ایران یهودستیز: واقعیت یا اختراع نتانیاهو؟

یکشنبه, 22ام اسفند, 1395
اندازه قلم متن

منتشر شده در هافینگتون پست ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۵ و ۱۶ جولای ۲۰۱۵

متن “پی دی اف”

طرح مسأله: نتانیاهو و دیگر رهبران دست راستی اسرائیل به دنبال ساختن چهره ای اهریمنی از ایران و ایرانیان بوده و هستند تا حمله نظامی به این کشور را موجه سازند. هدف آنان این بوده و هست که دولت آمریکا را وا دارند تا این عمل را به جای آنها انجام دهد. آنان دو ادعای بزرگ طرح کرده اند :

الف- جمهوری اسلامی رژیمی یهودستیز است.

ب- ایرانیان یهودستیز بوده و هستند.

نتانیاهو بارها گفته که ایران به دنبال نابودی اسرائیل از طریق بازتولید هولوکاستی دیگر است. او برای این که تجاوز نظامی به ایران را به اصطلاح توجیه کند، دائما رژیم ایران را همانند رژیم نازی‌ها قلمداد می‌کند (برای نمونه به لینک‌های ۱ و ۲ و۳ و۴ و ۵ و ۶ و ۷ بنگرید).

نتانیاهو در کنگره آمریکا گفت:

“همه ما در مورد یک فرماندار ایرانی به نام هامان خوانده ایم که نقشه ای طراحی کرد که تمام مردم یهود را ۲۵۰۰ سال پیش از میان ببرد. ولی یک زن شجاع یهودی- ملکه استر- نقشه را بر ملا کرد و به مردم یهودی حق دفاع از خود را بخشید”.

[نتانیاهو در ۲۰ اسفند ۹۵ در مسکو با پوتین دیدار کرد. پوتین در آغاز این دیدار عید یهودی پوریم را به نتانیاهو تبریک گفت. نخست‌ وزیر اسرائیل هم در پاسخ گفت که یهودیان پوریم را جشن می‌گیرند چون پرشیا “موفق نشد یهودیان را نابود کند” و اضافه کرد که “امروز هم وارث پرشیا، ایران، تلاش دارد دولت یهودیان را نابود کند”. رئیس‌جمهوری روسیه هم در پاسخ گفت که این وقایع ۲۵۰۰ سال پیش رخ داده است و “حالا در دنیای متفاوتی زندگی می‌کنیم” و گفت که درباره مشکلات روز در منطقه صحبت کنند.].

اکثر داستان های تورات و قرآن اسطوره ای هستند، نه گزارش های واقعی تاریخی. اما اگر نتانیاهو بخواهد این داستان را واقعیت تاریخی قلمداد کند، باید بپذیرد که مطابق روایت تورات یهودیان در آن زمان – با توجه به جمعیت آن دوران- دست به نسل کشی ایرانیان زده و ۷۵ هزار تن از ایرانیان را قتل عام کردند و این نسل کشی را در طول تاریخ جشن گرفته و می گیرند(کتاب مقدس، استر، باب ۹ ، آیات: ۱۶- ۵).

او این بخش از این قصه اسطوره ای را سانسور می کند، برای این که نه دین شناس است و نه به دنبال تقرب به حقیقت . نتانیاهو پروژه سیاسی برهم زدن توافق هسته ای و تجاوز نظامی به ایران را دنبال می کند و برای این منظور به هر امری توسل می جوید.

وقتی نتانیاهو و دیگر رهبران دولت اسرائیل چنین فضایی می سازند، البته لابی آنها و عده ای دیگر هم به راه افتاده و همین مدعیات را تئوریزه می کنند که فضای ذهنی تجاوز نظامی به ایران اهریمنی را بسازند.

پرسش مهم این است: واقعیت چیست؟ آیا یهودیان در ایران با تبعیض مواجه نیستند؟ آیا آنان نیز مانند مسلمانان(شیعه و سنی) سرکوب نمی شوند؟ آیا ایرانیان، یا حداقل رهبران جمهوری اسلامی- یهودستیز نیستند؟

واقعیت تاریخی یهودستیزی

یهودستیزی از اساس پدیده ای اروپایی بوده است. قوانین بسیاری در اروپا وجود داشت که به طور سیستماتیک حقوق یهودیان را نقض می کرد. یهودستیزی دارای بار اخلاقی بود و توسط دولت ها و مردم اعمال می شد. پدر فروید برای آن که به پسر جوان خود نشان دهد که اوضاع یهودیان در وین تا چه حد بهبود یافته، واقعه ای را که در مورد خودش روی داده، برای او تعریف می کند:

“او گفت:”وقتی جوان بودم، یک روز شنبه رفتم تا در خیابان های زادگاه تو قدم بزنم؛ لباس خوبی پوشیده بودم و کلاه خز نو بر سر داشتم. یک مسیحی به من رسید و با یک ضربه کلاهم را در گل و لای انداخت و فریاد زد:”یهودی! از پیاده رو گم شو!” [زیگموند] پرسید، “تو چه کردی؟ ” پدرش به آرامی پاسخ داد، “به درون خیابان رفتم و کلاهم را برداشتم”( فروید ۱۹۰۰ ، ص ۱۹۷).

یهودیان شبه جزیره ایبری/اسپانیا وقتی از یهودسیزی مسیحیان می گریختند، به جوامع اسلامی پناه می بردند. برنارد لوئیس در دو کتاب خاورمیانه ، دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز و برخورد فرهنگ ها به این واقعیت بارها اذعان کرده است. ماریا رزا منوکال در زینت جهان نشان داده که در اسپانیای تحت حکومت مسلمانان، موقعیت یهودیان:”از اقلیتی سرکوب شده به اقلیتی مورد حمایت تبدیل شده بودند، از هر جهت بهبود یافته بود”(ص ۸۵ ).

شماری از یهودیان لهستانی در جنگ جهانی دوم از دست مأموران آلمان نازی به ایران گریختند و ایرانی ها هم از آنها پذیرانی کردند و شرایط اقامت دائمی آنان را در ایران فراهم آوردند. یک دیپلمات ایرانی از امکانات سفارت ایران استفاده کرد و برای یهودیان ویزا صادر کرد تا از دست نازی نجات یابند. از این داستان به عنوان “شیندلر ایرانی” نام برده می شود.

در قرن بیستم واقعیت دیگری پدید آمد. یهودیانی را از سراسر جهان را به سرزمین فلسطینی ها آوردند و دولت اسرائیل را تأسیس کردند. این دولت خود را دولتی یهودی و قومی قلمداد کرده و به اشغال سرزمین های فلسطینی ها ادامه داده و اقداماتی انجام داده که شورای حقوق بشر سازمان ملل آنها را جنایات جنگی نامیده است.

معنای یهودستیزی

واژه معنایی جز “کاربرد” ندارد. در عین حال در کاربرد مفاهیم نمی توان یک بام و دو هوایی بود. “ستیز” در مفاهیمی چون یهودستیزی، اسلام ستیزی،غرب ستیزی، عرب ستیزی، ایران ستیزی، اسرائیل ستیزی، آمریکاستیزی، و… باید به معنای واحد و موجهی به کار رود.

نتانیاهو و دیگر دولتمردان اسرائیل می کوشند تا هرگونه انتقادی از عملکرد دولت اسرائیل را یهودستیزی قلمداد کنند. او حتی شورای حقوق بشر سازمان ملل را – به دلیل تصویب رسیدگی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی در غزه- به یهودستیزی متهم کرد. نتانیاهو در نطق مجمع عمومی سازمان ملل گفت :

“رفتار جانبدارانه شورای حقوق بشر سازمان ملل علیه اسرائیل، تنها یکی از نمودهای بازگشت قدیمی ترین تعصب جهان[یهودستیزی] است. امروز ندای اراذل و اوباش در اروپا به گوش می رسد که فراخوان به قتل عام یهودیان می دهند. ما صدای برخی از رهبران ملی را می شنویم که اسرائیل را با نازی ها مقایسه می کنند. این نه کارکرد سیاست های اسرائیل، بلکه کارکرد ذهن های بیمار است. این بیماری یک نام دارد: به آن یهودستیزی می گویند”.

اگر انتقاد از دولت اسرائیل به معنای یهودستیزی باشد، انتقاد از دولت های ایران، مصر، ترکیه و عربستان سعودی را هم باید اسلام ستیزی به شمار آورد. انتقاد از هیچ دولتی لزوماً به معنای دین ستیزی یا ستیز با پیروان یک دین نبوده و نیست. بدین ترتیب، انتقاد از دولت اسرائیل و مخالفت با آن را باید از یهودستیزی تفکیک کرد.

باراک اوباما نیز در مصاحبه ۲۱ می با آتلانتیک به همین رویکرد اشاره کرد که برخی یهودیت را به سیاست های دولت اسرائیل فرو می کاهند و اگر فردی با سیاست های این دولت مخالفت ورزد، او را یهودستیز قلمداد می کنند. اوباما می افزاید:

“برهمین اساس اگر شما سیاست شهرک سازی های دولت اسرائیل را زیر سوال ببرید، این گروه از سیاستمداران شما را ضد اسرائیلی یا ضد یهودی می خوانند. اگر شما نسبت به مرگ جوانان فلسطینی ابراز همدردی و تاسف کنید، آن وقت در این که طرفدار اسرائیل هستید، شک می کنند. اگر به طور علنی با سیاست های دولت اسرائیل مخالفت کنی تو را ضد اسرائیلی و حتی فراتر از آن ضد یهودی می خوانند. به شدت همه این ها را رد می کنم”.

بدین ترتیب، باید به سوی معنای قابل دفاع پیش رفت. اگر آمریکا یا اسرائیل یا ایران یا عربستان سعودی یا…را مسئول همه مسائل و مشکلات جهان یا تک تک کشورهای منطقه خاورمیانه به شمار آوریم، با آمریکاستیزی، اسرائیل ستیزی، ایران ستیزی، عربستان ستیزی و…مواجه خواهیم بود.

وقتی رذایل اخلاقی را به طور اختصاصی به یهودیت یا مسیحیت یا اسلام یا بهائیت یا…نسبت می دهیم، با یهودستیزی، مسیحیت ستیزی، اسلام ستیزی، بهائیت ستیزی، و…مواجه هستیم. گفتمان هایی که این گونه میان “ما” و “دیگری” تمایزهای ذاتی برقرار می سازند، و از دیگری رفته رفته انسانیت زدایی می کنند، راه حذف دیگری از قلمرو حیات انسانی را هموار می کنند.

بر مبنای تحقیق موسسه یهودی ADL ایران دارای کمترین میزان یهودستیزی در منطقه خاورمیانه بوده و حتی جزو ۲۰ کشور یهودستیز قرار ندارد. یکی از پرسش های این نظرسنجی این بوده: آیا یهودیان بیش از اندازه درباره آنچه در هولوکاست روی داده حرف می زنند؟

پاسخ: یمن ۱۶% ، ایران ۱۸% ، آمریکا ۲۲% ، عربستان سعودی ۲۲%، مصر ۲۳%، کویت ۲۴% ، لبنان ۲۶%، اردن ۲۹%، عراق ۳۳ % ، عمان ۴۲ % ، امارات متحده عربی ۴۵ %، بحرین ۵۱%، قطر ۵۲ % ، کرانه غربی رود اردن و غزه ۶۴%. آمریکایی ها ۴ درصد بیشتر از ایرانیان به این پرسش پاسخ مثبت داده اند.

البته شاخص هایی که برای یهودستیزی ساخته می شوند، در کاهش و افزایش میزان یهودستیزی بسیار موثرند. فرض کنید یکی از شاخص ها این باشد: آیا یهودیان بیش از همه جایزه نوبل برده اند؟ آیا اگر کسی به این پرسش پاسخ مثبت دهد، یهودستیز است؟ برخی شاخص هایی که برای یهودستیزی می سازند، چنین وضعی دارند. اگر از نتانیاهو بپرسید، همه مخالفان اشغالگری و خانه سازی در سرزمین های اشغالی را یهودستیز قلمداد خواهد کرد.

در میزان یهودی ستیزی فقط شاخصی را مثال زدیم که نشان می داد در آن شاخص خاص ایرانی ها ۴% کمتر از آمریکایی ها هستند. برای روشن شدن بیشتر مدعا، به گزارش جرائم نفرت آمیز سال ۲۰۱۴ FBI بنگرید.

براساس این گزارش، از کل جرائم نفرت آمیز (Hate Crime) که در سال ۲۰۱۳ صورت گرفته ، فقط ۴. ۱۷% براساس مذهب قربانی صورت گرفته است. مسأله تعجب آور این است که ۳. ۶۰% قربانیان یهودی ، ۷. ۱۳% مسلمان، ۱. ۶% کاتولیک ، ۸. ۳ % پروتستان ، و…بوده اند.[جرائم نفرت آمیز براساس مذهب در سال ۲۰۱۵ به ۷. ۱۹ درصد افزایش یافت. که قربانیانش مسلمانان، بودائیان، ارتکس شرقی، هندوها، یهودیان، مورمون ها، سیک ها و دیگر اقلیت های مسیحی بودند.جرائم ضد مسلمانها و ضد یهودیان در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ به ترتیب ۶۷ درصد و ۹ درصد افزایش یافت. اینک همه آگاهند که یهودستیزی در دوران دونالد ترامپ در آمریکا افزایش یافته است. به عنوان نمونه، به اینجا و اینجا واینجا بنگرید. از سوی دیگر، در مبارزات مقدماتی سال ۲۰۱۶، مسئولان رده بالای حزب دموکرات که طرفدار هیلاری کلینتون بودند، در ایمیلی نوشته بودند، با این که برنی سندرز مدعی “میراث یهودی” است اما فکر می کنم جایی خواندم که او “ملحد” است. باید در ایالت های جنوبی سفید پوستان راست گرا روی این مسائل تأکید کنیم تا او رأی نیاورد. به اینجا واینجا و اینجا بنگرید]. این مقایسه ها اجازه می دهد تا به فهم بهتری از مدعای یهودستیزی ایرانیان دست یابیم.

اوباما که دو بار از یهودستیزی ایران سخن گفته، بهتر است نگاهی به میزان یهودستیزی متحدانش در خاورمیانه(مثلاً ترکیه ۱و ۲ و ۳ ) و خود آمریکا بیندازد. دولت آمریکا طی نیم قرن اخیر بیش از ۲۰ میلیون دلار از مزایای سوشیال سکیوریتی را به بیش از ۱۳۰ تن از افرادی که به جنایات نازی ها ارتباط داشته اند، پرداخت کرده است.

خامنه ای و تمایز مبارزه با اسرائیل از یهودستیزی

آیت الله خامنه ای نیز مانند آیت الله خمینی میان مخالفت با دولت اسرائیل و صهیونیسم با یهودستیزی تمایز قائل می شود. به چهار نمونه زیر بنگرید:

“بر مبارزه ضد‌آمریکایی و ضد‌صهیونیستی ملت ایران، هیچ تعصب نژادی و مذهبی حاکم نیست…ما نسبت به یهود هیچ گونه تعصب و نگاه بدبینانه‌ای نداریم و یهودیان با راحتی و آسایش در ایران اسلامی زندگی می‌کنند”(۱۳۷۷/۰۱/۳۱).

“وقتی مخالفین در حکومت امیرالمؤمنین، خلخال از پای زن یهودی بیرون می‌آورند، امامِ آن جمعیت و حاکمِ حکیم می گوید: اگر مسلمانی از این امر بمیرد – از غصّه این که در حکومت او خلخال از پای یک زن یهودی درآورده‌اند – حق دارد! مثل امیرالمؤمنین که مبالغه نمی کند؛ می گوید اگر از این غصّه، انسان بمیرد، حق دارد. این، حکومت و ولایت اسلامی است”(۱۳۷۸/۰۱/۱۶ ).

“البته ما در داخل کشورمان خوشبختانه از همزیستی ادیان گوناگون برخورداریم؛ یهودیان، مسیحیان، زردشتیان؛ اینها هم در کنار مسلمانان و در ظلّ نظام اسلامی زندگی می‌کنند؛ با ما همکاری و همزیستی دارند و نقش ایفا می‌کنند. البته وظیفه هم دارند؛ دولت اسلامی هم نسبت به آنها به عنوان شهروندان ایرانی دارای وظایفی است که این وظایف را باید انجام دهد و انجام هم می‌دهد. ما هیچ گله‌ای از شهروندان اقلیتهای مذهبیِ خودمان نداریم. ملاحظه می‌کنید که وقتی تبلیغات دشمنان علیه جمهوری اسلامی شکلهای موذیانه‌ای پیدا می‌کند، کلیمیان ایران اعلامیه می‌دهند”(۱۳۷۹/۰۴/۱۹).

“یک روزی دنیای اسلام با صهیونیسم غاصب مقابله می کرد، دشمنان در تبلیغاتشان گفتند این یهودی‌ستیزی است؛ در حالی که یهودی‌ستیزی نبود. در کشورهای اسلامی، یهودی‌ها هم مثل دیگر ادیان – یهودی، مسیحی، مسلمان – در کنار همدیگر زندگی می کنند. امروز در کشور ما یهودی هست، مسیحی هست، مسلمان هست، بعضی از ادیان دیگر حضور دارند و در زیر سایه‌ی امنیت اسلام، همه باهم زندگی می کنند. بحثِ یهودی‌ستیزی نیست، بحثِ مقابله‌ی با صهیونیسم غاصبِ متجاوزِ ظالمِ قسی‌القلب است؛ این را به دروغ تحریف می کردند، می گفتند یهودی‌ستیزی”( ۱۳۹۲/۰۳/۱۷).

در این سخنان آیت الله خامنه ای بر چهار نکته تأکید می ورزد:

الف- نفی صریح اتهام یهودستیزی به عنوان دروغ و تحریف، و انکار رویکرد متعصبانه و نگاه بدبینانه نسبت به یهودیان.

ب- اعلام همزیستی پیروان همه ادیان به عنوان واقعیت و دفاع از آن به عنوان ارزش.

پ- طرح این مدعا که حقوق شهروندی یهودیان و پیروان دیگر ادیان مانند مسلمانان در ایران رعایت می شود.

ت- اگر به یک یهودی در جامعه اسلامی ستم رود، مطابق فرامین اسلام، مسلمان حق دارد که از درد غصه این ظلم بمیرد.

جمهوری اسلامی و اسرائیل

بدون تردید رهبران جمهوری اسلامی مخالف اسرائیل بوده و هستند. مخالفت با موجودیت دولت اسرائیل بخشی از ایدئولوژی مشروعیت بخش رژیم جمهوری اسلامی است. در عین حال آنان از این ایدئولوژی برای سرکوب مخالفان داخلی نیز استفاده کرده و می کنند. کار تا آنجا پیش رفته که رهبران جنبش سبز را عوامل موساد و اسرائیل- یا حداقل مورد تأیید دولت اسرائیل- قلمداد می کنند.

آنان کل سرزمین فلسطین را متعلق به فلسطینی ها دانسته و خواستار تشکیل دولت واحد فلسطینی هستند. در مقاله “خامنه ای و نابودی اسرائیل” نشان داده ام که سخنان دن کیشوت وار آیت الله خامنه ای درباره نابودی اسرائیل، فقط و فقط به معنای برگزاری رفراندومی مشابه رفراندوم آفریقای جنوبی است که به انتقال قدرت از سفید پوستان به سیاه پوستان منتهی شد. نه این که ایران به دنبال نابودی اسرائیل باشد. در عین حال، برخی از رهبران جمهوری اسلامی- از جمله محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری- بارها گفته اند که هر راه حلی را که فلسطینی ها بپذیرند، ایران هم خواهد پذیرفت.

از سوی دیگر، ایران در معرض دائمی تهدید حمله نظامی اسرائیل قرار داشته و خطر واقعاً از سوی اسرائیل است، نه ایرانکه گفته است اگر مورد تجاوز نظامی اسرائیل قرار گیرد، از خود دفاع کرده و واکنش شدیدی نشان خواهد داد. آخرین نمونه، تهدید وزیر دفاع اسرائیل به بمباران اتمی ایران است.

جمهوری اسلامی و هولوکاست

محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و ظریف گفته اند که محمود احمدی نژاد با انکار هولوکاست بیش از همه به منافع ملی ایران زیان وارد آورد.

