ایران وایر
اجرای کنسرت فرضی «پرستو احمدی» موج خبری گستردهای را به دلیل عبور او از ممنوعیتهای حکومتی مثل پوشش اختیاری و آواز زنان به دنبال داشت اما همین موج خبری همزمان نگاهها را هم متوجه کاروانسرای «دِیرِ گچین»، کرد؛ جایی که کنسرت او اجرا شد.
بعد از اجرای کنسرت و بازتاب گسترده آن، برخی از روزنامهنگاران حوزه میراث فرهنگی و شهروندان علاقمند به این حوزه، مطالبی در معرفی کاروانسرای دِیرِ گچین منتشر کردند؛ مطالبی که مشابه آنها پیش از برگزاری کنسرت منتشر شده اما چندان مورد توجه قرار نگرفته بودند.
بنایی از دوره ساسانی در مسیر جاده ابریشم
کاروانسرای «دِیرِ گچین» به دلیل ویژگیهایی، از جمله قدمت، وسعت و معماری و نیز کارکردهای در نظر گرفته شده در آن در دوره «ساسانی» و دورههای پس از آن، لقب «مادر کاروانسراهای ایران» گرفته است.
این کاروانسرا احتمالا قدیمیترین کاروانسرای باقیمانده از دوره ساسانیان است که بنا نهادن آن را به «اردشیر بابکان»، بنیانگذار پادشاهی ساسانی نسبت میدهند و در برخی منابع به آن «گنبد اردشیر» و «کردشیر» هم گفتهاند.
احتمالا وجود گنبدی از جنس گچ دلیل نامگذاری این کاروانسرای حدودا ۱۸۰۰ ساله بوده است که البته امروز اثری از آن گنبد در بنا دیده نمیشود.
از دلایل اهمیت این کاروانسرا، موقعیت قرارگیری آن در میانه راه تاریخی ری به قم در «پارک ملی کویر» است که در دوره ساسانی، بخشی از «راه ابریشم» در این امپراتوری بوده است.
دیر گچین در بخش مرکزی شهرستان قم، در ۸۰ کیلومتری شمال شرق آن (کیلومتر ۶۰ بزرگراه گرمسار) و ۳۵ کیلومتری جنوب غربی ورامین واقع شده است و وسعتی در حدود ۱۲ هزار متر مربع وسعت دارد. این بنا دارای ۴۴ اتاق، چهار استیل که به تالار تبدیل شده، مسجدی چهار طاقی که احتمالا آتشکدهای در دوران ساسانی بوده، شبستان خصوصی، حمام، آسیاب و انبار علوفه است.
کاروانسرای دیر گچین پس از ورود اسلام به ایران، در دورانهای «سلجوقی»، «صفوی» و «قاجار» مرمت و بازسازی شده است که آثار این مرمتها در بنا مشهودند.
این بنا در اول مهر سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار تاریخی ملی ایران ثبت شد و در ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ در اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو در ریاض عربستان به همراه ۵۳ کاروانسرای تاریخی دیگر در ۲۴ استان ایران، در فهرست آثار جهانی یونسکو قرار گرفت.
گنجینه بناهای تاریخی منزوی و ناشناخته
مقامهای جمهوری اسلامی و برخی کارشناسان سالها است که ایران را جزو چند کشور اول از نظر جاذبههای گردشگری میخوانند و دلیل بخش مهمی از این جایگاه را وجود آثار تاریخی پرشمار میدانند.
«رضا صالحی امیری»، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مهر ماه امسال در حالی که بر لزوم سرمایهگذاری در گردشگری و حفاظت از میراث فرهنگی تاکید میکرد، به خبرنگاران گفت طبق اعلام سازمانهای بینالمللی، ایران در ردهبندی جهانی، هفتمین کشور جذاب برای گردشگران در جهان است.
علیرغم چنین اظهارنظرهایی و با وجود ثبت جهانی بسیاری از آثار تاریخی در یونسکو، این آثار معمولا مهجور و ناشناخته میمانند.
بعد از ثبت جهانی کاروانسرای دیرگچین در فهرست یونسکو، اقداماتی برای واگذاری آن جهت بهرهبرداری انجام و در فضای مجازی به عنوان مقصد بازدید گردشگران معرفی شد اما هیچکدام از این اقدامات به اندازه یک کنسرت ۲۷دقیقهای در معرفی و شهرت این کاروانسرای تاریخی موثر نبودند.
یک کارشناس میراث فرهنگی در ایران درباره بیتوجهی و نبود اطلاع رسانی در مورد بناهای تاریخی به «ایرانوایر» گفت حتی بسیاری از بناهایی که در شهرها قرار گرفتهاند هم برای مردم ناشناخته ماندهاند.
او دلیل این وضعیت را محدودیتهای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری برای صرف بودجه و هزینه کردن برای تبلیغات و معرفی آثار دانست و گفت در این شرایط بیشترین کاری که ادارات این وزارتخانه برای معرفی بناهای تاریخی میکنند، چاپ بروشور برای عید نوروز است.
