امیر الوندی‌مهر، از کشته‌شدگان اعتراضات آبان ۹۸ و پنج سال دادخواهی نافرجام

یکشنبه, 27ام آبان, 1403
اندازه قلم متن

  • فرزاد صیفی‌کاران
  • شغل,بی‌بی‌سی

هشدار: محتوای این مطلب آزاردهنده و حاوی توصیف جزئیات نحوه کشته‌شدن است.

«گفتند چیزی نیست تیر مشقی بوده، ولی چند ساعت بعد پدر امیر را صدا کردند و گفتند پسرت جان باخته…»

پنج‌ سال از اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ می‌گذرد که با گران شدن قیمت بنزین آغاز شد. بسیاری از خانواده‌ها که فرزندان‌شان به دست نیروهای امنیتی کشته شدند، همچنان دنبال جوابی برای این سوال‌‎اند: «چرا و چه کسی به فرزند ما تیراندازی کرد؟»

امیر الوندی‌مهر، جوانی است که روزهای پایانی زندگی‌اش را در میانه اعتراضات آبان ۹۸ گذراند، کسی که به گفته دوستان و نزدیکانش جوانی پرشور و امیدوار بود.

یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده امیر الوندی‌مهر برای نخستین بار در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی روایت کشته شدن او را بازگو کرده است.

به گفته این منبع پس از اعلام گران شدن بنزین، از روز شنبه ۲۵ آبان اعتراضات در شیراز و شهرک‌های اطراف آن آغاز شد و امیر الوندی‌مهر هم به جمع معترضان رفت: «شب اول هیچ اتفاقی نیافتاد، آتش روشن کرده بودند و شعار می‌دادند.»

به گفته این منبع آگاه روز بعد امیر به سر کار رفت، اما گفته بود قصد دارد به اعتراضات برود و سر همین موضوع با مدیرش درگیر شده بود: «به مدیرش گفته بود که همه داخل خیابان هستند و سر کار نمی‌آیم، مدیرش هم گفته بود اگه بروی اخراجت می‌کنیم، امیر هم گفت اخراج کنید من می‌خواهم به خیابان بروم.»

امیر الوندی‌مهر و مادرش
توضیح تصویر،امیر الوندی‌مهر و مادرش


به گفته این منبع امیر الوندی‌مهر صبح یک‌شنبه ۲۶ مهر به اعتراضات پیوسط و ظهر دوباره به خانه بازگشت، اما زمانی‌که عصر دوباره قصد داشت برای پیوستن به اعتراضات برود، مادرش از او خواسته بود در خانه بماند: «مادرش گفته بود تو را لو می‌دهند و دستگیر می‌شوی، ولی امیر گفت ما هیچ خوشی‌ای ندیدیم هیچ لذتی نبردیم همیشه آرزوی همه چیز را داشتیم و اگر این بنزین گران شود روی همه چیز تاثیر می‌گذارد، من می‌روم مامان و اگر بازداشت شدم، زندان افتادم یا هر اتفاقی برایم افتاد، نهایتش این است که تیر بخورم، ولی با افتخار همه‌جا می‌گویی که بچه من بود.»

امیر الوندی‌مهر حوالی عصر آن روز به قصد شرکت در اعتراضات شهرک گویم که در شمال غربی شیراز واقع شده، از خانه بیرون رفت.

امیر الوندی‌مهر آن روز با دوستانش به سمت پایگاه بسیج سلمان فارسی شهرک گویم رفتند که جمعیت زیادی مقابل پایگاه تجمع کرده بودند. منبع نزدیک به خانواده می‌گوید به علت قطع برق آن منطقه همه‌جا کاملا تاریک بود و زمانی که تعداد متعرضان افزایش پیدا کرد، نیروهای امنیتی به سمت مردم تیراندازی کردند: «امیر ناگهان روی زمین افتاد و دوستانش گفته بودند امیر بلند شو مسخره‌بازی در نیار اوضاع خطرناک است باید برویم، وقتی دیدند امیر تکان نمی‌خورد با نور موبایل نگاه کردند، دیدند بدنش غرق خون است و در همین حین دوباره به سمت آنها تیراندازی می‌کنند.»

