بخش اول مقاله به تاریخچهِ “طرح هدفمندی یارانه ها” و اجرای فاز اول و دوم طرح در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و روحانی و همچنین پاسخ منفی مردم به التماس و درخواستهای روحانی برای انصراف از درخواست دریافت یارانه؛ اختصاص داشت و نوشتم که طرح یارانه ها و پاسخ منفی مردم به درخواست حسن روحانی در واقع رفراندوم اعلام نشده “رأی منفی” و بیزاری گسترده مردم به نظام جمهوری اسلامی بود. . ….. ادامه مقاله
چهارم ــ یارانه؛ فقر و شکاف طبقاتی:
طرح ” هدفمندی یارانه ها ” بیش از هر چیز شدت فقر و ناداری مردم را در جامعه ایران نشان داد. در واقع پیام اجتماعی؛ سیاسی ” نام نویسی ۷۳ میلیون نفر برای دریافت یارانه ” ــ یعنی ثبت نام ۹۷ در صد مردم ــ؛ علیرغم همه تبلیغات رژیم و حتی فعال کردن مراجعِ تقلید حکومتی برای راضی کردن مردم به انصراف از دریافت یارانه ها؛ هم نشانه شکست سنگین دولت حسن روحانی در طرح غارتگرانه انصراف اختیاری از دریافت یارانه ها است و هم در عین حالیکه نشانه سیلی محکمِ بی اعتمادی مردم به بناگوش حسن روحانی است؛ بیانگر این است که فقر و فلاکت مردم ایران دیگر به نقطه تهدید کنندگی رسیده است.
صف های طویلِ حقارت بار مردم و بی تابی آنان براین دریافت سبد اهدائی رژیم در جریان توزیع یارانه های نقدی و بعد پاسخ منفی ۹۷ در صد مردم بدرخواست رژیم برای انصراف از دریافت یارانه ها؛ نشانه ابعاد خرد کننده فقر و محرومیت در میان ایرانیان است.
در جریان توزیع یارانه ها مشخص شد که این رژیم؛ همان حداقلهای تأمین زندگی که مردم در دوره رژیم سابق بدست آورده بودند را بر باد داده است و در این ۳۵ سال از هیچ کوششی برای تاراج هستی مردم و تشدید فقر و گرسنگیِ اکثر مردم بنفع عده ای معدود از کارگزاران دزد و فاسد نظام ولایت فقیه و آخوندهای مفتخور و باندهای مافیائی؛ فرو گذار نکرده است.
موسوی لاری وزیر کشور دولت محمد خاتمی در روزنامه اعتماد ۱۳ اردیبهشت ۹۲ می نویسد: این که گفته میشود ۶۳ در صد در این ثبت نامها درآمد خود را زیر ۶۰۰ هزار تومان و ۱۶ در صد زیر ۸۰۰ هزار تومان و در صد کمی بالای یک میلیون تومان اعلام کرده اند. اگر این آمار درست باشد واقعیت تلخی برای جامعه ما است که جامعه ما از این وضعیت اقتصادی برخوردار است.
این در حالی است که بر اساس آمار خود رژیم؛ خط فقر در ایران یک میلیون و هشتصد هزار تومان است یعنی اگر برای تحمل گسترش طاقت فقر؛ مرز سرخی قائل شویم؛ اکثریت جامعه ایران ” ضربدر ۳ ” از خط سرخ گذشته اند؛ یعنی جامعه ایران به لحاط فقر و گرسنگی؛ آبستن واکنش های حتی قهر آمیز علیه مسببان فقر و فلاکت خود میباشد.
اسماعیل جلیلی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به خبرگزاری تسنیم در ۳۱ فروردین میگوید: درآمد بیش از ۸۰ در صد مردم کمتر از ۶۰۰ هزار تومان است. و این در حالی است که متوسط خط فقر در کشور برای یک خانواده یک میلیون و هشتصد هزار تومان است.
