار شد یکسری از مطالبات و خواسته های زنان مطرح شد و حالا ما دور هم گرد آمده ایم تا بتوانیم این خواسته ها و مطالبات زنان را به نوعی پیگیری کنیم. چون باید این درخواست ها به شکل عملیاتی تری بتواند مطرح شود تا شاید در آینده تحقق یابد.
نوشین احمدی خراسانی: هدف از برگزاری و تداوم این دوره از نشست های هم اندیشی زنان که ریشه و سابقه در فعالیت های جنبش زنان در دو دهه گذشته دارد، نباید صرفا به تکرار مطالبات زنان محدود شود. چرا که زنانی که پایبند حقوق زنان هستند و دستی هم در ساختارهای حاکمیت و جناح های سیاسی دارند کم و بیش با این مطالبات آشنا هستند و روابط قدرت را نیز بهتر از ما می شناسند و می توانند مطالباتی که این همه سال در جامعه زنان مطرح بوده را با لابی و نفوذی که دارند پیش ببرند و البته ما هم باید با راهکارهایی که می دهیم در این جهت کمک کنیم. ولی به نظرم هدف از برگزاری نشست های این دوره از هم اندیشی بیشتر از آن که صرفا طرح خواسته هایمان باشد، می تواند هماهنگی بین بخش های مختلف جامعه زنان را دنبال کند. در واقع برای ایجاد تغییر در وضعیت زنان الان سه نیرو در جامعه زنان فعال است که اگر بتوانند با یکدیگر هماهنگ تر از گذشته عمل کنند طبعاَ بهتر می توانند مسائل و خواسته های زنان را پیش ببرند. این سه نیروی تغییر شامل: ۱) زنان مدافع حقوق زنان در ساختار و جناح های حاکمیت. ۲) گروه ها و فعالان جنبش زنان در جامعه مدنی که به شکل متشکل و سازماندهی شده کار می کنند و بالاخره ۳) زنانی هستند که در حوزه های گوناگون به طور روزمره و فردی برای تغییر تلاش می کنند… تجربه گذشته به ما می گوید که اگر این سه نیرو بتوانند هماهنگ تر عمل کنند و حداقل فعالیت های همدیگر را خنثا نکنند شاید بهتر بتوانند در جهت تحقق خواسته های زنان کشور فعالیت کنند. منظورم از خنثا نکردن این است که مثلا دو هفته پیش وقتی که ما در «مراسم جشن صعود تیم ملی فوتبال» برای حضور زنان در استادیوم آزادی، پشت در استادیوم تجمع کردیم، یک عده از خانم هایی که در ساختار حاکمیت هستند نیایند بگویند چرا تندروی می کنید، و یا وقتی زنانی که در ساختار حاکمیت بحث وزارت زنان را مطرح می کنند مایی که در جنبش زنان هستیم نیاییم بگوییم که وزارت زنان به درد نمی خورد. بنابراین اگر برای هماهنگی بین بخش های مختلف این سه نیروی خواهان تغییر، ضرورت قائل باشیم پس به جای آن که فعالیت های همدیگر را تخطئه کنیم، می توانیم با هم افزایی بیشتر حرکت کنیم، از همدیگر پشتیبانی و حمایت کنیم تا در نهایت بتوانیم دستاوردی داشته باشیم. چرا که واقعا وضعیت زنان و جنبش زنان با این بلاهایی که سرش آمده، در موقعیت ضعیفی قرار دارد به همین دلیل، این سه بخش می تواند با هماهنگی با یکدیگر به تقویت یکدیگر و نه تضعیف همدیگر بپردازد.
شهلا اعزازی: من نمی دانم اختیارات رئیس جمهور چیست و وظیفه من هم نیست که بدانم. بنابراین من حرف خودم را می زنم و فکر می کنم کسانی که به آقای روحانی کمک می کنند وظیفه شان این است که بگویند این ها در حوزه اختیارات شان هست یا نیست. اما فراموش نکنیم که همه این ها که در اینجا مطرح شد خواسته های زنان است و به خصوص در این ۸ سال فشارهای بسیاری را به وجود آورده است. من می خواهم توجه ها را به این جلب کنم که واقعا چه اتفاق افتاده که زنان در ایران این همه مطالبه دارند که نمی دانند کدام را بیان کنند یعنی از مطالبات حقوقی گرفته تا مطالبات بی شمار در حوزه اجتماعی و سیاسی و…؟ به نظر من اصل مطالبات زنان از آنجا بر می خیزد که نظارت و کنترل کلی از طرف مردان بر زندگی زنان وجود دارد. به خصوص که ما این نظارت و کنترل بر زنان را از ابتدا در حوزه خانواده دیده ایم، یعنی حق طلاق و حضانت و… که در حوزه خانوادگی برآمده از نظارت و کنترل مردان بر زندگی زنان بود. اما به تدریج با توجه به تحقیقات جامعه شناسی که انجام گرفته نشان می دهد که انگار مردان دیگر در حوزه خانوادگی آن نظارت و کنترل بر زنان را قبول ندارند. مثلا یک نظرسنجی نشان می دهد که ۹۶ درصد از زنان و مردان با چندهمسری مخالف هستند یا ۹۰ درصد مردم می