اما ایالات متحده که در کمک‌های تسلیحاتی، دارویی و آموزشهای نظامی به اوکراین و نیز در تحریم روسیه پیشقدم بوده و هست، تاکنون به امید احیای برجام و ارزان شدن انرژی در جهان نسبت به جنایات جمهوری اسلامی دست به عصا و به دیده اغماض رفتار کرده است.

متاسفانه اروپا هم به امید واهی عادی کردن مناسبات خود با یک رژیم ماهیتاً تروریستی که نه فقط داعیه نابودی اسراییل بلکه خواهان جهاد علیه «کفر جهانی» است، در ۴۰ سال گذشته همواره با اقدامات تروریستی این رژیم در خاک اروپا کنار آمده است که برخی نمونه‌های شرم‌آور آن عبارتند از:
ماجرای سوءقصد نافرجام انیس نقاش به جان بختیار که در جریان آن یک پلیس فرانسه جانش را از دست داد
ماجرای سوءقصد دوم به جان بختیار که به قتل فجیع وی منجر شد
بمب‌گذاری‌های وحید گرجی در اماکن پاریس
تحویل تروریست قاتل کاظم رجوی به ایران
تحویل قاتل دکتر قاسملو به ایران
تحویل جنایتکاران رستوران میکونوس که دکتر صادق شرفکندی و همراهان وی را ترور کردند
و اخیرا هم تلاش بلژیک برای پیدا کردن راه «قانونی» به منظور تحویل تروریست زندانی در این کشور به ایران. نمونه‌هایی از این دست، همگی تشویق ۴۰ سال تروریسم و گروگانگیری جمهوری اسلامی بوده است.

بنابر این اروپا در تشویق تروریسم دولتی جمهوری اسلامی مسئولیت مستقیم برعهده داشته است. و امروز هم تا این لحظه همواره به جمهوری اسلامی امتیاز داده و تا کنون به‌طور رسمی سخنی از مشارکت جمهوری اسلامی در جنایات جنگی روسیه در اوکراین به میان نیاورده است و این در حالی است که بنابه آنچه حکومت اوکراین و سازمان‌های اطلاعاتی غرب و رسانه‌های آزاد مستند ساخته‌اند جمهوری اسلامی در جنگ روسیه علیه اوکراین به‌طور فعال مشارکت دارد و نه فقط موشک‌ها و پهپادهای انتحاری به روسیه که کارکردشان کشتن مردم عادی است، ارسال می‌کند بلکه نیروهای نظامی جمهوری اسلامی نیز برای آموزش نحوه استفاده از این سلاح‌ها در روسیه حضور دارند.

غرب اگر بخواهد به اعتبار و اعتماد به نفس خود کمک کند باید با تروریسم دولتی جمهوری اسلامی و روسیه چنان قاطع عمل کند که موجب شکست این رژیم‌ها گردد. اروپا باید توهم عادی‌سازی مناسبات خود را با رژیم تروریستی اسلامی که مردم خود و کودکان خود را به گناه مطرح کردن طبیعی ترین حقوق خود به قتل می‌رساند و در روسیه نیز همدست جنایات این کشور است، برای همیشه از سر به در کند و علیه حکومتی که وجودش نه برای ملت ایران بلکه برای همسایگان و برای کل بشریت خطرناک است به تحریم‌های همه جانبه متوسل شود و نه در حرف، بلکه در عمل به مردمی که این روزها برای آزادی خود خونشان بر سنگفرشهای خیابانها منقوش می‌شود کمک کند.

مبارزه همه جانبه غرب علیه تروریسم حاکم بر ایران از تحریم گرفته تا کمک به جنبش ملی و آزادیخواهانه ایران درست همان سیاستی است که به سود دموکراسی جهانی، به سود منافع درازمدت غرب و در عین حال به سود مردم ایران و اوکراین است که علیه حکومت‌های جنایتکار روسیه و ایران مبارزه می‌کنند.

چون نیک بنگریم مقاومت اوکراین در برابر جنایات جنگی روسیه و متحدش ایران و مقاومت و مبارزه ملت ایران که زنان در صفوف مقدم آن قرار دارند، همگی پیکار در جهت ارزش‌های دموکراتیک غرب و رهایی از تاریک‌ اندیشی‌های مذهبی و ناسیونالیستی است که جهان را به سوی جنگ‌های خانمانسوز سوق می‌دهد. در یک کلام در حالی که مردم اوکراین و ایران برای دفاع از دموکراسی و تحکیم آن در جهان خون می‌دهند آیا شایسته نیست غرب در حمایت همه جانبه از این دو ملت، همه توان خود را به‌کار گیرد؟

رژیم ایران اینک چه در داخل کشور سابقه دهها جنایت علیه مردم خود دارد و چه در سوریه و اوکراین دستش به جنایات جنگی آلوده است. تعامل با این رژیم به امید احیای برجام و یا با توهم عادی کردن مناسبات، خیانت به دموکراسی و خیانت به منافع درازمدت غرب است.

اگر غرب با آنچه در ایران و اوکراین می‌گذرد و آنچه دو رژیم تروریستی ایران و روسیه علیه دموکراسی در جهان در سر دارند و فعالانه دنبال می‌کنند کوته‌بینانه برخورد کند و با تمام قدرت در عمل از جنبش بزرگ ملی و آزادیخواهانه ایران و مقاومت درخشان مردم اوکراین در برابر هیولای حکومت پوتین و شکست قطعی و کامل این دو رژیم حمایت نکند آنگاه پیروزی حتی نسبی این رژیم‌ها در اهداف خود دموکراسی را در همه جهان تضعیف می‌کند و با تقویت اتحاد انتگریسم مذهبی و ناسیونالیسم افراطی، راه برای یکه‌تازی انواع تروریسم دولتی و غیر دولتی هموار می‌شود. پیکار زن ایرانی و جنبش بزرگ ایرانیان علیه رژیم مذهبی تروریستی حاکم و مقاومت اوکراین به سرنوشت همه بشریت ربط دارد.

شکست روسیه و ایران در جنگ جنایتکارانه‌شان علیه مردم ایران و اوکراین، مسئله آینده همه دموکراسی‌های جهان و مسئله سرنوشت بشریت است. آیا به‌راستی رهبران غرب این واقعیت عریان را ادراک می‌کنند؟