آمدنیوز– گروه اجتماعی: کارخانهها تعطیل و جوانانی بیکار می شوند، حقوق کارمند ساده ی یک اداره کفاف پرداخت مخارج زندگی و اقساط بانکها (با سودهای نجومی به نام بانکداری اسلامی) را نمی دهد، آن یکی به تازگی ازدواج کرده و با مدرک کارشناسی هیچ شغلی ندارد، دیگری بازنشسته شده و از پس مخارج تحصیل دانشجویاناش بر نمی آید، این یکی کشاورز است و سرمایهای جز محصولاتی که کاشته ندارد و خلاصه هرکدامشان به هرنحوی با قرض، فقر و نداری دست وپنجه نرم می کند.
مقداری سرمایه فراهم، جنسی خریداری و در گوشهای از پیاده روی خیابان پهن می کنند تا شاید با ساعتها زیر آفتاب و باران ایستادن، بتوانند گوشهای از زخمهای بیشمار خود را درمان کنند.
به گزارش «آمدنیوز» یکی از مسائل اجتماعی که این روزها بیشتر از هر زمان دیگر گریبان جوانان ایرانی را گرفته، معضل دستفروشی و یا بیکاری پنهان است. شغلی که نه درآمد کافی دارد و نه بیمه و امنیتی که بتوان در آینده به آن امیدوار بود. متاسفانه تعطیلی کارخانجات، عدم حمایت از صنایع کوچک در شهرستانها و ورشکستگی آنها و ناتوانی مسئولان در اشتغالزایی برای جوانان موجب افزایش پدیده دستفروشی در سالهای گذشته شده است.
به نحوی که بسیاری از جوانان پس از اتمام دوران تحصیل و یا خدمت سربازی به دلیل نبود شغل ناچار به دستفروشی در خیابانها می شوند.هدف از تهیه این گزارش دلایل پیدایش دستفروشی در ایران و یا برشمردن مشکلاتی که دستفروشان در این رهگذر با آن مواجه اند نیست، بلکه موضوع مشخصِ مورد بررسی این گزارش رفتار ماموران سد معبرِ شهرداریها در شهرهای مختلف ایران است.
رفتارهای خشونت آمیز مغایر با حقوق انسانی و شهروندی که در ماههای اخیر شدت بیشتری پیدا کرده و موجب ایجاد ناهنجاریها و در پارهای از مواقع بروز فجایعی غیرقابل جبران شده است که برای نمونه به برخی از موارد آن اشاره می شود.
خودسوزی و مرگ دستفروش خوزستانی
یونس عساکره شهروند عربِ ساکن خوزستان شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ برای اعتراض به برچیده شدن بساطش به شهرداری خوزستان مراجعه و در نهایت مقابل شهرداری خودسوزی کرد.
قدرتالله دهقان، معاون امنیتی و انتظامی استاندار خوزستان درخصوص خودسوزی این فرد گفته بود: «نمیتوان به طور کامل شهرداری خرمشهر را مقصر دانست، اما در صورت سهلانگاری و کمکاری در برخورد با ارباب رجوع، استانداری خوزستان قاطعانه برخورد خواهد کرد.»
آقای عساکره در پی این خودسوزی ساعت شش صبح دوم فروردین ۱۳۹۴ بر اثر شدت جراحات، عفونت و سوختگی شدید اعضای داخلی فوت کرد.
مرگ یک کارگر بر اثر ضرب و شتم ماموران سدمعبر شهرداری تهران
علی چراغی دست فروش تهرانی روز ۱۶ مرداد ۹۴ به همراه پسر ۱۴ سالهاش به خیابان تهرانپارس می رود که ماموران شهرداری ساعت ۱۰ صبح حوالی اتوبان باقری نبش خیابان ۱۹۶ غربی با او درگیر میشوند.
یکی از ماموران با «پنجه بوکس» به سمت چپ سر این دستفروش ۴۱ ساله ضربه می زند و سپس ماموران سدمعبر از محل جرم متواری می شوند.