گویند ما با صیغه مخالفیم. بنابراین نظارت و کنترلی که مردان بر زندگی زنان داشتند با توجه به تغییراتی که نگاه مردان و زنان درون خانواده رخ داده به نوعی بی اثر شده است. یا تحقیقات و نظرسنجی ها نشان می دهد که بسیاری از مردان می گویند که آنها با کار کردن یا تحصیل زنان مخالفتی ندارند. یعنی می خواهم بگویم که تحقیقات جامعه شناسی نشان می دهدکه مردم جامعه ایران قدم به مدرنیته گذاشته اند و در حال ساختن خانواده ای مدرن هستند و با این نظارت و کنترل بر زندگی زنان آنچنان همخوانی ندارند اما در عوض در دهه های اخیر، در تلویزیون، در مدارس، از طریق مسئولان و… آن روش های سنتی زندگی و نظارت مردان بر زنان را تبلیغ می کرد. مثلا تلویزیون در این سال ها آشکارا چندهمسری را تبلیغ می کرد. در این میان اتفاقی که در این ۸ ساله افتاد این بود که گویا دیدند به رغم همه این تبلیغات برای زندگی سنتی، مردان در خانواده، به اصطلاح وا داده اند و دیگر کاری به کار زنان ندارند و زنان می روند بیرون، درس می خوانند، کار می کنند و حضور اجتماعی دارند. پس گفتند ما به عنوان دولت یعنی به عنوان «پدر بزرگ» حالا که مردان در خانواده، زنان را کنترل نمی کنند، ما در عرصه عمومی و خیابان این زنان را کنترل کنیم و نگذاریم بروند دانشگاه، نگذاریم کار کنند، نگذاریم بروند خارج و نگذاریم حضور اجتماعی داشته باشند. در هر صورت آنها گویا در این ۸ ساله به این فکر افتاده بودند که اگر مردان نمی خواهند زنان خانوادؤ خودشان را کنترل کنند و در خانه بنشانند، دولت به عنوان «پدر و برادر بزرگ» آمد گفت که ما زنان را در عرصه عمومی کنترل می کنیم و همه اینها منتج به سیاست هایی مثل تفکیک جنسیتی، محدودیت ورود زنان به برخی از رشته ها در دانشگاه ها، محدودیت زنان برای ورود به عرصه های شغلی، فرستادن زنان به خانه و تشویق به فرزندآوری، ممانعت از خروح دختران مجرد و حتا به شکل احداث پارک های زنانه و… و در مجموع بیرون راندشان از عرصه عمومی شد. بنابراین با توجه به این مسائلی که ذکر کردم، من هم مصرانه تاکید می کنم که همه این فشارهایی که در عرصه عمومی علیه زنان در این ۸ ساله به وجود آمد باید لغو شود. به ویژه آن که ما امروز امکان ایجاد سازمان های مدنی، امکان برگزاری جلسات سخنرانی، و… را نداریم،… در نتیجه همزمان با لغو این محدودیت ها ، امکان ایجاد سازمان های غیردولتی و مدنی ضروری است. و اگر آقای روحانی می خواهند کاری انجام بدهند، این سازمان های غیردولتی همراه و کمک کننده به ایشان هستند، چون می توانند صدای مردم را به دستگاه های اجرایی برسانند.
شهلا لاهیجی: وقتی زنان را از برخی از رشته های دانشگاهی و یا از حوزه اشتغال حذف می کنند در واقع این ترسی است که از حضور زنان وجود دارد. وی در ادامه گفت: «مسائل و مطالبات زنان باید در کنار مطالبات دیگر گروه های اجتماعی در دستور کار ما قرار بگیرد. در واقع مجموعه این مطالبات در همپیوندی با یکدیگر است که معنا می یابد.» وی در ادامه سخنانش افزود که: «به نظر من اولین پیشنهادی که می توان به دولت آینده کرد و قابل پذیرش است و مانع قانونی هم ندارد، برداشتن موانعی است که در این ۸ ساله برای زنان بوجود آمده از جمله ممنوعیت هایی که در رشته های دانشگاهی برای زنان ایجاد شده است؛ یا موانعی که سر راه اشتغال زنان شکل گرفته و یا مسئله تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها و مکان های عمومی و… در حالی که بسیاری از این موانع ربطی به قوانین نداشته ولی از طریق دستگاه های اجرایی پیاده شده است. به همین دلیل اگر کمیسیونی تشکیل شود که این موانعی را که در این ۸ ساله دستگاه های اجرایی بر سر راه زنان گذاشته اند شناسایی و سپس لغو شوند می تواند قدم های اولیه خوبی برای تغییر وضعیت باشد. در واقع رفع خرابکاری دولت قبلی در حوزه زنان، اولین قدم هایی است که دولت جدید می تواند بردارد. برای همین به نظرم به عنوان اولین اقدام دولت جدید ما می توانیم از ایشان بخواهیم که در همین یکی دو ماه اول کارش، این مقررات سلیقه ای را که دولت قبلی بر سر راه زنان گذاشته است بردارد.»
