منصور موسوی: شکایت از که کنم؟

چهارشنبه, 27ام فروردین, 1393
اندازه قلم متن

mansur-musavi

وزارتخانه باید برای خالی نماندن عریضه شکایت کند، چرا که باعث و بانی این وضعیت و رسم این کاریکاتور است.

کاریکاتور روز دوازدهم اسفند ۹۲ روزنامه قانون واکنش‌های متفاوت و گاه متضادی را در بین جامعه فرهنگیان ایجاد کرده است. کاریکاتور مذکور، معلمی را با لباس‌های مندرس و وصله دار، با جیب‌هایی که آستر آن برگشته نشان می دهد و گویا وضعیت جسمی و روحی شخصیت کاریکاتور نیز متاثر از وضعیت معیشتی اش بسیار نابسامان است. نکته جالب تر این که روی تخته سیاهی که در این کاریکاتور به چشم می خورد، موضوع انشاء دانش آموزان توجه مخاطب را به خود جلب می کند: «علم بهتر است یا ثروت!» این کاریکاتور با پس زدن پرده‌های تظاهر که غالباً در ادبیات مسئولان نظام آموزشی به صورت افراط در تمجید از مقام والای معلمان بروز می یابد، به حقیقتی تلخ اشاره دارد؛ اینکه وضعیت اقتصادی کشور، رشد بی رویه قیمت‌ها و رکود تورمی در سالیان گذشته، قشر ضعیف فرهنگی را تحت شدیدترین فشارها و تنگناهای مالی قرار داده است. با این حال عده ای هنوز بر طبل شعارها و تعارفات می‌کوبند.

«علم بهتر است یا ثروت» طعنه‌ای به این دست مسئولان و اظهارنظرهای رسانه‌ای وزارت‌نشینان است که با حقوق‌های ده تا بیست برابری یک معلم و بی‌توجهی به خواست‌های صنفی آنان، در پس جملات شعاری سنگر گرفته اند. البته در ذکر ایثار و فداکاری معلمان همین بس که با کمترین دریافتی و مزایای شغلی، سال‌های سال بار بی تدبیری مسئولان نظام آموزشی را یک تنه به دوش کشیده و همین اندک بازده و کارایی نظام آموزشی کشور نیز از این ایثار و جانفشانی ها نشأت می گیرد.

به هر حال به عنوان یک معلم با شنیدن خبر شکایت وزارت آموزش و پرورش از روزنامه قانون به جهت چاپ کاریکاتور مذکور، بر آن شدم تا نظر چندی از همکاران را در این زمینه جویا شوم. در اولین فرصت به یکی از گروه‌های مجازی پرنفوذ معلمان در فیس‌بوک مراجعه کرده و تصویر این کاریکاتور را به ضمیمه پرسشی با این مضمون که «با توجه به شکایت وزارت آموزش و پرورش از این کاریکاتور، آیا آن را توهین‌آمیز می دانید؟» منتشر کردم.

جالب اینکه قریب به اتفاق همکاران فرهنگی کاریکاتور مذکور را حقیقتی تلخ دانسته و جالب تر اینکه از آموزش و پرورش به دلیل چنین حساسیتی به نقد تصویری یک واقعیت، شکایت داشتند! و البته شکایت از بی توجهی مسئولان نظام آموزشی در مقابل وضعیت نابسامان معیشتی معلمان. دیدگاه غالب در بین همکاران فرهنگی این بود که مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جای جبهه گیری از جانب معلمان درقبال چنین نقدهایی، اندکی بی‌واسطه در میان معلمان حاضر شوند، به گروه‌های مجازی آنان بپیوندند و از دغدغه‌های راستین آنان اگاه شوند تا به یکباره در مواجهه با چنین کاریکاتورهایی برنیاشوبند!

یکی از همکاران در این گروه عنوان می‌کرد حال که به یمن برآمدن آفتاب تدبیر و امید، صدای متفاوت و مخالف گاه از قلم نویسندگان و گاه کاریکاتوری گزنده به چشم و گوش آقایان می‌رسد، چنین واکنش‌هایی نه تنها عزت را به جامعه فرهنگیان بازنمی‌گرداند بلکه نوعی پاک کردن صورت مسئله و فرار رو به جلو از سوی آنان است.از دیگر نقطه نظرات این گروه از همکاران می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

•شکایت آموزش و پرورش از روزنامه قانون، آدرس غلط دادن است!

•این کاریکاتور توهین آمیز نیست، کاری که وزارت به عنوان شکایت از روزنامه کرده توهین به جامعه فرهنگیان است. ناراحتی و شکایت وزارتخانه زمانی قابل قبول خواهد بود که اسباب راحتی معلمانش را فراهم آورده باشد.

•این کاریکاتور برای معلمان توهین آمیز نیست، برای وزارت آموزش و پرورش خجالت آور است.

•فرهنگیان در یک تناقض آشکار درگیر زندگی و کار خود هستند؛ معلم باید اصولی را به دانش آموزانش بیاموزد که در زندگی وی محلی از اعراب ندارد. معلمی‌که نماد علم آموزی در سیستم اجتماعی ماست، با ظاهری مندرس فرزندان این کشور را به جدال همیشگی علم و ثروت دعوت می‌کند.

•وزارتخانه باید برای خالی نماندن عریضه شکایت کند، چرا که باعث و بانی این وضعیت و رسم این کاریکاتور است.

•مسئولان وزارتخانه با فرافکنی و زیرکی خاص سعی کرده اند با شکایت خود از احساسات فرهنگیان عزیز استفاده سوء کرده و سمت و سوی انتقادات موجود در کاریکاتور را به سمت دیگری تغییر دهند که در این صورت توهین اصلی به مقام معلم را باید در این عمل وزارتخانه جست‌وجو کرد نه در کاریکاتور روزنامه.

•واقعیت تلخی است که باید پذیرفت و اتفاقا خیلی هم خوب است که گاهی چنین لخت و عریان موقعیت اقتصادی معلم نشان داده شود و وزارت محترم آموزش و پرورش هم بهتر است به فکر حل مسئله باشد نه شکایت بی حاصل آیینه چون روی تو بنمود راست، خود شکن آیینه شکستن خطاست.

•و در نهایت همکار دیگری امید داشت که ایکاش چنین کاریکاتورهایی هر روز چاپ می‌شد تا دستگاه وزارت از خواب غفلت بیدار شود.

البته در این میان عده معدودی از همکاران نیز کاریکاتور روزنامه قانون را توهین آمیز می‌دانستند. به نظر این عده از همکاران، هر چند معلمان درگیر نابسامانی‌های اقتصادی و معیشتی هستند، اما این نقائص نباید به دستاویزی برای تحقیر این قشر شریف مبدل شود. این گروه از همکاران برای نقد وضعیت نامطلوب فعلی روش‌هایی را مناسب می‌دانستند که وجهه اجتماعی معلمان را در نگاه جامعه بیش از این تخریب نکند؛ از نظر این همکاران روزنامه قانون در قبال چاپ چنین کاریکاتوری می‌باید عذرخواهی کند!

به هر حال دیدگاه غالب در بین همکاران این بود که مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جای واکنش‌های احساسی، وقت خود را برای برنامه‌ریزی‌های عقلانی و راهبردی در جهت کاستن از فشارهای اقتصادی بر پیکر نحیف و آسیب پذیر فرهنگیان مصروف دارند.

باشد که رستگار شویم!
از: قانون


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید