جهان پهلوان تختی همواره دشمن دیو مهیب استبداد بود
هفدهم دیماه سالگرد جاودانگی غلامرضا تختی، انسانی از تبار عیاران و جوانمردان است که نه سر به آستان قدرتی فرود آورد و نه شیفته قدرت گردید، بلکه پهلوانی خدمتگذارِ ملتِ ستمدیده ایران و مخالف قدرت استبدادی و البته پیرو راهِ پاکِ مصدقِ بزرگ بود. او «جهانپهلوان غلامرضا تختی» بود. کسی که از ابتدای ورودش به کارزار اجتماع، ورزش و سیاست، همواره از یک منش و بینش پیروی میکرد. او انسانی نبود که مدتی همراهِ دستگاهِ استبدادی و زمانِ دیگر به مقتضایِ فضایِ زمانه، رَنگِ دیگری به خود بگیرد! بلکه رفتار و کنشِ مردمی، ملیگرایانه، استقلالطلبانه و آزادیخواهانه او از ابتدا تا واپسین روزهای زندگیش، ثَبات و استمرار داشت.
غلامرضا تختی در پنج شهریور ۱۳۰۹ زاده شد. او برخاسته از مردم دردکشیده جنوبشهر تهران منطقه خانیآباد بود. پدر او حاج ارباب رجب، از یخچالدارانِ به نام جنوب تهران بود که اموالش به ناحق توسط حکومت رضاشاه مورد تصرف قرار گرفت و پایش به شدت جراحت دید. تاجاییکه تا پایان عمر ناتوان شده بود. این رویداد هولناک در ذهن غلامرضا، موجبات برآمدن خصلت ضداستبدادی و ظلمستیزی شد. او در حالیکه برای امرار معاشِ خانواده در تهران و مسجدسلیمان تن به کارهای دشوار میداد، برای پرورش روان و اندام خود، روی به ورزش باستانی و زورخانهای آورد. در سال ۱۳۲۸ به تیم کُشتی پولاد پیوست. همزمان با شکلگیری جبهه ملّی ایران، ایشان برای پایداری فعالیتهای سیاسی خود، وارد حزب زحمتکشان ملت ایران شد. تختی علیرغم نسبت خانوادگی با «مهندس کاظم حسیبی» به عنوان چهره درخشانِ نهضت ملّی ایران، خود به ضرورت ملّیگرایی و فعالیت در احزاب ملّی رسید. از همان سال ۱۳۲۸ تا پایان عمر خود، نزدیک به هجدهسال، به آرمانهای جبهه ملّی ایران پایبند بود و دکتر مصدق را به عنوان رهبر نهضت ملّی ایران سرمشق و الگوی خود میدانست.
او همزمان با استقرار دولت ملی دکتر مصدق، توانست در پیکارهای جهانی خود، برای ملت ایران نخستینبار آرمغانآور مدال و مقام باشد. او در سال ۱۳۳۰ در مسابقات قهرمانی جهان هلسینکی به مدال نقره رسید. دکتر مصدق پس از این دستاورد بزرگ، از قهرمان ملی کشور طی نامهای ستایش کرد. او سال بعد در المپیک هلسینکی مدال نقره خود را در ۲۲ سالگی تکرار کرد. چهار سال بعد در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، برای نخستین مرتبه مدالِ طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک را کسب کرد.
پهلون غلامرضا تختی صرفاً یک کشتیگیر حرفهای، ورزشکاری افتخارآفرین و مدالآور در عرصه ورزش نبود. بلکه آنچه که موجب بلند نامی و سرفرازی او شد، مخالفت او با دستگاه استبداد حاکم پس از کودتای ۲۸ مرداد، مردمی بودن وی و البته پیروی از راه مصدق بزرگ بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که اراذل و اوباشی مانند شعبان جعفری را بر صدر مینشاندند و روز به روز عرصه را بر جهان پهلوان تختی تنگ کرده بودند. مزدوران را تقدیس و پهلوانان را آزار میدادند. رابطه تختی با مردم قطع نشده و به همراهی جبهه ملی ایران در صف نخست مبارزه بر علیه دستگاه استبدادی بود.
جهان پهلوان تختی در زمانی که رجل ملی این سرزمین، جملگی در دموکراتترین کنگره تاریخ ایران، به عنوان عضو شورای مرکزی جبهه ایران برگزیده شدند. او در کنار، افرادی چون مهندس کاظم حسیبی، اللهیار صالح، دکتر غلامحسین صَدیقی، دکتر کریم سنجابی،دکتر مهدی آذر،مهندس احمد زیرک زاده، اصغر پارسا و … توانست به افتخار انتخاب شدن و عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی ایران نائل آید.
با این وجود جای شگفتی است هیأت حاکمه کنونی کسی را که همواره در مقابل دیو مهیب استبداد، ایستادگی میکرد، همواره در کنار مردم و خدمتگذار مردم، عضو منتخب شورای مرکزی جبهه ملی ایران و پیرو راه دکتر مصدق بود، اینگونه او را دستمایه تبلیغات خود قرار داده و در واقع مصادره به مطلوب میکند!
ما به هیأت حاکمه جمهوری اسلامی اخطار می کنیم، نام بلند جهان پهلوان تختی را از تبلیغات خود حذف کند. اکنون ما میبینیم این هیأت حاکمه با فرزندان این ملت در زندانها، خیابانها و دانشگاه ها چه رفتاری میکند. این رفتارها چه ارتباطی با اهداف بلند و رفتار میهن دوستانه و وطن خواهانه تختی دارد؟
ما از هنرمندان و ورزشکاران گرامی میخواهیم مانند جهان پهلوان تختی، بدون تظاهر به صفوف ملت بپیوندند، هیچ همراهی با استبداد حاکم نکنند و رَجُل نیکنهادی چون دکتر مصدق و پهلوان تختی را سرمشق خود قرار دهند.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران – شانزدهم دیماه ۱۴۰۳