بر اساس گزارش رئیس مرکز پزشکی قانونی شرق تهران، علی چراغی درپی این ضرب و شتم دچار کاهش شدید سطح هوشیاری و خونریزی زیرپرده سخت شامه مغزی در نواحی گیجگاهی و آهیانهای و پیشانی سمت راست جمجمه شده و تحت عمل جراحی کرانیوتومی (جمجمهبرداری) قرار میگیرد. در نهایت او که پس از ضرب و شتم در بیمارستان بستری و مورد عمل جراحی قرار گرفته بود، یک هفته بعد فوت میکند.
سیلی خوردن زنِ دستفروش فومنی در گیلان
آبان ماه سال ۱۳۹۵ یک کلیپ چند ثانیهای از سیلی خوردن زنی دستفروش از سوی مامور سد معبر شهرداری فومن در شبکههای اجتماعی منتشر و کمتر از ۲۴ ساعت به یکی از بحث برانگیزترین موضوعات روز رسانهها و ماهوارهها تبدیل و تا یک هفته در صدر اخبار شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
زنی دستفروش که به رسم زنان گیلانی، چادری دور کمرش پیچانده و سعی دارد با وجود مخالفت ماموران سدمعبر و از میان چند مرد دیگر وسایل خود را از وانت شهرداری بیرون بیاورد. دراین همهمه است که ناگهان مامور سدمعبر به گوش زن دستفروش سیلی میزند.
هرچند شهرداری فومن در اقدامی نمایشی، بجای عذرخواهی رسمی از زن دستفروش، آن مأمور سدمعبر را مجبور به عذرخواهی و سپس اخراجش کرد اما سیلی خوردن زن دستفروش گیلانی از مامور سد معبر شهرداری باردیگر یک پرسش مهم را در اذهان عمومی به تکرار مطرح میکند: «چرا تمامی مأموران شهرداریها از یک الگوی رفتاری پیروی میکنند؟» وگویی این رفتار فقط مختص مأموران تعلیم دیده در مکتب رئیس اسبق نیروی انتظامی نیست که با ابزار و ادواتی خاص اراذل و اوباش، به جنگ دستفروشانی شریف میروند. مردمی که جز یک زندگی فقیرانه اما پاک نمیخواهند.
ضربات شوکر بر تن دستفروش اهوازی
هفدهم آذرماه ۱۳۹۵ در ادامه رفتارهای خشن ماموران شهرداری، یک اکیپ ۱۰ نفره از اجراییات شهرداری اهواز که همه شوکر برقی دستشان بود، وارد خیابان خوانساری (حراجیها) شدند.
آنها از میان همه دستفروشان به یک پیرزن ۷۰ ساله که جلوی مغازه فرزندش دست فروشی می کرد، حملهور شدند و با شوکر برقی او را نقش زمین کردند.
نکته جالبتوجه در این مورد خاص این است که پس از انتشار گستره تصاویر مربوط به پیرزن دستفروش اهوازی نهتنها مسئولان شهرداری اهواز که رئیس شورای این شهر هم اتفاق رخ داده را تکذیب میکند و به «شهروند» گفته که: «تنها درگیری بین مأموران شهرداری و یک پسر جوان دستفروش بوده است که روز چهارشنبه اتفاق افتاد.»
ماجزا تا آنجایی پیش رفت که رسانههای محلی اهواز گفتوگویی با «سمیر» پسر پیرزن اهوازی را منتشر کردند که از حال وخیم مادرش بعد از درگیری با شوکر مأموران شهرداری اهواز خبر داده بود: «مادر من زنده است ولی وضع مناسبی ندارد. بعد از آن حادثه چند ساعتی در بیمارستان امام بستری شد. الان هم روزی دوبار به بیمارستان میبریمش. حالا هم به کلانتری ۱۳ اهواز مراجعه و شکایت کردهایم.»
البته موضوع حمله مأموران شهرداری اهواز به دستفروشان با شوکر و باتوم برقی فقط به اینجا ختم نمیشود بهطوریکه در همان روزها تصاویری از حمله ماموران شهرداری به محمد عبیداوی، پسرجوان ۲۳ساله اهوازی منتشر شد که مهر تأییدی بر اخبار موجود پیرامون نحوه برخورد مأموران شهرداری با شهروندان دستفروش محسوب میشود. بنابراخبار منتشر شده او ظهر روز چهارشنبه تازه میخواست در بازار بساط کند که یکی از مأموران شهرداری اهواز درگیری را با او آغاز کرد؛ آن هم با شوکر و خودروی مخصوص شهرداری. نتیجه این برخورد از پیش مشخص است: بازداشت دستفروش، شکایت او از مامور خاطی، تکذیب کل ماجرا و آغاز فشار برای اخذ رضایت از شاکی و تکرار این سیکل معیوب!
درگیری شدید شهرداری تهران با دستفروشان/ این بار هم زدند و هم کتک خوردند!
ساعت ۱۷:۳۰ روز دوشنبه ۲۶ بهمن ۹۵، در محدوده خروجی متروی شادمان ماموران شهرداری با چرخیهای میوهفروش درگیر میشوند. یک شاهد عینی میگوید: «در این درگیری ۱۰ نفر از ماموران شهرداری بدون بیان تذکر و هشدار و بدون مقدمه از ماشینها پیاده شدند و شروع به برهم ریختن و واژگونی چرخدستیها کردند که این کار باعث ایجاد درگیری شد.»
در این درگیری تعدادی دستفروش مجروح و زخمی می شوند. ماموران سد معبر نیز بعد از اینکه میبینند دستفروشان حاضر به عقبنشینی نیستند و با جان و دل از دارایی خود در برابر مأموران دفاع میکنند، خودروهای شهرداری را رها کرده و فرار میکنند! در پی این حادثه و عدم موفقیت ماموران در مواجهه با دستفروشان خیابان آزادی، تقاطع شادمان، شهردار منطقه ۲ تهران استعفا کرد و «قالیباف» دستور رسیدگی به ماجرا را داد.
میوه فروش قُمی در درگیری با ماموران سد معبر شهرداری قم کشته شد!
۲۱ مرداد ماه سال جاری ماموران سدمعبر قم با یک میوه فروش درگیر می شوند و در این درگیری مظفر عباسی نان آورِ سه فرزند که برای امرار معاش خانواده خود مقابل منزلاش اقدام به فروش میوه کرده بود، کشته می شود.
بر اساس اخبار منتشر شده درگیری ماموران شهرداری با مظفر لحظاتی قبل از مرگ او، باعث شده تا آشنایان و کسبه آن محل، ماموران سد معبر شهرداری را مقصر این حادثه بدانند اما مسئولان شهرداری قم دخالت ماموران سد معبر را در مرگ این میوهفروش رد میکنند و مدعیاند که این دستفروش دوساعت بعد از حضور ماموران سد معبر شهرداری و درگیری با آنها حالش بد شده و در اثر برخورد سر با جدول جان باخته است، اما شهروندان قم روایت خودشان از حادثه را قبول دارند و همچنان به برخورد ماموران سد معبر شهرداری با دستفروشان این شهر معترضاند.
محمد عباسی شوهرخواهر و پسر عموی مظفر عباسی به «شهروند» گفته است: «شهرداری میخواهد از مرگ مظفر شانه خالی کند. درحالی که همه کسبه و اهالی محل آنجا حضور داشتند. همه میگویند ماموران همان ابتدا سراغ خودرو مظفر رفتند. چندبار هم با او درگیر شدند. یکی از ماموران گلوی او را گرفته بود و محکم فشار میداد و با مشت به سر او ضربه میزد. بعد مردم دخالت میکنند و درگیری فیزیکی موقتا تمام میشود. یکی از آنها داخل وانت او مینشیند و منتظر جرثقیل میشوند تا خودروی او را به پارکینگ ببرند. مظفر از آنها خواهش کرد اما ماموران اصرار داشتند که خودرو به پارکینگ منتقل شود. حتی مادرش و پدرش هم وساطت کردند، مردم هم جمع شده بودند و از ماموران درخواست کردند تا منصرف شوند. مظفر هم وقتی سماجت ماموران را میبیند، از آنها میخواهد تا بارش را از عقب وانت بردارد. ظاهرا آنها اجازه این کار را به او میدهند. او هم مشغول خارجکردن انگورها از وانت میشود که دوباره با ماموران درگیر میشود و سرش به کنار جدول برخورد و همانجا فوت میکند. وقتی آمبولانس رسید، جنازه او را برد.»