این کارشناس که نخواست نامش اعلام شود، گفت یکی از راههای معرفی بناهای تاریخی به مردم، برگزاری رویدادهای فرهنگی است اما چون چنین برنامهای برگزار نمیشود یا بسیار کم است، مردم هم این بناها را نمیشناسند.
او گفت: «نمیتوان از مردم توقع داشت که راه بیفتند و خودشان همه جا را کشف کنند. وظیفه نهاد متولی میراث فرهنگی است که این بناها را معرفی کند و در مرحله بعد هم شهرداریها و صداوسیما باید از راههای مختلف برای معرفی گام بردارند. اما اصولا اولویت حاکمیت جمهوری اسلامی، معرفی بناهای تاریخی نیست.»
همین رخوت و بیتوجهی حکومت در معرفی آثار تاریخی و حتی مرمت آنها باعث شده است تا بناهایی که در فهرست جهانی یونسکو ثبت میشوند هم چندان به گوش مردم آشنا نباشند.
پرونده کاروانسراهای ایران پارسال در نشست یونسکو بررسی شد و ۵۴ کاروانسرا به ثبت جهانی رسیدند. با این حال تقریبا همه این بناها برای مردم ناشناخته ماندهاند و فعالیت خاصی که منجر به رونق و معرفی این بناها باشد، در آنها انجام نمیشود.
کارشناس میراث فرهنگی ساکن ایران درباره وضعیت کاروانسرای دیر گچین و دیگر بناهایی شبیه آن به «ایرانوایر» گفت کاروانسرای دیر گچین جزو معدود کاروانسراهایی است که مرمت و تبدیل به یک جاذبه و مرکز اقامتی شده است.
به گفته او، بسیاری از کاروانسراها در ایران شرایط مناسبی ندارند، مرمتهای جزیی در آنها انجام و در بسیاری از آنها بسته شده است. حتی بعضی از آنها که از سوی میراث فرهنگی رها شده و چوپانها آنها را تبدیل به آغل گوسفند و محل نگهداری دام کردهاند.
بیتوجهی به مرمت و بهرهبرداری مناسب از بناهای تاریخی در حالی است که به گفته این کارشناس، برگزاری کنسرت در کاروانسرای دیر گچین نشان میدهد جاذبههای تاریخی چهقدر ظرفیت باز زندهسازی و احیا و بهرهبرداری دارند اما بیتوجه رها شدهاند.
او معتقد است در چنین شرایطی نمیتوان انتظار توسعه پایدار گردشگری از سوی جمهوری اسلامی را داشت.
کافه رستوران؛ سرنوشت بناهای تاریخی
مهمترین مشکل دولتها برای حفاظت از بناهای تاریخی، نبود بودجه کافی و بیتوجهی و بیاطلاعی مردم درباره این بناها است. به همین دلیل هم بسیاری از دولتها برای اطمینان از مرمت، حفاظت و پایداری بناهای تاریخی، اجازه بهرهبرداری به بخش خصوصی میدهند تا ضمن برداشتن هزینه نگهداری از دوش دولت، مرمت و نگهداری آن تداوم داشته باشد و در کنار آن، مردم هم به این اماکن رفت و آمد کنند و با آنها آشنا شوند.
چنین اقداماتی در ایران تا حدودی انجام شده اما از یک سو موجب معرفی و توجه موثر به آثار تاریخی خارج از شهرهای بزرگ نشده و از سوی دیگر فعالیتهای فرهنگی جایی در بناهای تاریخی واگذار شده ندارند و تنها کاربری موثر در این بناها، رستوران و کافه است. این در حالی است که کاربریهای فرهنگی نسبت نزدیکتری با بناهای تاریخی دارند.
وضعیت واگذاری و بهره برداری در خارج از شهرها حتی در این حد هم نیست. اگر چه کاروانسراها، بناهای تاریخی و باغهای ایرانی ظرفیتهای زیادی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی و گردشگری دارند اما به گفته کارشناس میراث فرهنگی ساکن ایران، دلیل محدودیتهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارند و شرایط اجتماعی منطقه، امکان بهرهبرداری مناسب به وجود نمیآید.
کارشناسی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، گفت: «کاروانسراهایی چون دیر گچین علاوه بر امکان برگزاری کنسرت، برای برگزاری جشنوارهها و تورهای طبیعتگردی نجوم هم مناسب هستند اما عملا امکان برگزاری چنین رویدادهایی با توجه به محدودیتهای محلی و نیاز به مجوزها وجود ندارد. از همین رو هم استقبالی از تغییر کاربری و مرمت این بناها نمیشود.»
او توضیح داد: «نمونههای زیادی در میان کاروانسراهای مرمت شده وجود دارند که بعد از مرمت به درآمدزایی نرسیدهاند و بهرهبردار ترجیح داده است که در را ببندد و تحویل میراث فرهنگی بدهد.»
