چهار، شیخ حسینه با هلیکوپتر فرار کرد
تره به تخمش می‌رود و حسینه به باباش. شیخ حسینه نخست وزیر بنگلادش به دلیل اعتراضات گسترده مردم و بخصوص جوانان بنگلادشی با هلیکوپتر از کشور فرار کرد و حکومت این کشور فعلا دچار نوعی طرح ژنریک بهار عربی شده است. البته مسعود بهنود و من کلی سابقه مشترک با هم داریم که من خیلی اوقات هرچه تلاش می‌کنم یادم نمی‌آید که این سابقه مشترک که ما دو تا در فلانجا با هم بودیم چطوری بود که من یادم نیست. به هر حال مسعود بهنود نقل می‌کرد که در اواخر عمر شیخ مجیب الرحمان رهبر و بنیانگذار بنگلادش که اولش دموکرات و سوسیالیست بود و بعد که بیشتر فکر کرد دید استبداد راحت‌تر است، به بنگلادش سفر کرده بود، البته شرح سوار شدن مسعود به هواپیما آنطوری که خودش تعریف می‌کرد را اگر بخواهم بنویسم حداقل پانزده صفحه کتاب می‌شود. مسعود می‌گفت مجیب الرحمان آنقدر محبوبیت داشت( معمولا دیکتاتورها اولش خیلی محبوبیت دارند، وقتی باورشان شد دیکتاتور می‌شوند.) که اسم همه خیابانهای داکا پایتخت بنگلادش به ترتیب خیابان مجیب اول، مجیب دوم، مجیب سوم، مجیب چهارم، می‌رسی به میدان مجیب، بعد از بیمارستان مجیب، از دانشگاه مجیب هم رد می‌کنی، وارد کوچه مجیب شانزدهم می‌شوی. یعنی اینطوری آدرس می‌دادند. یک دفعه در عرض چند ساعت چیزی میان شورش و کودتا اتفاق افتاد و شیخ مجیب الرحمن ۵۵ ساله در عرض چند ساعت کشته شد و همه اعضای خانواده‌اش جز دو دخترش که خارج از کشور بودند، همه قتل عام شدند. مسعود می‌گفت: خانه مجیب الرحمان را چنان ویران کرده بودند که کاملا از روی زمین محو شده بود. پس حداقل می‌توانیم بپذیریم که احتمالا شیشه‌های خانه را شکسته بودند.

به هر حال در هفته گذشته شیخ حسینه دختر مجیب که نخست وزیر بنگلادش بود در اثر شورش مردم از کشور فرار کرد. دلیل اعتراضات مردم چه بود؟ بقول احمد هاشمی از پادکست مورخ «عرض می‌کنم»: برگزار نکردن انتخابات آزاد، بی‌احترامی به مردم، فراهم کردن زندگی و امنیت شغلی برای اقشار فرادست و افزایش فقر برای عامه مردم فرودست، تورم و گرانی، نبود امنیت شغلی و دقیقا همه کارهایی که حکومت ایران می‌کند، در واقع حکومت بنگلادش چنان در تیول شیخ حسینه درآمده بود که مردم به تمسخر به بنگلادش «شیخ لند» می‌گفتند. به هر حال با تغییر حکومت در بنگلادش ذوالقرنین صائرخان روزنامه نگار بنگلادشی که از سال ۲۰۲۱ در بریتانیا زندگی می‌کند در مورد این اتفاقات گفت: «این اتفاق مانند روز استقلال دوم بنگلادش بود.» خان، یکی از نیروهای اپوزیسیون بنگلادش گفت: «من مشتاقانه منتظر بازگشت به خانه هستم.» در اعتراضات روزهای اخیر که با سرکوب شدید مواجه شد حداقل ۱۰۰ نفر از معترضان کشته شدند.

پنج، هنیه، نفوذ یا استخدام عامل؟
با ترور اسماعیل هنیه، یحیی سنوار به عنوان جانشین او تعیین شد. خیلی هم فرقی نمی‌کند. بحث بر سر اینکه ترور هنیه با موشک صورت گرفته یا با خمپاره یا بمب موضوع روز خبرهای غیررسمی ایران است. حکومت ایران و عمدتا سپاه برای اینکه بی‌غرضه‌گی و ناسالم بودن خودش را بپوشاند بر اصابت موشک تاکید می‌کند. در حالی که هیچ نشانه‌ای از اصابت موشک به ساختمان مورد نظر نیست. اما منابع آگاه ولی بدون نام، که ما هم نمی‌توانیم تائیدش کنیم، مدعی هستند که دو نفر از نفوذی‌های اسرائیل در سیستم امنیتی ایران در محل اقامت هنیه بمب گذاشته و به راحتی آن را از راه نسبتا دور منفجر کردند. البته این شیوه عمل نفوذ نیست و غالبا با عبارت «استخدام عامل» مشخص می‌شود. یعنی اسرائیل به جای اینکه یک نیرو تربیت کند و آنرا وارد سپاه کند، یکی از هزاران نیرویی که در سپاه دچار نقطه ضعف هستند، پیدا می‌کند و او را برای عملیات ترور تربیت می‌کند و در شرایط مقتضی از او استفاده می‌کند. انتخاب محل اقامت هنیه و شیوه ترور او نشان می‌دهد که یک عامل کاملا نزدیک به سیستم حفاظتی و امنیتی هنیه این اقدام را انجام داده و به سرعت هم از کشور فرار کرده است. ظاهرا ماجرا چنین است و سپاه پاسداران باید آن وحوشی را که برای کتک زدن دخترهای مردم مورد استفاده قرار می‌دهد، برای حفظ امنیت مهمان ویژه خودش استفاده کند. فعلا نشریات و وبسایت‌های ایران پر است از اخبار محل‌هایی که ایران قصد دارد در اسرائیل مورد حمله قرار دهد. احتمالا تا یکی دو روز دیگر خود اسرائیل یک منوی مناسب شامل اهداف مناسب برای حمله ایران به سپاه پیشنهاد می‌کند و حتی اگر ایران در این مورد آمادگی کافی نداشته باشد، خودشان آن محل را نابود می‌کنند و فقط صورتحسابش را برای پرداخت برای سپاه می‌فرستند.
البته من به شدت با هر واکنش واقعی و جدی به ترور هنیه توسط حکومت ایران مخالفم، اصلا مگر وقتی ایران بختیار را در فرانسه یا فرخزاد را در آلمان ترور کرد، میان ایران و فرانسه و آلمان جنگ اتفاق افتاد. حالا هم هنیه را اسرائیل چون نمی‌توانست در قطر یا ترکیه ترور کند، در تهران ترور کرد، مگر وقتی قاسم سلیمانی در عراق ترورز شد، دولت و حکومت عراق انتقامش را گرفت. چشم حماس کور، دنده‌اش نرم، همین آقا یحیی سنوار که جانشین اسماعیل هنیه شده برود انتقامش را از اسرائیل بگیرد. بی ربط می‌گویم؟

شش، کامالا هریس جلو افتاد
براساس نظرسنجی ۱۱۰ موسسه نظرسنجی آمریکایی از روز چهارشنبه همین هفته، خودتان حساب کنید چندم مرداد یا اگوست می‌شود، گرایش به رای دادن به کامالا هریس بر ترامپ پیشی گرفت، در فاصله یک روز از اختلاف یک دهم درصد اختلاف به هشت دهم درصد رسید و فکر می‌کنم در هفته آینده این فاصله افزایش خواهد یافت. فعلا اوضاع خوب است و مقادیر معتنابهی انتهاب کامالا هریس به نفع کشور ایران خواهد بود. البته هنوز ایالات حساس که رقابت در آنها شدید است و در انتخابات الکتورال رای‌شان محاسبه می‌شود، به نفع ترامپ است، ولی با این وضعیتی که پیش می‌رود خیلی زودتر از نوامبر نظرسنجی‌ها کاملا به سوی هریس خواهد چرخید. در همین هفته کامالا هریس آقای تیم والز را به عنوان معاون خودش معرفی کرد.

آن چه در انتخابات آمریکا برای ایران اهمیت بسزایی دارد، بیش از همه چیز به وضعیت خاورمیانه و بخصوص تنش میان اسرائیل و ایران بازمی‌گردد. احتمال یک حمایت جدی از سوی ترامپ بیشتر از هریس است. و به همین دلیل نتانیاهو همه تلاش خودش را خواهد کرد که قبل از رسیدن ماه انتخابات با ایران وارد جنگ شود. اما ایران باید بداند که هر نوع تنش جدی با اسرائیل به نفع اسرائیل و به زیان ایران خواهد بود.

هفت، خبرهای قاطی پاطی
خوشمان می‌آید که این آقای فاضل میبدی که ما او را بسیار دوست می‌داریم و به نظرم یک روحانی خوشفکر است، گفتگوها و نوشته‌های بسیار خوب و تعیین کننده‌ای را منتشر می‌کند. مرا یاد جواد حجتی کرمانی می‌اندازد. در همین یکی دو روز قبل گفت: «اگر منافع ملی و رفاه کشور برای اینها مهم بود، جلوی برجام و اف ای تی اف را نمی‌گرفتند.» با همین فرمان جناب فاضل خان برود جلو خوب است.

در خبر آمده است که یکی از بنزهای گران قیمت دنیا پا به خیابانهای تهران گذاشت. اینقدر از این شیوه برخورد بدم می‌آید، که حساب ندارد. مثل عقده‌ای‌هایی که باید کنار فراری و بوگاتی مردم عکس بگیریم، اصلا حال ملت یک جوری می‌شود وقتی فلان مدل بوگاتی وارد تهران می‌شود، انگار خودمان آن را اختراع کردیم یا ساختیم. این سیستمی که همه می‌خواهند پولدار بشوند، و همه می‌خواهند بقول عقده‌ای‌های عزیز زندگی لاکچری داشته باشند، حالم را خراب می‌کند. در هر جای مملکت که نگاه می‌کنی تبلیغ به کار انداختن پول برای بهره بیشتر است. اصلا کسی به تولید فکر نمی‌کند. البته دارم اغراق می‌کنم، بازار تولید صنایع کوچک و هنر و فرهنگ و نشر و خیلی چیزهای دیگر هم قابل توجه است. بیخودی اغراق کردم.

و اما نکته آخر، قصد دارم هر هفته یکی از کانال‌های یوتیوبی را به خوانندگانم معرفی کنم. اصلا در باورم نمی‌گنجید که در رسانه‌ای مثل یوتیوب بتوان مطالبی را تولید کرد که کیفیت کتاب را داشته باشد، ولی آنقدر تولیدات خوب در همه زمینه‌ها می‌بینم که واقعا توصیه می‌کنم از پادکست‌های یوتیوبی استفاده کنید. در این هفته پادکست «مورخ» را پیشنهاد می‌کنم. یک گروه ده تا سی نفره آدم اهل فکر و عمیق و دقیق، با ادبیاتی بسیار زیبا، متن‌های عالی و اجرای کم نظیر حضرت احمد هاشمی دهها مطلب حدودا پنجاه دقیقه‌ای در یوتیوب منتشر کردند. به آنها خسته نباشید می‌گویم و دستشان درست. من بطور دائمی به پادکست‌های آنها گوش می‌دهم و می‌بینم، واقعا اجراهای احمد هاشمی هم شنیدنی و هم دیدنی است. پادکست امروز آنها با عنوان «از خروج شاه تا فرار بنی‌صدر و رجوی» منتشر شد. این کانال توسط ۱۰۰ هزار نفر سابسکرایب شده و بعضی از ویدیوهای آنها مانند « شعبون بی‌مخ، لات کوچه شلوغ» بیش از ۶۰۰ هزار بیننده داشته. از برخی از کارهای آنها، مثل مجموعه جنگ جهانی دوم، « مغنیه و موساد»، « تحریم»، آنگلا مرکل مادر اروپا»، « پرستوها، جاسوس‌های جنسی»، « درباره فیلم زد کاستا گاوراس»، « ۲۸ مرداد مصدق شاه کودتا» را بسیار دوست داشتم. این دوستان تا کنون ۲۵۸ ویدیو منتشر کردند و در بسیاری از موارد پادکست‌های آنها حاوی نظرات دقیق، مطالعات بسیار عالی و منابع منحصر به فرد است. حتما سراغشان بروید. سابسکرایب کنید، لایک کنید و الخ!

تا هفته آینده، شما را به خیر ما را به سلامت.

از: گویا