گزارشی از نمایش راپورت های شبانه دکتر مصدق در تالار وحدت تهران

یکشنبه, 14ام شهریور, 1395
اندازه قلم متن

سایت ملیون ایران: در اینجا اخبار نمایش راپورت های شبانه دکتر مصدق آورده شده و مضافا یک گالری عکس ها و ویدئوهای مربوطه نیز ارائه گردیده است.

سایت قطره: راپورت‌های شبانه دکتر مصدق نه سفارشی است و نه تحریف تاریخ!


raporthaye shabaneh

رکنا: اصغر خلیلی که این روزها نمایش «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» را اجرا می‌کند، تاکید کرد که این نمایش به هیچ وجه یک کار سفارشی نیست و تاریخ را هم تحریف نکرده است.

این کارگردان تئاتر با اشاره به درج برخی انتقادات نسبت به نمایشش گفت: نمایشنامه «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» حاصل دو سال تحقیق گروهی است؛ به این معنا که پژوهش‌های این نمایش به صورت انفرادی نبوده است و تمام مستندات تاریخی آن وجود دارد. اما متاسفانه در این مدت با هجمه‌ای از انتقادات ناروا روبه‌رو شده‌ام. عده‌ای این کار را تحریف تاریخ می‌دانند و عده‌ای دیگر اتهام سفارشی‌بودن را مطرح می‌کنند. در مرحله تنظیم نمایشنامه و پژوهش آن، هیچ‌کس روحش از این موضوع خبردار نبود. زمانی هم که نگارش متن به پایان رسید، شخصاً پیش مدیر کل هنرهای نمایشی رفتم و با ایشان مذاکره کردم و ایشان هم استقبال کرد و در متن هیچ کم و کاستی هم اتفاق نیفتاد. این نمایش با پیگیری شخصی من و تهیه‌کننده کار به صحنه رفته است. تهیه‌کننده من کنسرت‌گذار است که به دلیل اجرای این نمایش دو کنسرتش را لغو کرد تا روی کار ما متمرکز شود. صفر تا صد این نمایش به عهده تهیه کننده کار است که شخصا به دلیل علاقه‌اش به دکتر مصدق، پای این کار ایستاد.

این کارگردان تئاتر افزود: برای اینکه نام دکتر مصدق در اسم نمایشنامه باشد، بیست روز پیگیری کردم و صورت جلسه شورای نظارت و ارزشیابی موجود است. این چه مدل کار سفارشی است؟! از سوی دیگر آیا آقایان آییش، راد یا بهبودی که بازیگران این کار هستند، سفارشی کار هستند که در کار سفارشی بازی کنند؟!

خلیلی در ادامه با اشاره به مشکل دیگری که همزمان با اجرای این نمایش برایش پیش آمده، ادامه داد: عده دیگری مرا به تحریف تاریخ متهم می‌کنند و حتی شب گذشته تماشاگری مرا تهدید کرده که چرا فلان شخصیت در نمایشت نیست؟! در حالیکه خانواده دکتر مصدق دومین اجرای ما را دیدند و از این نمایش به عنوان اثری شریف حمایت کردند. آنها که در جریان اتفاقات بوده‌اند، سخنی از تحریف تاریخ نمی‌زنند ولی گروه دیگری براحتی چنین اتهامی را مطرح می‌کنند!

وی با انتقاد از برخی نقدهای مغرضانه خاطرنشان کرد: بعضی، بدون اینکه کار را دیده باشند، آن را می‌کوبند! هنوز نمایش را ندیده‌اند و می‌گویند تاریخ را تحریف کرده است! آنها بر اساس خلاصه داستان که در سایت‌های پیش فروش منتشر شده، نمایش را نقد می‌کنند! مثلا عنوان کرده‌اند در این نمایش صد دقیقه‌ای چنین و چنان می‌شود در حالیکه نمایش ما ۱۲۳ دقیقه است و همین موارد نشان می‌دهد که کار را ندیده‌اند.

در نمایش «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» به نویسندگی و کارگردانی اصغر خلیلی که برهه‌هایی از زندگی محمد مصدق به تصویر می‌کشد، فرهاد آئیش، ایرج راد، خسرو احمدی، رضا بهبودی، رویا میرعلمی، نرگس محمدی، علیرضا آرا، و تعداد دیگری از هنرمندان تئاتر (جمعا ۶۲ بازیگر) به ایفای نقش پرداخته اند. در این نمایش که بر مبنای زندگی دکتر محمد مصدق بعد از ملی شدن صنعت نفت تا مرگ وی تنظیم شده، بیش‌تر بر عوامل رخداد کودتای ۲۸ مرداد و مرگ مصدق از زاویه دید رسانه‌ها و افکار عمومی تمرکز شده است.

این نمایش تا بیستم مرداد در تالار وحدت به صحنه رفت.

*****

ایران تئاتر: گزارشی از پشت صحنه راپورت‌های شبانه دکتر مصدق

روایتی از یک قهرمان تاریخی / نمایشی که جانبداری سیاسی نمی کند

raporthaye shabaneh aks 5

مریم رضازاده: محمد مصدق نامی است که به تاریخ معاصر این سرزمین گره خورده است. نامی که نمی توان ساده از کنارش گذشت. راپورت‌های شبانه دکتر مصدق نام نمایشی است به نویسندگی و کارگردانی اصغر خلیلی که زندگی دکتر محمد مصدق نخست وزیر ایران را از ملی شدن نفت تا زمان مرگ روایت می کند. این نمایش قرار است از یکشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۵ تا چهارشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ در تالار وحدت روی صحنه برود. محل تمرین نمایش نیز طبقه هفتم تالار وحدت است. در واپسین روزهای بهار سری به محل تمرین این نمایش زدیم.

گروه مشغول آماده کردن برای تمرین هستند. اصغر خلیلی نکاتی را به چند تن از بازیگران جوان می گوید و سپس به گفتگو با ما می نشیند.

شخصیت دکتر مصدق را برای فرهاد آئیش نوشتم

اصغر خلیلی می گوید: یک ماه بعد از نمایش الیورتوئیست یعنی مرداد دوسال پیش، تحقیقاتم را درباره دکتر مصدق شروع کردم، با این منظر که قرار است نمایشی را با این مضمون کار کنم. شرایط اجتماعی و شغلی زندگی مصدق در هم تنیده شده و با هم مرتبط است، پس مجبور بودم مطالعه عمیقی روی موضوع داشته باشم به همین دلیل از کودکی تا مرگ دکتر مصدق را مطالعه کردم. طبیعی است که مطالعه، اطلاعات در این باره زمان بر است. ضمن اینکه نمی خواستم جانبداری خاصی ایجاد نشود و به همین دلیل نوشته های متعددی را خواندم.