تاثیر جادویی موسیقی و بناهای تاریخی بر یکدیگر
خواننده زن روی فرش ایرانی ایستاده است و پشت سرش طاقهای کاروانسرای ایرانی با نورپردازی قرمز و نارنجی خودنمایی میکند. شب است، همه سیاه پوشیدهاند و همین تاثیر نورپردازی کاروانسرای دیر گچین را چند برابر میکند. سازها که به صدا در میآیند، باور نمیکنی که صدای پیانو و گیتار از کاروانسرایی۱۸۰۰ ساله در مسیر باستانی راه ابریشم به گوش میرسد.
«مسعود اسماعیل لو»، معمار و متخصص مرمت و احیای بناهای تاریخی تاثیر شگفت موسیقی و معماری بر یکدیگر را به دلیل رابطه کهن این دو هنر با هم دانست.
او به همافزایی و پویایی متقابل بین تجلی معماری کهن در بعد مکانی و دیداری آن و تجلی موسیقی در بُعد شنیداری، خاطراتی و زمانی اشاره کرد و به «ایرانوایر» گفت هر زمان دادوستد هنری بین معماری کهن و موسیقی رخ بدهد، بدون شک ظهور و تجلی زیبایی است.
بناهای تاریخی نه تنها گنجینههای خاطرات و گواهی هنر ساختن در گذشته هستند، بلکه با میزبانی رویدادهای موسیقیایی، به فضایی جادویی و پرجنب و جوش و پویا تبدیل میشوند.
در حالی که محدودیتهای جمهوری اسلامی در اجرای فعالیتهای هنری مانع پویایی و حضور گسترده مردم در بناهایی چون کاروانسراها میشوند، مسعود اسماعیللو به «ایرانوایر» گفت کنسرتها و نمایشها میتوانند این مکانها را به مراکز تجمع فرهنگی، جذب مخاطبان متنوع و برانگیختن علاقه به میراث تاریخی هنری تبدیل کنند.
او گفت: «رویدادهای موسیقی از طریق اجرای آهنگهای تاریخی یا آهنگهای مرتبط با سنتهای محلی، تاریخ آن محل را یادآوری میکنند. فضاهایی که گاهی فراموش میشوند یا کمتر مورد استفاده قرار میگیرند، دوباره در دسترس قرار میگیرند و زنده میشوند. ضمن این که این اقدامات همچنین با مشارکت دادن جوامع محلی موجب ترویج احساس تعلق میشوند.»
از طریق این فعالیتها، بناهای تاریخی و ویژگیهای معماری آن دوران، به گونهای دیده شده و آشکار، و به نوعی از این طریق دوباره مطرح و زنده میشوند. مزیت برگزاری چنین رویدادهایی در بناهای تاریخی، تنها معرفی و زنده شدن این بناها نیست.
مسعود اسماعیللو به «ایرانوایر» گفت همگرایی بین موسیقی و بناهایی تاریخی، نمونههای موثری از کمک به حفاظت و توسعه پایدارند.
او توضیح داد: «موسیقی به حفاظت از میراث تاریخی کمک شایانی میکند و آن را برای نسلهای آینده از طریق خاطرههای شنیداری در ذهن هک میکند. همچنین رویدادهای موسیقی میتوانند درآمد مفیدی برای نگهداری و حفاظت از بناهای تاریخی ایجاد کنند. در ضمن همکاری بین هنرمندان دنیای موسیقی، مقامهای محلی و جوامع، بافت اجتماعی را تقویت میکند و به مرور پیوندهای مهم و پایداری را برای جامعه به ارمغان میآورد.»
اجرای کنسرت و رویدادهای هنری بارها در بناهای تاریخی گوشه و کنار دنیا اتفاق افتاده است. مسعود اسماعیللو یادآوری کرد که در اروپا، مخصوصا در ایتالیا، نمونههای متعددی از این گونه تلفیق همگرایانه بین معماری بناهای تاریخی و موسیقی وجود داشته است؛ به عنوان نمونه، آمفیتئاتر «آرنا» در شهر «ورونا» ایتالیا شاهد اجرای کنسرتهای بزرگ بوده که حمایت از آثار باستانی را هم به دنبال داشته است.
همه اینها در حالی است که اصولا برگزاری کنسرت در ایران پیچ و خم و دشواریهای خاص خود را دارد و اگر قرار باشد چنین رویدادی در یک بنای تاریخی، در جایی دور از شهرهای بزرگ برگزار شود، لابد محدودیتهای بیشتری بر آن اعمال میشود.
اگر به جای کنسرت فرضی پرستو احمدی در کاروانسرای دیر گچین، یک کنسرت واقعی در این کاروانسرا برگزار میشد، در آن صورت کاروانسرایی به آن عظمت میتوانست محل اقامت تعدادی از شرکت کنندگان باشد که همزمان با لذت بردن از موسیقی، تجربه اقامت در محوطه تاریخی را هم به دست میآورند؛ تجربهای در هم آمیخته با جادوی موسیقی در زیر آسمان پرستاره کویر، روبهروی طاقهای نورپردازی شده دیر گلچین؛ جایی که خاطرات تاریخی ایران را از پادشاهی اردشیر ساسانی گرفته تا «شاه عباس صفوی» و دوران حاضر به یاد دارد.