روزنامه جمهوری اسلامی ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ نوشت تبعیت نکردن مردم از در خواست مراجع تقلید بعلت ” احساس فقری ” است که اکنون در میان عامه مردم ” رسوخ؛ پیدا کرده است.
روزنامه ” سیاست روز ” نوشت: اعلام کتبی بیش از ۶۰ در صد مردم درآمدی کمتر از ۶۰۰ هزار تومان دارند؛ واقعیت تلخی است که اگر حقیقت داشته باشد باید بحال دولتمردان از چپ و راست دیروز گرفته تا اصلاح طلبان و اصولگرایان امروز؛ زار زار گریست. این روزنامه در ادامه می نویسد بنابراین شاه کلیدی که در زمان رقابت های انتخاباتی به مردم نشان داده میشد قادر به گشودن ” قفل مشکلات معیشتی مردم نمی باشد ”
بنا به اعتراف کارگزاران رژیم در وزارت بهداشت و درمان؛ هزینه در این بخش آنچنان سرسام آور است که سالانه ۱۲ در صد مردم بخاطر هزینه بهداشت و درمان بناگزیر؛ زیر خط فقر میروند. روزنامه مردم سالاری وابسته به باند رفسنجانی هم ــ ۸ اردیبهشت ۹۲ ــ اعتراف میکند که در این نظام روز به روز ” طبقه متوسط به خط فقر نزدیک تر میشوند “.
سرپرست کمیته امداد رژیم مدعی است که ۸ میلیون نفر از مردم بطور مستقیم از خدمات این کمیته استفاده میکنند. یعنی فقر و فلاکت آنچنان گسترده است که ۸ میلیون نفر از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران جزو مستمندان هستند. تازه این بخشی از ارتش گرسنگان و فقیران هستند که از سر ناچاری مجبور میشوند دست گدایی بسوی این نهاد غارت و چپاول دراز کند.
یک استاد علوم اجتماعی در دانشگاه تهران در روزنامه مردم سالاری ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ گفته است: در هیچ کجای دنیا همانند ایران چنین اختلاف طبقاتیِ ۳۰ برابری وجود ندارد و در واقع طبقاتی ترین جامعه دنیا مربوط به جامعه ایران است. این روزنامه نوشته است ” ۷ دهم در صد جمعیت ایران معادل ۵۲۵ هزار نفر در شهرهای بزرگ و در خانه های با وسعت بیش از ۵۰۰ متر زندگی میکنند و در مقابل ۵ دهم در صد جمعیت ایران در کپر؛ چادر؛ آلونک و زاغه زندگی میکنند. این جمعیت تقریبا” از تمامی امکانات زندگی بی بهره اند “.
گروه اول ۲۳۰ هزار میلیارد تومان ( برابر یک سوم کل نقدینگی کشور ) را هزینه خرید ویلا کرده اند. همچنین این طبقه طی سه سال ۲ میلیارد و ۹۰۴ میلیون دلار هزینه واردات خودرو کرده اند ( هزینه متوسطی که این افراد برای واردات یک خودرو خارجی پرداخت میکنند برابر با هزینه های زندگی سالیانه ۳۳ هزار نفر از جمعیت کپر و آلونک نشین است.
و بر اساس تازه ترین آمارهای منتشره از سوی نهادهای اقتصادی بین المللی؛ در خصوص ” شاخص فقر و فلاکت “؛ ایران در رتبه دوم جهانی ــ بعد از ونزوئلا ــ در میان کشورهای جهان قرار دارد ــ سایت تابناک ۸ اردیبهشت ــ.
با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها و حذف سوبسیدها و افزایش قیمت حامل های انرژی؛ بخصوص بنزین بر قیمت کالاهای مورد نیاز مردم باز هم افزوده میشود؛ چرا که با افزایش قیمت سوخت؛ هزینه تولید کالا افزایش می یابد و تولید کنندگان مجبورند قیمت کالاهای خود را افزایش دهند و فشار آن بر مردم بخصوص اقشار کم درآمد بسیار بیشتر از گذشته خواهد شد.
