قبل از اینکه درباره پناهنده سیاسی سخنی گفته شود، بهتر هست اشاره کوتاهی به این موضوع بشود که اصلا پناهنده به چه کسی می گویند؟ و چند نوع پناهندگی وجود دارد؟
پناهنده شهروندی است که برای فرار یا ترس ازآزارواذیتِ نژادی، مذهبی، قومی و ملّیتی یا برای عضویت در یک گروِه اجتماعیِ خاص یا داشتنِ عقایدِ سیاسیِ اقلیتی، نقض حقوق بشر، تبعیض، کشمکشهای قومی، حوادث طبیعی همچون خشکسالی، زلزله، سیل، توفان و مانند اینها و یا فقر و تهیدستی تواناییِ بهدست آوردنِ پناهگاهی امن در کشورِخود را ندارد و یا کسی که دارای تابعیت و ملّیتِ ویژهای نیست و یا در بیرون از کشوری که پیشتر در آن بوده بهسر میبرد و بهدلیلِ ترس از جان، ترجیح میدهد به کشوری که پیشتر در آن بهسر میبرده، باز نگردد.
چند نوع پناهندگی وجوددارد:
پناهندگی سیاسی، پناهندگی مذهبی ،پناهندگی اجتماعی.
پناهنده های مذهبی چه کسانی هستند؟
آنها کسانی هستند که عضو گروه یا مذهب خاصی هستند که عقایدشان با سیاست های کشورشان یا عرف جامعه همگونی ندارد و کاری خلاف قانون به حساب می آید . مثل بهاییان و یا گروه هایی مثل حلقه عرفان.
کسانی که در ایران با دینی جز دین شیعه زندگی میکنند و از امکانات اجتمائی و خدماتی که در اختیار تمام شهروندان مسلمان (شیعه ) قرار دارد اعم از دولتی و غیر دولتی برخوردار نمی شوند ، مورد تمسخر قرار میگیرند به انها اهانت می شود مانع فعالیت مذهبی انها میشوند و……… در مجموع کیس مذهبی شمرده میشوند.
پناهنده های اجتماعی چه کسانی هستند؟
پناهنده اجتماعی به پناهجویانی گفته می شود که بدلیل مشکلات در جامعه خود از کشور خارج می شوند .
مثل افردای که همجنسگرا هستند و اگرچه این موضوع یک امر طبیعی است اما با جامعه آنها سازگار ندارد .
و لذا آنها به قصد زندگی در یک جامعه آزاد و با ضریب سازگاری بالاتر کشور خود را ترک می کنند .
ویا افرادهایی هستند بصورت دانشجویی بعداز اتمام تحصیلات حاضر برگشت به کشور خودنیستندویا کسانی دیگر می باشند که بصورت ازدواجی ویاویزای کار درخواست اقامت می دهند.
و اما پناهنده سیاسی که تمرکز اصلی نگارنده در این نوشتار بر آن استوار است بشرح ذیل می باشد :
پناهندگی سیاسی برپایهٔ مادهٔ چهاردهم از اعلامیهٔ حقوق بشرِ ژنو، اگر شخصی مورد تعقیب و پیگردِ دولت یا یک گروه قرار گرفته باشد، حقّ پناهندگی را در کشورِ دیگر دارد؛ بنابراین آنعده از افرادِ سیاسی که مخالفِ دولت یا گروهی خاص هستند و موردِ پیگرد و تعقیب قرار گرفته و جانِ آنها در خطر باشد، حق پناهندگی سیاسی را دارند.
مشکلاتی که عموما یک پناهنده سیاسی واقعی با آن روبروست ، بسیار متفاوت از دیگر انواع پناهندگی می باشد .
کسانی که پناهنده سیاسی واقعی هستند و به لحاظ مشکلات سیاسی مجبور به ترک وطن خود شده اند خوب می دانند که چه مشکلاتی بر سر راه یک پناهنده سیاسی وجود دارد .
موضوع اصلی برای یک پناهنده سیاسی حفظ جان هست ، چرا که جان آدمی با ارزش ترین موهبت الهی می باشد که باید حفظ شود .
اگر چه در این دوره و زمانه کسانی که با جان انسان ها بازی می کنند ، آن را بی ارزش ترین ها جلوه می دهند .
یک انسان سیاسی وقتی در کشور خود نمی تواند آزادانه افکارش را ابراز کند ، وقتی او پیوسته در معرض دستگیری و اتهام و محکومیت قرار می گیرد ، چاره ای جز ترک وطن ندارد .
گاهی فشارها برای او بحدی میرسند که چاره ای ندارد بجز اینکه ، در مدت زمان کوتاهی، بدون آمادگی و پشتوانه، مجبور به فرار به سمت کشورهای پناهنده پذیر بشود .
بسیار پیش می آید که حتی یک پناهنده سیاسی مجبور می شود دار و ندار خود را از دست بدهد تا فقط به امنیت جانی برسد .
دارایی او تنها مال و اموال او نیستند ، دارایی او دنیاییست که با همه خاطراتش پشت سر می گذارد ، پدرش و مادرش ، خانواده و دوستانش ، و گاهی تنها چیز که برایش می ماند ، یک صدایی از پشت تلفن ، یک تصویر ویدیویی از عزیزان ، روزی چند عدد پست و استیکر و” آی لاو یویی “در دنیای مجازی …
اما فی الواقع او در دنیای واقعی و جدیدی که به آن وارد شده است ، تنهای تنهاست .