امیر الوندی‌مهر، از کشته‌شدگان آبان ۹۸ در شهرک گویم شیراز
توضیح تصویر،امیر الوندی‌مهر، از کشته‌شدگان آبان ۹۸

دو نفر از دوستان امیر الوندی‌مهر به سختی او را به سر کوچه‌ای می‌رسانند تا سوار ماشین کنند و به بیمارستان برسانند: «به قدری شدت تیراندازی زیاد بود که حتی به ماشین هم گلوله خورده بود.»

در آن روز خطوط تلفن‌های همراه اختلال داشت و اینترنت قطع شده بود. منبع نزدیک به خانواده می‌گوید حوالی ساعت هفت و نیم شب خاله امیر با مادرش تماس می‌گیرد و عموی‌اش هم تقریبا هم‌زمان با پدرش تماس می‌گیرد و به آنها می‌گویند که دست امیر تیر مشقی خورده و به درمانگاه منتقل شده است.

خانواده امیر الوندی‌مهر خودشان را به درمانگاه شهرک گویم رساندند. به گفته منبع آگاه در میانه راه تعدادی دیگر از دوستان و آشنایان به آنها می‌گویند که تیر به پای امیر اصابت کرده است: «همه سرگردان بودند، پدر امیر خودش را به درمانگاه رساند. آنجا گفتند امیر را با آمبولانس به بیمارستان پیوند اعضای شهرک صدرا برده‌اند. همه راه‌ها هم بسته بود. تمام گارد ریل‌ها وسط جاده بود. هیچ‌کس بنزین در ماشین‌اش نداشت، خانواده بعد از یک ساعت و نیم توانستند از این مسیر کوتاه به بیمارستان صدرا برسند.»

این منبع نزدیک به خانواده امیر الوندی‌مهر می‌گوید تعداد زیادی از نیروهای امنیتی در بیمارستان حضور داشتند و فضا بسیار امنیتی بود: «امیر در بخش اورژانس بستری بود و اجازه نمی‌دادند خانواده او را ببیند، پدرش با نگهبانی که دم در ایستاده بود درگیر شد و گفت می‌خواهم بروم بچه‌ام را ببینم.»

پدر امیر الوندی‌مهر بر مزار پسرش
توضیح تصویر،پدر امیر الوندی‌مهر بر مزار پسرش

به گفته این منبع آگاه در بیمارستان کادر درمان هم به خانواده گفتند امیر تیر مشقی خورده است: «هرچه پدرش می‌پرسید که تیر به کجایش خورده، اصلا کجاست؟ ولی نه جوابی بود و نه اجازه ملاقات می‌دادند، تنها گذاشتند آنها وارد بخش انتظار همان سالن اورژانش شوند.»

بعد از مدتی وقتی که پدر امیر الوندی‌مهر چندین بار با نگهبان‌ها درگیر می‌شود که چرا اجازه ملاقات با فرزندش را نمی‌دهند، یکی از مسئولان بیمارستان به پدر، مادر و خواهر امیر اجازه می‌دهد به داخل بخش بروند: «مادرش نرسیده به امیر از حال رفت. پدر و خواهر امیر داخل رفتند. دیدند امیر روی تخت بیمارستان است و چیزی شبیه به چفیه به زیر شکم‌اش بسته بودند و بالای شکم‌ش تیر خورده بود.»

منبع آگاه می‌گوید خانواده مجددا پرسیده بودند که آیا تیر جنگی خورده است ولی به آنها گفته شد مشقی بوده و هیچ اتفاقی برای فرزندنشان نخواهد افتاد. پس از مدت کوتاهی دوباره به دلیل حضور ماموران اطلاعاتی، خانواده را از اتاق بیرون کردند: «گفتند بیرون بروید وگرنه ماموران اطلاعات پسر شما را خواهند برد. به مادر امیر هم چون از حال رفته بود سرم زده بودند.»

منبع آگاه بی‌بی‌سی می‌گوید حدود ساعت یازده شب یکی از کادر بیمارستان پدر امیر را صدا کردند و بعد از چند دقیقه وقتی برگشت، با چهره‌ای برافروخته و غمگین گفت به او اطلاع دادند که امیر جان باخته است.