ناهید توسلی: یک مسئله ای که در مورد حقوق زنان در ایران بهش کم بها داده می شود ولی بسیار مهم است این است که می دانیم که ما الان تحت حکومت جمهوری اسلامی زندگی می کنیم یعنی قوانینی که در اینجا تصویب می شود بر اساس فقه شیعی و خوانشی است که از متون قرآن و متون دینی استخراج می شود. برای همین است که یکی از کارهای مهم این است که ما بتوانیم یک تشکیلات منسجم درست کنیم تا بتواند به صورت سیستماتیک با آقایان علما به گفتگو بنشیند و بحث های روز جهان مدرن را به آنها منتقل کنیم و بتوانیم بحث برابری حقوق زن و مرد را در خوانشی برابری طلبانه به آنها منتقل کنیم. چون حاکمیت می گوید همه این قوانین تبعیض آمیز موجود بر اساس متون قرآنی است پس باید خوانش زنانه و برابری طلبانه از قرآن را در گفتگوی دائم و سیستماتیک با علما پیش ببریم که اساس این قوانین تغییر کند. در واقع به جای آن که به مصادیق قوانین تبعیض آمیز بپردازیم باید ریشه ای عمل کنیم و اصل موضوع یعنی ریشه این قوانین تبعیض آمیز را که در دیدگاه های علما نسبت به مسائل زنان است تغییر دهیم.» وی در ادامه گفت: «مسئله دیگری که می خواهم مطرح کنم این است که من وقتی آقای خاتمی رئیس جمهور شد به ایشان نامه ای نوشتم و گفتم که حالا که شما رئیس جمهور شدید اجازه بدهید رشته مطالعات زنان در دانشگاه های ما راه اندازی شود ، همانطور که در همه جای دنیا چنین رشته ای وجود دارد. به هرحال منظورم آن است که آن موقع این درخواست وجود داشت و خوشبختانه این رشته هم بالاخره تاسیس شد ولی متاسفانه چند سالی است که رشته مطالعات زنان را به تدریج دارند حذف می کنند و برای همین به نظرم یکی از مسائل مهمی که امروز وجود دارد آن است که دولت آینده این رشته را دوباره در دانشگاه ها ایجاد کند و ما باید این خواسته را به طور جدی پیگیری کنیم.»
مینو مرتاضی: «ما در گذشته در نشست های هم اندیشی زنان، دور هم جمع می شدیم تا مسائل زنان را به شکل گروهی پیگیری کنیم و خوشحالم که نشست های هم اندیشی دوباره به راه افتاده است. اما مسئله ای که می خواهم اینجا تذکر بدهم آن است که اگر ما بخواهیم مطالبات زنان را به دولت جدید منتقل کنیم طبعا کار خیلی سختی نیست و یک تعداد نمایندگان جنبش زنان با نمایندگانی از دولت می توانند یک جلسات کوچک تشکیل بدهند و این مطالبات را به گوش آنها برسانند. بنابراین ما اینجا جمع نشده ایم که لزوما مطالبات زنان را به دولت جدید بگوییم بلکه هم اندیشی زنان و این جمع برای آن است که مسائل زنان را در عرصه عمومی و اجتماعی پیگیری کند. ما در گذشته هم برای مطالبات مان با قدرت چانه زنی می کردیم ولی هدف اصلی ما این است که مسائل را در عرصه عمومی پیگیری کنیم. به هرحال خواسته ما این است که حداقلی از امنیت وجود داشته باشد که خود زنان و فعالان جنبش زنان بتوانند مطالبات شان را پیگیری کنند. بنابراین به نظرم باید در پیگری مطالبات زنان این دو حوزه را از هم جدا کنیم، یعنی یکی حوزه چانه زنی با قدرت و حاکمیت است و یکی پیگیری مسائل زنان در عرصه عمومی. به هرحال با توجه به این که در این دوره بحث انتخابات بود، ما هم مطالبات زنان را مطرح کردیم ولی از این به بعد برای جمع هم اندیشی زنان مسئله آن است که چگونه جنبش زنان می خواهد مسائل زنان را در عرصه عمومی پیش ببرد.» وی سپس افزود: «ملاک دموکراتیک بودن یک دولت آن است که تا چه حد جنبش های اجتماعی و به ویژه جنبش زنان را تحمل می کند. چون کارکرد جنبش های اجتماعی آن است که می توانند دولت ها را به سمت دموکراسی پیش ببرند. حال مسئله اصلی ما این نیست که مطالبات مان را به گوش دولت و دولتمردان برسانیم که البته این کار را هم انجام داده ایم، بلکه مسئله ما این است که چقدر این دولت اجازه خواهد داد تا جنبش زنان در امنیت به فعالیت خود ادامه بدهد که همین ملاک و معیار اصلی محک زدن دولت آینده است و چگونگی نگاه اش به مسئله زنان را نشان می دهد».