او می افزاید: در میان این مطالعات یکسری از نام ها به میان امد. نام اشخاص، نام روزنامه ها و.. اطلاعات، کیهان  و باخترجزو روزنامه هایی بودند، جریانات آن وقایع را پوشش می دادند. اکثر این روزنامه ها پیدا کردم تا به آنچه می خواهم برسم، البته همسرم خانم سلیمی هم بسیار کمک کرد. حدود دو سال در منزل ما روی میز کتاب ها و متن هایی درباره مصدق بود. فایل های صوتی از دکتر مصدق دارم. حتی مستندهایی که درباره اش ساخته شده را دیده ام.

خلیلی ادامه می دهد: به فراخور این موضوع، نگارش اولیه نمایشنامه نزدیک به هشت ماه طول کشید. اینکه چه بازخورد و برداشتی از متن بشود، زمان بر بود. متن را صاحبنظران جامعه شناسی و سیاست خواندند.

این نمایش ۶۲ بازیگر دارد. از خلیلی درباره کار با این تعداد بازیگر می پرسیم و او می گوید: هنگام نگارش متن برای نوع کارگردانی هم برنامه ریزی کردم و به همین دلیل زمان تمرین ها، ساختمان نمایش خیلی سریع شکل گرفت. بازیگران نیز بسیار راحت خودشان را در صحنه پیدا و نقش هایشان را درک کردند.

او درباره انتخاب فرهاد آئیش برای ایفای نقش دکتر مصدق تصریح می کند: همیشه عادت دارم، اولین کلمه ای که برای آغاز نگارش متن می نویسم این است، بنام خالق زیبایی.

همان زمان شروع نگارش به این نیت متن را نوشتم که دکتر مصدق را قرار است فرهاد آئیش بازی کند. خودش آن زمان نمی دانست اما هنگام صحبت های ابتدایی گفتم که متن را بر این اساس نوشتم. در یک مقطعی هم فکر کردم نمی تواند در این نمایش باشد، چون فهمیدم اجرای نمایش دیگری را دارد و شاید به این کار نرسند. کمی انرژی ام تحلیل رفت اما دوباره به تصمیمم رجوع کردم و الان بسیار از این انتخاب خوشحال هستم.

به خودم امان نمی دهم

فرهاد آئیش در این نمایش کار سختی را در پیش دارد. او نقش دکتر محمد مصدق را ایفا می کند.آئیش درباره سخت بودن این نقش می گوید: ابتدا برایم سخت بود، طوریکه استرس داشتم و تحت فشار بودم اما تحقیقاتی که داشتم و فیلم هایی که آقای خلیلی در اختیارم گذاشت و اطلاعاتی که یکی از دوستانم به نام عابدیان که روی زندگی مصدق کار کرده است، کمک کرد از نظر تاریخی و روانشناسی شخصیت بیشتر مصدق را بشناسم و بسیار زود توانستم که او را در خودم پیدا کنم.

او می افزاید: تقریبا روزی ۸ ساعت در حال مطالعه هستم . هم روی زندگی اش با شنیدن صدایش و دیدن ویدئوهایی از او به خودم امان نمی دهم که از این نقش بیرون بیایم.

آئیش مصدق مصدق را شخصیت تاریخی مهم و دوست داشتنی می داند و می گوید: نهضت ملی شدن صنعت نفت موضوع مهمی است و هنوز هم بسیاری از آدم ها که مصدق را دیده اند و می شناسند، می خواهند ، او را هماهنگونه که هست، ببینند و این کار من را سخت می کند.

این متن نگاه جناحی ندارد

ایرج راد در این نمایش نقش روزولت را بازی کند. قبل از اینکه تمرین این صحنه با حضور او و علیرضا آرا شروع شود، با راد به گپ وگفت می نشینیم.

او می گوید: من نقش رزولت را بازی می کنم که گرداننده کودتاست. او کسی است که برای شکل دادن به کودتا فرستاده شده است. کسی که برای چنین موضوعی فرستاده می شود، باید با وضعیت سیاسی ، اجتماعی محیطی آن منطقه آشنا باشد تا متوجه نقاط ضعف و قوت را شود. این شخصیت هم طبیعتا با آن نگاه خاصی که دارد، کسانی را در ارتباط با کودتا دستچین می کند

راد ادامه می دهد: یکی از خصوصیات این متن نداشتن نگاه جناحی است. متن، نگاه جناحی به مسایل سیاسی آن زمان ندارد و از هیچ جناحی جانبداری نکرده است بلکه سعی بر این دارد که روایگر زمینه های اجتماعی این موضوع باشد تا زمینه های سیاسی .این نمایش سعی دارد تصویری از آنچه در آن دوران گذشته و وضعیت اجتماعی آن زمان را به روی صحنه بیاورد. امیدورام این نمایش برای کسانی که آن را تماشا می کنند، جذاب باشد.

او درباره قشری که مخاطب این نمایش هستند، معتقد است: مخاطبان ما با دیدگاه های مختلف می آیند. کسانی که اگر سنشان ۸۰ یا ۸۵ ساله باشد، در آن زمان بودند و حضور داشتند و آن وقایع را به یاد می آورند.

این افراد چند دسته هستند. کسانی که به جناح و بخش خاصی توجه دارند و مورد علاقه شان است. برخی هم فقط وقایع را دیده اند، بدون نگاه جانبدارانه. مردمی که آن دوران را ندیده اند نیز همین طور. آنها هم یا نگاه جناحی دارند یا ندارند. امیدوارم مخاطبان بتوانند با کار ارتباط لازم را برقرار کنند.

سپس یکی از صحنه ها با حضور ایرج راد و علیرضا آرا تمرین می شود. صحنه سخت و پردیالوگی است. پس از تمرین کارگردان و بازیگران به آنچه از حس می خواهند، می رسند.

تجربه ای شایسته نام آقای مصدق

علیرضا آرا مشول خواندن متن است و خود را برای تمرین صحنه بعدی آماده می کند. او می گوید: تقریبا برای اولین بار است که بطور جدی نمایشی درباره دکتر مصدق، کار می شود. برای من هم به عنوان بازیگر جذاب است که در این نمایش باشم و چنین تجربه ای را با این گروه پشت سر بگذارم. امیدوارم تجربه ای شایسته نام آقای مصدق باشد.

آرا می افزاید: من نقش سرلشگر زاهدی را بازی می کنم. شخصیتی کاملا مشخص در تاریخ که البته در این نمایش مانند دیگر شخصیت ها کوتاه و گذراست. در دو صحنه حضور دارد بیشتر نقش پیش برنده داستان است.

