چرا بشار اسد هنوز در قدرت است؟

یکشنبه, 28ام آبان, 1391
اندازه قلم متن

رضا علوی

از آن روزهایی که مردم سوریه اعتراض آرام و مدنی خود را به خاندان اسد آغاز کردند، ششصد روزی می‌گذرد. آن معترضین روزهای نخست، هرگز در این سودا نبودند، که هیاهوی آغاز شده در سوریه، بدین جا کشیده شود، و هرگز تصور نمی‌کردند، که در چند ماه آینده، سرزمین شان، سوخته شود و سی‌وهفت هزار کشته به بار آورد.

حدود یکصد روز پس از آغاز نا آرامی‌ها، یکی از نخستین کسانی که گفت “بشار باید برود”، اوباما بود، این اولین موضع گیری شفافی بود که در روز ۱۸ آگوست ۲۰۱۱، توسط رئیس جمهوری آمریکا گرفته شد و با انتشار بیانیه‌ای کتبی اعلام کرد که “به خاطر مردم سوریه، وقت آن است که بشار اسد کناره گیری کند”.

از روزی که این بیانیه داده شد یک سال و صد روز می‌گذرد، اما هنوز بشار اسد مرد اول سوریه است و حکومتش پا برجا می‌تازد.

در این نوشتار تلاش می‌کنم که به بررسی این امر بپردازدم که چرا اسد هنوز در قدرت است؟ و چه کسانی در سوریه می‌جنگند؟ سرنوشت آغازگران اعتراض مدنی سوریه به کجا کشیده شد؟ و چرا سوریه به میعادگاه رزم تسنن و تشیع تبدیل شد؟

چه کسانی در سوریه می‌جنگند؟

سوریه میدان گاه “تصفیه حساب”‌ها و مرکز ثقل منازعات و مرافعات گروهای متفاوت اسلامی (سنی و شیعه) شده است.

حادثه ۱۱ سپتامبر، سر آغاز رویارویی جهانی غرب و گروه‌های تندرو اسلامی بود. یک “رزم گلو بالی” بین کلیه شاخه‌ها و گروههای افراطی مسلمان با غرب بود. “بسام طیبی” در کتاب “اسلام و اسلام‌گرایی” جستار دقیقی در این زمینه ارایه می‌دهد.

به گمان من، از زهدان این “رزم گلوبالی”، پس از یک دهه، نوزادی زاده شده است، به نام “رزم منطقه‌ای” یا جنگ محلی و لوکالی، که مرافعات و منازعات ما بین گروههای افراطی مسلمان سنی و شیعه با یک دیگر می‌باشد. و میدان‌گاه این رزم سوریه است.

چه گروه‌هایی بیرق‌دار این جنگ داخلی می‌باشند؟

جناح اپوزیسیون جریان بهم‌ریخته و ناهماهنگی است که هر چند یک سر مدنی!! آن در دوحه “شورای ملی سوریه” را موتلف می‌کنند و طالب حمایت مجامع غربی هستند، اما سر دیگر آن در فاصله چند متری کاخ بشار خمپاره منفجر می‌کنند. در درون جنگجویان اپوزیسیون، جدا از “ارتش آزاد سوریه”، نیروهای القاعده و سلفیون، “الجهاد”ی‌ها و “گروه الشعریه” مشاهده می‌شود. طی ماههای گذشته نیز، گزارش‌هایی مبنی بر حضور گسترده گروه‌های سنی عراقی در صفوف مخالفان حکومت بشار اسد در سوریه منتشر شده است.

روزنامه تلگراف چاپ لندن نیز در گزارشی که اسفند ماه گذشته منتشر کرد از حضور گسترده مبارزان سنی عراقی در میان جنگ‌جویان سوری خبر داده و به نقل از شیخ یکی از قبایل سنی در استان انبار – (استان سنی‌نشین و هم مرز با سوریه) – نوشت که وی صد‌ها تن از مردان قبیله‌ خود را به همراه ده‌ها هزار دلار اسلحه و دیگر کمک‌ها برای مبارزه با حکومت اسد به سوریه فرستاده است.