اعتراض آیت الله خامنه ای این است که چرا دولت های غربی که آزادی بیان- از جمله اهانت به پیامبر اسلام و باورهای مسلمانان- را حق به شمار می آورند، آزادی بیان و تحقیق در مورد هولوکاست را ممنوع کرده و “تردید درباره هولوکاست را جرم” به شمار می آورند(۱۳۸۵/۱۰/۰۸). او منکر جنایات نازی ها نیست، بلکه آمارهای کشتار یهودیان توسط نازی ها را “اغراق آمیز” می خواند( ۱۳۸۰/۰۲/۰۴ ). می گوید: “ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست”( ۱۳۸۴/۰۲/۱۹). “در مقابل آن کسی که هولوکاست را مورد سؤال قرار بدهد، همه بسیج می‌شوند ـ دادگاه‌هاشان، دولتهاشان، روزنامه‌هاشان ـ اما در مقابل اهانت به نبی مکرم اسلام، نه فقط اعتراض نمی‌کنند، بلکه همصدایی هم می‌کنند! این حقوق بشر است؟”(۱۳۸۷/۰۱/۰۱). “در یک کشوری کسی به افسانه‌ی هولوکاستاعتراض می کند، می گوید من قبول ندارم؛ او را زندان می اندازند، محکومش می کنند که چرا یک حادثه‌ی پندارىِ تاریخی را انکار می کنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد – واقعی باشد – خیلی خوب، انکار یک حادثه‌ی واقعىِ تاریخی مگر جرم است؟ اگر برای کسی روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّی در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهای مدعی تمدن در اروپا قضیه این است”(۱۳۹۰/۱۲/۱۸). “امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعه‌ی مجهول‌الحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد”(۱۳۹۱/۰۶/۲۷). “شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمی کند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر درباره‌ی هولوکاست، تردید درباره‌ی هولوکاست، یکی از بزرگ‌ترین گناهان محسوب می شود، جلویش را می گیرند، طرف را می گیرند، زندانی می کنند، تعقیب قضائی می کنند؛ مدّعی آزادی هم هستند” (۱۳۹۳/۰۱/۰۱).

مواضع خامنه ای دو ایراد اساسی دارد. اول- نفی فاجعه هولوکاست یا تردید در آن موضعی ضد اخلاقی و ضد انسانی است. دوم- این انکار، بهترین حربه را به دست رهبران اسرائیل داد تا دولت های غربی را علیه ایران بسیج کنند. او بدون آن که بخواهد، بیشترین خدمت را به دولت اسرائیل کرد.

با این همه، دیگران از فاجعه هولوکاست سخن گفته و به شدت آن را محکوم کرده اند. به عنوان مثال، پس از این که آیت الله خامنه ای در ۱۳۸۴/۱۱/۱۸ هولوکاست را “افسانه” نامید، دو ماه بعد در یکی از مجلات معتبر مقاله ۵۷۹۳ کلمه ای محمد رضا نیکفر- روشنفکر آته ایست ایرانی که سرنگونی جمهوری اسلامی را دنبال می کند- تحت عنوان “دو جنبه انکار هولوکاست” منتشر شد و در این مقاله منکران هولوکاست به رادیکال ترین شکل ممکن به نقد کشیده شدند.

هاشمی رفسنجانی نیز در فروردین ۱۳۹۴ گفت که هوکاست یک واقعیت تاریخی مهم است که نازی ها در آن بسیار قساوت کردند و انکار آن توسط احمدی نژاد فضا را به سود اسرائیل و به زیان ایران و فلسطین تغییر داد و اسرائیلی ها ادعا کردند که ایران هم قصد تکرار هولوکاست را دارد.

در مورد هولوکاست کتاب ها و رمان هایی در ایران انتشار یافته است. فصل پنجم بازیابی روشنگری استفن اریک برونر در مورد یهودستیزی و هولوکاست است. در ساحت های معنوی ادیان جهان هانس گونگ ، قانون مردمان جان راولز ، یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی رابرت هولاب و تاریخ فلسفه در قرن بیستم کریستیان دلا کامپانی نیز به یهودی ستیزی و هولوکاست پرداخته شده است. رمان های بسیاری به وضعیت یهودیان در دوران نازی ها پرداخته اند: سیمای زنی در میان جمع هانریش بل ، دوست بازیافته فرد اولمن ، آلبوم خاطرات هانس هرلین برخی از این نمونه ها هستند. ویکتور فرانکل در کتاب بسیار ارزشمند انسان در جست و جوی معنا گزارشی از دوران اسارت خود در اردوگاه های نازی ها ارائه کرده که از پرخواننده ترین کتاب های فارسی بوده است.

کتاب در جمهوری اسلامی با مجوز دولت منتشر می شود و کتاب ها تحت سانسور قرار دارند. نشریات هم تحت سانسور قرار دارند و روزنامه ها و مجلات بسیاری توقیف و تعطیل شده اند. بدین ترتیب، اگر آیت الله خامنه ای قصد داشت نظرش درباره هولوکاست را به همه تحمیل کند، با کمترین اشاره ای به دستگاه های حکومتی، مانع انتشار کتاب ها و مقاله هایی می شد که فاجعه هولوکاست را به تصویر کشیده و همگان را به همدردی با قربانیان و محکومیت جانیان سوق می دهند.

محکومیت جنایت هولوکاست در مصاحبه حسن روحانی با CNN و PBS نیز قابل ذکر است. روحانی به PBS گفت:

“ما جنایت نازی‌ها را هم نسبت به یهودی‌ها و بقیه محکوم می‌کنیم…چرا[هولوکاست را] انکار بکنیم؟ ما جنایت نازی‌ها را انکار نمی‌کنیم بلکه محکوم می‌کنیم.”

محمد جواد ظریف هم در محکومیت جنایت شنیع هولوکاست تا آنجا پیش رفت که سخنان آیت الله خامنه ای درباره “افسانه هولوکاست” ناشی از ترجمه نادرست قلمداد کرد.

اعدام حبیب القانیان

گفتمان انقلابی دهه ۷۰ میلادی ایران به شدت ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی بود. شاه ژاندارم امپریالیسم آمریکا در خلیج فارس به شمار می رفت. از نظر آنان اسرائیل هم با آوردن یهودیان سراسر جهان و اشغال سرزمین های مقدس مسلمانان تشکیل شده بود. در عین حال دولت اسرائیل روابط گرمی با رژیم شاه و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی داشت و گفته می شد که مخفیانه با عربستان سعودی هم دارای روابط است. گفته می شد که اسرائیل حامی بدترین رژیم های جهان است. گفته می شد که دولت اسرائیل از رژیم‌های شکنجه گر آمریکای لاتین حمایت به عمل می‌آورد.

طبیعی است که انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ موجب نگرانی یهودیان شده باشد. به احتمال زیاد بسیاری از آنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب ایران را ترک کرد ند. فضای عمومی به گونه ای بود که سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق خواهان اعدام سریع تمامی سران رژیم شاه، تمامی فرماندهان ارتش و سرمایه داران بدون دادگاه بودند. در چنین فضایی چند صد نفر به سرعت توسط دادگاه های انقلابی که هیچ حقوقی برای متهمان قائل نبودند، اعدام گردیدند.

حبیب القانیان یکی از سرمایه داران بزرگ ایران بود. چندی ریاست جامعه یهودیان تهران را بر عهده داشت. حبیب القانیان در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ بازداشت شد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط آیت الله خلخالی اعدام شد. حکم دادگاه به شرح زیر بود:

“حبیب القانیان سرمایه دار معروف به جرم ایجاد ترویج فساد و به عنوان اهل ذمه‌ای که در ارتباط با اسرائیل و صهیونیست به هموطنش خیانت کرد به اعدام محکوم شد و اموال خود و نزدیکان درجه اولش به سود تمامی مستضعفین ایران مصادره شد.”.

روزنامه کیهان ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸سه سند از اسناد ساواک را منتشر کرده که نشان می داد القانیان در اسرائیل سرمایه گذاری کرده و با دولت اسرائیل در ارتباط بوده است. “ارتباط القانیان با کنگره آمریکا فاش شد” تیتر صفحه اول کیهان ۲۰ اردیبهشت ۵۸ بود. کیهان ۲۳ اردیبهشت ۵۸ پیام مفصل دادگاه انقلاب را منتشر کرد که در دست سازمان مجاهدین خلق بود. بیانیه را اعضای سازمان مجاهدین خلق نوشته بودند و در آن با ادبیات خاص سازمان از اعدام القانیان دفاع کرده و گفتند:

“تنها کلمه ای که در دادگاه انقلاب اسلامی مطرح نشد کلمه “یهودی” بود…دادگاه انقلاب اسلامی القانیان را یک صهیونیست می دید، یک سرمایه دار وابسته، یک استثمارگر غارتگر، یک اسرائیلی چپاولگر،…دین القانیان دین مناخیم بگین است نه دین یهودیان… یهودیان مبارز و روشن بین بسیار پیشتر از این ها در حضور آیت الله طالقانی نفرت خودشان را از امپریالیستها و صهیونیستها اعلام کردند”.

به دنبال این اعدام، “اعضای جامعه کلیمیان ایران” در ۲۴ اردیبهشت ۵۸ در قم با آیت الله خمینی دیدار و نگرانی های خود را با او در میان گذاشتند. آیت الله خمینی به آنان گفت ، قبل از انقلاب می گفتند که اگر انقلاب پیروز شود همه یهودیان و مسیحیان را قتل عام خواهند کرد. هدف همه ادیان الهی تربیت انسان هاست و از این جهت هیچ فرقی ندارند. در صدر اسلام وقتی خلخالی را از زنی یهودی ربودند، حضرت علی گفت “اگر از این پس مرد مسلمانی از غم چنین حادثه بمیرد، چه جای ملامت است، که در دیده من شایسته چنین کرامت است”. باید میان یهودیان و صهیونیست ها تفکیک به عمل آورد. قرآن بیش از همه انبیأ درباره حضرت موسی سخن گفته است. تعلیمات ارزنده حضرت موسی علیه مستکبران و ضد فرعون بود، برخلاف صهیونیستها که با مستکبران[آمریکا] علیه مستضعفان اتحاد کرده اند.

