دولت سیدابراهیم رئیسی درگیر مدیران شعارزده با ادعاهای تبلیغاتی است
سیدمصطفی هاشمیطبا در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: تردیدی نیست که با گذشت حدود ۲۱ ماه از آغاز به کار دولت سیدابراهیم رئیسی، توان ایشان و وزرا و مدیرانش در زمینه بهبود وضعیت معیشت و حل بحرانهای اجتماعی و سیاست خارجی عیان شده است. البته از ابتدای امر هم مشخص بود این حجم از وعده و شعار عملی نیست و حالا نیز به خوبی مشخص است که نه تنها در حل بحرانهای کشور توفیقی حاصل نشده که با تبلیغات بیش از حد، شعارزدگی تصمیمات و دوری از واقعبینی مشکلات جدید دیگری نیز برای کشور ایجاد شده و مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم در صدر این مسائل قرار دارد.
یکی از بزرگترین مشکلات دولت سیزدهم- که البته دولتهای قبلی نیز کموبیش درگیر این مسائل بودند- تمرکز بیش از حد بر مسائلی است که از اساس این مسائل اولویت کشور نیست؛ به این معنی که ما با بحران منابع طبیعی، مشکلات سیاسی خارجی و مسائل دیگری درگیر هستیم، اما میبینیم بدنه اجرایی و هسته تصمیمگیر در دولت آقای رئیسی از اساس بر مسائل دیگری به جز این اولویتها تمرکز دارد. رویکرد و رویه دولت در موضوع بودجهنویسی و تدوین برنامه توسعه نیز به همین منوال است و میبینیم وقت و انرژی دولت صرف مسائلی میشود که به هیچوجه اولویت نیست و نهتنها صرف هزینه و انرژی برای آنها دردی را درمان نمیکند که خود منشأ تولد بحرانهای جدید میشود.
از این نظر مشخص است که دولت ابراهیم رئیسی درگیر مدیران شعارزده و ادعاهای تبلیغاتی است و به نظر میرسد، توان رها شدن از این مدیران نیز در دولت وجود ندارد یا اگر حتی مدیر و وزیری هم در این روند برکنار شوند یا استعفا دهند، جایگزین رویه متفاوتی در قیاس با نمونه قبلی نخواهد داشت.
از طرف دیگر، برخلاف آنچه شخص رئیسجمهور و نزدیکان ایشان در ایام انتخابات ادعا میکردند هیچ تفاوتی در رویه و نگاه این دولت در زمینه مدیریت منابع طبیعی کشور وجود ندارد و کماکان همان روشهای بیمنطق و اسرافگونه در مصرف طبیعت ادامه دارد.
در مولفهای دیگر، یعنی وضعیت اقتصادی دولت با هر نیتی که وارد عرصه حذف ارز ترجیحی شد، اما در عمل در اجرای این پروسه با ناتوانی تمام سفرههای مردم را درگیر چالشهای جدید کرد و با گذشت بیش از یک سال از تصویب این اختیار برای دولت حالا نزدیکان دولت سعی دارند، هزینه سیاسی و روانی این تصمیم را به مجلس حواله دهند و بگویند با تصمیم مجلس این اتفاقات رخ داده است. نکتهای که باید آقای رئیسی و نزدیکانشان و البته آقای قالیباف و نزدیکانشان بدانند این است که وقتی سفرههای مردم خالی شده و قدرت خرید مردم هر روز بیشتر از قبل کاهش پیدا میکند، مردم تفاوتی در نگاه به دولت و مجلس فعلی ندارند و این وضعیت را ماحصل مدیریت همین دولت و مجلس یکدست میبینند خواه اینها با هم یکی باشند، خواه مشکلات در درگیریهای سال انتخابات بخواهند مسبب مشکلات را دیگری معرفی کنند. دولت تا اینجای کار نتوانسته است در زمینه مسائل اقتصادی توفیقی به دست آورد. مشکلات سیاست خارجی نیز پابرجاست و در نتیجه گره اصلی اقتصاد که در سیاست خارجی است نیز پابرجاست. در مدل دیگری از حکمرانی باید با روشهای انقلابی و ریاضتی درباره اقتصاد تصمیمگیری میشد که این توان نیز نه در دولت قبل و نه در دولت فعلی وجود ندارد از این جهت تردیدی نیست که سال جاری سختتر از سال قبل نیز خواهد بود.
در کنار این سختی، شعارهای دولت و مجلس مردم را بیشازپیش دلزده کرده است. انتخابات آتی اگر تغییر جدی در رویه عملکردی دولت و مجلس رخ ندهد با میزان مشارکتی مشابه در انتخابات اخیر و حتی کمتر از آن برگزار میشود. شعارهای توخالی دولت و مجلس و سفرههای خالی مردم را رقم زده است، چراکه هیچ یک نمیخواهند چشم خود را بر واقعیتهای مشکلات امروز کشور باز کنند.