نرگس محمدی: «ما امروز در شرایطی داریم بحث در مورد پیگیری مطالبات زنان می کنیم که خیلی متفاوت از سال ۷۶ است که دوران اصلاحات شروع شد. الان ما پس از یک دوره خرابی خیلی بزرگ و وسیع دور هم جمع شده ایم که به دولت بگوییم چه کاری می تواند برای زنان بکند و ما چه کاری برای جامعه و دولت بکنیم. چون کار کردن روی مسائل زنان، نیاز به یک رابطه دو سویه دارد. از یک طرف تحریم ها هست و ما به خوبی می دانیم که در شرایطی نیستیم که همه چیز بر وفق مراد باشد. خیلی مسائل هم وجود دارد، ما مشکلات قانونی بسیاری داریم، ما مشکلات ساختاری داریم، ما مشکلات فرهنگی داریم و همه اینها اوضاع را بسیار پیچیده کرده است. برای همین نمی توانیم مسئله را ساده سازی کنیم و بگوییم یک مشکلی هست به نام مطالبات زنان و یک دولتی هست برخوردار از رای مردم، حالا ما می گوییم و شما هم اجرا کنید!… اما از طرف دیگر ما هم به تجربه می دانیم که نمی شود بگوییم که حالا بگذاریم مشکلات کلان مملکت حل شود و بعد به مطالبات زنان بپردازیم. چون بارها این مسئله تکرار شده و ناکام مانده است مثلا بعد از انقلاب که موکول کردن مطالبات زنان به برقراری شرایط بهتر، تجربه شکست خورده و اشتباه بوده است. بنابراین باید بتوانیم بین این شرایط کلان سخت و دشوار و این مشکلات موجود زنان یک تعادلی برقرار کنیم. به تبع در این شرایط پیچیده امروز جامعه مان شاید در جلسه های اول هم اندیشی نتوانیم یک راهکار مشخصی را ارائه کنیم ولی می توانیم در جلسات و نشست های آینده این بحث را ادامه بدهیم و آنقدر بحث و گفتگو کنیم که بتوانیم در آینده نزدیک، راهکار مشخصی را از دل این بحث ها بیرون بیاوریم..» وی سپس افزود: «ولی در همین وهله اول می توانیم همانطور که برخی از دوستان دیگر هم اشاره کردند، اولین کاری که می تواند انجام بگیرد آن است که این فضای امنیتی که بر سر هر نوع فعالیتی از جمله فعالیت های جنبش زنان سایه افکنده، برداشته شود. تا وقتی این فضای امنیتی وجود دارد عملا ما نمی توانیم کاری جدی را پی بگیریم. یعنی یک کنشگر جنبش زنان، یک فعال حقوق بشر یا یک فعال حقوق کودک و… یک فعالیتی می کند اما دو روز بعد نمی داند آیا به شعبه ای احضار می شود یا نه؟ یا حتا اگر با مشکلات قضایی روبرو نشود، با مشکلات امنیتی روبرو می شود. در واقع بحث امنیتی بحث خیلی جدی است که حتا سخت تر و گسترده تر از محکومیت های قضایی عمل می کند و مانع هر گونه فعالیت در جامعه و عرصه عمومی می شود.»
مرضیه آذرافزا در این نشست گفت: من فکر می کنم زنان فعال ایران که بیشتر زنان تحصیل کرده هستند و پیگیر مسائل زنان و اهداف دموکراتیک هستند، گاهی دچار مشکلات راهبردی و استراتژیک می شوند. مثلا یکی از مشکلات استراتژیک این بوده است که گاهی ما، مسائل زنان را به سمت حوزه مسائل سیاسی و امنیتی کشانده ایم و عملا یکسری موانع را سر راه تحقق مطالبات و حقوق زنان به وجود آورده ایم. برای همین این که زنان فعال ما بتوانند تشخیص بدهند که در موقعیت ویژه ایران چه بایدها و نبایدهایی برای پیگیری مطالبات زنان وجود دارد مسئله مهمی است و عملا راه را باز می کند. مثلا همین قضیه ورود زنان به استادیوم که مطرح شد، من نمی خواهم بگویم درست است یا غلط، ولی می خواهم بگویم که همین درخواست را اگر فعالان زن بتوانند در چارچوب اولویت هایشان بیاورند و تحلیلی از شرایط و اوضاع داشته باشند می توانند پیش بروند ولی اگر این چارچوب ها و تحلیل های کلان را نداشته باشند، همین می شود که پیگیری حقوق زنان سخت می شود. بنابراین از یک طرف فعالان زن باید بتوانند تحلیل کلان و استراتژیک از موقعیت کنونی داشته باشند تا بتوانند درست پیش بروند و از طرف دیگر از دولت آینده هم این انتظار می رود که با برنامه های آموزشی و تبلیغاتی بخش بزرگی از جامعه زنان را که غیرفعال هستند، به حقوق خود آشنا کند و باعث جلب و افزایش مشارکت زنان در گروه های گوناگون به ویژه زنان خانه دار شود. ایجاد کارگاه های آموزشی و دو طرفه در آموزش و پرورش می تواند از جمله ی این حرکت ها باشد».