اکنون دیگر مقامات و کارگزاران رژیم آشکارا به لبریز شدن صبر مردم از تحمل فقر؛ بیکاری و تنزل هولناک سطح زندگی شان؛ اعتراف میکنند و میگویند کشور بار رکود و رشد منفی بی سابقه در طول تاریخ مواجه است. علی طیب نیا وزیر اقتصاد و دارائی دولت روحانی گفته است: ترکیب تورم با رشد اقتصاد منفیِ پنج و هشت دهم در صدی؛ در تاریخ کشور بی سابقه است.
در اینصورت آیا رژیم میتواند برای نجات مردم از این وضعیت؛ چاره ای بیاندیشد ؟ برای پاسخ؛ بهتر است با افلاس و درماندگی مالی خود رژیم از زبان یکی از نمایندگان مجلس آخوندی؛ آشنا بشنوید. آخوند رسائی نماینده مجلس رژیم به نقل از زنگنه وزیر نفت دولت روحانی گفت: یکی از وزرای قبلی ــ دولت احمدی نژاد ــ آمد پیش من گفت؛ من رفتم امارات یک مقدار پول گرفتم آوردم ایران وی به نقل از زنگنه گفت: روحانی که این حرف را شنیده بود؛ نشسته گریه کرد که ” چرا کار کشور باید باینجا برسد که وزیر از یک شیخ اماراتی خواهش کند ۴ قران پول بدهد برای امور جاری کشور.
بدین ترتیب با اوضاع نا بسامان مالی کشور و بحران عمیق ساختاری؛ رکود؛ رشد منفی؛ تورم و. …. چشم اندازی برای بهبود وضعیت معیشت مردم و نجات کشور از این وضعیت بحرانی؛ در این رژیم وجود ندارد. و مردم بیش از این نیاید بانتظار معجزه ای از درون این رژیم بنشینند.
پنجم ــ یارانه و فساد سیستماتیک:
احمد توکلی نماینده مجلس آخوندی روز سه شنبه ۲۰ اسفند سال گذشته گفته بود: ما به مرحله ” فساد سیستماتیک ” رسیده ایم. وی در توضیح فساد سیستماتیک اظهار داشته بود که: فساد سیستماتیک به مرحله ای از فساد اطلاق میشود که نهادهای مسئول مبارزه با فساد خودشان به درجاتی از فساد مبتلا هستند.
سازمان ” شفافیت بین الملل ” که در زمینه فساد مالی در کشورها تحقیق و بررسی میکند؛ در آخرین گزارش خود در مورد ایران گفته است: در سال ۲۰۱۳ ایران در بین ۱۷۷ کشور دنیا با نمره ۲۵؛ رتبه ی ۱۴۴ را از آن خود کرده بود.
حسن روحانی رئیس جمهور نظام ولایت فقیه هم با اشاره به دزدی و فساد در کشور؛ در جمع مدد کاران نمونه گفته است: اما تو همین کشور عده یی بنام این که باید در برابر قدرت ها و ابر قدرت ها مبارزه کنیم و بایستیم؛ جیب مردم را زدند و اموال مردم را غارت کردند.
