ابوالفضل قدیانی
خودکامهی ایران با بالا گرفتن احتمال جنگ، در وحشت و هراس است که مبادا جنبش تحولآفرین زن، زندگی، آزادی که آتش زیر خاکستر است شعلهور شود و نظام ظلم و جور او را از ریشه برکند و بنابراین قصد آن دارد که پیشدستانه خیابانها و میادین را در شهرها قرق کند.
سرکوب منتقدان، معترضان، مخالفان و بهطورکلّی سرکوب ملّت ایران کماکان در نظام ضدملّیِ جمهوری اسلامی ادامه دارد. اخیراً به دستور علی خامنهای مستبد قدرتپرست ایران، دور جدیدی از تهاجم و سرکوبِ خشونتبار علیه زنان شجاع ایران -که حاضر نیستند حجاب اجباری را بپذیرند و شجاعانه با پوشش اختیاری در شهرها تردد میکنند و مصرانه به مبارزهی مدنی خود ادامه میدهند- آغاز شدهاست. خودکامهی ایران و بازوان سرکوبگرش مذبوحانه تلاش میکنند ارادهی ضدّحقوقبشری و ضدّملّی خود را بر ملّت ایران تحمیل کنند تا به مردم و خصوصاً زنان و نیز افکار عمومی جهان ثابت کنند که یک اقلیّت سلطهجو میتواند به زورِ سرنیزه، سلطهی خود را بهطور نامشروع ، ظالمانه و بشدّت خشونتبار، بر ملّتی تحمیل کند. البته در این نبرد علی خامنهای و عوامل سرکوبگرش نهایتاً شکست خواهندخورد و نصیبی جز تشدید انزجار مردم نسبت به خود نخواهندداشت.
امّا این شرارت سویهی دیگری هم دارد و آن این است که خودکامهی ایران با بالا گرفتن احتمال جنگ، در وحشت و هراس است که مبادا جنبش تحول آفرین زن، زندگی، آزادی که آتش زیر خاکستر است شعلهور شود و نظام ظلم و جور او را از ریشه برکند و بنابراین قصد آن دارد که پیشدستانه خیابانها و میادین را در شهرها قرق کند و در راستای استراتژی رسوای نصر بالرعب، رعب و وحشت در مردم ایجاد کند و به همین علت بگیر و ببند را تشدید کرده احکام غیر قانونی خود را به اجرا گذاشته است؛ از جمله صدور حکم اعدام برای توماج صالحی و اجرای احکام علیرضا بهشتیشیرازی، دکتر قربان بهزادیاننژاد، عبدالله مومنی، ضیاء نبوی، هستی امیری و سایر عزیزانی که احضار و به زندان منتقل می شوند در همین راستا ارزیابی میشود تا شاید با این ترفند مانع از ایجاد جنبش اعتراضی مردم شود اما این ترفندها چاره بنبستهای او نیست و مشکلی از مشکلات بیشمارش را حل نخواهد کرد.
اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران، با جنگ مخالف است (البته ملّت با هر متجاوزی خواهد جنگید و از سرزمین خود با تمام وجود دفاع خواهد کرد). ملت ایران برای سربلندی کشور، صلح و آرامش می خواهد تا در پناه آن با منابع و معادن بسیار غنی و گسترده و نیروی عظیم متخصص خود بتواند توسعه متوازن و پایدار ایجاد نماید تا کشور ما ضمن ایجاد رفاه و آسایش برای مردم جایگاه واقعی خود را در میان کشورهای جهان که قطعاً جایگاه رفیعی است، پیدا کند. همین جا لازم است متذکر شوم این که بعضیها گفتهاند در جنگِ میان نظام جمهوری اسلامی و حکومت اسراییل، مردم ایران طرف اسراییل را خواهند گرفت به هیچ وجه درست نیست. این سخن اساساً یک تهمت عظیم به ملّت شریف و آزادیخواه ایران است.اگر عدهای قلیل میگویند مردم در جنگ احتمالی از اسراییل طرفداری خواهند کرد از سر استیصال و انزجاری است که نسبت به نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی و علی خامنهای مستبد قدرتپرست ایران در خود احساس میکنند. البته مقصّر اصلی نیز در این ماجرا هم اوست که عدهای را به این ورطه سوق دادهاست.
اصولاً جنگ میان حکومت جمهوری اسلامی و حکومت اسراییل ارتباطی به ملّت ایران ندارد چرا که یک طرف آن، رژیم نسل کش و نژاد پرست اسراییل است که جنایات هولناک او را جهانیان در غزه مشاهده میکنند (و آن قدر این نسل کشی فجیح است که صدای اعتراض حامیان بیقید و شرطش را هم در آورده) و طرف دیگر آن نظام ضد ملّی و آدمکش و غارتگر جمهوری اسلامی است که دشمنیاش با ملّت ایران مکرّر به اثبات رسیدهاست و کما فیالسّابق مشغول سرکوب مردم ایران است. در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنم که رژیم اسراییل نمی تواند مردم خود را بکشد چون در آنجا دمکراسی برقرار است اما در عوض مردم مظلوم فلسطین را سلّاخی میکند.
همه مردم ایران امیدوارند که هرگز جنگی رخ ندهد چون جنگ نتیجهای جز ویرانی و خانمانسوزی و فقر و فساد درپی نخواهد داشت و تاوان کمر شکن آن قطعاً بر ملت ایران تحمیل خواهد شد. پر روشن است که تغییر نظام فاسد جمهوری اسلامی باید توسط ملّت ایران انجام شود و ملّت هم در مقاطع مختلف نشان داده که خواهان تغییر است چون چاره دیگری ندارد و بنابراین دیر یا زود علی خامنهای را از اریکهی قدرت به زیر خواهد کشید.
همانطور که مکرر گفتهام مسالمتآمیزترین و خشونتپرهیزترین شیوه تغییر نظام این است که علی خامنهای دست از این قدرت شیطانی بردارد و استعفا دهد تا مردم بتوانند با برگزاری رفراندم، نظام دلخواه خود را که به نظر من همانا نظام جمهوری دمکراتیک سکولار بر پایه حقوق بشر است، جایگزین نظام جمهوری اسلامی کنند. واضح است که علی خامنهای هرگز رضایت به برگزاری چنین رفراندومی نخواهدداد بناهم بر این نیست که او رضایت دهد بلکه باید به وی تحمیل شود. بنابراین اگر تمامی مخالفان نظام اجماع و رفراندم را به عنوان یک شعار در کنار شعارهای دیگر ترویج کنند و رفراندم ورد زبانها شود، حتماً افکار عمومی جهان هم از آن حمایت خواهد کرد چرا که رفراندم از حقوق مسلم ملتهاست.
* تلگرام کلمه
از: ایران امروز