شیرین صوراسرافیل: «به نظرم مهم ترین کاری که آقای روحانی می تواند انجام بدهد، پیگیری همان سازمان های غیردولتی و جامعه مدنی است که آقای خاتمی در سال ۷۶ بحث اش را کرد و پیگیرش بود. چون امکان ایجاد این سازمان های مدنی سبب می شود که هر گروه اجتماعی بتواند نظر و عقیده خود را مطرح و صدایش را به گوش جامعه و مسئولان برساند. اگر این ان. جی. او ها امکان فعالیت داشته باشند و سایه امنیتی از سر آنها برداشته شود و از رسانه ها بتواند معرفی شوند و مردم و گروه های اجتماعی از این طریق بتوانند خود را متشکل کنند، مهم ترین کاری است که می شود انجام گیرد. به هرحال اگر زنان بتوانند حول خواسته های گوناگون شان مثلا همین حق ورود به استادیوم ها، یا حول لغو چند همسری و… متشکل شوند و در سازمان های مدنی گوناگون فعالیت کنند، آن وقت با توجه به وزنی که هر سازمان و گروهی درون جامعه دارد، می تواند بین خواسته های مختلف تعادل ایجاد شود و اولویت های زنان با توجه به میزان نفوذ و تعداد اعضای این گروه ها و سازمان های مختلف، خود به خود تعیین و مشخص می شود. در واقع مسئله اصلی ما این است که زنان را تا جایی که می شود متشکل کرد و دولت هم می تواند با برداشتن نگاه امنیتی از سر نهادهای مدنی، این بسترسازی را انجام بدهد. وگرنه زنان هزاران خواسته و مطالبه دارند که اساسا هیچ رئیس جمهوری نمی تواند به تنهایی همه آنها را پیگیری کند. مثلا الان حدود یک میلیون زن شاغل در حوزه فرش هستند که هیچ صدایی در هیچ کجا ندارند. بنابراین مسئله این نیست که این زنان فعال نیستند بلکه اینها تشکیلاتی ندارند که بتواند صدای شان را به گوش جامعه و دولت برساند.
گیتی پورفاضل: بحث اصلی در حوزه مسائل زنان ایران، تغییر قوانین تبعیض آمیز است. قوانین موجود باید با محتوایی مدرن و انسانی و در شکلی امروزی در بیاید. چون قوانین موجود ریشه در عهد عتیق دارد و اصلا مناسب زندگی امروز زنان ایرانی نیست.
مرضیه وفامهر: من حوزه فعالیت و کارم فرهنگی است برای همین به نظرم گسترش قابلیت ها از درون، یعنی کار فرهنگی مسئله خیلی مهمی است. اگر ما بتوانیم در عرصه فرهنگ بیشتر کار کنیم، موفق تر خواهیم بود تا در عرصه مثلا تغییر قوانین. چون اگر ما در عرصه فرهنگی می توانستیم جلو برویم، زنان ما مادرانی بودند که می توانستند نسل های فرهیخته تری را تربیت کنند. اما مسئله این است که برای رشد قابلیت ها و گسترش فرهنگ سازی، بایستی این انرژی و توان فکری به سمت درون برود. ولی متاسفانه فشار از بیرون آنقدر شدید و گسترده است که همه انرژی ما صرف مبارزه با بیرون می شود. منظورم این است که متاسفانه ما برای فرهنگ سازی نیز مشکلات بسیاری داریم چرا که سانسور به شکل گسترده ای اعمال می شود مخصوصا در حوزه زنان. ما قبول کرده ایم که فیزیک زنان در جامعه ما حذف شود، در سینما فیزیک زنانه نداریم، در موسیقی صدای زنانه نداریم ولی مسئله آن است که غیر از آن که فیزیک زنانه حذف می شود، خود
طرح مسائل و مشکلات زنان هم حذف و سانسور می شود. حالا با توجه به چنین وضعیتی، خواسته ما این است که حداقل اگر فیزیک زنانه ما یعنی «فرم» را حذف می کنید، بگذارید «محتوا» را داشته باشیم. بگذارید زنانی که می خواهند در رابطه با مسائل زنان فیلم بسازند، یا داستان بنویسند کارشان را بکنند و دست از سرشان بردارید. الان در این جامعه فمینیسم یک تابو و معضل شده است، یعنی ما نمی توانیم یک فیلم فمینیستی بسازیم. چون معنای این کلمه آنقدر برای مسئولان ناشناخته است و متاسفانه برخی از آنها آنقدر کم سواد هستند که اصلا نمی دانند این کلمه یعنی چی؟ نمی دانند همین فمینیسم چقدر می تواند کمک به حال مادران و خواهران و همسران خودشان باشد. در مجموع می خواهم بگویم که سانسور اینطور می آید قلع و قمع می کند که حتا اگر ما قبول می کنیم که در فرم ، سانسور شویم و فیزیک زنانه مان حذف شود ، در «محتوا و موضوع» هم اجازه نداریم، کارمان را بکنیم. ما الان ۵ تا فیلم در سینمای ایران نمی توانیم پیدا کنیم که اگر موضوع اش مربوط به زنان است بتواند به تمام و کمال موضوع خودش را مطرح و بیان کند. در فیلم ها و سریالها، یا زنان قدرتمند و شعاری را نشان می دهند و یا زنان را به شکل کلفت. یعنی یک زن طبقه متوسط با یکسری خواسته های انسانی نمی تواند در فیلم ها مطرح شود. مسئله دیگر که می خواهم مطرح کنم آن است که ما نمی توانیم خواسته های خود را بیان کنیم بدون آن که تریبون داشته باشیم. چرا مدافعان حقوق زنان نمی توانند یک برنامه یا کانال تلویزیونی داشته باشند. ما احتیاج به تریبون و آزادی بیان و امنیت پس از بیان داریم تا بتوانیم فعالیت فرهنگی کنیم و برای مسائل زنان، فرهنگ سازی کنیم.