ابعاد غارت و چپاول؛ دزدی و فساد و اختلاس و. …. آنقدر وسیع و گسترده است که امروزه دیگر همه کارگزاران رژیم به سوء مدیریت؛ مشکلات ساختاری؛ فساد و دزدی توسط همه مقامات و کارگزاران رژیم؛ در کشور اذعان دارند. وضعیت رژیم آنقدر وخیم شده است که هر یک با بر ملا کردن گوشه هایی از دزدی و فساد و معرفی کردن و افشا طرف مقابل؛ خود در جای مدعی می نشیند. به گوشه هائی از این اشارات توجه کنید:
موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی ( روزنامه اعتماد ۱۳ اردیبهشت ): دولت گذشته ــ احمدی نژاد ــ ۸۰۰ میلیارد درآمد حاصل از فروش نفت را چه کرده و فساد سه هزار میلیاردی چگونه شکل گرفت و چرا این شرایط بوجود آمد ؟
محمد جهرمی وزیر کار و امور اجتماعی در دولت احمدی نژاد و یکی از متهمین اصلی در فساد سه هزار میلیاردی با فریاد ای دزد؛ ای دزد و با اشاره به فساد در جریان ” پروژه اتمی “؛ در سایت نامه نیوز در ۲۷ اردیبهشت می نویسد: پرونده هسته ای همه ساله بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زده است و مذاکرات مربوط به ژنو باید ۱۸ سال پیش انجام میشد. این اولین بار بود که یک مقام مسئول آماری از ضرر و زیانهای مالی این پروژه ضد ملی ارائه میداد.
محمد علی ابطحی رئیس دفتر محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی؛ فساد و دزدیهای عوامل رژیم را باعث انزجار و بدبینی مردم به نظام آخوندی میداند و میگوید: عدم انضباط مالی ــ اسم مستعار دزدی و چپاول ــ در سیستم دولتی و دروغ هائی که مسئولان قبلی مطرح کردند؛ خود زمینه ساز افزایش بی اعتمادی است.
عبدالله جوادی آملی از مراجع قم به خبرگزاری مهر در ۶ اردیبهشت گفته است: جمهوری اسلامی ” اختلاس ” و ” بی عرضگی ” دارد؛ چرا که ” علوفه ” انرژی هسته ای نیست و کمی عرضه میخواهد تا تولید شود؛ تا لبنیات و گوشت اینقدر گران نباشد.
فرهاد نیلی رئیس پژوهشکده پولی و مالی بانک مرکزی: رقم مطالبات معوقه به بانکهای کشور را بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد ه است. یک قلم ساده میلیاردها دلار سرمایه و ثروت های کشور توسط وابستگان نظام در حالی بالا کشیده شده که اکثریت مردم ایران زیر خط فقر و محروم از حداقلهای زندگی بسر میبرند و قوت بخور نمیر خود را؛ بسختی تهیه میکنند.
و. ……………
اما واقعیت این است که وضعیت اسفناک موجود؛ محصول تخریب ساختار تولیدی کشور و تعطیلی صنایع و کارخانه های تولیدی کشور و رشد رانت خواری؛ دزدی؛ فساد و سیطره ” خواص محدود ” فاسد و بی عرضه بر اقتصاد کشور؛ بوده است. حتی درآمدهای نجومی کشور از فروش نفت هم؛ در نجات کشور از بحرانها و فرو پاشیدگی اقتصادی چاره ساز نبوده است؛ اگر چه بخش اعظم این ثروت و سرمایه ملی صرف سرکوب و خفقان در داخل کشور و پروژه ضد ملی دست یابی به سلاح اتمی؛ صدور تروریسم نا امنی در کشورهای دیگر و جنگ افروزی خارجی و بویژه قتل و عام مردم بیگناه سوریه و جلوگیری از سقوط بشار اسد شده و میشود و مابقی آن هم در جیب و یا بانکهای خارجی به حساب آخوندها و مقامات دزد و فاسد رژیم واریز شده است.
اما در میان نهادهای حکومتی نقش سپاه پاسداران در به یغما بردن ثروتها و سرمایه های ملی کشور؛ ویژه است. مافیای سپاه پاسداران بدون هیچگونه حسابرسی مالیاتی با پول شوئی؛ قاچاق و ترانزیت مواد مخدر به خارج؛ خرید و فروش سلاح؛ رانت خواری و بسیاری اعمال دیگر یکی از بزرگترین کارتل های اقتصادی کشور است. این ارگان بعنوان یک مافیای عظیم و گسترده اقتصادی؛ برای پیش برد اهداف اقتصادی خود؛ همواره سعی کرده است اقتدار و سلطه خود را بر ارکان قدرت در کشور حفظ نماید و برای اینکار هم از هیچ جنایت و خشونتی دریغ نکرده است.