برای موسیقی آمدم، تهیه کننده شدم

محمدرضا منصوری تهیه کننده این نمایش است. او می گوید: در این کار برای موسیقی از طرف آقای خلیلی دعوت شدم و با هم در این باره صحبت کردیم. پس از مدتی آقای خلیلی تماس گرفت و گفت تهیه کننده قبلی میانه راه ما را تنها گذاشته و رها کرده و فعلا دست نگه دارید تا تهیه کننده پیدا کنیم. دوست مشترکی با آقای خلیلی داشتیم که او به من گفت ، حالا که موسیقی تهیه کردی تهیه کنندگی این نمایش را هم انجام بده. نمایشنامه را خواندم و علاقمند به تهیه این نمایش شدم.

منصوری که  آلبوم ترانه شو فریاد مرا را در کارنامه دارد، درباره موسیقی این نمایش می گوید: در این نمایش دو اجرای زنده داریم، یکی ابتدا یکی هم پایان نمایش و مهراد نوبخت تنظیم آهنگ ها را بر عهده دارد.

این روزها گیشه داشتن در تئاترموضوع مهمی است. منصوری درباره این موضوع می گوید: ما به دنبال این بودیم که بازیگرها بر اساس توانایی هایشان برای نقش ها انتخاب شوند. حالا این اتفاق افتاده که بازیگران مطرح و چهره هایی همچون فرهاد آئیش، ایرج راد، نرگس محمدی ، خسرو احمدی، رویا میرعلمی، علیرضا آرا و.. در کار ما حضور دارند. همین که هزینه های نمایش برگردد، کافی است چرا که تئاتر بیشتر یک علاقه و دغدغه فرهنگی است.

تئاتر حال روحی بازیگر را خوب می کند

پس از نمایش نظمیه زنان این دومین همکاری نرگس محمدی با اصغر خلیلی است. او می گوید: بعد از نظمیه زنان تصمیم گرفتم، زیاد تئاتر کار نکنم. بیشتر ترجیح می دهم، با خود آقای خلیلی کار کنم چون متن هایش را بسیار خوب می نویسد.

محمدی می افزاید: وقتی هم متن خوب باشد، برای بازیگر کار راحت تر می شود. قرار بود در الیورتوئیست کار قبلی آقای خلیلی هم حضور داشته باشم حتی با هم صحبت هم کردیم اما من سرکار بودم و نتوانستم که در آن نمایش بازی کنم. خوشبختانه در این نمایش فرصت همکاری دوباره پیش آمد.

او با اشاره به اینکه در این نمایش نقش خانم رئیس را بازی می کند و نسبت به نقش های دیگرش متفاوت است، درباره دستاوردهای تئاتر برای یک بازیگر تصریح می کند: قبل از حضور در عرضه تصویر، تئاتر کار می کردم. دستاورد تئاتر برای بازیگر موضوع شخصی است. حال روحی بازیگر خوب می شود. تئاتر بحث مالی هم ندارد و عوامل دستمزد زیادی نمی گیرند. پس موضوع مهم ارتباط نزدیک با تماشاگر است. وقتی فیلم یا سریالمان پخش می شود، بازتابش را در کوچه و خیابان از مردم می گیریم اما بازتاب تئاتر همان لحظه است و این موضوع مهمی است.

لاتی که اغتشاش می کند

خسرواحمدی تازه از راه رسیده است. به سراغش می رویم و از نقش می پرسیم. او می گوید: قراراست نقش یک گنده لات را بازی کنم. فردی به نام حسین رمضان یخی.

احمدی درباره وجود مابازای بیرونی برای این نقش تصریح می کند: شعبان جعفری و حسین رمضان یخی از گنده لات های آن زمان بودند و طی صحبت هایی که با کارگردان داشتیم، قرار است نقشی که من بازی می کنم، ویژگی های مابین این دو شخصیت را داشته باشد.

او ادامه می دهد: وقتی تاریخ را می خوانید، متوجه می شوید که اگرچه هر دو لات بودند اما تفاوت هایی داشتند و مدنظر ما لاتی است که اغتشاش می کند. صحنه سختی است و تقریبا در آمده و چیدمان شده فقط برخی پاساژهای حسی مانده است که با تمرین و گفتگو با کارگردان به آن هم می رسیم.

خدیجه مصدق با نگاهی دراماتیک

رویا میرعلمی مشغول تمرین دیالوگ هایش است. او می گوید: در این نمایش نقش خدیجه مصدق دختر دکتر مصدق را بازی می کنم. همینطور که از اسم کار برمی آید، بر اساس مستنداتی که در تاریخ وجود دارد، اصغر خلیلی این متن را نوشته است.

میرعلمی می افزاید: نگاه دراماتیکی به این شخصیت شده است و آقای خلیلی بر اساس تخیل خودش زوایایی را به نقش اضافه کرده است تا برای مخاطب جذاب تر باشد و این شخصیت در نمایشنامه دراماتیک تر شود.

او تصریح می کند: وقتی پیشنهاد این نقش شد، تحقیقاتی را انجام دادم . عکس هایش را دیدم. درباره زندگی اش تحقیق کردم و سعی کردم بیشتر با این شخصیت آشنا شوم تا بتوانم روی صحنه این نقش را اجرا کنم.

عوامل این نمایش به شرح زیر هستند:

بازیگران به  ترتیب ورود به صحنه:

فرهاد آئیش (دکتر مصدق)، رویا میرعلمی (خدیجه دختر مصدق)، ایرج راد (روزولت)، علیرضا زمانی نسب (رشیدیان)، علیرضا آرا (سرلشگر زاهدی)، علی نیکزاد ( رئیس مجلس)، رضا بهبودی (نماینده موافق )، خسرو امیری (نماینده فدوی)، امین زارع (نماینده مجلس ممتنه)، علی محمد رادمنش (نماینده مخالف)، نرگس محمدی (خانوم رئیس )، خسرو احمدی (گنده لات )، پیمان شیخی (گوینده رادیو)، حمیدرضا کاظمی پور (سرتیپ دفتری)، فاطمه مردانی (اشرفی)، نگین ابدالی (ملکه)، شیوا دیناروند (بی ام و)، حامد نظامی (نصیری)، منوچهر علیپور (رئیس دادگاه)، محمد سیاه پوش (انتظام)، یزدان منصوری (گیلانشاهی)، محمد یادگاری (اردشیر زاهدی)، مسعود حاجی ها (گارسون) وحید امینی (گارسون) ، صادق کیانی مقدم(زورگیر تهران)، ایوب دمان (زورگیر شهر نو)، یکتا حصار سرخی (کودک )، نیما اولیائی (کودک) ،علیرضا اسدی (نماینده حزب ملت ایران)، کوروش اشراقی(نماینده حزب زحمتکشان ایران)، مریم امینی(نماینده حزب زحمتکشان ایران)، امیر عباس باغی(نماینده حزب ملت ایران)، حجت بیات( نماینده نیروی سوم)، علی هادی پسیان(نماینده نیروی سوم)، رها پور رستمی(دانشجو معترض)، احمد جعفری(دانشجو معترض)، مصطفی جنتی(نماینده جامعه بازرگانان و اصناف)، شیما جهانگیری(نماینده پیشه وران تهران)، لیلا حقانی(دانشجو معترض)، ساحل داوودی(دانشجو معترض)، دنیا رحیمی(نماینده پیشه وران تهران)، مهدی رزمگاه(دانشجو معترض)، بهنام سوزنی(نماینده سندیکای ملی ایران  )، محمد محسن شفیعی(نماینده جمعیت آزادی مردم ایران)، زهرا شیخی اسدی(نماینده سندیکای ملی ایران  )، سمیه صباغ(نماینده جمعیت آزادی مردم ایران)، آوا عاقل(نماینده حزب ایران)، فاطمه قدیمی(نماینده نیروی سوم)، رضاکاشی لو(نماینده حزب ایران)، رضوان کرباسی(نماینده حزب ایران)، مجتبی کریمی(سر دسته مطربان)، شهرزاد کیانی(سر دسته دوره گردان)، مائده کیوانی(نماینده مطربان)، علی اکبر مجد راد(نماینده دوره گردان)، علی محمدی(نوچه لات )، بهرنگ نیرومند(نوچه لات )، فاطمه ولی خانی (مخالف رفراندوم)