حداقل تا زمانی که بتواند بر یک سری مشکلات فایق آید .
پناهنده سیاسی ، ممکن هست حتی از تماس با خانواده اش بپرهیزد چرا که، برای آنها هم دردسر درست می شود .
بقول آن ضرب المثل معروف :
می شوند آش نخورده و دهان سوخته .
کما اینکه خانواده نگارنده بارها و بارها در معرض آسیب های اینچنینی قرار گرفته اند .
بسیاری از پناهنده های سیاسی می دانند که فرار از وطن ، یعنی روبرو شدن با مشکلات عجیب و غریب .
و پیوسته با خطر مرگ روبرو بودن .
دسته و پنجه نرم کردن با واسطه ها و قاچاقچیانی که بعضی از آنها با جانور هیچ تقاوتی ندارند ، و تنها فرقشان این هست که فقط پول را می شناسند.
طبیعتا آثار این مشکلات و ضربه های جسمی و روحی چیزی نیست که خیلی زود از روان پناهندگان پاک شود و .
نگارنده خود تجربیاتی در این راستا دارد که شنیدنش دل هر انسانی را به درد می آورد .
اما چه می شود کرد ، بهر حال زندگی و جان پیوسته با یکدیگر در ارتباط هستند و آنجا که بخاطر مقداری پول جانت به خطر می افتد ، ناگهان تلنگری می خوری و زندگی آنچنان در نظرت بی ارزش می شود که با خود می گویی ، ای دل غافل، یعنی زندگی، ارزشش همین بود ؟!
اما اگر او شانس بیاورد و همچون نگارنده چند کیلومتری با جلیفه نجات، در سطح آب شنا ، و از همه خطرات راه سفر ، عبور کند و به کشور مهاجر پذیر وارد ، تازه متوجه می شود که ، بجز خداوند ، پشتوانه اش تنها سیستمی هست که او را پذیرفته است ، و برای زندگی جدید او را تشویق به تلاش و کوششی جدید می کند .
پناهنده سیاسی حالا باید بدود دنبال گرفتن اقامت ، آنهم در کشوری که هیچ شناختی از آن ندارد .
آشنایی با زبان ، فرهنگ و محیط نیاز به انرژی فراوان دارد ، در حالیکه او بشدت لطمه خورده است و نیاز به مراقبت و تداوی های مکرر دارد .
حالا او باید دوستانی پیدا کند ، کسانی که مثل خودش باشند ، و ترسی از معاشرت با او نداشته باشند . و اینهم نوعی تنهایی هست که هر کسی تو را بعنوان دوست نمی پذیرد .
در حقیقت احساس نا امنی ، تنهایی حس هایی هستند که تا مدت های مدید دست از سر زندگی او بر نمیدارد.
اینچنین هست که بعضا دنیای مجازی برای یک پناهنده سیاسی بزرگترین نعمت می شود ، چرا که او را وصل به انسان های همزبان خودش می کند .
وقتی یک پناهنده سیاسی اقامتش را می گیرد، شاید اولین فکری که به سرش بزند رفتن به مسافرت باشد ،او دلش برای پرواز و رهایی تنگ شده است ، او دلش برای یک زندگی نرمال تنگ شده است ، آخر او برای مدتی طولانی محبوس بوده است .
شما اگر به صفحه فیسبوک نگارنده مراجعه کنید ، با مخاطبینی روبرو می شوید که اکثر آنها پناهنده هستند و از مشکلات زیادی رنج می برند .
سطح رفتارهای پرخاشگرانه بالاست برای اینکه آنها خسته، تنها و در مانده اند .
پناه جو یی همچون نگارنده ، که اهل زندگی سالم باشد ، بعضا تنها وقتش را به مطالعه و فعالیت در دنیای مجازی می گذراند ، چرا که تا بدست آوردن اقامت ، باید زندگی خیلی محدود و ساده ای را پشت سر بگذراند و البته گاها از سوی فعالین دنیای مجازی بعنوان بیکار لقب می گیرد ، در حالیکه آنها نمی دانستند و نمی دانند که او تا قبل از گرفتن اقامت برای استفاده از هر نوع امکانات دنیای واقعی، حتی فراگیری زبان باید پول می پرداخت .
علی ایحال اینجاست که می بینیم بقول دکتر ساعدی عزیز ، تفاوت ره بین یک پناهنده واقعی و یک پناهنده قلابی از زمین تا آسمان است آنجا که می گوید :
“پناهنده سیاسی کسی هست که ،رخ به رخ ، در برابر حکومت ایستاده گی کرده ، و اگر بیرون آمده،از ترس جان بوده است.
چرا که باید بماند ونتیجه زحماتش را روزی ببیند .
پناهنده سیاسی کسی است که زجرکشیده وتمامی دارایی وزندگیش وعمرش را فدا کرده.
پناهنده سیاسی کسی است که با دروغ خودرا زندانی سیاسی نکرده باشد”.
احسان فتاحی
۱۳ فروردین سال ۱۳۹۶
منابع”
کانون پناهندگان سیاسی ایرانی
ویکیپیدیا
سایت رنگین کمان
سخنی از دکتر ساعدی
و….