در کشوری با این وضعیت و شرایط با حذف یارانه ها از کالاهای اساسی و حامل های سوخت؛ شاهد افزایش و رشد وحشتناک قیمت کالاهای مصرفی مردم خواهیم بود و باز هم خیل بیشتری از مردم محروم و زحمتکش ایران به زندگی در زیر خط فقر سوق داده خواهند شد. در یک کلام تا این رژیم هست اگر اوضاع اقتصادی کشور بدتر از این هم که هست؛ نشود قطعا” بهتر نخواهد شد و در بر همان پاشنه گذشته خواهد چرخید؛ یعنی امکان شکوفائی اقتصادیِ ملی و مردمی؛ رفاه و بهبود معیشت مردم در چارچوب این نظام فاسد و ضد ملی وجود ندارد.
ششم ــ چه باید کرد ؟
طرح هدفمندی یارانه ها باتلاق مرگ رژیم است؛ روحانی و یا هر دولت دیگر در این باتلاق اسیر و گرفتار میشود و راه پس و پیش هم ندارد. نه می تواند در سالهای بعد به دادن یارانه نقدی ادامه دهد که پول ندارد؛ نه می تواند مردم را از گرفتن یارانه منصرف کند که مردم اعتمادی به او و دیگر مستبدان دینی حاکم ندارند و همچنین نه می تواند حاملهای سوخت را گران نکند که به پول احتیاج دارد. و بدین ترتیب بحران مرگبار دیگری به بحرانهای لاعلاج رژیم اضافه میشود.
در ۳۵ سال حاکمیت ننگین این رژیم؛ مردم ایران همواره شاهد انواع تبعیض و بی عدالتی؛ فساد و دزدی؛ قساوت و خونریزی بوده اند همه این مصائب محصول اعتماد و خوش باوری اقشار مختلف مردم به آخوندهای فاسد و زالو صفت بوده است. بدون همراهی و اعتماد مردم این رژیم قطعا” سرنوشت دیگری میداشت و نمی توانست به حکومت ننگین اش ادامه دهد. و حالا هم وزیر اقتصاد و دارائی روحانی با کمال پر روئی و وقاحت انتظار دارد و می گوید: مگر مردم کمک کنند و گر نه کاری برای اقتصاد نمی شود کرد.
مردم شریف ایران و جوانان شجاع ــ زن و مرد ــ و میهن پرست؛ به هیچ جناح و باندی از این رژیم اعتماد نکنید و گول شعارها و جنگ و دعوای میان باندهای درونی رژیم را نخورید. همه باندهای رژیم ــ اصلاح طلب؛ اعتدال گرا؛ اصولگرا و. …. ــ سر و ته یک کرباس اند و دستان همه آنها به غارت و چپاول سرمایه های کشور؛ دزدی و فساد؛ قتل و خونریزی؛ تجاوز و سرکوب مردم و جوانان کشور و. …. آلوده است. تنها راه برون رفت از این وضعیت؛ ویران کردن کاخ ستمگران دزد و چپاولگر بر سر صاحبان آن است. کشور ما جای این جنایتکاران نمی باشد.
در آخر خطاب به نیروهای انقلابی؛ مخالفین آزادیخواه و نیروهای ملی و سکولار؛ این رژیم دیگر هیچ برگ امید بخش قابل باوری برای فریب و آرام کردن مردم فقیر و گرسنه ندارد. یعنی زمان بیشتر از هر وقت دیگر؛ برای همگامی در بسیج اراده مردمی برای سرنگونی تمامیت این رژیم آماده است.
۰۴.۰۶.۲۰۱۴
14 خرداد ۱۳۹۳
arezo1953@yahoo.de