تهیه کننده محمدرضا منصوری، موسیقی و آواز محمدرضا منصوری، در گروه کارگردانی نیز دستیار کارگردان و برنامه ریز حیدر رضایی، دستیار دو کارگردان شیوا دیناروند، منشی صحنه مهلا پاکدامن، منشی صحنه کودتا سارا کریمیان، مدیر صحنه بهزاد بابایی، مدیر صحنه کودتا سیدحسین رضایی، پژوهش سیاسی متین سلیمی، طراحان صحنه اصغر خلیلی، طراح آکساسوار صحنه و مدیر ساخت دکور علی طهرانچی، دستیاران ساخت دکور مازیار رافتی، امیررضا هرمزی، فراز فرازبخت، فاطمه احمدی ، مجتبی خلیلی و ساخت مجسمه علی طهرانچی، طراح لباس الهام شعبانی، دستیار لباس سما ستوده، مبینا استادعلیرضا، خیاط زهره سلیمی پناه، طراح نور مسعود رنجبر، طراح گریم ماریا حاجیها، آواز و موسیقی محمدرضا منصوری، تنظیم کننده ی قطعات موسیقی مهراد نوبخت پور، مجری طرح علی سلیمانی، مدیر اجرایی پیمان شیخی، عکاس تمرینات و اجرا مهدی آشنا، عکاس VIP فهیمه حکمت اندیش، مشاور رسانه پیمان شیخی، مدیر روابط عمومی مهرانگیز قهرمانی، مدیر روابط بخش بین الملل مریم سلیمی، گرافیک تئاتر یحیی پاکدل، تصویربرداری سینا پاکدل، مدیر تولید علیرضا شمدانی

عکس از مهدی آشنا

*****

سایت پلاس: سیاسی ترین نمایش ایران با حضور بازیگری که کُپی برابر اصل دکتر مصدق است/

فرهاد آییش: التهاب عجیبی برای این نقش دارم/راپورت های شبانه دکتر مصدق روی صحنه رفت

نمایش “راپورت‌های شبانه دکتر مصدق” تازه‌ترین تولید گروه تئاتر “تجربه نو” به نویسندگی و کارگردانی اصغر خلیلی که برهه‌هایی از زندگی محمد مصدق یکی از معروف‌ترین چهره‌های سیاسی ایران را به تصویر می‌کشد.

محمدرضا منصوری تهیه‌کنندگی و علی سلیمانی مجری طرح این نمایش را بر عهده دارند.

فرهاد آئیش، ایرج راد، خسرو احمدی، رضا بهبودی، رویا میرعلمی، نرگس محمدی، علیرضا آرا، علی نیکزاد، پیمان شیخی، منوچهر علیپور، خسرو امیری، علیرضا زمانی‌نسب، حمیدرضا کاظمی‌پور، نگین ابدالی، یزدان منصوری و تعداد دیگری از هنرمندان تئاتر در این اثر به صحنه می‌روند.

همچنین اصغر خلیلی طراح‌صحنه، پیمان شیخی مدیر اجرایی، محمدرضا منصوری آواز و موسیقی، مهراد نوبخت‌پور تنظیم‌کننده قطعات موسیقی، الهام شعبانی طراح لباس، ماریا حاجیها طراح گریم، متین سلیمی پژوهش سیاسی، حیدر رضایی دستیار کارگردان و برنامه‌ریز، شیوا دیناروند دستیار دوم کارگردان، مهدی آشنا عکاس، مهرانگیز قهرمانی مدیر روابط عمومی، مریم سلیمی روابط بین الملل، یحیی پاکدل گرافیک، سینا پاکدل تصویربرداری، علیرضا شمدانی مدیر تولید دیگر عوامل اجرایی این نمایش‌اند.

نمایش “راپورت‌های شبانه دکتر مصدق” به نویسندگی و کارگردانی اصغر خلیلی از ۲۰ تیرماه ساعت ۱۸ به مدت ۱۰۰ دقیقه در تالار وحدت به صحنه رفت.

raporthaye shabaneh aiish 1

*****

سایت آپارات: نمایش راپورت های شبانه دکتر مصدق

نمایش راپورت های شبانه دکتر مصدق، زندگی دکتر مصدق نخست وزیر ایران از ملی شدن نفت تا مرگ ایشان را روی صحنه می برد. فرهاد آییش، ایرج راد، رویا میرعلمی، نرگس محمدی، علیرضا آرا و … بازیگران این نمایش می باشند.
raporthaye shabaneh grim 1

*****

آفتاب نیوز: نگاهی به نمایش راپورت‌های شبانه دکتر مصدق اثر اصغر خلیلی

راپورت های شبانه دکتر مصدق، از یک نگاه تجربه دیگری در کارنامه حرفه ای کارگردان این اثر است. اصغر خلیلی، نویسنده، کارگردان و طراح این اثر، پیش از این آثار متفاوتی را در جشنواره ها یا اجراهای عمومی به روی صحنه برده است. با این حال او برای اجرای این اثر با دو مشکل اساسی رو به روست!

آفتاب‌‌نیوز : امید بی نیاز*- راپورت های شبانه دکتر مصدق، از یک نگاه تجربه دیگری در کارنامه حرفه ای کارگردان این اثر است. اصغر خلیلی، نویسنده، کارگردان و طراح این اثر، پیش از این آثار متفاوتی را در جشنواره ها یا اجراهای عمومی به روی صحنه برده است. با این حال او برای اجرای این اثر با دو مشکل اساسی رو به روست!