گزارش‌ها نشان می‌دهد که بحران سوریه که اکنون ۲۰ ماه از آن می‌گذرد، در یک‌سال اخیر موجب جذب جنگجویان اسلام‌گرای سنی از سراسر منطقه و پیوستن آن‌ها به صفوف مبارزان سوری شده است.

اما در سوی دیگر رزمگاه (طرفداران بشار) : (جدا از از ارتش و دولت سوریه، علویان، دولت ایران، سپاه قدس، روسیه، چین و….)، خبرگزاری رویترز از حضور رزمندگان شیعه عراقی نیز در صفوف حامیان اسد خبر داده است. در همین گزارش اضافه می‌کند که حضور پررنگ افسران و متخصصانی از حزب‌الله لبنان در کار آموزش حامیان حکومت اسد مشاهده می‌شود.

حضور تعداد زیادی از شبه نظامیان شیعه عراقی در صفوف حامیان اسد سبب می‌شود که درگیری‌های سوریه به سرعت در حال تبدیل به میدان یک جنگ نیابتی از سوی بشار اسد تحت حمایت حکومت شیعه ایران و کشورهای سنی خلیج فارس شود.

منابع عراقی، وفاداری و نزدیکی برخی از شیعیان عراقی به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران را دلیل حضور رزمندگان شیعه عراقی در جنگ سوریه عنوان کرده‌اند.

در میان این افراد می‌توان به اعضای «سپاه المهدی» اشاره کرد، (گروهی که زیر نظر مقتدی صدر، روحانی معروف شیعه شکل گرفت تا علیه اشغال عراق توسط سربازان امریکا مبارزه کند). برخی از اعضای این گروه شبه نظامی در جریان سرکوب آن توسط ارتش عراق در سال ۲۰۰۷ به سوریه پناه برده بودند.

جدا از سپاه مهدی، “اصحاب‌الحق “و “سازمان بدر”، از جمله گروه‌های شبه نظامی شیعی عراقی هستند که برای بقای اسد در سوریه بر علیه اپو زیسیون و به نفع اسد می‌جنگند.

در سوریه «همه از یکدیگر هراس دارند.» جنگجویان سنی به شیعیان حمله می‌کنند و سنی‌ها نیز توسط دولت مورد حمله قرار می‌گیرند. هیچ‌کس احساس امنیت نمی‌کند.

هر آینه، سوریه میعاد گاه و رزم گاه جنگجویان سنی و شیعه می‌باشد و این یکی از دلایل ماندگاری بشار اسد می‌باشد.

آیا در درون محفل درونی حکومت شکاف برداشته شده است؟

تابستان به میانه نرسیده بود که با بمب گذاری ماه جولای، حکومت اسد احساس خطر کرد. یک عامل نفوذی با انفجار دهشتناکی چهار عضو اصلی دولت از جمله، آصف شوکت، شوهر خواهر اسد و داوود راجحه، وزیر دفاع این کشور را از بین برد. پاره‌ای از نظر پردازان هم‌وطنی (که بر این توهم بودند که سقوط حکومت اسلامی ایران منوط به فرو پاشی حکومت اسد است) هلهله سر دادند که تا چند روز دیگر اسد می‌رود.

چند ماه پیش از بمب‌گذاری ماه جولای، ریاض حجاب، نخست وزیر سوریه و مناف طلاس، دوست نزدیک اسد و فرمانده گارد سوریه از حکومت اسد جدا شده بودند. در آن زمان آن جداشدگان، هر دو از چهره‌های حاشیه‌ای در هسته درونی حکومت بودند. جدایی آنان تهدیدی برای اسد نبود، اما خواندیم که چه گونه بخشی از هموطنان آن را نقطه پایانی حکومت اسد پنداشتند.