او به آنان گفت که یهودیان معتقد به تعلیمات حضرت موسی پیشمان هستند از این که به اسرائیل رفته اند. آنها می بینند که صهیونیستها چگونه بیخودی آدمکشی می کنند. ما با صهیونیست ها مخالف هستیم، برای این که آنان یهودی نیستند و به نام یهودیان دست به جنایت می زنند. یهودیان هم از آنها متنفر هستند. جمهوری اسلامی با یهودیان همان رفتاری را خواهد داشت که با بقیه مردم دارد:

“اسلام بر آنها ابداً اجحاف جایز نمی‏داند. ابداً این طور نیست که آنها را بخواهد در مضیقه‏ای بگذارد… همان طوری که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملتها احترام قائل است، اسلام هم احترام قائل است، مطمئن باشید…اسلام بنایش بر این نیست که یک قشری را در مضیقه بگذارد…آن وقتی که ما غلبه کردیم، هیچ کسی تعرضی به یهودی کرد؟ تعرضی به نصرانی کرد؟ تعرضی به زرتشتی کرد؟ تعرضی در کار نبود…خواهید دید که اسلام از همۀ مسلکهای دیگر راجع به مراعات همۀ اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهد کرد…و شما مطمئن باشید که در جمهوری اسلامی ظلم نیست. ما نه ظلم می‏کنیم، نه مظلوم می‏شویم”.

این سخنان چندان اطمینان آور نبود و مهاجرت گسترده یهودیان آغاز شد.

یهودستیزی موجود

گفتمان روشنفکران ایرانی مطلقا یهودستیزانه نیست. افراد کمی که سخنان یهودستیزانه بر زبان جاری می سازند، به شدت مخالف مدرنیته، روشنگری و روشنفکری هستند. این گونه افراد در همه جوامع یافت می شوند.

مگر برخی از روحانیون یهودی اسرائیل و آمریکا خواهان نابودی مسلمانان نشده اند؟ مگر یک خاخام یهودی در آتلانتای آمریکا از طریق نفرت پراکنی علیه مسلمانان اسلام ستیزی نمی کند؟ مگر الی بن داهان معاون جدید وزیر دفاع اسرائیل فلسطینی ها را “حیوان” نخوانده است؟ آیا رافائل ایتان- سرپرست نیروهای مسلح اسرائیل و وزیر دولت های مختلف آن کشور- فلسطینی ها را “سوسک های گیج و منگ داخل بطری” ننامید؟ آیا خاخام یاکوو پرین با مخدوش کردن آموزه های تورات، در مدح بارک گلدستین( قاتل اسحاق رابین در سال ۱۹۹۴ ترور کرد) نگفته است که یک میلیون عرب حتی به اندازه یک ناخن یک یهودی ارزش ندارند؟ مگر آیلت شاکت– وزیر دادگستری کنونی اسرائیل- کودکان فلسطینی را “مارهای کوچک” قلمداد نکرده است؟

آیا پیدا کردن چند روحانی مسلمان یهودستیز امر عجیبی است؟ آیت الله جوادی آملی یکی از یهودستیزان است. او در تفسیر خود می نویسد :

“تفکر یهودیت و مسیحیت تا قیامت می ماند ولی با ذلت. یهودیان و مسیحیان همواره گرفتار اختلاف و ذلت خواهند بود”( آیت الله جوادی آملی ، تسنیم ، تفسیر قرآن کریم ، ج ۱۴، ص ۴۰۲).

“امروز هیچ یهودی یا مسیحی ای نیست که عمل صالح داشته باشد، زیرا عمل صالح هر انسانی باید بر حجت زمانش منطبق شود و در عصر ما تنها عملی صالح است که موافق و منطبق با قرآن کریم و احکام و رهنمودهای عترت طاهره باشد”( تسنیم ، ج ۱۴، ص ۴۰۴).

“ذلیل بودن یهودیان، از حیث مسکنت، نداشتن قدرت قیام و بیچاره بودن آنان است نه فقیر بودنشان. اکنون نیز تحت سیطره استعمارند و طناب دیگران را به گردن دارند، هر چند عده ای نیز مقهور آنان باشند… ذلت و مسکنت حاکم بر آنان را باید در تاریخ مذلت بارشان به نظاره نشست”( تسنیم، ج ۱۵، ص ۳۷۴).

جوادی آملی می نویسد که علت ذلت و مسکنت همیشگی یهودیان، قتل انبیا است. سپس می پرسد که این قتل در گذشته روی داده و این حکم نمی تواند به آینده سرایت داده شود. پاسخ او چنین است:”رضای به آن قتل و حق پنداشتن آن، که وصف متأخران و پسینیان است، زمینه خفت و زبونی آنان را فراهم کرده است”( تسنیم ، ج ۱۵، ص ۳۷۶).

مشکل آیت الله جوادی آملی – درست مانند نتانیاهو که تورات را بد روایت می کند- این است که درک نادرستی از قرآن دارد. داستان های تاریخی تورات وارد قرآن شده است. جوادی آملی نیز این قصه ها را گزارش های تاریخی واقعی به شمار می آورد. در صورتی که این داستان ها را باید اسطوره ای به شمار آورد. به عنوان مثال، پس از گوساله پرستی بنی اسرائیل، خداوند به یهودیان فرمان می دهد که همه – دوست و فامیل و خانواده- همدیگر را بکشند. در آن روز حدود ۳ هزار تن کشته می شوند(خروج، ۳۲ ، ۲۸- ۹).

بعد هم خداوند به دلیل گوساله پرستی ، بلای هولناکی بر بنی اسرائیل نازل می کند(خروج، ۳۲ ، ۳۵- ۳۳).

این داستان از تورات وارد قرآن شده است(بقره، ۵۱ و ۵۴ ). آیت الله جوادی آملی آن را یک گزارش تاریخی واقعی به شمار می آورد، نه قصه ای اسطوره ای. اگر این گونه داستان ها واقعی باشند، خداوند موجودی خون ریز بوده که از نسل کشی لذت می برد. این درست همان مسأله ای است که افرادی چون کارل پوپر، پیتر سینگر و جان هیک طرح کرده اند[ خشونت های عهد عتیق را به طور مفصل در مقاله

خشونت در ادیان و راه‌های گذار از آن” بررسی کرده ام. به مقاله های “خشونت در کتاب مقدس” و “یهودیان و مسیحیان چگونه از خشونت‌های کتاب مقدس گذر کردند؟ ” بنگرید)].

تبیین مهاجرت یهودیان از ایران

جمهوری اسلامی رژیمی دیکتاتوری است که به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض می کند. تبعیض در جمهوری اسلامی همه افراد و گروه ها را در بر می گیرد. این تبعیض به شدیدترین نحو ممکن در مورد بهائیان اعمال شده و می شود. در چنین بستری، روشن است که یهودیان نیز از وضع موجود راضی نباشند. احتمالاً ساده ترین راه نشان دادن نارضایتی و اعتراض، مهاجرت از ایران است. جمعیت یهودیان ایران طی ۵۵ سال به قرار زیر بوده است :

سال سرشماری تعداد

۱۳۳۵ ۶۵۲۳۲ نفر

۱۳۴۵ ۶۰۶۸۳ نفر

۱۳۵۵ ۶۲۲۵۸ نفر

۱۳۶۵ ۲۶۳۵۴ نفر

۱۳۷۵ ۱۲۷۳۷ نفر

۱۳۸۵ ۹۲۵۲ نفر

۱۳۹۰ ۸۷۶۵ نفر (ص ۲۶ ).

با توجه به رشد جمعیت، کمتر از ۱۰ درصد یهودیان در ایران باقی مانده اند. اکثر آنها به آمریکا رفته و در ایالت های نیویورک و کالیفرنیا اقامت دارند. عواملی چون شرایط تبعیض آمیز، احساس در خطر بودن، ساده بودن پذیرش آنان در جوامع غربی و اسرائیل ، و بهره مندی از فرصت بهتر زندگی در جوامع غربی در مهاجرت گسترده آنان نقش داشته است.

اما برای فهم بهتر این مسأله ، باید فهمید که فرایند مهاجرت ایرانیان به خارج تنها به یهودیان اختصاص نداشته و همه مذاهب- از جمله شیعیان- را در بر گرفته است. مطابق جدیدترین گزارش بانک جهانی ، نرخ خالص مهاجرت در ایران منفی ۳۰۰ هزار و یک نفر است. این بدان معناست که هرساله حدود ۳۰۰ هزار نفر یا بیشتر از آن از ایران مهاجرت می‌کنند. ایران در میان ۱۹۳ کشور در رتبه ۱۵ جهان قرار دارد.

قانون اساسی جمهوری اسلامی و یهودیان

اصل سوم قانون اساسی “رفع تبعیضات‏ ناروا و ایجاد امکانات‏ عادلانه‏ برای‏ همه‏، در تمام‏ زمینه‏ های‏ مادی‏ و معنوی” را وظیفه جمهوری اسلامی به شمار می آورد. مطابق اصل دهم :”هیچ‏ مقامی‏ حق‏ ندارد به‏ نام‏ حفظ استقلال‏ و تمامیت‏ ارضی‏ کشور آزادی های‏ مشروع‏ را، هر چند با وضع قوانین‏ و مقررات‏، سلب‏ کند”. اصل‏ نوزدهم همه قوم ها و زبان ها را دارای “حقوق مساوی” اعلام می کند. مطابق اصل بیستم همه افراد “از همه‏ حقوق‏ انسانی‏، سیاسی‏، اقتصادی‏، اجتماعی‏ و فرهنگی‏”‏ برخوردار هستند.

براساس اصل سیزدهم قانون اساسی، “‎‎‎‎‎ایرانیان‏ زرتشتی‏، کلیمی‏ و مسیحی‏ تنها اقلیت های‏ دینی‏ شناخته‏ می‏ شوند که‏ در حدود قانون‏ در انجام‏ مراسم‏ دینی‏ خود آزادند و در احوال‏ شخصیه‏ و تعلیمات‏ دینی‏ بر طبق‏ آیین‏ خود عمل‏ می کنند”.

مطابق اصل ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی مسیحیان دو نماینده و زرتشتیان و یهودیان هر کدام یک نماینده در مجلس دارند. پارلمان ایران در حال حاضر دارای ۲۹۰ نماینده برای جمعیت ۷۸ میلیونی ایران است[جمعیت ایران اینک به ۸۰ میلیون نفر افزایش یافته است]. از منظر حضور اقلیت های غیر مسلمان در پارلمان، وضع جمهوری اسلامی نسبت به تمامی کشورهای منطقه بهتر است.

“خانه یهودی آمریکای شمالی” در گزارشی تعداد یهودیان کشورها در سال ۲۰۱۳ را اعلام کرده است. مطابق این گزارش، ترکیه ۱۷۳۰۰ نفر، ایران ۱۰۱۰۰ نفر، آذربایجان ۸۸۰۰ نفر، یهودی دارند(ص ۷۲). با این که ترکیه و آذربایجان دارای روابط با اسرائیل هستند، اما یهودیان هیچ نماینده ای در پارلمان این دو کشور ندارند.

