مصاحبه با بهروز بیات: دربارۀ میزگرد اتمی در بروکسل

چهارشنبه, 4ام مرداد, 1391
اندازه قلم متن

دکتر بهروز بیات کارشناس انرژی هسته ای در مصاجبه ای با سایت عصر نو توضیحاتی در باره کنفرانس بروکسل و انگیزه و چگونگی شرکت خود در آن میگوید.

عصرنو: در مورد کنفرانس بروکسل و مباحث آن، این روزها در رسانه های مختلف بحث های زیادی صورت گرفته است. یکی از میز گرد هایی که دراین کنفرانس برگزار شد، بحث در مورد مساله هسته ای ایران بود، که شما هم در آن به عنوان کارشناس مسائل هسته ای مشارکت داشتید. اولین سوال ما این است که چه مباحثی در این پنل مطرح شد و مشخصا بحث خود شما در این مورد چه بود؟

بهروز بیات: در این میزگرد شرکت کننده گان برداشت خود را از برنامۀ هسته ای جمهوری اسلامی، پیشینه، حال و آینده و راه های خروج از بن بست سیاسی کنونی ناشی از آن را بیان کردند. به طور مشخص، آقای فیتزپاتریک ادعا میکرد که جهموری اسلامی قصد دریافت قابلیت جنگ افزار سازی دارد و به لحاظ مهارت در غنی سازی اورانیوم می تواند در فاصله زمانی ۴ تا ۶ ماه اورانیوم کافی برای ساختن بمب فراهم آورد. البته می افزودند که ایران در لحظه ای شروع به ساختن بمب خواهد کرد که اورانیوم کافی برای چندین بمبی را تهیه کرده باشد.فزون برین ایشان وجود فعالیت ایران در بخش های دیگر تکنولوژی جنگ افزار سازی را امری بدیهی تلقی می کرد. ایشان از وجود تحریم های فلج کننده به مثابه عاملی برای اجتناب از جنگ یاد می کرد و پیوسته بر امکان حملۀ اسرائیل به مثابه امری بدیهی و تهدیدی بالقوه اشاره می کرد.
آقای تقی زاده در بارۀ عدم وجود مزایای اقتصادی و امنیتی در برنامۀ هسته ای ایران تاکید داشت و اشاره ای به پیامد های آن و تحریم ها نکرد، تنها در بخش پرسش و پاسخ رژیم را متهم می کرد که در پارچین چیزی را مخفی می کند.
آقای اتولانگی در مورد سویه های فنی برنامۀ هسته ای رژیم صحبتی نداشت، بلکه به این موضوع می پرداخت که فشار های غرب بر روی رژیم ایران باید بر دور سه محور بچرخند: تحریم های همه جانبه، منزوی کردن رژیم و دفاع از حقوق بشر و گزینۀ نظامی. از طریق قطع درآمد های رژیم با تحریم های مالی، تکنولوژیکی، تهیۀ اجزا و قطعات لازم برای برنامۀ هسته ای و نهایتأ تحریم نفت همراه با تهدید نظامی ایشان می خواهد رژیم را وادار به محاسبۀ سود و زیان برنامه اش بکند به امید این که رژیم در نتیجۀ محاسبۀ سود و زیان از ادامۀ برنامه اش دست بردارد. در رهیافت ایشان تنها یک آلترناتیو وجود دارد: تحریم های فلج کننده یا جنگ و این که اسرائیل به ایران حمله کند را نیز، امری بدیهی تلقی می کرد. ایشان تغییر رژیم را به مثابه بهترین راه ممکن برای اجتناب از جنگ قلمداد می کرد بدون این که مشخصأ بگوید از سوی کی و چگونه.
صحبت من هم پیرامون دو محور بود: یکی این که برنامۀ هسته ای ایران که به عنوان برنامه ای بازدارند پی ریزی شده است، نه سود اقتصادی در بردارد و نه اهمیت دفاعی، زیرا که امنیت پاینده در منطقه تنها از طریق همکاری های همه چانبه به ویژه در گسترۀ اقتصادی میسر است و تسلیح هسته ای از یک سو رقابت های تسلیحاتی ویرانگر برای همۀ کشور های منطقه به دنبال دارد و از سوی دیگر مانع تفاهم ، نزدیکی و همکاریشان می شود. و محور دوم این که دو طرف مناقشه در مورد برنامۀ هسته ای رژیم بزرگنمائی می کنند. من به این موضوع تاکید داشتم که حتی در بدترین حالت مسلح شدن ایران به چند بمب هسته ای در برگیرنده آن مخاطراتی ( مانند نابودی هستی اسرائیل) که بدان نسبت می دهند، نیست. رژیم آخر زمانی نیست و قصد انتحار نیز ندارد.
خطر نیز عاجل نیست و جامعۀ جهانی فرصت کافی دارد که از طریق مسالمت آمیر و تحریم های هوشمند مانند منع فروش اسلحه، تحت سئوال بردن مشروعیت رژیم، تحریم کارگزاران رژیم که در نقض حقوق بشر یا برنامۀ هسته ای دخالت دارند، منزوی کردن رژیم و پشتیبانی از اپوزیسیون دمکرات راه حلی پاینده برای بحران هسته ای بیابد.
من با تحریم های فلج کننده که مآلأ شهروندان ایران را نیز هدف قرار می دهند، فزون بر ضایعات انسانی که در آن نهفته است، از این روی مخالفت کردم که در صورت ایستادگی و کوتاه نیامدن رژیم تنها راهی را که باز می گذارد، یک جنگ ویرانگر است. بدین معنا که در واقع هیچ استراتژی خروج از بحران جز یک جنگ را پیش بینی نمی کند. در مورد تغییر رژیم نیز اظهار داشتم که با هرگونه تغییر رژیم که از خارج نشأت گرفته باشد، قاطعانه مخالفم و هر تغییر باید ریشه در درون داشته ودر درون کشور به همت شهروندان ایران صورت بگیرد. من خاطرنشان کردم که این همان دانستن جامعۀ دینامیک ، متنوع و فرهیختۀ ایران با رژیم جمهوری اسلامی، که از مفروضات جنگ است، خطا است و جهان باید جنبش دمکراسی خواهی شهروندان ایران را مد نظر خود قرار دهد..

