«یاسین کریمی»، از اعضای انجمن ژیوای
مختار خندانی ۴۲ ساله، یاسین کریمی ۵۰ ساله و بلال امینی ۳۳ ساله، سه تن از فعالان مدنی پاوه در جریان خاموش کردن آتش منطقه حفاظتشده «بوزین و مرهخیل» جان باختند. آتش چطور به جان این منطقه افتاد و چه بر سر فعالان مدنی جانباخته آمد؟
***
خرداد سال ۱۳۹۹ را در سالهای آینده و آنها که این سالها را زیستهاند دستکم با دو پدیده متمایز اما به جهاتی همسو میتوان به یاد آورد: طغیان دوباره کرونا در ایران که بسیاری را مبتلا کرد و جانهای بسیاری را گرفت و موج گسترده آتشسوزی در مناطق کوهستانی و جنگلی ایران که طبیعت ایران را فقیرتر و چشمانداز زیستبوم ایران را در آینده تاریکتر کرد.
در ادامه زنجیره آتشسوزیهای جنگلها و مراتع در ایران که به گفته کارشناسان سال جاری زودتر از معمول و از اوایل خرداد شروع شده است و هنوز ادامه دارد، منطقه حفاظتشده «بوزین و مرهخیل» بخش باینگان از توابع شهرستان پاوه، در کمتر از یک ماه برای بار دوم طعمه آتش شد. آتشی که علاوه بر از بین بردن نزدیک به ۴۳۰ هکتار از طبیعت بکر این منطقه، غروب یکشنبه ۸ تیر، جان سه فعال محیطزیست این شهر را هم گرفت.
«مختار خندانی»، فعال مدنی شناختهشده پاوه و سخنگوی انجمن محیطزیستی «ژیوای» و «یاسین کریمی»، از اعضای انجمن ژیوای «بلال امینی»، فعال مدنی دیگر اهل پاوه، حدود ساعت ۷ غروب روز یکشنبه در حال تلاش برای خاموش کردن آتش در ناحیه ژاله از منطقه حفاظتشده بوزین و مرهخیل، با تغییر جهت باد، در یک حلقه آتش گیر افتادند و جانشان را از دست دادند.
آتشسوزی در این منطقه از پنجشنبه ۵ تیر شروع شد و با تلاش فعالان انجمن ژیوای و گروههای خودجوش مردمی، با دستان خالی عصر شنبه مهار شد. «آزاد شیخویسی»، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست استان کرمانشاه، با اشاره به اینکه با فرستادن بالگرد برای خاموش کردن آتش موافقت نشده است، گفت این نیروها حتی با کمبود دستگاههای دمنده مواجه هستند و ناچار هستند با شاخ و برگ درختان آتش را خاموش کنند.
اما مهار آتش دیری نپایید و روز یکشنبه دوباره آتش به جان آن کوهستان افتاد و گروهها امدادی را بار دیگر روانه منطقه کرد. غروب روز یکشنبه با شدت گرفتن وزش باد و تغییر جهت وزش، یک تیم از انجمن ژیوای که در یک دره مشغول خاموش کردن آتش بودند در خطر محاصره آتش قرار گرفتند.
به روایت «سوران محمودی»، از اعضای انجمن ژیوای و تیم ۱۲ نفره انجمن که در یکی از درههای منطقه درگیر آتشسوزی در حال خاموش کردن آتش بودهاند، نزدیک ساعت ۷ عصر جهت باد تغییر کرده و برخی از اعضای این تیم در موقعیت خطرناکی میان آتش گیر میکنند.
یکی از فعالان پاوه که در عملیات نجات حضور داشته است گفت اعضای این تیم پیشتر هم سابقه خاموش کردن آتش را در مناطق کوهستانی داشتهاند: «در چنین موقعیتهایی از جمله مکانهای امن جدای از بلندیها، نقاطی است که پیشتر آتش گرفته است و چیزی برای سوختن در آن نمانده است. متاسفانه این سه عضو تیم در نقطهای از این دره در حال خاموش کردن آتش بودهاند که سرعت و شدت آتش امکان گریز را از آنان گرفته است و عملا در حلقه آتش گیر افتادهاند.»
«بلال امینی»، یک دستگاه دمنده را بر پشت خود حمل میکرده است. دستگاه دمنده با شدت بسیار زیاد هوا را به سمت آتش هدایت کرده و علاوه بر اینکه مانع از پیشروی آتش در مراتع به سمت جلو میشود، موجب خاموش شدن آتش نیز میشود. این دستگاه با سوخت بنزین کار میکند و بسیار سبک و قابلحمل است: «به نظر میرسد وقتی آتش به بلال میرسد و او به زمین میافتد، حفاظ پلاستیکی دستگاه دمنده پشت او هم پس از دقایقی از شدت گرما ذوب شده و بنزین منفجر میشود. اثر این انفجار بر پشت بلال دیده میشود و شاید همین موجب شده، این گمان پیش بیاید که این فعالان بر اثر انفجار مینهای ضدنفر جان خود را ازدستدادهاند.» اشاره او به خبری است که روز گذشته در خبرگزاری مهر منتشر شد و احتمال انفجار مین در منطقه را مطرح کرد.