این واقعیت را نباید نادیده گرفت که قانون اساسی متعارض جمهوری اسلامی، در اصول خود، تبعیض را نهادینه ساخته است. این تبعیض فراگیر، نسبت به برخی از گروه ها نمود بیشتری دارد.

در عین حال، فروشگاه هایی در خیابان میرداماد شنبه ها تعطیل می شوند و کسی با آنان کاری ندارد. برخی از جوانان مسلمان نیز گردنبندهای ستاره داوود بر گردن آویزان می کنند. برای شهدای یهودی جنگ عراق علیه ایران نیز یادبودی تهیه کرده ومراسمی برای آن گرفته اند.

بازار کتاب و متفکران یهودی

کتاب در جمهوری اسلامی فقط و فقط با مجوز حکومت منتشر می شود. سانسور در این قلمرو، صدای حق طلبانه نویسندگان و ناشران را در آورده است. اگر یهودستیزی سیستماتیکی در ایران وجود داشت، نظام سانسور جمهوری اسلامی اجازه نمی داد تا آثار بزرگترین متفکران یهودی بازار کتاب اش را در دست داشته باشد. آثار یهودیان به وفور به فارسی انتشار یافته است. برخی از متفکران یهودی در ساختن دولت اسرائیل هم نقش مستقیم داشته اند. در اینجا به طور نمونه فقط به انتشار آثار برخی از متفکران یهودی استناد خواهیم کرد:

هانا آرنت : او در انتقال یهودیان اروپا به فلسطین و تأسیس کشور اسرائیل نقش فعالی داشت، اما بیشتر کتاب هایش به فارسی انتشار یافته اند: انقلاب مجارستان . ریشه های توتالیتاریسم . وضع بشری . انقلاب . خشونت . میان گذشته و آینده. حیات ذهن .

شاید گمان رود که زمامداران جمهوری اسلامی از نقش او اطلاع ندارند، اما کتاب های بسیاری درباره زندگی و آرای آرنت انتشار یافته که همه این مسائل را گوشزد کرده اند: فلسفه هانا آرنت ، فلسفه سیاسی هانا آرنت و هانا آرنت و مارتین هایدگر .

آرتور کستلر: او پیوند عمیقی با اسرائیل و گروه های تروریستی چون ارگون داشت(صص ۲۳۴- ۲۹۷). کستلر رمان دزدان شب Thieves in the Night: Chronicle of an Experiment را نوشت و نسخه هایی از آن را برای نمایندگان پارلمان بریتانیا ، اعضای کمیسیون ویژه بررسی تقسیم فلسطین در سازمان ملل ارسال کرد تا موجب رأی دادن آنها به تشکیل کشور اسرائیل شود ( ص ٢۶٨ ). وقتی رأی مجمع عمومی سازمان ملل درباره تأسیس کشور اسرائیل اعلام شد، آن روز را تعطیل کرد و با ویسکی جشن گرفت. با این همه ، آثارش به فارسی انتشار یافته و تأثیرگذار هم بوده است : گلادیاتورها . ظلمت در نیمروز . ورود و خروج . خوابگردها . وصیتنامه اسپانیایی . خزران .

آیزایا برلین: او در “بردگی و رهایی یهودیان” حداقل به سه دلیل از صهیونیسم و تشکیل دولت اسرائیل در سرزمین فلسطین دفاع کرده است. جان گری در کتاب آیزیا برلین آرای او را در این مورد توضیح داده و این کتاب به فارسی انتشار یافته و ۴ بار تجدید چاپ شده است. گری این سخن استیورات همشر را نقل می کند که صهیونیسم :

“عارضه جانبی تهییج احزاب و گروههای افراطی ناسیونالیست در اروپا بود، خصوصاً که این تهییج با قوم کشیهایی در روسیه و جنبشهای یهودستیزی در جاهای دیگر، مثل وین در اواخر قرن نوزدهم، و در جریان ماجرای درفوس در فرانسه همراه شد…فکر ساختن وطنی ملی برای یهودیان در فلسطین پاسخ و واکنشی طبیعی و معقول در برابر یهودستیزی موجود بود”.

سپس خود می نویسد:”جا دارد اضافه کنیم که صهیونیسم- و به صورت بیان توفیق آمیز آن در بنیادگیری کشور اسرائیل- نیز واکنشی طبیعی و معقول به وحشت اخلاقی بی اندازه کشتار یهودیان به دست نازیها بود”.

کتاب مایکل ایگناتیف- فیلسوف و رهبر سابق حزب لیبرال کانادا- تحت عنوان زندگی نامه آیزیا برلین نیز به فارسی ترجمه شده است. مهمتر از همه، آثار آیزایا برلین به فارسی انتشار یافته و استقبال زیادی از آنها شده است: متفکران روس . چهار مقاله درباره آزادی . ریشه های رومانتیسم . مجوس شمال . آزادی و خیانت به آزادی: شش دشمن آزادی بشر . کارل مارکس. سرشت تلخ بشر . قدرت اندیشه .

برنارد لوئیس: او یکی از نو محافظه کارانی است که در میان لیبرال ها اصلا خوشنام نیست. با این همه بسیاری از آثارش به فارسی ترجمه شده اند: خاورمیانه ، دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز . برخورد فرهنگ ها . حشاشین،فرقه ای تندرو در اسلام. زبان سیاسی اسلام . مشکل از کجا آغاز شد؟ .

ارنست کاسیرر: فلسفه صورت های سمبلیک: اندیشه اسطوره ای . زبان و اسطوره . فلسفه روشنگری . اسطوره دولت .فرد و کیهان در فلسفه رنسانس . رساله ای درباب انسان .

والتر بنیامین: نقد خشونت . خیابان یک طرفه . اثر هنری در عصر تکثیر مکانیک . عروسک و کوتوله: مقالاتی در باب زبان و تاریخ . نشانه ای به رهایی: گزیده مقالات.

اریک فروم: گریز از آزادی . انسان برای خویشتن، پژوهشی در روانشناسی اخلاق . روانکاوی و دین . زبان ازیادرفته؛ درک و تعبیر رویا، داستان های کودکان و اساطیر . جامعه سالم . هنر عشق ورزیدن . رسالت زیگموند فروید . ذن بودیسم و روانکاوی . سرشت راستین انسان . آیا انسان پیروز خواهد شد؟: حقیقت و افسانه در سیاست جهانی . فراسوی زنجیرهای پندار . جزم اندیشی مسیحی و جستارهایی در مذهب، روانشناسی و فرهنگ . دل آدمی و گرایشش به خیر و شر . شما باید به خدایان مانید . انقلاب امید: در ریشه‌های عوامل غیراومانیستی و اومانیستی جامعه صنعتی . بحران روانکاوی . آناتومی ویران سازی انسان . داشتن یا بودن؟ . به‌ نام زندگی .

فرانتس نویمان: بهیموت . آزادی ، قدرت و قانون.

اریک هابسبام: عصر انقلاب . عصر سرمایه . عصر امپراتوری . عصر نهایت ها . ملت و ملی گرایی . راهزن اجتماعی . جهان در آستانه قرن بیست و یکم . صنعت و امپراتوری: تاریخ اقتصادی و اجتماعی بریتانیا از انقلاب صنعتی تا دهه ۱۹۶۰ . جهان در آستانه قرن بیست و یکم. اهمیت کنونی مارکس: ۱۵۰ سال بعد از گروندریسه .

آلن دوباتن: هنر سیر و سفر . پروست چگونه می تواند زندگی شما را دگرگون کند؟ . تسلی بخشی های فلسفه . یک هفته در فرودگاه . خوشی ها و مصائب کار . معماری شادمانی . دین برای خداناباوران .

مادر بزرگ آلن باتن دوست بن گورین و جاسوس اسرائیل بوده است. هفته نامه شهروند امروز- شماره ۳۰، ۲ دی ۱۳۸۶- نیز مصاحبه ای اختصاصی با وی انجام داد و او از ترجمه آثارش به فارسی ابراز شگفتی کرد.

مایکل والزر : حوزه های عدالت: در دفاع از کثرت گرایی و برابری . در باب مدارا . تفسیر و نقد اجتماعی . فربه و نحیف: خاستگاه هنجارهای اخلاقی. “عذرتراشی برای تروریسم“. “تهاجم به چه کشوری موجه است؟ ” . “اسلام گرایی و چپ” . “چپی که قبولش ندارم“. دیگر کتاب ها و مقاله های والزر در حال انتشار به فارسی هستند.

تئودو آدرنو: دیالکتیک روشنگری . زبان خاص اصالت . دیالکتیک منفی .

مانس اشپربر: قطره اشکی در اقیانوس . نقد و تحلیل جباریت . گفت و گویی با اشپربر.

مارسل پروست: ۷ جلد زمان از دست رفته (طرف خانه سوان ، در سایه دوشیزگان شکوفا ، طرف گرمانت ، سدوم و عموره ، اسیر ، گریخته ، البرتین گمشده ، زمان باز یافته ).

جوزف استیگلیتز: پیشکامان اقتصاد توسعه . بهای نابرابری .

نوبرت الیاس: تنهایی دم مرگ .

زیگمونت باومن: عشق سیال . اشارت های پست مدرنیته . باومن که قربانی نازیسم بود- مانند آدرنو- روشنگری مدرنیته و عقلانیت ناشی از آن را عامل قساوت، ظلمت، سرکوب، شکنجه و هولوکاست به شمار می آورد.

پل بنجامین استر: خاطرات زمستان . کتاب اوهام . مون پالاس . کشور آخرین‌ها . سه‌گانه نیویورک. اختراع انزوا . هیولا .مردی در تاریکی . تیمبوتکو .

سال بلو : دم را دریاب . هرتزوگ . مرد معلق . سلطان باران . هدیه هومبولت . وقتشه ساکت شیء . رولشتاین . هویت یهودی در رمان های سال بلو بسیار برجسته است.

فرانتس کافکا : مسخ . قصر . محاکمه . آمریکا . تمثیلات. داستان های کوتاه کافکا.

مارتا نسبام: ارسطو . خطابه آلکیبیادس: قرائتی از رساله مهمانی افلاطون . گفت و گو با فیلسوفان تحلیلی

ویکتور فرانکل : انسان در جست و جوی معنا . پزشک و روح . فریاد ناشنیده برای معنا .

آلبرت هیرشمن: خروج، اعتراض و وفاداری. هواهای نفسانی و منافع . خطابه ارتجاع: انحراف، بیهودگی، مخاطره .دگردیسی مشغولیت ها: نفع شخصی تا کنش همگانی . پیش رفتن با جمع: تجربه اقتصاد توده ای در آمریکای لاتین . گذر از مرزها.

اروین د. یالوم: وقتی نیچه گریست . مسئله اسپینوزا. درمان شوپنهاور. موهبت روان درمانگری. دروغگویی روی مبل. مامان و معنی زندگی. خیره به خورشید نگریستن. هنر درمان. فلسفه ای برای زندگی. انسان موجودی یکروزه. روان درمانی اگزیستانسیال. روان درمانی گروهی.

آثار گرانسنگ یالوم از پرخواننده ترین کتاب ها هستند. به عنوان مثال، وقتی نیچه گریست، توسط دو تن به فارسی ترجمه شده است. تا سال ۱۳۹۴ ، یکی به چاپ بیستم و دیگری به چاپ پانزدهم رسید. آثار او به طور گسترده ای مسأله یهودی ستیزی در جهان و هولوکاست را مطرح می سازند.

کتاب خاطرات مئیر عزری ، آخرین سفیر اسرائیل در ایران نیز به فارسی انتشار یافته است. در این مورد موضوع بحث فراتر از یهودی بودن است و کتاب یک دولتمرد اسرائیلی درباره ایران منتشر شده است.

آثار صدها متفکر یهودی دیگر(از جمله نوام چامسکی، ریچارد فالک، و…) به فارسی ترجمه شده که بدانها استناد نکردیم. جهان اجتماعی مخلوق ذهن و زبان آدمی است. متفکران بزرگ یهودی دوران مدرن در ساختن جهان اجتماعی ایرانیان نقش مهمی داشته اند. گفتمانی که آنان خلق کرده اند، جهان ساز بوده و تأثیر مهمی حداقل در نسل تحصیل کرده و روشنفکر ایران داشته است. اگر جامعه یهودستیز بود، یا اگر حکومت دیکتاتوری جمهوری اسلامی که همه کتاب ها با مجوزش منتشر می شوند یهودستیز بود، این آثار در ایران منتشر نمی شد. واقعیت های ایران با “ایران یهودستیزی” که افرادی چون نتانیاهو اختراع می کنند، تفاوت شگرفی دارد.

تبلیغ دین یهود

حوزه نشر کتاب ایران گرفتار سانسور است. خطوط قرمزی وجود دارد که رعایت می شوند و نمی شوند. کتاب سیر ادیان جهان به سر ویراستاری کریستوفر پاتریج به فارسی ترجمه و در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران به آیت الله خامنه ای هدیه داده شده است. با این حال، ناشر بخش بهائیت و هولوکاست کتاب را به فارسی برنگردانده است. تبلیغ دین یهود ممنوع است، اما آثار عارفان و الاهی دانان یهودی به فارسی ترجمه شده و می شود:

مارتین بوبر: من و تو . کسوف خداوند .

امانوئل لویناس: از وجود به موجود .

گرشوم شالوم: جریانات بزرگ در عرفان یهودی .

ایزیدور اپستاین : یهودیت: بررسی تاریخی .

جول ل. کرمر: احیای فرهنگی در عهد آل بویه . فلسفه در عصر رنسانس اسلامی .

زیگموند فروید: تقریباً تمامی آثار فروید به فارسی انتشار یافته است. اغلب محققان یهودی روانکاوی فروید را به نمادگرایی عرفان یهودی- کبالا- باز می گردانند. آبراهام رباک مدعی است که “روش” فروید “قویاً یادآور” نمادگرایی فلسفه عرفانی یهود است که کبالا نامیده می شود. رباک نتیجه می گیرد که “روانکاوی در کل حاوی تمایلی عرفانی است”(ص ۱۸۵). دیوید باکان نیز مدعی است کارهای فروید ادامه سنت عرفانی یهود است. مایه های روانکاوی فروید را می توان در زهر (Zohar) یافت و برخی از این مایه ها در تلمود وجود دارد. حییم بلاخ- محقق معروف کبالا و هسیدیزم- گفته است که در کتابخانه فروید مجموعه ای از کتاب های یهودی را دیده که شامل آثار کبالیستی و از جمله زهر بوده است.

D Bakan, Freud and the Zohar: An Incident. Commentary, ۲۹, ۶۵- ۶۶.

آرای مستشرقین یهودی درباره اسلام نیز با این که مخالفان فراوانی دارد، به فارسی برگردانده شده است. به عنوان نمونه ، دو کتاب ایگناز گلدزیهر : درس هایی درباره اسلام و گرایش های تفسیری در میان مسلمانان قابل ذکر است. برخی از این مستشرقین قرآن را وحی به شمار نمی آورند و آن را کپی تورات و انجیل به شمار می آورند.

فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی

در ایران تلویزیون خصوصی وجود ندارد. رادیو و تلویزیون دولتی هستند که مطابق قانون اساسی رئیس آن را رهبر تعیین می کند. در همین تلویزیون تحت نظر رهبری، فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی ساخته یهودیان به نمایش در آمده است. بسیاری از آنها جنایات نازی ها را به تصویر کشیده اند. از یک سو برخی ادعا می کنند که هالیوود تحت سیطره صهیونیسم قرار دارد، اما از سوی دیگر برای جذب بیننده فیلم های هالیوودی چون سه گانه ماتریکس و برخی فیلم های اسپیلبرگ بارها در تلویزیون نمایش داده می شوند. یکی از ترفندهای جمهوری اسلامی در مواقعی که مردم به خیابان ها می ریزند این است که برای کاستن از حضور خیابانی انبوه جمعیت، فیلم های مشهور هالیوودی را نمایش می دهد که یهودیان در ساختن آن نقش داشته اند.

سریال تلویزیونی ضد نازی ارتش سری (Secret Army) ، محصول بی. بی. سی در سال ۱۹۷۷، با حذف تمامی صحنه های سکسی، در تلویزیون نمایش داده شد و مورد استقبال بسیار بینندگان قرار گرفت.

فیلم مقاومت (۲۰۰۸) Defiance ادوارد زوییک با عنوان “مبارزان جنگل” چند روز قبل از روز قدس ۱۳۸۹ از شبکه چهار تلویزیون نمایش داده شد. فیلم داستان سه برادر یهودی در جنگ جهانی دوم است که فرار حدود هزار تن از یهودیان از دست نازی ها در اروپای شرقی را رهبری می کنند.

فیلم دونده ماراتن (Marathon Man) به کارگردانی جان شلزینگر و بازی داستین هافمن بارها در تلویزیون ایران نمایش داده شده است.

چهار فیلمی که برخی بنیادگرایان آنها را صهیونیستی خوانده اند، و بارها از شبکه های مختلف تلویزیون نمایش داده شده بودند، در سال ۱۳۹۲ مجدداً از شبکه نمایش پخش گردیدند:

الماس تراش/ ویلیام تانن (۲۰۰۵) The Cutter ــ (۲۶ خرداد، ساعت ۲۳). جلیقه/ جان می‌بری (۲۰۰۵) The Jacket ــ (۶ تیر، ساعت ۲۳). نفوذی/ اسپایک لی (۲۰۰۶) Inside Man ــ (۱۷ تیر، ساعت ۲۱). دیوار آتشین/ ریچارد لانکرین (۲۰۰۶) Firewall ــ (۲۰ تیر، ساعت ۲۳).

فیلم های هالیوودی که نشان می دهند دولت آمریکا، دولتی فاسد است که همه مردم را تحت کنترل دارد، به وفور در شبکه های مختلف تلویزیون دولتی ایران به نمایش گذارده می شوند. تحلیل گر هم قبل یا بعد از نمایش فیلم به بینندگان توضیح می دهد که در این فیلم با انتقادهای جزیی از سیستم، کل سیستم را نجات می دهند. به عنوان نمونه سریال “خانه پوشالی” (House of cards) که فساد قدرت در بریتانیا را برملا می کرد، در دهه ۱۳۷۰ در ایران نمایش داده شد و مدتی است که محافظه کاران ایرانی به استقبال سریال چهار بخشی “خانه پوشالی” دیوید فینچر رفته اند که فسادهای نظام سیاسی آمریکا را افشا می کند.

مستندات گوناگونی تلویزیون درباره دوران نازی ها به نمایش گذارده و در آن وضعیت یهودی ها گزارش شده است. مستند دنیا در جنگ (The World At War) حداقل دو بار از تلویزیون ایران پخش شد.

فیلم “زندگی زیباست” روبرتو بنینی نیز در سینمای ایران نمایش داده شده است.

در ایران در کنار خیابان ها تمامی آثار سینمایی و تلویزیونی غربی- و یهودیان- به فروش می رسد. همه سی دی های تمامی فیلم های سینمایی در کنار خیابان ها کمتر از یک دلار فروخته می شود. فهرست شیندلر Schindler’s List)) ، پیانیست (The Pianist) رومن پلانسکی و The Boy in the Striped Pajamas)) به کارگردانی Mark Herman سه نمونه از این آثارند. از سوی دیگر، افراد به طور مجانی تمامی فیلم ها را از روی اینترنت دانلود می کنند و می بینند.

همه این ها در حالی رخ می دهد که نظر آیت الله خامنه ای به هالیوود منفی است. او در ۱۳۸۸/۰۲/۲۳ گفت که هالیوود و دولت آمریکا را سیاست استکباری واحدی می چرخاند. در ۱۳۸۸/۰۹/۰۹ ادعا می کند که : “بیشتر شرکت‌ها و مؤسسات سینمایی در هالیوود مظهر اراده‌ی سیاسی دستگاه منسجمی هستند که پشت صحنه‌ی سیاست امریکا قرار دارد و حتی در برخی موارد، فراتر از دولت‌ها نیز قرار گرفته است”. مدعی است که صهیونیسم بین الملل- که لزوماً یهودی نیست- بر هالیوود هم سیطره دارد. می گوید دولت های آمریکا و اسرائیل عوامل اصلی اسلام ستیزی هستند و “دستگاه عظیم فیلمسازی هالیوود و شرکتهای هالیوودی برای اسلام ستیزی مأموریت پیدا کردند.”. درباره فیلم تک تیرانداز (American Snipe )- به کارگردانی کلینت ایستوود- هم می گوید :

“همین فیلم تک‌ تیرانداز که حالا سروصدایش بلند شده و هالیوود آن را درست کرده، تشویق می کند یک جوانِ مثلاً فرض کنید مسیحی یا غیر مسلمان را که تا آنجایی که می تواند و از دستش برمی‌آید، مسلمان را اذیت بکند، اصلاً تشویق می کند این معنا را”.