یکی جبر و یکی اختیار مشکل اول؛ مسئله ای جبری است، به سالن و اتمسفر اجرایی او بر می گردد و فیزیکال و ساختار سالن (تالار وحدت) همیشه نیمی از اثر نمایشی را تحت الشعاع خود قرارمی دهد.

namaye raporthaye shabaneh

برای نگارنده این سطور که حافظه ای حدود دو دهه از دیدن نمایش در تالار وحدت دارد، کمتر آثاری در این سالن، تأثیری ژرف بر مخاطب گذاشته اند. شاید فقط آثاری از جمله؛ زنان صبرا و مردان شتیلا، به کارگردانی دکتر قطب‌الدین صادقی(۱۳۷۷) کارهای دکتر علی رفیعی( عروسی خون، رمئو و ژولیت، شازده احتجاب در فاصله سال های میانی دهه هفتاد تا اول هشتاد) باغ آلبالوی چخوف با اجرای اکبر زنجان‌پور(۱۳۷۷) افرا یا روز می‌گذرد؛ از بهرام بیضایی(۱۳۸۶) ننه دلاور کلاوس پایمان از آلمان(۱۳۸۶) و همواره برای اسم بردن از بقیه، آدم با تردید رو به رو می شود؛ شاید این اواخرسقراط حمید نعیمی و…

برای همین، نگارنده هر بار که برای دیدن نماشی به تالار وحدت می رود، مشکل اساسی هر تئاتر ی را فیزیکال سالن می بیند!

سالنی که از لحاظ معماری و حتی طراحی صندلی های تماشاگران، برای اجرای یک کنسرت کلاسیک، درست شده است و خواه ناخواه ظرافت های هنر تئاتر را در خود گم می کند. مثال این ادعا، اشاره به نمایش فنز(نوشته و کار محمد رحمانیان) در حدود یازده، دوازده سال پیش است. این نمایش با بازی پرویز پرستویی، ترانه علیدوستی، حبیب رضایی و مهتاب نصیر پور در تالار چهار سو به روی صحنه رفت.

بحث و زمزمۀ بازی ستارگان این اثر و اجرای موجز و پرکشش کارگردان؛ تا تاکسی، مترو، اتوبوس های شرکت واحد تهران هم کشیده شد و حتی مردم کوچه و خیابان هم از این نمایش صحبت می کردند. همین اثر چند ماه بعد، برای دو اجرا به جشنواره فجر دعوت شد. این بار به جای سالن چهار سو، تالار وحدت میزبان هنرمندان «فنز» بود! همان روز نگارنده که برای نوشتن نقد دومی به دیدن نمایش فنز آمده بود؛ با فنزی دیگر روبه رو شد!

بنابراین؛ هیچ چاره ای جز نوشتن نقدی درباره تأثیر فیزیکال سالن بر نمایش، حتی سیر تاریخی تحول و دگرگونی معماری سِن یونانی و ایتالیایی به صحنه متناسب با روحیه تماشاگر نوین نداشت. متأسفانه سِن کلاسیک بنابر معماری اش، امکان یکی شدن تماشاگر و تئاتر را از بین می برد. با این اتفاق، اولین مشکلی هم که پیش می آید، خداحافظی با حضور حسی تماشاگر در سالن است.

تماشاگر، دیگر با بازیگر همذات پنداری ندارد. وقتی این مشکل هم پیش بیاید؛ دیگر خود را در حصار زمانی و مکانی نمایش نمی بیند؛ با تئاتر و مولف آن تئاتر هم کوچکترین قرار داد ذهنی برای باورپذیری داستان نمی بندد. بلکه به بیننده محض تبدیل می شود!

namaye raporthaye shabaneh 2

یک مشکل اساسی دیگر هم در همین رابطه هست که برای نگارنده از خاطره نمایش فنز تالار وحدت به عنوان تجربه این سالها به دست آمده است. اینکه؛ واقعاً بازی بازیگران، تأثیر دیالوگ ها، کنش ها و واکنش های دراماتیک نیز به شدت تحت تأثیر همین فضا، قرا می گیرد. این تجربه را برای آن بیان می کنم که دوازده سال پیش برای بنده بسیار سخت بود که در دومین دیدن «فنز» بنویسم که بازی پرویز پرستویی یا ترانه علیدوستی نسبت به اجرای قبلی شان در چهارسو، اُفت داشت! زیرا هر چه به بازی ها دقت می کردم؛ بر محور تلاشی انرژیک می چرخید.

شاید همین مثال بازی پرویز پرستویی را امروز بعد از دوازده سال در یکی از صندلی های تالار وحدت می توان؛ درباره فرهاد آئیش زد. زیرا به همین راحتی ها نمی توان؛ از تلاش انرژیک بازیگر نقش اول نمایش- فرهاد آئیش- گذشت. اما باید نشست و دید که چقدر بازی او تحت تأثیر همین جبریت فضا و فیزیکال سنگین سالن، قرار گرفته است؟ هر چند اینجا بین فرهاد آئیش به عنوان دکتر مصدق، با فرهاد آئیش نقش سقراط، اندک فاصله ای حس می شود.

اصغر خلیلی کارگردان نمایش برای دست و پنجه نرم کردن با مشکل اتمسفر اجرایی، یکی، دو شگرد قابل تحسین به کار برده است؛ مورد نخست، فاصله گذاری کوچکی است که اتفاقاً مثل یک نقشه بزرگ به چشم می آید. به فاصله چند ثانیه از حضور دکتر مصدق (فرها آئیش) و رفتن او، بازی یکی از شخصیت های پوششی داستان(باغبان) شروع می شود.

در همین رابطه، ذکر دو نکته جای اشاره دارد. اول؛ آفرینی است که باید به اصغر خلیلی، به خاطر نزدیک شدن به مخاطب داشت. او با این فاصله گذاری فضای نمایشی- فرمایشی داستان را می شکند و با قرار دادن بازیگر خود در کنار صندلی تماشاگر به مخاطبان حس نزدیکی به صحنه را می بخشد. نکته دوم در دل همین بحث؛ بازی گرم، خیره کننده و عاطفی بازیگر نقش باغبان(حیدر رضایی) است.

بی شک سادگی، صداقت و روستایی سازی تیپیکال باغبان و تبدیل آن به شخصیتی جذاب، طنز آمیز و باب طبعِ تماشاگر- به ویژه مخاطب عمومی- مدیون تلاش هنرمندی به نام حیدر رضایی است. اشاره بیشتر به بازی او یا دیگر بازیگران نمایش را به ادامه مطلب موکول می کنم و برای پاره پاره نشدن بحث؛ به تلاش های کارگردان بر می گردم و به نکته دوم خلاقیت او در پرداخت فضای راپورت های شبانه دکتر مصدق می پردازم.