به گفته فعالان تیم نجات، هرچند پیکر هر سه فعال جانباخته در آتش سوخته است، اما وضعیت پیکرها و آنچه سایر اعضای تیم انجمن روایت میکنند نشان میدهد در اثر دود سنگین ناشی از آتشسوزی دچار خفگی شدهاند و جان خود را پیش از سوختن ازدستدادهاند.
پیکر هر سه جانباخته، حوالی بامداد دوشنبه ۹ تیر به پاوه رسید و از سوی مردم این شهر با شعار «شهید نمیمیرد» استقبال شد.
به گفته یکی از اعضای انجمن ژیوای، اعضای انجمن مصمم بودند، هر سه جانباخته را در یک آرامگاه و کنار هم به خاک بسپارند و مراسمی نمادین برای گرامیداشت ازخودگذشتگی آنان ترتیب دهند: «سپاه پاسداران فضای شهر را بهشدت امنیتی کرد و عملا امکان هرگونه برنامهریزی از ما سلب شد. پیکر دو تن از دوستان جانباخته ما که قرار بود تحویل پزشک قانونی شوند تا روز بعد با مراسمی درخور به خاک سپرده شوند، با اعمال فشار سپاه، به روستاها و شهر زادگاهشان فرستاده شدند.»
«مختار خندانی»، ۴۲ ساله اصالتا از اهالی نوسود، مدتها بود ساکن پاوه شده بود و علاوه بر فعالیتهایش در حوزه محیطزیست، به خاطر تلاشهایش در جریان زلزله کرمانشاه و اخیرا شیوع کرونا و کمپینهای مردمی که برای کمک کردن به مصدومان و محرومان در این دو رویداد سازماندهی کرده بود، محبوبیت زیادی در میان مردم داشت.
«یاسین کریمی»، اهل روستای شمشیر پاوه، ۵۰ ساله و پدر سه فرزند است و بهعنوان کادر خدماتی یک مدرسه کار میکرد و از اعضای فعال انجمن ژیوای بود. «بلال امینی»، ۳۳ ساله و متولد روستای ایناخی از توابع پاوه و ساکن همین شهر بود. آقای امینی که متاهل بود و دو فرزند از او بهجا مانده است آرایشگری میکرد. بلال امینی عکاس طبیعت هم بود و عکسهای بسیار زیبایی از طبیعت را که خود گرفته بود در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است.
یکی از اعضای انجمن ژیوای که در تیم امداد و نجات یکشنبه حضور داشته است میگوید آنچه کنار آمدن با مرگ دلخراش این سه «شهید محیطزیست» را برای او و دوستانش در ژیوای دشوارتر هم میکند، آگاهی به این واقعیت است که این آخرین بار نخواهد بود و آنها نه همچون بخشی بدیهی از خطرات این کار که درنتیجه اهمال مقامات حکومتی و عدم همکاری آنها و عدم تامین بدیهیترین تجهیزات، بازهم در خطر از دست دادن عزیزان خود خواهند بود.
به گفته این فعال انجمن ژیوای، فقدان امکانات و کمبود بدیهیترین تجهیزاتی که میتواند هم به مهار آتش در زمانی کوتاهتر و به شیوهای موثرتر کمک کند و هم خطرات متوجه فعالان محیطزیست را کمتر کند، از عوامل فاجعهای است که امروز دامن انجمن ژیوای را گرفت. این نکتهای است که پیشتر هم «صهیب ویسی»، عضو هیاتمدیره انجمن ژیوای در گفتگویی با ایرنا بهتفصیل به آن پرداخته بود.
به گفته فعالان زیستمحیطی کُردستان حضور کمرنگ دولت و نهادهای حاکمیتی در مهار آتشسوزیها در کوهستانهای کرُدستان و مناطق کُردنشین ایران، موجب دشوارتر شدن مهار آتش در این کوهستانها و به خطر افتادن جان فعالانی شده است که با دستهای خالی به جنگ آتش میروند.
اما به نظر میرسد، مساله فعالان فقط کوتاهی حکومت در فراهم کردن امکانات برای این انجمنهای مردمنهاد نیست: «اینها نهتنها کمک نمیکنند، بلکه خودشان گاهی در این آتشافروزیها دست دارند. چه عامدانه و با برنامه و چه از روی سهلانگاری و بیتوجهی به اهمیت حیاتی محیطزیست.»
چنانکه گفته شد این دومین بار در یک ماه اخیر بود که منطقه بوزین و مرهخیل دچار آتشسوزی شده است. در نوبت نخست، آتش گستردهای که این منطقه را فرا گرفت از ۶ خرداد تا ۸ خرداد ادامه یافت و موجب سوختن ۳۸۰ هکتار از نزدیک به ۲۴ هزار هکتار جنگلها و مراتع این منطقه و جانباختن یک نیروی نظامی در جریان مهار آتش شد. آتشی که مقامات رسمی تایید کردند عامل شروع آن نیروهای نظامی مستقر در منطقه بودند.