آرزوهای این شیفتگان تحلیل‌گر انجام نشد. تحلیلی که بر اساس آرمان‌ها بنا نهاده شود، از حقایق به دور می‌افتد و خوانندگان را به بیراهه می‌کشند.

اسد در مصاحبه ماه آگوست ۲۰۱۲ اعلام کرد، این جدایی‌ها نوعی “خود پالایشی” برای حکومت بود و آن را از وجود عناصر سست پیمان پاکسازی کرد. هسته اصلی حکومت اکنون به اعضای خانواده اسد و مقامات امنیتی قابل اطمینان علوی که برخی از آنان از زمان حافظ اسد باقی مانده‌اند محدود شده است.هر چه این حلقه درونی کوچک تر می‌گردد، پاسخ‌های حکومت سوریه به اعتراضات سنگین تر می‌شود.

بنابر این با حضور حلقه استوار و وفادار علوی در کاخ ریس جمهوری، رفتن اسد با دشواری‌هایی رو برو می‌شود.

ارتش سوریه

ارتش سوریه ۲۹۵ هزار سرباز به علاوه ۳۱۴ هزار نیروی ذخیره دارد. برآوردها به آسانی نشان دهد که بخش عمده‌ای از این نیروها هنوز به نفع اپوزیسین از ارتش جدا نشده‌اند.

قاسم سعدالدین، یک فرمانده ارتش آزاد که از ارتش اسد جدا شده است در حمص، ادعا می‌کند که جداشدگان ارتش حدود ۵۰ هزار نفر می‌باشند. این به این معناست که میزان ریزش ارتش سوریه در بهترین حالت ۵ تا ۱۰ درصد است که برای تضعیف ظرفیت‌های مبارزاتی آن به طور جدی کافی نیست. علاوه بر این، زمانی که این آمار داده شده است بسیاری از جداشدگان ارتش به جای ملحق شدن به صفوف ارتش آزاد سوریه در حال بازگشت به خانه‌هایشان یا گریختن از وطنشان بودند.

اما از آن سوی این سناریو، با پیوستن گروه شبه نظامی “شبیحه”، (گروه وفاداری که علوی هستند و توسط عوامل حزب الله آموزش دیده‌اند)، و حضور “سپاه مهدی”، “اصحاب‌الحق” و “سازمان بدر”، (گروه‌های شبه نظامی شیعی عراقی) و سپاه قدس ایران، ریزش‌های ارتش اسد را جبران کرده‌اند. خشونت ارتش آزاد و اپوزیسیون (ویدئوی اخیری که در یوتیوب پخش شد) سبب دلسردی جداشدگان نیز شد.

بنا براین ارتش اسد به نقطه پارگی و شکست نزدیک نمی‌شود، و این یکی دیگر از دلایل ماندگاری بشار اسد می‌باشد.

چکیده کلام: عوامل اصلی ماندگاری حکومت اسد بدین گونه می‌باشد:

۱- بهم ریختگی، اختلافات گسترده و ناهمگون اپوزیسیون (هر چند که گروه‌های مخالف سوری روز ۱۱ نوامبر توافقنامه‌ای را امضا کردند که هدف آن متحد کردن تمام جناح‌های ضد اسد زیر یک چتر ائتلافی بود)
۲- مرافعات فراوان گروه‌های سنی و شیعه در سوریه و حضور گسترده گروه‌های غیر سوری و افراطی ( بخوانید تروریست ) در جبهه مخالفان اسد.
۳- سر در گمی و هراس مجامع بین‌المللی و غربی از حمایت اپوزیسیون
۴- وجود حلقه‌های وفادار به اسد و ارتش استوار و
۵- حمایت بی‌دریغ ایران و روسیه

Nov.17-2012
rezaalavim@yahoo.com
از: ایران امروز


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.