هدف پوتین تضعیف دموکراسی‌های غربی است

یکشنبه, 21ام آذر, 1395
اندازه قلم متن

۱۰ دسامبر سال ۲۰۱۶

روسیه، برای بخش بیشتر دوره بعد از فروپاشی شوروی، به عنوان یک پدیده خارج از محدوده در غرب تلقی شده بود که ناگزیر روزی به آن می پیوست. اما، به نظر می رسد بعد از رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، وانتخاب دونالد ترامپ در آمریکا برای ریاست جمهوری، روندی برعکس این انتظار در حال گسترش است: سبک سیاستی که بوسیله ولادیمیر پوتین به کار گزفته شده درحال گسترش دردنیای غرب است.

از مدیترانه تا اقیانوس آرام، ولادیمیر پوتین،‌ رهبر روسیه به عنوان یک ناسیونالیست، پوپولیست و دیکتاتور، مورد ستایش قرار گرفته است. «رودریگو دوترته»، رئیس جمهور بی‌رحم فلیپین وی را قهرمان مورد علاقه خود می شناسد، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، رهبری پوتین را بهتر از رئیس جمهور کنونی آمریکا توصیف می‌کند.

«بپه گریلو»‌ رهبر «جنبش پنج ستاره» ایتالیا در کنار پوتین و در مقابل غرب قرار می‌گیرد، «ماتئو سالوینی» رهبر ضد مهاجر حزب لیگ شمال در ایتالیا، در سفری به مسکو در سال ۲۰۱۴، با شادمانی در توییتی نوشت: مهاجر غیرقانونی، افرادی که سر چهارراه‌ها شیشه‌های خودروها را پاک می‌کنند و یا چادر کولی‌ها در مسکو وجود ندارد.

در فرانسه مارین لوپن که جبهه ملی او از یک بانک روسی وام دریافت کرده، به اتحادیه اروپا و آمریکا می‌تازد که چرا نسبت به روسیه رفتار تهاجمی دارند.

دیمیتری بیچف (Dimitar Bechev) نویسنده کتاب در حال انتشار «روسیه در بالکان» می‌گوید «پوتین رهبری فرقه‌ای را بر عهده دارد که همه اعضای آن فرقه، نسبت به غرب کینه می ورزند.»

موقعیت پوتین در هیچ‌جا بالاتر از جایگاهی که در نزد جمعیت دست‌راستی آلت-رایت (Alt-Right) در آمریکا دارد نیست. «متیو هایمباخ» یکی از بنیان‌گذاران حزب کارگر [یک گروه آمریکایی که هدف آن حفظ برتری سفیدپوستان در غرب و مبارزه با «انحطاط ضد مسیحی» است] به نیویورک تایمز می‌گوید: «روسیه بزرگ‌ترین الهام‌بخش ماست. من ولادیمیر پوتین را رهبر دنیای آزاد می‌دانم.»

هایمباخ دعوت به احیاء دوباره «انترناسیونال کمونیستی» می‌کند که در سال ۱۹۱۹ با شرکت احزاب کمونیست از ۳۰ کشور جهان و زیر نظر لنین برپا شده بود. در دروه فعالیت
انترناسیونال کمونیستی یا «کمینترن» روسیه مرکز و رهبر انقلاب‌ها و شورش‌ها علیه نظم بین‌المللی بود. وقتی که استالین نوشت «شوروی مرکز آشکار جنبش‌های انقلابی شده است» این فقط یک تبلیغات نبود.

کاترینا کلارک مورخ، در کتاب خود به نام «مسکو، روم چهارم» می‌نویسد؛ «مسکو آرزو می‌کرد که به عنوان مرکز تمدن نوین جهانی، روشنفکران غربی را جذب کند و مدعی بود که تنها وارث مشروع بزرگترین هنرمندان جهان است.»

سرگی آیزنشتاین (Sergei Eisentein) فیلم‌ساز روس در ۱۹۳۳ نوشت: «به عنوان نظریه، مسکو کانون تجسم آینده‌ی سوسیالیستی تمام جهان است.»

امروز ۲۵ سال پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه باردیگر به عنوان یک سمبل برآمد می‌کند، منتهی این بار به عنوان سمبل یک نظم امپراتوری ناسیونالیستی. و درست مانند سال‌های ۱۹۳۰، انزوای روسیه، مانع از آن نمی‌شود که این کشور به جریان‌های پوپولیست جهانی و ضد نظم موجود، نزدیک شود.

شرط‌بندی مسکو بر روی احزاب حاشیه‌ای دست‌راستی اکنون نتیجه داده و منجر به پیوستن این احزاب به جریانات اصلی در صحنه سیاست در کشورهای غربی شده است.

روسیه با پمپاژ و انتشار اخبار دروغ و به‌شدت تبلیغاتی از طریق شبکه «روسیه امروز» (RT) و شبکه خبری اسپوتنیک و نیز از طریق هزاران اوباش اینترنتی اجیرشده و حملات سایبری علیه کشورهای غربی، و رخنه به سرورهای ایمیلی و انبوه مدارک سرقت شده، به تغذیه رسانه‌های خارجی به سود آقای ترامپ پرداخت.

به گفته «برونو کال» رئیس اطلاعات داخلی آلمان, اتحادیه اروپا در کانون حملات سایبری ضداطلاعاتی روسیه قرار دارد. در این میان آلمان به دلیل انتخابات عمومی پاییز سال آینده بیش از کشورها در مرکز توجه روسیه قرار دارد.

مقام‌های امنیتی فرانسه می‌گویند که گروه‌ها و افرادی که از سوی روسیه پشتیبانی می‌شوند ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده این کشور به اخلال دست بزنند.

این فعالیت‌های روسیه، عملیات «اقدامات فعال» (Russia’s Active Measures) شوروی سابق را تداعی می‌کنند که هدف آن‌ها اخلالگری در غرب و بی‌اعتبار کردن دموکراسی آن بود.

آنتون شخوتسف (Anton Shekhovtsov) کارشناس جنبش‌های راست افراطی در اروپا می‌گوید کا‌گ‌ب، دستگاه امنیتی اتحاد شوروی سابق، نه تنها از احزاب کمونیست و گروه‌هایی مثل بریگادهای سرخ را پشتیبانی می‌کرد، بلکه از گروه‌های راست افراطی را نیز حمایت به عمل می‌آورد.

برخلاف سوسیالیست‌های دهه ۱۹۳۰، پوتین و نزدیکان او کار چندانی به ایدئولوژی ندارند. هدف اصلی آقای پوتین ارائه یک مدل سیاسی جایگزین نیست بلکه هدف او تضعیف دموکراسی‌های غربی است، که در حال تهدید اساسی برای حاکمیت او در روسیه به شمار می‌روند.

پوتین از تجریه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آموخته است که این جاذبه دموکراسی‌های مبتنی بر رفاه غرب بود که کمونیسم را شکست داد. عقب‌نشینی از ایده‌های دموکراسی لیبرال به ماشین تبلیغاتی روسیه اجازه می‌دهد که ادعای پیروزی کنند.

برگردان: ترک اوغلی

از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.