چند روز پیش یک فروند هواپیمای مسافری ایرباس ماهان که از تهران عازم مقصدی در لبنان بود به شکل ددمنشانه ای در هوا مورد رهگیری یک فروند جنگنده اف-۱۵ آمریکایی قرار گرفت. در این اقدام جنایتکارانه خلبان هواپیمای جنگنده به بهانه بازرسی چشمی خودش را به چند صد متری (برخی منابع چند متری هم ذکر کرده اند) هواپیمای مسافری رسانده و اقدام به دید زدن داخل کابین پرواز و مسافران این هواپیما نموده است. این مساله در کنار مسائل دیگر که عرض خواهد شد، با واکنش غیورانه و عزتمندانه خلبان ایرباس مواجه می‌شود و صحنه های بدیعی خلق می‌کند.

هیات حقیقت یاب ما گزارش کاملی از این واقعه تهیه کرده است که به شرح زیر است:

اول – در ابتدا باید عرض شود که بعد از رسانه ای شدن این حمله ناجوانمردانه، دشمنان نظام شروع به شبهه افکنی نمودند. شبهاتی مانند اینکه پرواز ماهان اگر یک پرواز عادی مسافربری بوده چرا هیچ رد و اثری از آن در سایتهای فروش بلیط وجود ندارد؟ برخی دیگر هم با اشاره به صحبتهای چندوقت پیش یکی از خلبانان شرکت ماهان مبنی بر ارسال نفرات و تجهیزات نظامی به سوریه در پوشش پروازهای مسافربری، این پرواز را هم از آن پروازها دانسته بودند. برخی از معاندین حتی مدعی شده بودند که شخص بلال فروشی را که ساعت چهار صبح مقابل دوربین صداوسیما شهادت داده بود هیچ انفجاری در تاسیسات نظامی و موشکی در منطقه شهریار اتفاق نیفتاده است، همان شخصی بود که در این پرواز کله اش به سقف خورد و شکست. ما به عنوان هیات حقیقت یاب پاسخمان به این ادعاها فقط یک کلمه است: «دهنتونو ببندید!»

واقعا ضد انقلاب ارزش جواب دادن هم ندارند. از نظر اینها یک بلال فروش حق سفر به لبنان ندارد و همین افراد تنگ نظر ادعای آزادمنشی هم می‌کنند!

دوم – اینکه جنگنده اف -۱۵ آمریکایی در حال انجام وظایف معمول خود بوده و نزدیک شدنش به هواپیمای مسافری صرفا  برای بازرسی چشمی پرواز ماهان بوده خنده دار است. مگر روی هوا و چشمی می‌شود فهمید توی هواپیما چه خبر است؟ هواپیما صد تا سوراخ سمبه دارد! غرب این را بداند اگر ما بخواهیم محموله ای به سوریه و یا لبنان بفرستیم این محموله را به شکلی جاسازی می‌کنیم که حتی اگر هواپیما را بنشانید و تک تک مسافران و کادر پرواز را «استریپ سرچ» کنید به امید خدا یک نخود هم از ما چیزی کشف نخواهید کرد. حالا خلبان آمریکایی خیال کرده چشمی روی هوا داخل کابین و مسافران محترم ما را دید بزند، می‌فهمد ما چه کار داریم می‌کنیم. زهی خیال باطل!

سوم – اما در این مورد خاص بازرسی چشمی صرفا بهانه بوده است. خلبان هواپیمای جنگنده آمریکایی در حالی که در نزدیکی هواپیمای ایرباس قرار داشت اقدام به تهدید پرواز ماهان نیز نموده بود. خلبان جنگنده آمریکایی در لحظه ای که با خلبان قهرمان ماهان چشم تو چشم شد، در عملی سبعانه انگشت سبابه خود را به زیر گردنش کشید که در زبان هوانوردی به معنی «پخ پخ» است! در این لحظه خلبان پرواز ماهان سر بند «رهسپاریم با ولایت تا شهادت» را از داشبورد بیرون آورده و به پیشانی خود نصب می‌کند و جمله ای می‌گوید که در تاریخ هوانوردی جهان ثبت می‌شود. او می‌گوید: «آی ام نات پایلوت؛ آی ام روولوشن» که معنی آن این است که «من خلبان نیستم، من انقلابی ام». در این لحظه او با ذکر الله و اکبر، «دستی» را می‌کشد!

(پیامهای بازرگانی: با هواپیمایی ماهان سفری ایمن و دلپذیر را تجربه نمایید… دیم دیم دیریم دیم)

چهارم – با کشیدن دستی، هواپیما شروع به چرخیدن دور خود و سقوط به سمت زمین می‌کند. مسافران داخل هواپیما که خلبان برای جلوگیری از نگرانی و ایجاد اضطراب به آنها اعلام نکرده قرار است دستی بکشد تا آنها کمربندهایشان را ببندند؛ مثل توپ به در و دیوار کابین می‌خورند. خلبان جنگنده آمریکایی که از این مانور دلاورانه مبهوت مانده است سعی می‌کند به تعقیب هواپیمای ماهان ادامه دهد. در این حال خلبان هواپیمای مسافربری ایرباس در جریان این تعقیب و گریز با دست فرمان بی نظیر خود چند بار دیگر در هوا پشتک و وارو می‌زند که خب این مساله منجر به شکستگی و ضرب دیدگی سر و گردن تعدادی از مسافران و گرخیدن کامل خلبان اف -۱۵ آمریکایی می‌شود. متاسفانه در جریان این مانورهای سنگین، علیرغم تلاش خلبان اما هیچکدام از سرنشینان ایرباس به مقام عظمای شهادت نائل نمی‌شوند و این فرصت تاریخی از دست می‌رود. علت این مساله در حال بررسی ست و اگر کوتاهی و تخلفی از جانب مسافران اثبات شود قابل پیگرد خواهد بود.

پنجم – خلبان جنگنده آمریکایی که توان تعقیب و کل کل با هواپیمای دلاور ماهان را در خود نمی‌بیند در این لحظه از ادامه درگیری منصرف شده و با خفت و خاری عقب نشینی کرده و به پایگاه خود بازمی‌گردد.

ششم – بعد از دور شدن هواپیمای مهاجم، خلبان در بلندگوی هواپیما اعلام می‌کند که مسافران حالا می‌توانند کمربندهای خود را ببندند و هواپیما تحت کنترل است. پس از آن خلبان بلافاصله با گوشی تلفن همراه خود با کاپیتان شهبازی تماس گرفته و ایشان را از وضعیت مطلع می‌کند. کاپیتان شهبازی با چهل سال سابقه پای تلفن به خلبان اطمینان می‌دهد که کاری که خلبان انجام داده از نظر حرفه ای کاملا درست بوده است و جان مسافران را نجات داده است. کاپیتان شهبازی به خلبان اطمینان می‌دهد که در بازگشت به وطن از ایشان تقدیر خواهد شد.