به گفته «آذر ولیزاده»، معاون نظارت و پایش اداره کل محیطزیست استان کرمانشاه، سردار پاسدار «علیاکبر جاویدان»، فرمانده انتظامی استان کرمانشاه، آتشسوزی ۶ خرداد این منطقه از کنار پاسگاه هنگ مرزی نیروی انتظامی در آن منطقه شروع شد. این قبول مسئولیت اما همیشه اتفاق نمیافتد.
یکی از فعالان محیطزیست مریوان که سابقه زیادی در خاموش کردن آتش در کوهستانهای مریوان دارد میگوید حتی این هم تمام مساله نیست. حکومت عامدانه خود باعث و عامل شماری از آتشسوزیهاست: «بهطورکلی هر بخشی از مناطق جنگلی و کوهستانی کُردستان که پوشش گیاهی غنی داشته باشد، از نظر دستگاههای امنیتی و اینجا بهطور مشخص از نظر سپاه پاسداران یک تهدید امنیتی بالقوه به شمار میرود، چون آنها گمان میکنند این پوشش گیاهی در خدمت استتار نیروهای اپوزیسیون و تردد آنها در این مناطق است.»
به باور این فعال مریوانی، همین نگاه موجب میشود این نیروها به شیوههای گوناگون،کگجحط تلاش کنند پوشش گیاهی و جنگلی منطقه را از بین ببرند و یا از «خطر امنیتی» آن بکاهند: «گاهی در جریان اجرای مانور نظامی، گلولههای بیهدف در گرمای تابستان، گیاهان خشک را به آتش میکشد و بهآسانی و تلخی و بی آنکه بتوان کاری کرد دهها هکتار مرتع در آتش میسوزد و زمین و گیاهان و جانوران و خزندههای آن نابود میشوند.»
این فعال مریوانی میگوید این آتشسوزی عمدی که به شیوهها و اشکال مختلفی عملیاتی میشود و درنتیجه آن، پوشش گیاهی در مناطق کوهستانی کُردستان با هدف کنترل امنیتی بیشتر، از بین میرود، یعنی اجرای سیاست زمین سوخته: «مگر معنای سیاست زمین سوخته، از بین بردن تمامی منابع در دسترس نیروی دشمن نیست؟ خُب اینها هم اپوزیسیون کُرد را دشمن خود میدانند و اصلا هم برایشان مهم نیست که با اجرای این سیاست ویرانگر بهطورکلی زندگی را در این مناطق از بین میبرند. این کوهستانها، برای ما تنها طبیعت در معنای رایجش نیست، بخشی از فرهنگ و تاریخ و شیوه زیست ما هم هست. سپاه با از بین بردن طبیعت، زندگی، گذشته و آینده ما را هم تاراج میکند. قرار است بر چه و که حکومت کنند؟»
آتشسوزیها بخشی از کوهستانهای منطقه حفاظتشده از «دروله» و اطراف سیمان از توابع جوانرود را هم در برگرفته است. یکی از اهالی منطقه باونری به ایرانوایر میگوید زندگی آنها با گرفتن سقز از درختان بنه یا همان درخت پسته وحشی میگذرد و نزدیک به ۳۰۰ نفر از اهالی این منطقه که خود را برای رفتن به کوهستان آماده کرده بودند با این آتشسوزیها که به گفته او کار سپاه است عملا به خاک سیاه نشستهاند چون عملا از کاروکاسبی افتادهاند: «چند روز پیش، یک فرمانده سپاه در منطقه که اسمش «سرگرد پروانه» است، با مسخره کردن ما میگفت این منطقه باید پاک شود، اینجوری ما هم امنیت بیشتری داریم. تعدادی از مردم به او گفتهاند این کار را نکند، اما آنها عامدانه این منطقه را به آتش کشیدهاند. به این شکل نهتنها ممر درآمد ما را از بین بردهاند که این طبیعت را هم نابود کردهاند. کسی هست صدای ما را بشنود؟»
به گفته فعال مریوانی، سپاه گاهی هم برای آتش کشیدن به منطقه از مزدوران محلی استفاده میکند که در ازای مبلغی ناچیز، حاضر هستند سرزمینی را به آتش بکشند. گفته میشود سر برآوردن دوباره آتش در منطقه بوزین مرهخیل در روز یکشنبه نتیجه شلیک دو نفر از آنطرف مرز به گیاههای خشک و آتش گرفتن آنها بوده است. دو نفری که ادعا شده مقامات امنیتی اقلیم کردستان آنها را بازداشت کردهاند: «افرادی در آن طرف مرز هیچ منفعتی در آتش زدن مناطق کوهستانی ندارند، چنانکه این آتش ممکن است دامن خودشان را هم بگیرد. اینجا آنچه منطقیتر مینماید و با توجه به سابقه و شیوه عملکرد سپاه در این منطقه هم اصلا دور از ذهن نیست، پرداخت دستمزد به چند مزدور برای آتش زدن مراتع و منابع طبیعی آن منطقه است تا فضای امنیتی مدنظر آنان تامین شود.»
از: ایران وایر