فاطمه گوارایی: «زنان ما سی و چند سال پس از انقلاب خوب می دانند که چه می خواهند …من با این که می گویند شایسته سالاری و از توش این را درمیاورند که زنها چون تجربه ندارند نمی توانند کار اجرایی و وزارت داشته باشند مخالفم. ما باید حداقل سه چهار زن میان وزرا داشته باشیم .ما زنان می توانیم تمام مطالباتمان را با هم پیش ببریم که مهمترین آنها به نظرم بستر سازی برای ایجاد نهاد های مدن، رفع تبعیض های جنسیتی و کاهش فضای امنیتی از جامعه و نهاد های مدنی است» وی سپس افزود: «برداشتن فضای امنیتی از کشور موضوع مهمی است که اگر تحقق یابد می تواند کمک کند به رشد جامعه مدنی و پیشبرد مسائل زنان. در ضمن می خواهم اشاره کنم که عده زیادی از فعالان جنبش زنان در این سالهای اخیر ناچار به خروج از کشور شدند و اگر این شرایط و فضای امنیتی از کشور رخت بربندد و حداقل کاهش یابد، احتمالا برخی از این فعالان جنبش زنان می توانند به کشور باز گردند. چرا که آنها بخشی از سرمایه اجتماعی جنبش زنان هستند…»
فریده غیرت: مطالبی اینجا عنوان شد که مجبورم به چند قسمت اش وارد شوم. دیروز خبرنگاری از من پرسید که اگر در یک جمله بخواهید مطالبات زنان را بگویید چه می گویید؟ من گفتم «ایجاد زمینه مساعد برای تغییر قوانین تبعیض آمیز». و این حرف جدید و امروز ما نیست. ما زنان حتا قبل از انقلاب هم این ها را می گفتیم و خواستار تغییر قوانین نابرابر بودیم. به هرحال می خواهم تاکید کنم که تغییر قوانین تبعیض آمیز و بسترسازی رئیس جمهور از طریق ارائه لوایحی از سوی دولت به مجلس، می تواند مهم ترین مطالبه زنان باشد.
منیژه حکمت: من فکر می کنم اصلا ایده آلیست نباشیم و تکلیف خودمان را با خودمان مشخص کنیم تا چهار سال دیگر که سرخورده شدیم و خواستیم دوباره به آقای روحانی رای دهیم نگوییم وای چه اتفاقی افتاد؟ تکلیف مان را واقعاَ با خودمان روشن کنیم که در چه بستری داریم حرکت می کنیم، ببینیم چه ویرانه ای به جای مانده و به آقای روحانی رسیده؟ ما تا به اینجا رسیده ایم تلاطمات بسیاری را دیده ایم و همیشه هم در فشار بوده ایم حتا در زمان اصلاحات، ولی همیشه هم پای کار بودیم و پای اصول مان ایستاده ایم و هنوز هم هستیم. همین که الان باز هم خیلی ها را اینجا می بینم، پس مشخص است که ما زنان هنوز هستیم و ریشه های جامعه مدنی هنوز خشک نشده. برگ هایش را خشکاندند ولی ریشه هایش را من همینجا در این جلسه می بینیم و واقعاَ خوشحالم. اما در مورد مطالبات مان از آقای روحانی، ما تنها کاری که می خواهیم بکنند این است که این نگاه امنیتی را از بالای سر نهادهای مدنی و فرهنگی و فعالان حوزه های مختلف بردارد، آن وقت ما خودمان، بلدیم و به خوبی می دانیم چه کار کنیم و چگونه مسائل مان را پیش ببریم. چون ما مدام داریم تهدید می شویم آن هم بی دلیل، چون جرم مان این است که اول زن هستیم، دوم کنشگریم، سوم کار فرهنگی می کنیم، چهارم هم این که در جمهوری اسلامی زندگی می کنیم. باز هم در آخر می خواهم تاکید کنم که ایده آلیست نباشیم چون سرخوردگی دوباره، ما را نابود و ویران می کند و دوباره موج مهاجرت و هزاران بدبختی و آخرش هم از دل این سرخوردگی یک احمدی نژاد دیگر سربیرون خواهد زد.
نوشین طریقی: شاید بحث وزارت زنان مهم باشد ولی در وزارتخانه های دیگر هم باید وزرای مردی داشته باشیم که درک و نگرش های جنسیتی داشته باشند و حداقل ضد زن نباشند. مثلا وزارت اقتصاد ممکن است موضوع بی ربطی به مسائل زنان باشد ولی من فکر می کنم در حوزه اقتصادی داشتن وزیری که نگرش های جنسیتی داشته باشد خیلی مهم است چرا که بحث اشتغال زنان مطالبه و موضوع بسیار مهمی است و بنابراین وزیری باید وجود داشته باشد که اعتقاد به این داشته باشد که سهم زنان از بازار کار باید افزایش بیابد. یکی از بزرگترین مشکلات زنان فقر و دومی خشونت علیه زنان است. برای همین علاوه بر پیشنهاداتی که اینجا مطرح شد، پیشنهاد من این است که در وزارت کشور سازوکاری تعبیه شود که «خانه های امن» به رسمیت شناخته شوند و خطوط تلفنی ایجاد شود که زنانی که در معرض خشونت هستند بتوانند با آن تماس بگیرند. مسئله دیگر فیلترینگ مسائل زنان در فضای مجازی است. اصلا اسم زن در اینترنت الان فیلتر است. و مسئله آخر این که فضای حرکتی برای زنان و دختران جوان در عرصه عمومی گسترش پیدا کند. مثلا بحث گشت های ارشاد و سخت گیری در مورد حجاب، موضوع مهمی است که باعث شده که فضای حرکتی برای زنان در جامعه واقعاَ محدود شود.