این نکته که بعد از مورد اول ( فاصله گذاری و قرار دادن بازیگر در میان تماشاگران) مورد بحث قرار می گیرد، به یکی از تخصص های قدیمی کارگردان ربط دارد. اصغر خلیلی در کسوت طراح صحنه در طول این سالیان، همیشه حرفهایی برای گفتن داشته است. در نمایش دکتر مصدق هم دارد؛ شاید مهمترین نقطه قوت او هم همین نکته باشد. او به زیبایی طراحی شب قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد سی و دو را نشان می دهد.

namayesh mossadegh 2

خیابانی که او با متریال طراحی صحنه ساخته است؛ در نوع خودش زیبا و کم سابقه است. خواه ناخواه، این خیابان در ذهن تماشاگر خاص، لاله زار به ویژه تقاطع لاله زار و استانبول به به بالا را تداعی می کند. طراحی که برای نگارنده این سطور، ظرافت و زاویه دید مهدی اخوان ثالث را در شعری با مضمون لاله زاران در سال های بعد از کودتای ۲۸ مرداد سی و دو را زنده کرد:

بعدها نمایشنامه نویس فقید، زنده یاد محمود استاد محمد نیز از همین زاوید دید و البته با تم خاموشی تئاتر در لاله زار، کتابی را با عنوان لاله زارون زارِ زارون نوشت. با این تفاسیر لاله زاری که اصغر خلیلی می سازد، خلاصه و موجز است. بیشتر از چند مغازه نیست! دوزندگی بنفشه، چاپخانه، کارواش؛ و خانه ای که در اصطلاح عهد قجری اش و به قول مرتضی مشفق کاظمی، مثل خانه های خیابان شنی است. جایی که تعدادی زن در آن زندگی می کنند. خلیلی با این دکور و قرار دادن دو بازیگر( خسرو احمدی و نرگس محمدی) در بطن خیابان احتمالی لاله زار، یک فضای ذهنی خاص به وجود می آورد؛ او در این صحنه؛ سکوت، خلوتی و سوت و کوری شبانۀ تحسین بر انگیزی، برای ما می سازد.

جالب اینکه؛ جعفر شهری تهران شناس مشهور، چنین خیابانی را قبل یا بعد از کودتای مرداد ۳۲ شلوغ و پر سر و صدا تصویر می کند. چون باور دارد؛ به دلیل باز شدن پای روشنفکران به کافه ها و پاتوق های مختلف، خود به خود پای جمعیت کثیری از افراد عادی و حتی علاف هم به آن جا کشیده شد و چنین خیابانی به یکی از شلوغ ترین جاهای تهران تبدیل شد!

namaye raporthaye shabaneh 4

اما بی شک، ظرافت، همیشه در تکرار واقعیت نیست. بلکه در اشاره به واقعیت است. و بهترین اشاره، چیزی جز پیروی از همان اصول سه گانه ارسطویی؛ تشابه، تداعی و تضاد نیست! یعنی می توان؛ خیابان سوت و کور را نشان داد؛ تا مخاطب در ذهن خودش به آتش زیر خاکستر شب کودتا، یا شلوغی روز حادثه برسد! این نکته های ذهن کار گردان جای تقدیر دارد. ضمن اینکه؛ دکور یاد شده، شکل کاربردی خود را حفظ می کند و در مسیر قصه، گردش معنایی دارد و در بسیاری جاهای دیگر هم به فضاسازی مکان ها می پردازد! بعد از اشاره به این نقاط قوت به بحث ضعف و در واقع همان دو مشکل اساسی سر راه کارگردان در ابتدای این نوشته برگردیم!

راوی گزارشگر
مشکل اول، چنانکه اشاره شد؛ جبریت سالن بود؛ اما مشکل دوم؛ به خود کارگردان، بر می گردد.
بی شک، تولید هر اثر هنری یا نمایشی؛ ولو یک تئاتر تک نفره یک ربعی، به زمان نیاز دارد. اما گاهی جمع بندی این زمان تولید و طراحی، هنرمند را با فرسایش یا مشکل پرداخت روبه رو می کند.

مارسل پروست، غول ادبی تاریخ ادبیات، بیست و اندی سال نوشت! اما مخاطب امروز گاهی به این نتیجه می رسد؛ ای کاش شاهکار او- در جستجوی زمان از دست رفته- به جای هفت جلد، دو، سه جلدی می شد!

وقتی این تصور در مورد شاهکارهای بشری وجود دارد، ایجاز، تنها دوای درد هر اثر هنری است. متأسفانه یا خوشبختانه، مخاطبان ولینعمت های اصلی هنر و هنرمند هستند. بنابراین، هر اثر هنری بدون استفاده و ابراز نظر مخاطب، امکان ادامه حیات نخواهد داشت! تئاتر هم از این قاعده هستی شناختی، خارج نیست. منظورم مطرح کردن یک بحث کلیشه ای و صحبت از کوتاه کردن زمان صد دقیقه ای راپورت های شبانه دکتر مصدق نیست. بلکه سخنم با برخورد کارگردان با این زمان پژوهشی- نگارشی خود و خروجی کارش است.

کارگردان (در این اثر) ذهنیتی زندگینامه ای دارد. اصطلاح زندگینامه ای در این جمله، معنی کاربردی خود را ندارد و بلکه استعاری است. در واقع منظور این نیست که کارگردان از درام دکتر مصدق؛ به تولد تا مرگ او نظر داشته است. منظور این است که او می خواهد؛ همه چیز آن برهه زمانی را به شکلی خطی بگوید؛ یا همه بخش ها و همه افراد را نشان دهد.

این ذهنیت، ذهنیت زندگینامه ای است. همین باعث شده که ما او را به عنوان یک کارگردان ناظر و گزارش دهنده ببینیم! در حالیکه مخاطب خاص و عام همواره شیفته نویسنده و کارگردانی ضمنی هستند که در بطنِ تب و تاب داستان، اجزا و ساختار در هم تنیده اثرش حل شده است. مؤلفی که گاهی هم مثل یک صاحب نظر در درام، تاریخ، شهر، حوادث و هستی داستانش، خود را نشان می دهد. از این زاویه دید، اصغر خلیلی، در مواجه با تم سنگین زندگی دکتر مصدق و سیلان اطلاعات و رویدادهای آن دوره، از کسوت یک راوی ضمنی و تحلیل گر به جامه یک صحبت کننده ناظر و گزارشگر در آمده و بی تعارف، دچار اُفت در روایتی موجز و استخواندار شده است.

یعنی او در ساماندهی کیفی دریای داده ها و اطلاعات تاریخی چندان موفق نیست. همچنان هم که اشاره شد، مشکل او در این اثر، ذهنیت؛ یا زاویه دید زندگینامه ای است.