موضوع جالب توجه دیگر یک تهیه کننده یهودی است که جایزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دریافت کرد. هارون یشایایی متولد ۱۳۱۴- رئیس “جامعه روشنفکران یهود” ۷۱- ۵۷، رئیس هیأت مدیره “انجمن کلیمیان تهران” ۸۶ – ۷۱ ، فعالیت در همه عرصه ها برای حفظ میراث یهودیان و جامعه یهودی ایران- در سال ۱۳۸۷ در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر، از طرف منتقدین سینمای ایران، به عنوان بهترین تهیه کننده در سی سال پس از انقلاب انتخاب و جایزه سیمرغ دریافت کرد. یشایایی صدها فیلم تبلیغاتی، سه فیلم مستند و بیش از ۱۰ فیلم سینمایی(ناخدا خورشید، در مسیر تندباد، هامون، کیمیا، اجاره نشین ها، ای ایران، نون و گلدون، شهر زنان، هنرپیشه) تهیه کرده که بسیاری از آنها جوایز داخلی و بین المللی دریافت کرده اند.

فیلم، موسیقی و مد پدیده هایی هستند که صدها میلیون انسان را در سراسر جهان متحد و هم هویت می سازند. فرهنگ دروننمایی گرا (expressivist) از طریق خود- نمایشگری (self- display) متقابل زبان مشترکی ایجاد کرده که در شکل و شمایل افراد تجلی دارد. سینما در ساختن این فرهنگ نقش مهمی بازی کرده است. وقتی این فیلم ها را می بینیم، گویی همزمان با دیگران در حال ساختن هویت مشترکی هستیم. هنوز به یاد داریم که نمایش فیلم مرد بارانی (Rain Man) با بازی تام کروز و داستین هافمن چگونه عینک تام کروز را به مد روز جوانان ایران تبدیل کرد.

سخنرانی متفکران یهودی در تهران

اگنس هلر یکی از متفکران یهودی است که کتاب نظریه ای در باب مدرنیته اش به فارسی ترجمه شده است. پدر آگنس هلر در آشویتس درگذشت. او را به ایران دعوت کردند و در خانه‌ هنرمندان ایران درباره‌ “شکسپیر در تاریخ” و “گذار به دموکراسی در اروپای شرقی” سخنرانی کرد.

مایکل کوک یکی از متفکران یهودی است که کتاب شایست و ناشایست او به فارسی انتشار یافته است. او را به ایران دعوت کرده و جایزه جشنواره فارابی را هم به وی اهدأ کردند. به شهر قم سفر کرده و از مراکز دینی آنجا نیز بازید به عمل آورده است. در حالی که مایکل کوک به همراه پاتریشیا کرون در پایان کتاب هاجریسم درباره اسلام نوشته بودند:

“در اسلام معادلی برای پتانسیل‌هایی که در یهودیت به سکولاریزه شدن از نوع مارکسیستی آن و در مسیحیت پروتستانی به سکولاریزه شدن از نوع فرویدی آن انجامید، وجود ندارد. تنها صورت واروی جدیت عبوس اسلامی هرهر خندیدن زن‌های مسلمان است. اما این عکس‌العمل واقعیت محسوسی دارد و در زندگی معمولی مردان معنی‌دار است. نظام جمعی جامعه اسلامی مدتها قبل فرو ریخت. اما تسخیر حیات خانوادگی از سوی کنیزان به گستردگی تسخیر حیات جمعی از سوی مملوکین نبود. بدین ترتیب حرمتی که از حیطه عمومی رخت بر بسته بود در حیطه خصوصی پناه یافت:‌ مسجد مسلمین از فراسوی صحرا‌ها به سوی مکه جهت گرفته اما خانه هر مسلمان قبله‌ای دارد و خود قبله‌گاه اوست. شاید این آخرین بازمانده فتوحات مسلمانان است که بتوانند لااقل در خانه خود امن و امان باشند”( صص، ۱۴۸- ۱۴۷).

دوستی راه رهایی از نفرت

بسیاری از مفاهیم، روایت ها و اسطوره هایی که صریحاً و یا به طور ضمنی یهود ستیزانه هستند در قرون گذشته ، به خصوص اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، از اروپا به ایران وارد شدند.

البته یهود ستیزی مدرن و وارداتی در کنار برخی سنت های ضد یهود که از قبل در ایران وجود داشت شرایط زندگی حاوی حقوق برابر را برای جامعه کلیمی سخت کرد. در عین حال این ادعا که آموزه های ضد یهودی منحصر به ایران بوده است و ایران به عنوان یک ملت و کشور یهود ستیز است نه تنها با واقعیت های ایران به طور کامل مطابقت نداشته، بلکه به نوعی بی انصافی در قضاوت تاریخی در خصوص یک ملت است. یهود ستیزی متأسفانه پدیده ای است که در بسیاری از کشورهای غربی و آسیایی به طور روز افزونی مشاهده می شود، و هنوز تلاش های جامعه بشری نتوانسته است آنها را از بین ببرد، و حتی در برخی جوامع در حال احیأ شدن است. در چنین وضعیتی ایران امروز در مجموع در بافت فرهنگی و فرهنگ سیاسی خود نسبت به گذشته بسیار کمتر گرایشات و کلیشه های ضد یهود را می پذیرد. البته این در کنار گفتمان های سیاسی مقامات و جریان های سیاسی ای است که معمولاً در حاشیه قرار داشته ولی پر سر و صدا هستند.

اسرائیل و یهودستیزی: نکته بسیار مهمی که برخی مواقع سردمداران پروژه ایران ستیزی بدان توجه نداشته و یا آن را دست کم گرفته اند، نقش سیاست های تندروانه اسرائیل- به خصوص دولت راستگرای نتانیاهو- در تقویت گرایش ها، اظهارات و بعضاً آموزه های ضد یهود است. پارلمان فعلی اسرائیل، نژادپرست ترین پارلمان تاریخ اسرائیل است. مایکل مورل، معاون سابق رئیس سازمان سیا ، در مصاحبه‌ای با روزنامه راستگرای اسرائیلی جروزالم پست به اسرائیل اندرز می‌دهد که با شاخه القاعده در سوریه- یعنی‌ جبهه‌ النصره- همکاری نکند. هآرتص اسرائیل تأیید می‌ کند که دولت اسرائیل به مخالفان اسلام گرای سوریه کمک می کند. شورای حقوق بشر سازمان ملل در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ تأیید کرده که اسرائیل در غزه مرتکب جنایات جنگی شده است. اسرائیل به هیچ وجه خواهان صلح با فلسطینیانی که سرزمین هایشان را اشغال کرده است، نیست. یعنی نه “طرح صلح تشکیل دو دولت” آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل را می پذیرد؛ نه حاضر به تشکیل یک کشور اسرائیلی است که به همه فلسطینیان- همچون یهودیان- حقوق شهروندی می دهد. نتانیاهو در ۱۶ مارس ۲۰۱۵ گفته است تا من نخست وزیر اسرائیل هستم، کشور مستقل فلسطینی تشکیل نخواهد شد. موشه یالان- وزیر دفاع اسرائیل- هم در ۹ جون ۲۰۱۵ گفته است که صلح با فلسطینی ها تا زمانی که من زنده هستم صورت نخواهد گرفت.[ شیرین هانتر اخیراً در مقاله مهمی توضیح داده است که بشار اسد حاضر بود از ایران جدا شود، به شرطی که اسرائیل در برابر صلح، بلندی های جولان را به سوریه بازگرداند. اما اسرائیل این معامله را نپذیرفت. نتانیاهو تأکید کرده و می کند که بلندی های جولان سوریه را که اشغال کرده، هرگز به آن کشور باز نخواهد گرداند و آن را جزیی از اسرائیل به شمار می آورد. به عنوان نمونه اینجا و اینجا و اینجا را ببینید].

مطابق یک قضیه شرطیه ، اگر گروه های تروریستی به نام اسلام دست به جنایت بزنند، اسلام بدنام شده و مسلمان هراسی هم رواج می یابد. مطابق همین قضیه شرطیه ، اگر اسرائیل به نام یهودیت دست به اشغالگری، جنایات جنگی و ایجاد سلطه آپارتایدی بزند، یهودیت بد نام شده و یهودستیزی رواج می یابد. توده های مردم فیلسوف نبوده و نیستند که به طور منطقی اقدامات دولت ها و گروه های تروریستی را از ادیان و پیروانشان متمایز سازند.

نقش منفی دولت اسرائیل در تحولات جامعه ایران:علیرغم اظهارات و ادعاهای حاوی گرایشات یهود ستیزانه برخی مقامات رسمی و نیمه دولتی ایران از تریبون های رسمی و غیر رسمی، روند کلی جامعه و حتی تحولات نهادی پس از انقلاب حاکی از شکستن تدریجی نمادها و سنت های مردود و باطل یهود ستیزانه بوده است. این تحولات در سطح بحث های بین مذاهب، تقریرات و تفسیرهای نوگراتر متون دینی و فقهی نیز قابل مشاهده است. بعلاوه، افزایش سطح سواد و آموزش عمومی، ارتباطات گسترده دیجیتالی و ساختار جوان جمعیتی به طور محسوسی انگاره ها و باورهای غیر تساهل آمیز در خصوص اقلیت های دینی را مورد چالش قرار داده و روند مثبتی را به وجود آورده است. ولی تهدیدات مکرر نتانیاهو، انگشت اتهام دراز کردن در برابر ایران در هر بزنگاهی و در هر موردی، و مهم تر از همه ادامه تبعیض ها و ستمگریهای ساختاری علیه فلسطینی ها، روند زدودن رگه های یهود ستیزانه از باورها و ذهنیت ها را خدشه دار کرده و می کند. خلط کردن همه صور گوناگون ضد یهود با ایران و حتی کلیت جمهوری اسلامی که در ساختار خود گرایش های مختلف و بعضاً متضاد را پرورش داده ، بالقوه و عملاً می تواند به یهود ستیزی دامن زند و یا آهنگ روندهای مثبت را کند سازد.