در پی این حادثه رانندگان وانتهای فروش میوه در قم در اعتراض به این حادثه، خروجی میدان میوه و تره بار قم را بستند و باعث ایجاد ترافیک شدند. تجمع کنندگان خواستار پاسخگویی مقامهای شهرداری قم شدند.
ماموران شهرداری سنندج، یک جوان را آتش زدند!
هشتم شهریور ماه ۱۳۹۶ رسانهها خبر از به آتش کشیدن یک خانه و کارگر آن توسط ماموران شهرداری سنندج را منتشر کردند.
شاهدان عینی میگویند بعد از ظهر روز پنجشنبه ۲ شهریورماه نیروهای شهرداری سنندج در کوچه «لاله » میدان نبوت برای بازدید از ساخت و ساز غیرمجاز یک باب منزل مسکونی به این ناحیه اعزام و با اهالی این منزل وارد بحث شدند و صاحب این خانه را تهدید به تخریب ساختمان کردند. در این میان صاحبخانه برای جلوگیری از این امر، ۲ تن از کارگران را در ساختمان نگه داشته تا از وقوع حوادث احتمالی جلوگیری کند. مسلح و امید حسینی ۲ کارگر این ساختمان بودند که بنا به خواسته صاحبخانه شب را در منزل مستقر شدند و در همان شب، نیروهای شهرداری به این مکان بازگشته و خانه را به آتش کشیدند. بر اثر این حادثه مسلح حسینی یکی از این ۲ کارگر دچار سوختگی ۷۰درصد شد و کارگر دیگر نیز از ناحیه پا دچار سوختگی شدید شد. روز دوشنبه ۶ شهریور مسلح حسینی که برای درمان به شهر تبریز منتقل شده بود پس از ۴ روز تحمل درد و رنج بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد.
در پِی این حادثه علیرضا کاظمی سرپرست شهرداری سنندج گفت: متأسفانه اقدام خودسرانه و تصمیمات غیرمنطقی برخی از نیروهای اجرائیات موجب بروز چنین حوادثی شده است.
او همچنین گفت: سیاست شهرداری در کنترل ساخت و ساز غیرمجاز و سد معبر برخورد فیزیکی با شهروندان نیست [اما] متأسفانه اقدام خودسرانه و تصمیمات غیرمنطقی برخی از نیروهای اجرائیات موجب بروز چنین حادثهای شد که به طورقطع این شهرداری با جدیت پیگیر پرونده خواهد بود و با عاملان حادثه بر اساس قانون برخورد لازم صورت خواهد گرفت.
برخورد خشن ماموران سدمعبر اراک باعث سکته قبلی پیرزن دستفروش شد
روز پنجشنبه ۹ شهریور ماه ۹۶ ساعت ۱۱ صبح، در خیابان عباس آباد اراک خانم مسن دستفروشی که در حال فروش سبزی بود با برخورد خشن و بد ماموران شهرداری دچار حمله قلبی شد.
حاضرین در صحنه نسبت به خشونت و بدرفتاری مامورین شهرداری دست به اعتراض زدند.
خودسوزی دستکم سه تن از دستفروشان بر اثر رفتار خشونتآمیز مأموران شهرداری
نهم اردیبهشت ۱۳۹۶ معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از خودسوزی سه دستفروش به دلیل برخورد خشونت آمیز ماموران شهرداری با آنان خبر داد.
احمد میدری در یک نشست خبری با انتقاد به برخورد ماموران شهرداری با دستفروشان در شهرها گفت: تاکنون سه نفر در کشور بر اثر رفتار خشن ماموران شهرداری خودسوزی کرده اند و چندین نفر مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند.میدری ادامه داد: نتایج بررسی موضوع دستفروشی در سه شهر تهران، رشت و اهواز موضوع دستفروشی نشان داد در شهر تهران یک دستفروش ماهانه ۱۵ میلیون ریال (۱٫۵میلیون تومان) و در شهرهایی نظیر رشت و یا اهواز ۸ میلیون ریال (۸۰۰ هزار تومان) درآمد دارند.
و این ماجرا ادامه دارد…