در مقاله‌ای در نشریه هالیوود ریپورتر این سوال مطرح‌ شده است: «آیا برخی خطاهای تبلیغاتی فیلم در کنار خشمی که از طرف ضد-ووک ها به جریان افتاده، بازاریابی این فیلم را شبیه به همان سیب زهرآلود فیلم نکرده است؟» به‌ موازات گزارش‌هایی از این‌ دست که با ملاحظه‌گری انتقادهایی را مطرح می‌کنند، واکنش‌های آتشینی در رسانه‌ها در جریان‌اند.

تحریریه نیویورک پست- متعلق به روپرت مرداک، غول محافظه‌کار دنیای رسانه و صاحب شبکه فاکس‌نیوز- هم وارد میدان شد و اعلام کرد این فیلم حتی قبل از آنکه اکران آن شروع شود، یک فاجعه مالی مسلم است: «مناقشه‌ها درباره فیلم سفید برفی، بار دیگر ثابت می‌کند: ووک شو تا ورشکسته شوی!»

بحث درباره به‌روز کردن

برای بازسازی این فیلم انیمیشن، به‌روز کردن داستان آن ضروری به نظر می‌رسید. این فیلم در زمان خودش توانست استاندارد بالایی برای فیلم‌های انیمیشن بعدی دیزنی ایجاد کند. اما در عین حال، با معرفی ترانه‌ «روزی شاهزاده‌ی من خواهد آمد»، انتظارات نسل‌های زیادی از دختران را تحت تاثیر قرار داد و آن‌ها را به انتظار شاهزاده‌ای رویایی برای کامل شدن زندگی‌شان ترغیب کرد.

در عین حال سفید برفی با خوشحالی زمین کلبه کوتوله‌ها جارو می‌کشد تا اینکه بالاخره یک روز، بعد از آنکه با گاز زدن سیب زهرآلود ملکه شیطانی به خواب می‌رود، با بوسه شاهزاده بیدار می‌شود و نجات پیدا می‌کند. ریچل زگلر، کمی بعد از آنکه حضورش در فیلم سفید برفی به‌ طور رسمی اعلام شد، در مصاحبه‌ای با برنامه تلویزیونی اکسترا گفت در سفید برفی قدیمی «تمرکز زیادی روی داستان عاشقانه او با مردی وجود داشت که در واقع او را تعقیب می‌کرد.»

در فیلم اصلی چنین آمده است که شاهزاده بعد از آنکه با یک نظر دل به سفید برفی باخت، «همه‌جا را به دنبال او گشت»، اما او در بیشتر فیلم حضور ندارد. بنا بر این دلیلی ندارد این ابراز نظر را زیاد جدی بگیریم. زگلر با هیجان و خنده این حرف را زد، اما خیلی زود برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی او را به ضد عشق بودن متهم کردند.

عده‌ای هم ایده بازی هنرپیشه‌ای لاتین‌تبار را در نقش شخصیتی که نامش سفید برفی است، رد می‌کردند. ریچل زگلر، در کنار انتقادها از این انتخاب غیر سنتی، در فضای مجازی هدف حمله‌های نژادپرستانه قرار گرفته است. این واکنش‌ها مشابه رفتاری بود که هالی بیلی، بازیگری سیاه‌پوستی که در سال ۲۰۲۳ نقش پری دریایی کوچولو را بازی کرد، با آن روبرو شد.

مشکلات این فیلم زمانی بیشتر آشکار شد که بازیگر زن نقش اصلی آن شروع به ابراز نظرهای سیاسی کرد. زگلر در ماه اوت سال ۲۰۲۴، از طرفدارانش برای استقبال از تریلر فیلم سفید برفی تشکر کرد و اضافه کرد «و همیشه به یاد داشته باشید، فلسطین آزاد».

هم‌زمان گَل گدوت هم در شبکه‌های اجتماعی از اسرائیل حمایت می‌کرد و به ویژه بعد از حمله ۷ اکتبر حماس، آشکارا از حق کشورش برای دفاع از خود و علیه یهودستیزی صحبت کرد. همین مسئله باعث شد برای مدتی کوتاه حامیان فلسطینیان در شبکه‌های مجازی صرفا برای حضور گل گدوت در فیلم، آن را تحریم کنند.

دردسرهای فیلم بار دیگر بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا تشدید شد. زگلر در صفحه اینستاگرامش نوشت از نتیجه انتخابات «دل‌شکسته» است و از عواقب آن می‌ترسد و امیدوار است «کسانی که به ترامپ رای دادند و خود ترامپ هیچ‌وقت رنگ آرامش را نبینند.» میگن کلی، از چهره‌های سابق شبکه فاکس نیوز به زگلر حمله کرد و در برنامه رادیویی‌اش گفت «این زن یک خوک است» و افزود دیزنی باید بازیگر این فیلم را عوض کند. زگلر عاقبت از رای‌دهندگان به ترامپ عذرخواهی کرد و گفت: «اجازه دادم احساساتم بر من غلبه کند.»