نقطه مقابل زندگی
زندگینامه ای، ذهنیت در آستانه ای قرار دارد. منظور از این اصطلاح، برش دادن هر بخش از داستان به میل و نگاه هنرمند است. ناگزیرم به جایی از شعر سنگ و آفتاب اُکتایو پاز، اشاره کنم؛ «هر اتاقی مرکز جهان است»

بنابراین کارگردان می توانست؛ از اتاق ذهن خودش و در واقع نقطه ثقل جهان شروع کند. جهان در این جا می توانست؛ اتاق زندگی، دفتر کار، یا حتی تخت معروف دکتر مصدق باشد که عکاسان تاریخی هم همان را نشان داده اند. بی شک، بحث ما درباره شروع نمایش نیست. چون نمایش به زیبایی با حضور مصدق و معرفی خودش آغاز می شود.
بحث ذهنیتی است که می خواهد؛ همه و هیچ را نشان دهد. همه صحنه ها، همه رویدادها، همه آدمها و همه روایت ها! این کار خیلی سختی است؛ هیچ هنرمندی از عهده آن بر نمی آید؛ همچنان که خلیلی هم بر نیامده است. چون نمایش مرکز جهان ندارد و مهمترین نیاز این کار همان اتاقی است که اُکتایو پاز آن را مرکز جهان نامیده است.

namaye raporthaye shabaneh 5
بنابراین؛ کارگردان، تمرکز بالایی روی یک ساختار واحد از رویدادهای تاریخی ندارد. طوری که با تمام خلاقیت سا لهای سالش، در اینجا صرفاً نقش یک گزارشگر را پیدا می کند. بنابر همین عملکرد، مخاطب را هم در مقام یک بیننده؛ و نه تماشاگر کاوشگر پر از سوال و تفسیر قرار می دهد.

برمودای بازی سه بازیگر راپورت های شبانه دکتر مصدق، نه تنها از حضور برخی ستاره های تئاتر مثل ایرج راد و فرهاد آئیش سود می برد؛ بلکه به اندازه یک تیم فوتبال بازیگر شاخص و توانا دارد. رضا بهبودی، رویا میرعلمی، علیرضا آرا، علی نیکزاد، پیمان شیخی، منوچهر علیپور، خسرو امیری، علیرضا زمانی‌نسب، حمیدرضا کاظمی‌پور، نگین ابدالی، یزدان منصوری و… برخی بازیگران این نمایش هستند.

بی شک یک مخاطب قدیمی تئاتر نمی تواند؛ به هیچ وجه با دید مغرضانه به شیوه بازی بازیگران نگاه کند؛ چرا که از بازی تک تک بازیگران خاطره ها دارد. اما آیا به راستی باید به کارگردان گفت؛ چرا باید مثلاً به ایرج راد، چنین نقشی داد؟ بازیگری با یک کلکسیون بازی درخشان در نقش های تاریخی آیا برای نقش دیگری مناسب نبود؟ شاید این پرسش ها؛ نه تنها نگارنده؛ بلکه هر شخص دیگری را هم به برخورد سلیقه ای متهم خواهد کرد! با این حال از ظرفیت های بالای بازیگران می شد؛ استفادۀ به مراتب بالاتری داشت.

فرهاد آئیش در نقش دکتر مصدق، از لحاظ زندگی عینی نقش، باورپذیر شده است. او به دلیل استعداد ذاتی و نزدیکی چهره اش به چهره این شخصیت تاریخی(دکتر مصدق) تقریباً هفتاد هشتاد درصدکاراکتر را با زندگی عینی نقش پرداخت کرده است. مابقی ابعاد شخصیتی مصدق؛ با سبک شخصی فرهاد آئیش پرداخت شده است. سکوت ها، تأمل ها و تفکرهای بین صحبت ها و دیالوگ های آئیش؛ نقطه اتکای این هنرمند، برای نشان دادن صد درصدی مصدق است. اما با تمام علایقی که به بازی تک تک بازیگران نمایش دارم؛ ناگزیر از اشاره به بازی سه بازیگر هستم.

این سه، انگار مثلث برمودایی را برای جذب مخاطب شکل داده اند؛ بازی خسرو احمدی، حیدر رضایی و خانم نرگس محمدی!

هر سه این بازیگران، نقش هایی کناری یا غیر مستند دارند. یعنی در این نمایش، دکتر مصدق داریم؛ دکتر فاطمی، نمایندگان مجلس، ژنرال امریکایی و… داریم. بودن این شخصیت ها، لازمه شکل گیری یک درام تاریخی است. اما هیچ کدام از نقش هایی که سه بازیگر یاد شده دارند؛ ضرورت تام و تمام مستند و تاریخی ندارند. هرچند نقش خسرو احمدی که تیپولوژی یک جاهل لاله زارگرد است، شاید اشاره ای به حضور پر رنگ این تیپ اجتماعی در جریان کوتای ۲۸ مرداد داشته باشد، اما به هر حال غیر از شخصیت های اصلی هر اشاره ای را می توان؛ با چند دیالوگ هم بیان کرد.

با این حال هر سه بازیگر، به تیپ های پرداخت شده در داستان نه تنها شخصیت می بخشند؛ بلکه آدم هایی طنز آمیز و شاید گروتسک را در حافظه تماشاگر به جا می گذارند. خسرو احمدی بازیگر خلاق و با سابقۀ تئاتر ایران، با احاطه و دانایی خاصی، تیپ جاهل را به شخصیتی طناز، تبدیل کرده است. او همچناکه؛ بارها در بسیاری از بازی های گذشته اش دیده ایم، توانایی زیادی روی زبان کوچه و بازار، بیان و دکلاماسیون متفاوت طبقات اجتماعی گوناگون از یک کلمه و اصطلاح عامیانه دارد. همین توانایی، فضا را برای بداهه گویی و خلاقیت های بیانی این بازیگر باز کرده و بستر درخشش هر چه تمامتر او را در نمایش دکتر مصدق فراهم آورده است.

«اینو خوب اومدی» تکیه کلامی است که عمدتاً در این نمایش سر زبانش است؛ اما با همین تکیه کلام، بارها مرزهای کلمات را می شکند، جلوتر می رود و تماشاگر منفعل را به خنده و واکنش وا می دارد. نرگس محمدی نیز نقشی خاص دارد. خاص؛ نه از لحاظ تاریخی، بلکه از منظر روان شناسی مد نظر است.