گلوله به شکم کمی بالاتر از ناف امیر الوندی‌مهر اصابت کرده بود. در گواهی فوت نیز علت مرگ «برخورد گلوله، پارگی احشای داخلی و خون‌ریزی داخلی» عنوان شده است.

بعد از اینکه امیر الوندی‌مهر جان باخت، یک بار دیگر به خانواده او اجازه داده شد فرزندشان را در بیمارستان ببیند، اما دوباره سریعا آنها را از بیمارستان بیرون کردند.

منبع نزدیک به خانواده می‌گوید شبانه و بدون اطلاع خانواده نیروهای امنیتی پیکر امیر را از بیمارستان خارج کردند: «سپاه شبانه جنازه را با خود برده بود و خانواده امیر یک هفته تمام دنبال جنازه پسرشان بودند. پدرش به سردخانه‌های مختلف رفت، اما می‌گفتند چنین فردی اینجا نیست. دست آخر در سردخانه سپاه سمت پل پیرنیا وقتی یکی از غسال‌ها برای سیگار کشیدن به محوطه سردخانه می‌آید، مشخصات امیر را از او می‌پرسند که روی دست‌اش خالکوبی دارد، آن مرد می‌گوید همین‌جاست خودم شستم‌اش، این‌طوری جنازه امیر را پیدا کردند.»

به گفته این منبع آگاه، نیروهای امنیتی قصد داشتند بدون اطلاع خانواده پیکر امیر و چند نفر را دیگر را در گورستانی حوالی شهرستان خرامه خاک کنند. با پیگیری‌های خانواده از فرمانداری، نهایتا از آنها تعهد گرفته شد که بدون سروصدا و در خلوت مراسم برگزار کنند تا جنازه را تحویل بگیرند.

در تاریخ سوم آذرماه ۱۳۹۸ و بعد از گذشت هفت روز، جنازه امیر الوندی‌مهر به خانواده‌اش تحویل داده شد و در دارالمونین شهرک گویم به خاک سپرده شد.

مادر امیر الوندی‌مهر با عکسی از فرزندش در دستش
توضیح تصویر،مادر امیر الوندی‌مهر با عکس فرزندش

امیر الوندی‌مهر تنها کسی بود که در شهرک گویم کشته شد، به همین دلیل تعدادی زیادی از مردم در مراسم خاک‌سپاری حضور پیدا کردند: «خیلی هم نیروی امنیتی آمده بودند و مراسم را زیر نظر داشتند، از مردم و مراسم فیلم‌برداری می‌کردند.»

امیر الوندی‌مهر متولد ۱۶ اسفند ۱۳۷۲ بود و در زمان کشته شدن ۲۶ سال داشت.

خانواده این جان‌باخته اعتراضات آبان ۹۸ برای پیگیری کشته شدن فرزندشان شکایتی در دادگاه به ثبت رساندند، اما تاکنون بعد از گذشت پنج سال این پرونده به هیچ نتیجه‌ای نرسیده است: «به پدر امیر گفته بودند دو بچه دیگر داری، برو خدا رو شکر کن.»

منبع آگاه و نزدیک به خانواده امیر الوندی‌مهر به بی‌بی‌سی می‌گوید بعد از پنج سال این خانواده دادخواه همچنان تحت فشار و نظارت نهادهای امنیتی است و هر بار از آنها خواسته می‌شود مراسم سالگرد برگزار نکنند: «هر سالگرد مامور جلوی خانه آنها می‌ایستد. این داغ بعد از پنج سال هنوز برای خانواده تازه است.»

به گفته منبع آگاه پس از کشته شدن امیر الوندی‌مهر حال روحی پدر و مادرش خوب نیست: «آن گلوله فقط امیر را نکشت، همه خانواده را کشت… پدرش یک شبه پیر شد و تا دو سال با کسی صحبت نمی‌کرد. بعد از پنج سال مادر امیر هر روز صبح و عصر سر خاکش می‌رود.»



به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.