مسئله کوتوله‌ها

حتی زمانی که واکنش‌ها بر سر یک اصل اساسی، مانند ایجاد فرصت‌های بیشتر برای بازیگرانی که کوتاه‌قامت هستند توافق داشتند، درباره‌ چگونگی دستیابی به آن اختلاف‌ نظر وجود داشت.

پیتر دینکلیج، که می‌توان گفت مشهورترین بازیگر کوتاه‌قامت امروز است، از همان ابتدا، قبل از آنکه جزییات زیادی در مورد سفید برفی منتشر شود، کل این پروژه را زیر سوال برد و گفت نسخه ۱۹۳۷ این فیلم «روایتی واپس‌گرا از هفت کوتوله است که در یک غار کنار هم زندگی می‌کنند». فردای آن روز شرکت دیزنی اعلام کرد که «برای جلوگیری از به کار بردن تصویر کلیشه‌ای که در نسخه انیمیشن فیلم وجود داشت، رویکرد متفاوتی در مورد این هفت شخصیت در پیش خواهیم گرفت».

آنچه در نهایت آشکار شد این بود که آن‌ها از انیمیشن کامپیوتری، برای خلق این شخصیت‌ها استفاده کرده‌اند و شرکت دیزنی این هفت شخصیت را به‌عنوان هفت موجود جادویی معرفی کرده است و نه هفت کوتوله. اما آن‌ها چه شکلی دارند؟ حتی نگاهی گذرا به تریلر فیلم نشان می‌دهد که آن‌ها دقیقا شبیه کوتوله‌ها هستند فقط این بار به شیوه کامپیوتری ساخته‌شده‌اند و همان نام‌های قدیمی را هم دارند: هپی، گرامپی، اسلیپی، اسنیزی، داک، بشفول و دوپی.

این تغییر، موجب واکنش شدید گروهی از افراد کوتاه‌قامت شد. آن‌ها با نظر دینکلیج مخالف‌ بودند و دیزنی را متهم کردند که فرصت شغلی برای بازیگران کوتاه‌قامت را از آن‌ها دریغ کرده است. یکی از این منتقدان به روزنامه دیلی میل گفت: «به نظر من شرکت دیزنی بیش‌ازحد تلاش کرده رفتار صحیح سیاسی داشته باشد اما با این کار، به فرصت‌های شغلی و آینده حرفه‌ای ما آسیب‌ زده است.»

شرکت دیزنی، با وجود این همه جنجال و حاشیه در مورد فیلم، روش معمول برگزاری مراسم فرش قرمز را که برای فیلمی با این ابعاد، با زرق‌ و برق فراوان برگزار می‌شود، تغییر داد. اولین نمایش عمومی فیلم در ۱۲ مارس در اسپانیا برگزار شد. اولین نمایش فیلم در لس‌آنجلس هم در ساعتی در بعدازظهر برگزار شد که معمولا برای چنین مراسمی رایج نیست. خبرنگارانی که معمولا در مراسم فرش قرمز حاضرند، دعوت نشدند با اینکه این خبرنگاران به طرح سوالات چالش‌برانگیز معروف نیستند.

در امان ماندن از اختلافات سیاسی و اجتماعی تنها مشکل دیزنی با فیلم سفید برفی نبود. حدس و گمان‌های زیادی در فضای مجازی بود که این فیلم احتمالا فیلم بدی است. اولین تریلری که از فیلم منتشر شد، انتقادهای زیادی درباره کیفیت بد انیمیشن کامپیوتری به‌کاررفته در آن به دنبال داشت تا جایی که روزنامه گاردین نوشت: «زشت‌ترین چیزی که تابه‌حال برای پرده نمایش ساخته شده است.»

فیلم ترانه‌های جدیدی دارد که بِنج پسک و جاستین پل آن‌ها را ساخته‌اند، همان تیمی است که ترانه‌های فیلم لا لا لند را تولید کرده بود. اما ویدیوی یکی از این ترانه‌ها به نام «در انتظار یک آرزو»، با سبک کلیشه‌ای و معمولی دیزنی، چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

پیش‌بینی‌ها نشان می‌داد که فروش فیلم در آخر هفته‌ افتتاحیه حدود ۵۰ میلیون دلار (۳۹ میلیون پوند) خواهد بود؛ رقمی قابل‌ قبول اما کمتر از حد انتظار برای فیلمی که گفته می‌شود بیش از ۲۰۰ میلیون دلار (۱۵۵ میلیون پوند) هزینه‌ تولید داشته است.

در میان آثار پرسروصدای اخیر دیزنی، قسمت دوم موانا، توانست بیش از یک میلیارد دلار فروش داشته باشد. انیمیشن موفاسا: شیر شاه هم که در ابتدا فروش زیادی نداشت، در نهایت توانست ۷۱۲ میلیون دلار بفروشد.

حواشی و جنجال‌های پیش از اکران سفیدبرفی ممکن است در نهایت تاثیری بر فروش آن در گیشه نداشته باشد. شاید هم این فیلم به قربانی زمانه‌ خود تبدیل شود، مثل یک شاهزاده‌ افسانه‌ای که سر تا پا در گل و لای فرو رفته است.