عصر نو: ‎آیا امکان برخورد با نظریات شرکت کنندگان دیگر در پنل وجود داشت و اگر آری، اختلاف اصلی بر سر چه بود؟

بهروز بیات: بسیار محدود، زیرا که برای ابراز نظر در مورد نظرات اشخاص شرکت کننده در میزگرد وقتی پیش بینی نشده بود و بلافاصله پس از اظهارات اعضای میزگرد به مدت ۱۰-۱۲ دقیقه پرسش و پاسخ با حضار جلسه آغاز شد. در بخش پرسش و پاسخ نیز بیشتر وقت به آقای فیتزپاتریک تعلق گرفت گه بخشی از آن به خاطر تعداد پرسش هائی که مخاطبشان ایشان بودند، موجه بود اما باعث شد که من فرصتی نیابم که به نظرات دیگر شرکت کننده گان در میزگرد بپردازم.
در واقع شرکت کننده گان در میزگرد از دو نظر تشکیل شده بودند سه نفر(مارک فیتس پاتریک، رضا تقی‌زاده، اتو لانگی) مخالف بی قید و شرط با برنامۀ هسته ای ایران که باید به هر قیمت بازداشته شود و دونفر آقای بلیکس (از راه دور) و من که با وجود مخالفت جدی و پایه ای با برنامۀ هسته ای ایران ار زاویۀ منافع ملی ایرانیان، ان را سزاوار بهانۀ بر پاکردن یک جنگ ویرانگر نمی دانم.
برای نمونه ارزیابی آقای فیتزپاتریک در مورد سرعت دست یافتن ایران به اورانیوم قابل کاربرد در بمب اتمی(۶-۴ ماه) در بهترین حالت بر مبنای مناسب ترین سناریوی مفروض در روند غنی سازی اورانیوم از سوی رژیم صورت گرفته بود. این ارزیابی در نظر نگرفته است که شرط پرداختن رژیم جمهوری اسلامی به غنی سازی فراتر از ۱۹.۷۵% منوط به خروج از NPT و اخراج بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از ایران است که این خود به زمانی چند نیاز دارد. فزون براین ایشان ساخت و ساز جنگ افزار و موشک های حامل آنرا در ایران امری قطعی القا می کرد حال آن که گزارش های IAEA در این مورد چنین صراحتی ندارند و تنها از نشانه هائی صحبت می کنند گه می توانند بر ابعاد احتمالی برنامۀ هسته ای ایران دلالت داشته باشند.
اختلاف دیگر بدیهی انگاشتن حملۀ اسرائیل به ایران از جانب آقایان فیتز پاتریک و اتو لانگی بود.
مورد بعدی اختلاف من با آقای تقی زاده در مورد پارچین بود. ایشان بر این عقیده بودند که رژیم در حال پاکسازی پارچین است و گویا آقای بلیکس به این موضوع توجه کافی معطوف نمی کند.
من گفتم که چنانچه در پارچین واقعأ آزمایشاتی با مواد هسته ای انجام گرفته باشند، با توجه به دقت روش های آنالیز امروزی تقریبأ محال است که بتوان آثار آن را محو کرد. گفتم که شرکت آژانس در چنین گمانه زنی هائی بیهوده می تواند به بیطرفی و اعتبار آژانس لطمه وارد کند، ارزش هائی که باید پاس شان داشت.

