“ضحاک ماردوش”، در حقیقت یک قطعه ی موسیقی مدرن با رقص است که بر سیاق باله، در بیست و ششم اکتبر سال ۲۰۱۳ بر روی سن آکادمی سلطنتی هنرهای نمایشی لندن، به سفارش دپارتمان موسیقی دانشگاه کمبریج و بنیاد پژوهشی هنرها و علوم انسانی وزارت علوم انگلستان و با حمایت مرکز شاهنامه کمبریج، بنیاد میراث ایران و چهارمین فستیوال فیلم ایرانی لندن اجرا شد. برای تولید این کار دو سال پژوهش بر متن شاهنامه و اسطوره شناسی آن با کمک پروفسور چارلز ملویل و دکتر فیروزا ملویل و راهنمایی پروفسور مایکل فینیسی انجام شد. اصل اثر، در دو پرده و حدود صد دقیقه بوده که به اقتضای زبان سینما و کاربرد نمایشی، فیلم حاضر، نسخه ی کوتاه شده ی اثر، همراه با افزودن گوینده ی فارسی به طول پنجاه دقیقه است. آواز اپرایی این کار، توسط خوانندگان گروه اگزاودی، یکی از پیشروان و مطرح ترین گروههای آوازی مدرن در ورطه ی موسیقی کلاسیک در بریتانیا اجرا شده است. طراحی رقص آن را نیز، ریک نودین، رقصنده و کارگردان آمریکایی مدرسه رقص معاصر لندن بر عهده داشته است. برای طراحی و ساخت ماسکها و لباسها، پگاه سلیمی با بهرهگیری از عناصر کهن ایرانی و متن شاهنامه، ضمن تاکید بر وجود توامان نیک و بد در نهاد تمام شخصیتها، از تمهای کهن تعزیه (سبز برای نیکی، سپید برای روشنی و قرمز برای اهریمن) بهره برده است.
شش رقصندهی زن و چهار خوانندهی اپرا، بازیگران و نقالان اثرهستند. هر یک از رقصندگان با تغییر ماسکها و لباسها، مثل نقالها، به چندین شخصیت مختلف جان میبخشند.
بنا به اقتضای زبان پست مدرن و نئوکلاسیک در موسیقی این کار، از مایه های موسیقی ایرانی، نقالی و شاهنامه خوانی، در فضا و تنظیمی کاملا مدرن و امروزی استفاده شده است.
گویش واژه ها، طراحی رقص ها و لباس ها، نقاشی های سورئال استاد علی اکبر صادقی و اجرای کل کار، خوانشی قرن بیست و یکمی از شاهنامه در لندن را تداعی می کند و تعمدا از آیین سنتی و مرسوم مرتبط با اجرای این اثر دوری می گزیند. چرا که خود فردوسی نیز، در زمان خود، داستان ضحاک را بازنویسی کرده و تغییرات و اضافات عمده ای در آن ایجاد کرده است (همان طور که کاوه، شخصیت ساخته ی ذهن فردوسی، در پایان اثر، محضر نوشته ی موبدان را می درد تا تاریخ را از نو بنویسد).
در این اثر، ضحاک و ابلیس، دو شخصیت در یک جسم اند. او و دیوهای درونش، با هم سخن می گویند و هنگامی که ابلیس درون، او را وسوسه می کند، چند صدای گوینده با هم در می آمیزند و از موسیقی خبری نیست (کلام تازیان بدون نت موسیقی و تنها دیالوگ ضربی است). از سوی دیگر، فریدون و فرانک، ارنواز و شهرناز و کاوه (انسان های خاکی) با موسیقی ایرانی سخن می گویند. بر طبق آیین نقالان و عاشیق های دوره گرد، و برای تاکید بر وجه باستانی اثر، به جای سازهای موسیقی، فقط از صدای خوانندگان، آواها و واج های ابتدایی و سازهای کوبه ای، مثل سنگ، اره، شلاق، قاشقک، کرب، زنجیر، زنگ گاو، پوست (تمبک ها و دف) و امثال آنها استفاده شده است. در این بازخوانی نوین از “ضحاک ماردوش”، امید آن بوده که با بازآفرینی داستان به گونه ای جدید، پیام کهن این افسانه ی ایرانی بازگویی شود. پیامی که با “نه” گفتن به ظلم و تباهی، روز نوی تاج گذاری فریدون در اول فروردین و اعلام نوروز به عنوان جشن باستانی ایرانیان را نوید می دهد.
Zahhák: Dragon King of Persia اپرای ضحاک ماردوش Part 1
Zahhák: Dragon King of Persia اپرای ضحاک ماردوش Part 2
Zahhák: Dragon King of Persia اپرای ضحاک ماردوش Part 3
Zahhák: Dragon King of Persia اپرای ضحاک ماردوش Part 4