نقش افراد چنین طبقاتی را هر کسی نمی تواند؛ بازی کند. مطالعه و شناخت زیادی می طلبد. این مطالعه و شناخت تنها از منظر بیان این تیپ اجتماعی نیست؛ بلکه روحیات و فکر کردن افراد آن تیپ و طبقه اجتماعی مهم است. اما بازی دینامیک، پر تحرک و بیان رسای خلاق و پر از طنز و کوشه کنایۀ نرگس محمدی، نقشی ماندنی و موفق را در کارنامه حرفه ای این بازیگر ثبت کرده است.

حیدر رضای در نقش باغبان نیز خود را سرشار از انرژی و استعدادهای مکتوم بازیگری نشان می دهد. حیدر رضایی در کسوت بازیگر، برای مخاطبان عام، شاید چندان شناخته شده نیست! اما او یکی از چهره های اصلی و موفق تئاتر خیابانی ایران است که در کسوت کارگردان همواره حرف های زیادی برای گفتن داشته است.

بیش از یک دهه کارگردانی و بازیگری تئاتر خیابانی، حالا برای او مثل ثروتی به چشم می آید. گویی نزدیکی و صمیمیتش با تماشاگر مردمی و در حال گذر از خیابان به او دید خوبی داده است؛ تماشاگری که فقط یک عابر خیابان است و شاید اتفاقی گذرش به آن خیابان افتاده باشد.

همین حس آشنایی و دوستی با یک ناشناس نکته ای است که بازیگران تئاتر خیابانی ایران را درقلمرو خلاقیت های زنده و بی منتها قرار می دهد. به قول سید علی صالحیِ شاعر مثل؛ « دیدار ما و دیدار دیگرانی که ما را ندیده اند!»

*نویسنده و منتقد

*****

از سایت قطره: در گفت و گو با ایرنا؛

بازیگر راپورت های شبانه دکتر مصدق: نساختن تئاتر درباره این شخصیت همیشه جای سوال داشت

namayesh mossadegh 2تهران- ایرنا- بازیگر تئاتر «راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» گفت: با توجه به جایگاه و شخصیت دکتر مصدق در تاریخ معاصر ما همواره این سوال برایم مطرح بود که چرا نمایشی درباره او تا به حال اجرا نشده است.

بازیگر راپورت های شبانه دکتر مصدق: نساختن تئاتر درباره این شخصیت همیشه جای سوال داشت

شیوا دیناروند روز پنجشنبه در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا، درباره شروع کارش در تئاتر، اظهار داشت: کار حرفه ای تئاتر در تهران را با اثری به کارگردانی محسن سراجی آغاز کردم و درجشنوراه‌های مختلفی از جمله تئاتر ما، تئاتر فجر، تئاتر آئینی سنتی و دانشجویی حضور داشته‌ام.

وی همچنین درباره حضور در تئاتر «راپورت های شبانۀ دکتر مصدق»، گفت: از زمستان سال گذشته که اصغر خلیلی کارگردان و نویسنده اثر در حال نوشتن و نگارش متن بود، با او در ارتباط بودم و از همان اول، قبل از این که بازیگران به طور کامل جمع شوند و انتخاب شوند، در مراحل نگارش هم در کنار نویسنده بودم و به خوبی ریشه ها و لایه های این متن را می شناسم.

این بازیگر تئاتر با انتقاد صریح از این امر که چرا تا به امروز اثری پیرامون زندگی دکتر مصدق در قالب نمایش به روی صحنه نرفته است، ادامه داد: برای من بسیار جالب است که یکی از شخصیت های سیاسی بزرگ جامعۀ ما در این سی و اندی سال از چشم دست اندرکاران حوزۀ نمایش دور ماند و حتی یک بار هم نمایشی از زندگی او به روی صحنه نرفت و به جرأت می گویم دور ماندن زندگی مصدق از چشم دست اندرکران تئاتر برایم تعجب آور بود.

دیناروند با ابراز خرسندی از ایدۀ کارگردان نمایش «راپورت های شبانۀ دکتر مصدق» در جهت گردآوری بازیگران مجموعه از میان دانشجویان رشته های مرتبط با تئاتر در دانشگاه ها، اظهار داشت: بسیار کم پیش می آید که کارگردانان با سابقۀ تئاتر از میان هنرجوانی که در حال تحصیل رشته های مرتبط با تئاتر هستند به جمع آوری بازیگر بپردازند و این جرأت در شخصیت اصغر خلیلی وجود داشت، امری که به ندرت اتفاق می افتد که کارگردان های صاحب سبک و اسم دار انجام بدهند.

دستیار اول کارگردان نمایش «راپورت های شبانۀ دکتر مصدق» جذب حدود ۳۵ بازیگر از میان دانشجویان تئاتر ساکن در تهران را یکی از مهم ترین ویژگی های این نمایش برشمرده و بر ادامه داد: شیوۀ کارگردانی خلیلی در این نمایش و در همین راستا بها دادن به دانشجوهای تازه کار و نوپای تئاتر برای من بسیار جالب بود و این حس به خوبی القا می شد که کارگردان هیچ گاه سعی ندارد تا به آن ها، به چشم بازیگران سیاهی لشگر نگاه کند.

وی افزود: اگر یک نقش، حتی جزئی و کوتاه در کنار بازیگران اصلی «راپورت های شبانۀ دکتر مصدق» به روی صحنه می رود، برای خود تعریفی خاص دارد و حتماً به عنوان بازیگر نقش های کوتاه و یا نقش های فرعی از آن ها استفاده شد اما این نقش ها، نقش هایی نبودند که چون این اثر در تالار وحدت و برای تعداد زیادی از علاقه مندان تئاتر به روی صحنه می رود، برای پر کردن صحنه به کار گرفته شده باشند.

این بازیگر ضمن تقدیر از این شکل گرفتن این ایده در به کارگیری و استفاده از ظرفیت های نوظهور در تئاتر کشورمان، خاطر نشان کرد: امیدوارم اساتید تئاتر در دانشگاه های کشورمان به دانشجویان خود بها بدهند.

«راپورت‌های شبانه دکتر مصدق» با کارگردانی اصغر خلیلی از ۲۰ تیرماه در تالار وحدت به روی صحنه رفته است و تا ۲۰ مرداد ما نیز ادامه خواهد داشت.

فرهاد آییش، ایرج راد، خسرو احمدی، رضا بهبودی، نرگس محمدی و رویا میر علمی ازجمله بازیگران این نمایش هستند.

«راپورت های شبانه دکتر مصدق» یک مستند تاریخی است که از ۲۸ مرداد (وقوع کودتا) آغاز و تا مرگ دکتر مصدق ادامه دارد و در چهار مرحله زندگی این چهره سیاسی را به تصویر می کشد که نگارش و پژوهش آن یک سال به طول انجامیده و از منظر اجتماعی به تاثیر رسانه ها می پردازد.

namayesh mossadegh 3

*****

گالری عکس و ویدئوی نمایش راپرت های شبانه دکتر مصدق

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.