مریم نورائی نژاد: «مسئله وزرایی که انتخاب می شوند خیلی مهم است. چون این وزرا هستند که عملا برنامه های دولت را پیش می برند. بنابراین مشاوران زن در اطراف آقای روحانی باید در معرفی و پیشنهاد افراد برای سمت وزارت افرادی رو پیشنهاد بدهند که نگاه ضد زن نداشته باشند. برای مثال الان بحث است که آقای علی مطهری برای وزارت ارشاد پیشنهاد شده. این درحالی است که ایشان معتقد به چند همسری است و حتا در مقابل این سوال که آیا حاضرید دخترخودتون در دانشگاه و با همکلاسیهای خودش ازدواج موقت کند، سکوت می کند. به هرحال منظورم آن است که بنابراین این که وزرای دولت آینده، حداقل دیدگاه های زن ستیزانه و تبعیض آمیز نداشته باشند، یکی از مسائل مهمی است که پیش روی ما قرار دارد. چون به قدرت نرسیدن دیدگاه های ضد زن در بدنه دولت می تواند تاثیرگذار باشد و به زنان کمک کند.» وی در ادامه افزود: «نکته دیگری که می خواستم اشاره کنم آن است که هیچ فعالیتی در جنبش زنان را نباید ارزش گذاری کرد. هر یک از کارها و تلاش ها در حوزه های مختلف جایگاه خود را دارند مثلا رفتن به استادیوم می تواند به همون اندازه انتشار مقاله یا هر کار دیگری در جنبش زنان ارزشمند باشد. کار واقعی برای زنان بدون ارزشگذاری بهتر و بدتر، کار واقعی و معطوف به نتیجه هست.»
فریده غائب: یکی از مسائلی که می خواهم مطرح کنم بحث فیلترینگ سایت های زنان است. الان چند سایت در حوزه زنان در داخل کشور فعالیت می کند که متأسفانه اکثرشان فیلتر هستند مثل سایت کانون زنان ایرانی، مدرسه فمینیستی، تغییر برای برابری. رفع فیلترینگ از سایت های زنان یکی از کارهای مثبتی است که دولت می تواند در رفع موانع موجود بر سر راه آگاهی زنان کشور، انجام بدهد.
نسرین یادگار: ما با کلی گویی به جایی نمی رسیم. این برنامه انتخاباتی آقای روحانی در حوزه زنان، چیزی به جز کلی گویی نیست. در صورتی که آقای روحانی باید برنامه های دقیق اش را ارائه می کرد و بعد آنها را برای برررسی به گروه های گوناگون زنان می فرستاد و سپس یک جلسه ای برای بررسی آن برگزار می کرد. ولی به این شکل کلی گویی که آفت جامعه ما شده است ما به هیچ کجا نخواهیم رسید. مسئله دیگری که می خواهم بگویم آن است که ما زن های بسیاری داشته ایم که در پست های مدیریتی بودند اما خودشان آشکارا ضدزن بودند. بنابراین صرف حضور زنان در پست ها مدیریتی خیلی کاربردی نیست. یعنی کسی که به لحاظ بیولوژیکی زن است لزوماَ نسبت به زنان نگاه انسانی ندارد. و مسئله آخر آن که سازمان های اجتماعی و مدنی اساساَ تعریف شده نیستند و مشکلات عمده ای برای فعالیت دارند.
پروین اشرفی: سال ۱۳۷۷ یک اداره ای در نهاد ریاست جمهوری تشکیل شد به نام «شوراها و نهادهای اجتماعی». این نهاد در واقع مسئولیت و رسالت اش این بود که یک پل مستقیم بین نهادهای اجتماعی و ریاست جمهوری باشد و در واقع تنظیم کننده ای باشد که در بالاترین رکن عالی کشور و زیر نظر ریاست جمهوری گره های کوری را که در برابر نهادهای مدنی در وزارتخانه های مختلف وجود دارد کارشناسی کند و باز کند. به نظرم این تجربه خوبی بود که می شود از آن استفاده کرد برای بسترسازی در حوزه سازمان های غیردولتی. یعنی علاوه بر این که می شود در همه وزارتخانه ها بخش مربوط به سازمان های غیردولتی فعال شود، می توان این اداره «شوراها و نهادهای اجتماعی» در ریاست جمهوری احیاء شود.