عصر نو: از آنجا که دعوت از اتو لانگی در این پنل بحث های تندی را علیه آن برانگیخته است، این سوال مطرح می شود که آیا دعوت از افرادی با این موضع در رابطه با ایران، به نظر شما صرفا با هدف کامل بودن نظرات در پنل قابل توجیه است؟

بهروز بیات: من شخصأ طرفدار برخورد عقاید و آراء متفاوت و متنافر هستم زیرا که برای ناظران و علاقه مندان به موضوع بیشترین امکان آموزش فراهم می شود. از این روی هنگامی که اخیرأ در میزگردی در تلویزیون اندیشه دعوت شدم، خواهش کردم که کسی را از جانبداران برنامۀ هسته ای رژیم ایران در مقابلم قرار دهند که بحث آموزنده تر و پربارتر شود. گفتم که قصد ما از این مباحثات اسپند دود کردن برای یکدیگر نیست، و ایشان چنین کردند.
اما از آن جا که نظرات آقای اتولانگی با اذعان خودشان در همین میزگرد صرفأ سیاسی است و آبشخورش محافلی در آمریکا و در اسرائیل هستند، که در راه پیشبرد مقاصدشان در ساقط کردن جمهوری اسلامی از هیچ هزینه ای برای مردم ایران پرهیز و فروگذاری نمی کنند، جای صحبت است که آیا ایشان برای چنین میزگردی گزینه ای مناسب باشند..

عصر نو: در عین حال در بعضی از گزارشاتی که از کنفرانس بروکسل داده شد، از شما به عنوان یکی از شرکت کنندگان در این کنفرانس نام برده شد‫ه است، ‎می توانید در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟

بهروز بیات: من دعوت به شرکت در میزگرد و در کنفرانش شدم. اما در پاسخ به دعوت کننده کاملأ آشکار گفتم و نوشتم که قصد شرکت در کنفرانس را ندارم، اما حاضرم به عنوان یک کارشناس در میزگرد مطروحه شرکت کنم. چند روز بعد با شگفتی آگاه شدم که نام من نیز در زمرۀ شرکت کنند گان کنفرانس بر شمرده شده بود. بیدرنگ یک ایمیل به دعوت کننده فرستادم و خواهش کردم که این اشتباه اصلاح شود. در مقدمۀ صحبتم در میزگرد نیز به این موضوع اشاره کردم که تنها انگیزۀ من از آمدن به بروکسل شرکت در میزگرد مسائل اتمی بوده است. در مدت اقامت یکروزه ام در بروکسل نیز در هیچ یک از جلسات کنفرانس شرکت نکردم به جز در میزگرد نامبرده.
اصلی را که من برای شرکت در میزگرد ها پیروی می کنم این است که نظر کارشناسی ام اگر مورد محدودیت و سانسور قرار نگیرد از هیچ محفلی حتی اگر به لحاظ سیاسی با عقاید سیاسی من مغایر و متضاد باشد، دریغ نکنم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.