تردیدی نیست که ایران پس از انقلاب با شعار همبستگی با ملت فلسطین و اقدامات عملی حمایت از فلسطینی ها ممزوج شده است. اگر تمامی این باورها و حمایت ها از فلسطینی ها را صرفاَ پروژه ی حکومتی بدانیم، در تفسیر و تحلیل بهتر شرایط به گمراهی رفته ایم. احساسات و ابراز همدردی با ملت فلسطین لاجرم با خود نوعی از ضدیت با کشور اسرائیل و سیاست های آن را به ارمغان آورده است که در بسیاری از مواقع با بیانات و مواضع ضد یهود گره خورده است. بخشی از این گرایشات خود ناشی از احساس تهدید دائمی جمهوری اسلامی و حاکمان ایران از طرف قدرت های خارجی بوده که آن هم به نوبه خود در شرایطی متبلور شده که ایران در یک رقابت استراتژیک برای ابراز وجود و تثبیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای است(رجوع شود به مقاله “تروریسم ۱۰۰ میلیارد دلاری ایران“). بنابراین سیاست داخلی و خارجی نابخرادنه جمهوری اسلامی و واکنش محافل تندرو در آمریکا و اسرائیل بدانها، نیز کمکی به روند طبیعی مقابله با یهود ستیزی نکرده است، بلکه در برخی مواقع آن را مخدوش کرده است.

درست برخلاف آن چه نتانیاهو می اندیشد و عمل می کند، نهایی کردن توافق هسته ای و بهبود روابط ایران و آمریکا ، دریچه ای به سوی حل مسائل منطقه است. ایران و اسرائیل هم باید به خصومت ها علیه یکدیگر پایان داده و با عدم ایراد سخنان تحریک کننده، راه های برقراری روابط را بگشایند. خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی، حل عادلانه مسأله فلسطین و تشکیل دولت فلسطینی در کنار دولت اسرائیل، طرح مشترکی که امنیت کلیه کشورهای منطقه را تضمین کند، پایان دادن به نزاع های قومی و دینی، و…؛ فرو خواباننده خشم و نفرت و کینه دینی و قومی و مذهبی است. جنگ بدترین سناریوست که نه تنها هیچ مسأله ای را حل نمی کند، بلکه هزاران مسأله لاینحل جدید پدید می آورد.

تاریخ سازی نتانیاهو و خامنه ای: دولت اسرائیل و لابی قدرتمندش “ایران یهودستیز” را اختراع می کند تا اهریمنی بسازد که همه نگاه ها به آن معطوف شود. اختراع ایران یهودستیز برای به حاشیه راندن و فراموشی مسائل اصلی و واقعی منطقه است. مسأله اشغالگری، تبعیض، آپارتاید و جنگ دائمی و بی ثباتی بلند مدت است.

دموکراتیزه شدن منطقه و بهبود وضعیت حقوق بشر در گرو امنیت جمعی، تبعیض زدایی، صلح از طریق رفع اشغال سرزمین های دیگران و پاک سازی کل منطقه از سلاح های کشتار جمعی است. کدام دولت مخالف منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی است؟

آیت الله خامنه ای نیز همچون نتانیاهو که با ایران هراسی کار خود را پیش می برد، می کوشد تا با سخن گفتن از سیطره صهیونیسم بر جهان، مشکلات داخلی و منطقه ای خود را حل کند. او در ۲۴ مهر ۱۳۹۰ گفت :

“امروز بسیاری از مشکلاتی که در کشورهای اروپائی، مثل انگلیس، مثل فرانسه، مثل آلمان، مثل ایتالیا وجود دارد، ناشی از این است که سیاستهای شبکه‌ی خبیث صهیونیستی بر دولتهای این کشورها حاکم است. اینها از سرمایه‌داران و کمپانی‌داران صهیونیست که در دنیا زیادند، چشم می زنند و حساب می برند. در آمریکا هم همین جور است. تملق‌گوئی به صهیونیستها، یک شیوه‌ی معمول در بین قدرتمندان آمریکاست. در اروپا هم کم و بیش همین جور است. وقتی ملتها – چه ملت آمریکا، چه ملتهای اروپا – بدانند که خیلی از این بدبختی‌ها ناشی از سلطه‌ی شیطانی و اهریمنی این شبکه است، یقیناً انگیزه‌شان بیشتر خواهد شد، حرکتشان شدیدتر خواهد شد.”

خامنه ای و نتانیاهو- علی رغم دشمنی با همدیگر- یکدیگر را به شدت تقویت می کنند و خواهان بقای دیگری هستند تا بتوانند با اختراع تاریخ ، مسائل اصلی را به حاشیه برانند و نادیده بگیرند. نتانیاهو اشغالگری و آپارتاید را به حاشیه می راند و خامنه ای دیکتاتوری و نقض سیستماتیک حقوق بشر را. خامنه ای حکومت خود را اسلامی می نامد و نتانیاهو نیز پذیرش “اسرائیل به عنوان دولت یهودی” را شرط صلح با فلسطینیان قلمداد می کند.

آیت الله خامنه ای با طرح شعارهای دن کیشوت وار نابودی اسرائیل، نفی هولوکاست و “مبارزه تعطیل ناپذیر با دولت آمریکا” خود را به خادم دولت اسرائیل تبدیل کرده و هزینه بسیار سنگین این شعارها را ایران و ایرانیان باید بپردازند.

عدالت سیاسی برای صلح جهانی: اختراع تاریخ برای جنگ های دینی- مثلاً رویکردهای برنارد لوئیس و ساموئل هانتینگتون- کنشی خطرناک و مصیبت زا است. این گونه نظریه ها به مذاق جنگ طلبان همه ادیان سازگار است. اما برای صلح، باید تاریخ دیگری اختراع کرد. باید درک کنیم که واقعیت پلورالیسم فقط از طریق سرکوب هولوکاستی محو شدنی است. آموزه های جامع دینی و اخلاقی و فلسفی نباید موجب جنگ و نزاع شوند. جان راولز در نظریه عدالت و لیبرالیسم سیاسی ، اجماع همپوشان (overlapping consensus) را برای ایجاد وفاق پایدار پیشنهاد می کند.

تصور سیاسی از عدالت توسط آموزه های جامع دینی و فلسفی و اخلاقی ساخته می شود (PL, 147). در دل هر یک از این آموزه ها مواد خام خوبی وجود دارد که باید گزینش شوند تا عدالت سیاسی جهانی را بسازند. بدین ترتیب اجماع همپوشان اختراع می شود.

کلنگی کردن خاورمیانه و منافع ملی آمریکا: این درست همان چیزی است که جنگ طلبان نمی خواهند. نتانیاهو در سال ۲۰۰۲ به شدت تمام آمریکا را به حمله نظامی به عراق تشویق می کرد و وعده می داد که عراق دموکراتیک خواهد شد و جوانان ایرانی هم از آن درس خواهند گرفت.

اما رویا‌های اسرائیل برای تغییر کامل خاور میانه با هجوم به عراق پایان نیافت. درست قبل از هجوم به عراق، روزنامه هارتض گزارش داد:

“افسران ارشد نیرو‌های مسلح اسرائیل و افراد نزدیک به نخست وزیر آریل شارون، مانند مشاور امنیت ملی‌ افرایم هالوی، تصویری رویایی از آینده یی درخشان ترسیم می کنند که پس از حنگ در انتظار اسرائیل است. آن ها اثر سلسله وار این تحولات را انتظار می کشند که با سقوط صدام حسین سایر دشمنان اسرائیل نیز سقوط خواهند کرد: یاسر عرفات، حسن نصرالله، بشار اسد، ملا‌های ایران، و شاید معمر قذافی”( لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا ، ص ۲۵۷ ).

پس از آن که رژیم صدام حسین سقوط کرد، توجه اسرائیل بر سوریه متمرکز شد. در یک کنفرانس در ۳ مه‌ ۲۰۰۳ در انستیتو واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، هالوی چنین گفت: “اسد تحت تاثیر نفوذ بد می باشد و نباید به حال خود با حقه‌های قدیمی‌ خود رها شود.” در میانه ماه آوریل ۲۰۰۳ واشنگتن پست گزارش داد :”آریل شارون و وزیر دفاع اسرائیل شائول موفاز در حال روغن ریختن بر روی آتش فعالیت‌های بر ضدّ سوریه هستند و به آمریکا گزارش‌های جاسوسی درباره فعالیت‌های رئیس جمهور اسد می دهند.” زو چفتز، رئیس سابق دفتر دولت اسرائیل برای رسانه‌ها مقاله‌ای در روزنامه نیویورک دیلی نیوز در ۱۶ آوریل ۲۰۰۳ نوشت با عنوان “دوست تروریست‌ها سوریه نیز احتیاج به تغییر [رژیم] دارد”.

نتانیاهو همچنان- از طریق اختراع ایران یهودستیز- پروژه حمله نظامی آمریکا به ایران را دنبال می کند. دولت آمریکا باید ارزیابی کند که آیا کلنگی کردن افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن به سود منافع ملی آمریکا بوده است؟ بدون تردید کلنگی کردن و شخم زدن این کشورها و نابودی آنان به سود اسرائیل تمام شده، اما بی ثباتی بلند مدت منطقه به سود هیچ کس نیست. اختراع ایران یهودستیز فقط و فقط به درد دولت دست راستی اسرائیل می خورد، اما به زیان منافع ملی آمریکا است. نتانیاهو کاری به حقیقت ندارد، او یک پروژه سیاسی را پیش می برد، و گمان می کند که بتواند از دولت آمریکا همچون عروسک خمیه شب

بازی این تراژدی استفاده کند. با توافق هسته ای ایران و ۵+۱ ، بمب اتمی ای که نتانیاهو برای ایران می ساخت، دود شد و به هوا رفت. به همین دلیل هارتض نوشت: “نتانیاهوی بیچاره ! دنیا دوست داشتنی ترین اسباب بازی اش – بمب ایران – را از او گرفت“.

جهان امروز و خصوصاً منطقه خاورمیانه، به رهبرانی چون گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا نیازمند است. این حقیقت را دائماً تکرار کنیم: هر جا نا امنی گسترده و جنگ فراگیر باشد، دموکراسی و حقوق بشر و آزادی نابود خواهند شد یا امکان جوانه زدن نخواهند یافت.

صفحه فیس بوک اکبر گنجی https://www.facebook.com/AkbarGanji?v=wall&ref=ts

کانال تلگرام اکبر گنجی https://telegram.me/ganji_akbar

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید