نشست بزرگداشت مولانا در اهواز

جمعه, 25ام مهر, 1393
اندازه قلم متن

molana

بهار زمانی: عصر روز گذشته، به همت کمیسیون عرفان و خودشناسی کانون آینده نگری ایران، مراسمی با عنوان «آشنایی با اندیشه و عرفان مولانا» برگزار شد.

سخنران نخست این برنامه، دکتر مهرداد بهراد دانش آموخته فلسفه هنر و عضو ارشد کانون بود. سخنان دکتر بهراد با بررسی هنر از دیدگاه غرب و شرق آغز شد. و با مبحث چگونگی شاعر بودن مولانا ادامه یافت. این سوال مطرح شد که چگونه که سعدی را در غزلیاتش با عنوان شاعر میشناسیم و مولانا را به عنوان متکلم؟ آنچه که باعث میشود با چنین عنوانهایی برخورد کنیم اختلاف در ریشه این معانی و نظریات میباشد.

وی افزود: ما در شرق وغرب با اختلاف دیدگاه و معانی رو به رو میباشیم. هنر شرقی و غربی در رنسانس دارای تفاوتهای زیادی هستند. وقتی از هنر شرقی نام برده میشود به معنای ناحیه جغرافیایی شرق نیست بلکه منظور عرفان شرقی است.

این فعال آینده نگر گفت: هنر در شرق بامعنای هنر در یونان یکی نیست . برای مثال تعریف هایی که ارسطو با فلاسفه ایرانی دارد متفاوت است. شایان ذکر است که ما در زبان فارسی لازم است برای شناخت ریشه ها به دوره هند شرقی که ریشه های مشترکی با ایران دارد بازگردیم. لذا لازم است به این است که مروری همربه دوره اوپانیشادها داشته باشیم.

دکتر بهراد دراین قسمت به بیان داستان کوتاهی در این حوزه پرداخت: پدری ازپسرش می پرسد، درون گردو چیست؟ پسر جواب میدهد: مغز…-_ درون مغز چیست؟..درخت…._درون درخت چیست؟ زندگی….._درون زندگی چیست؟..جوهرحیات…._درون جوهر حیات چیست؟…در اینجا پسر جواب میدهد ، نمیدانم و پدرمیگوید: تو هستی. بااین داستان ما میتوانیم پی به وحدت روح در شرق ببریم و همچنین به این گفته مولانا میرسیم که : جهان انسان شد و انسان ،جهانی….این گفته ها در سراسر هنر شرق وجود دارد.و همچنین در سطح ” نیروانا هندی ” موجود است. و این همان هسته اشراق است.

وی بیان داشت: در فکر شرقی و غربی به عنوان معرفت تفاوت بیشماری است. در غرب ما منظورمان از فکر، عقل عدد اندیش است. ولی ما در شرق فلسفه نداریم بلکه عرفان و حکمت داریم.

دکتر بهراد خاطرنشان کرد: مولانا شاعری است که در معنا میتوان آن را در شرق یافت. شعر در غرب نوعی باروری است اما در شرق، نوعی رها شدن است.

سخنران بعدی این مراسم،‌ مهری کیانوش راد؛ شاعر، نویسنده و مدرس مثنوی معنوی بود. وی در خلال سخنانش گفت: باید در هر شرایطی زبان پارسی را پاس بداریم.همه ما در دوران دبیرستان با اشعار مولانا آشنا میشویم. به تعریف دکتر شفیعی کدکنی : مولانا عرفان را به اوج میرساند. اما آیا لازم است که ما شناختی از مولانا داشته باشیم؟ جواب این گونه بیان میشود که مولانا شاعرترین ، شاعرهاست پس لازم است که از وی شناخت داشته باشیم. . وی بیان داشت: این اوج هنر شاعری است که شاعر سرشار از شور و شوق شود. مولانا که بود؟او شاعری است که شعرش عاری از قضاوت های ذهنی است در شعر او واژه سازی صورت نگرفته است. مولانا با همه قشر نشست و برخاست داشته است .

وی افزود: مولانا در سن بیست و پنج سالگی یک مجتهد بوده است. او برای خود شاگردانی دارد. و تدریس میکند. اما چه میشود که او مولانا میشود؟ خود او در جایی میگوید: از شعر بدتر پیش من نباشد. …اما داستان مولانا و شیفتگی اش از سن ۳۶ سالگی اش آغاز میشود. در این زمان مولانا شمس ۴۶ ساله را میبیند وزندگی جدیدش آغاز میشود. مولانا در بیتی از سروده هایش این سخن را بیان میدارد: خام بد، پخته شدم، سوختم / تا روش عشق تو آموختم…


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.