یکی از خبرنگاران زن در این نشست گفت: ما از این نوشته ها و شعارها در گذشته و در این ۸ ساله که دوران ننگینی برای زنان بود زیاد دیده ایم. ما به جای آن که به دنبال آن باشیم که یک وزیر زن یا یک معاون زن در بخش های اجرایی داشته باشیم، باید به دنبال مطالبات بزرگتر مثل حقوق برابر و برداشتن تبعیض هایی که در قوانین در مورد زنان وارد شده است باشیم. چون در بخش های اجرایی هم تمام کسانی که پیشنهاد می شوند حول و حوش یک سری افراد مشخص و تکراری و همیشگی دور می زند و شامل همه زنان هم نمی شود و عملا هیچ چیزی هم به حقوق زنان اضافه نکرده اند. اساسا این مطالبات جزئی مثل داشتن وزیر و غیره نمی تواند مشکلات زنان را مرتفع کند. بنابراین فکر می کنم همانطور که خانم لاهیجی هم گفتند برداشتن ممانعت هایی که در این ۸ ساله بر سر راه زنان ایجاد شده، خودش می تواند یک پیشنهاد اولیه به دولت باشد. و مهم تر آن که به نظر من جنبش زنان باید در قالب یک تشکیلات و شبکه بزرگ عمل کند و بیش از گذشته سازماندهی شده تر عمل کند. مثلا اگر ما بتوانیم ببینیم حزب سبزها یا اخوان المسلمین چگونه و با چه سازماندهی عمل کرده اند، می توانیم برای آینده برنامه ریزی کنیم که برای زنان نیز در ایران تشکیلاتی منسجم و منظم و با برنامه ریزی، سامان دهیم تا بتوانیم مطالبات مان را پیگیری کنیم.
نوشین احمدی خراسانی در بخش دیگری از سخنان اش در انتهای این نشست افزود: ایجاد نهادهایی که بتواند در بلندمدت راه را برای زنان باز کند خیلی مهم است. مثلا ایجاد نهادی برای «رسیدگی به شکایت زنان علیه مقررات تبعیض آمیزی که در قوای سه گانه» انجام می گیرد. چون رئیس جمهور حافظ قانون اساسی است پس می تواند نهادی تاسیس کند که در آن نهاد، زنان حداقل بتوانند اگر هر یک از قوای سه گانه قوانین و مقررات تبعیض آمیز و مغایر با قانون اساسی تصویب می کند، طرح شکایت کنند و این نهاد، مسئول رسیدگی به این شکایتها و نظارت جنسیتی بر قوای سه گانه باشد. چون مشکل ما در این ۸ ساله آن بود که قوانین و مقرراتی از جمله محدودیت ورود زنان به رشته های دانشگاهی از سوی دستگاه های گوناگون مطرح می شد که حتا با قانون اساسی موجود هم در تعارض است و نهادی هم وجود ندارد که ما بتوانیم از چنین مقرراتی شکایت کنیم. ولی اگر چنین نهادی بتواند شکل بگیرد حداقل جامعه زنان می توانند شکایت های خود را راحت تر مطرح کنند.» احمدی خراسانی سپس افزود: «اما پیشنهاد دیگرم این است که ما باید بتوانیم فعالیت ها و راهکارهای بلندمدت داشته باشیم. در همین جمع بسیاری از خانم ها تغییر قوانین تبعیض آمیز را مهم ترین خواسته زنان دانستند. ما در این سال ها در جنبش زنان توانستیم بحث قوانین تبعیض آمیز و حقوق برابر را به گفتمان عمومی تبدیل کنیم ولی حالا به نظرم وقت آن است که روش های کارآمدتری را برای تحقق آن دنبال کنیم. علاوه بر این که از دولت جدید می خواهیم با طرح و لوایحی به نفع زنان اقدام کند، خودمان هم باید برنامه ریزی کنیم و بتوانیم مثلا برای انتخابات مجلس، برنامه ریزی کنیم. الان ۲ سال تا انتخابات بعدی مجلس وقت است و اگر از الان برنامه ریزی کنیم شاید بتوانیم ۴۰-۵۰ زن را که حامل خواسته هایمان باشند به مجلس قانونگذاری بفرستیم. ما می توانیم زنان هنرمند، ورزشکار و چهره هایی که امروز به طور فردی برای تغییر تلاش می کنند و امکان رای آوری دارند از همین الان شناسایی کنیم و بتوانیم با آنها ارتباط برقرار سازیم، و از طرف دیگر زنانی که در احزاب فعال هستند بتوانند در یک هماهنگی با این برنامه، آن زنان را به لیست های احزاب تحمیل کنند و خلاصه این که این سه نیروی گوناگون دست به دست هم در یک برنامه ریزی بلند مدت به یکباره تعداد زنانی که در مجلس هستند چند برابر کنیم.»
در انتها نیز با توجه به آن که بسیاری از حاضران هر یک به طریقی در مورد انتخاب وزراء در دولت آینده نگرانی ها و دغدغه بسیاری داشتند، مینو مرتاضی به نمایندگی از تعدادی از حاضران، طرح «کمپین رای اعتماد زنان به وزراء» را مطرح ساخت که مورد توافق بسیاری از شرکت کنندگان قرار گرفت و قرار شد این کمپین در ادامه دومین نشست هم اندیشی زنان، راه اندازی شود.
لازم به ذکر است که بسیاری دیگر از حاضران نیز در این نشست صحبت کردند که متاسفانه با توجه به مشکل فنی پیش آمده، صدای برخی از سخنرانان ضبط نشد از این رو در این گزارش درج نشده است که همین جا از همه این عزیزان پوزش می طلبیم.
اولین نشست هم اندیشی زنان در دوره جدید ، روز ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، پیش از انتخابات ریاست جمهوری به منظور طرح مطالبات زنان در انتخابات برگزار شد (لینک گزارش این نشست را در اینجا می توانید مشاهده کنید):
http://www.feministschool.com/spip.php?article7316