کوچکتر از آنند که معنای جرم و مجرم بودن را بدانند اما با وجود این در زندان به سر میبرند. جرمشان جرم نکرده است. آنها به جرم داشتن خانوادههای مجرم زندانیاند و سالهای آغازین زندگیشان را در پشت میلههای سرد زندان به سر میبرند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از جوان آنلاین، کوچکتر از آنند که معنای جرم و مجرم بودن را بدانند اما با وجود این در زندان به سر میبرند. جرمشان جرم نکرده است. آنها به جرم داشتن خانوادههای مجرم زندانیاند و سالهای آغازین زندگیشان را در پشت میلههای سرد زندان به سر میبرند. حکایت زندانی بودن فرزندان زنان زندانی حکایت تلخی است که هنوز راهحل مناسبی برای آن پیدا نشده است. بچههایی که به همراه مادرانشان در پشت میلههای سخت و سرد زندان بهسر میبرند و در محیطی رشد میکنند که برای بزرگترها هم قابل تحمل نیست. این بچهها در میان زنانی زندگی میکنند که جرائم مختلفی را مرتکب شدهاند و به جای در پیش رو داشتن الگوهای مناسب و تربیت در محیطی دور از جرم در محیطی پرورش مییابند که هر روز بیشتر از روز گذشته آنها را در گرداب آسیبها بیندازد و زمینههای جرمخیزی را در این کودکان بیگناه تقویت کند.
حضور کودکان چه در دوره نوزادی و چه بعد از دو سالگی در زندان، با خود آسیبهایی را به همراه دارد. از طرفی جدا کردن این کودکان از مادرانشان نیز به این سادگی نیست و آسیبهایی برای مادر و فرزند به همراه دارد. همین وضعیت، شرایطی را ایجاد کرده است که مسئولان بهزیستی و زندانها از سال ۷۹ در بلاتکلیفی بمانند و نتوانند تصمیمی نهایی بگیرند. آنطور که محمدنفریه، مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی، میگوید طبق آخرین تصمیمها با موافقت سازمان زندانها هر زندان که بیش از ۱۰ کودک را نگهداری کند میتواند برای دریافت مجوز تأسیس شیرخوارگاه اقدام کند.
آسیبها در کمین کودکان زندانی
هیچ کس شکی ندارد که زندان محیط مناسبی برای حضور و زندگی کودکان نیست. با این وجود به گفته مسئولان قوهقضائیه حدد ۴۰۰ تا ۴۳۰ کودک زیر هفت سال در زندانها حضور دارند، اما آمار ارائه شده از سوی رئیس سازمان زندانها در اسفند ۹۴ حاکی از آن است ۲۰۰ تا ۲۵۰ کودک با مادران خود در زندانها زندگی میکنند. مطالعهای که سال ۱۳۸۲ در رابطه با کودکان زنان زندانی انجام شده بود نشان داد که ۳۳ درصد کودکان زندان دارای مشکلات روانی بودند و آثاری از مشکلات گفتاری نیز در میان آنها مشاهده میشد. یکسوم این کودکان نیز از اختلالات روانی از خفیف تا شدید رنج میبردند. بیماریهای عفونی مانند عفونت ادراری نیز در میان کودکان زندان شایع بود و در ۱۳ درصد از آنها علائمی از کودکآزاری مشاهده میشد.
از سوی دیگر، مطالعات نشان میدهند کودکان زندان بیشتر از سایر همسن و سالهای خود در معرض بزهکاری قرار دارند و زودتر از سایر بزهکاران در این مسیر قرار میگیرند و بسیاری از آنها به جرم ارتکاب جرائم مختلف به زندان بازمیگردند.
دنیای این کودکان هم دیوار است!
طبق تبصره ماده یک آییننامه اجرایی سازمان زندانها، محکومان و متهمان زن میتوانند اطفال خود را تا سن دو سال تمام به همراه داشته باشند و مدیران زندانها میتوانند نسبت به تفکیک اطفال دو تا شش سال در محل مجزا (مهدکودک) اقدام یا نسبت به انتقال این کودکان به بهزیستی مبادرت کنند. با وجود آییننامه سازمان زندانها مبنی بر مجاز بودن ماندن کودکان در زندان تا دو سالگی، بسیاری از کودکان زندان تا شش سالگی به همراه مادران خود در زندان میمانند. بدیهی است این کودکان طی این سالها از حداقل حقوق خود نیز محروم میشوند. دنیای بچههایی که تا شش سالگی به همراه مادرشان در زندان به سر بردهاند، دیوار است؛ دیوار و میلههای فلزی که دیوارهای این سلولها را از هم جدا میکند. این بچهها هیچ تصوری از محیط خارج از زندان ندارند.
ایده مهد کودک در زندان
ماجرای کودکان بیگناهی که بابت جرم نکرده پشت میلههای زندان به سر میبرند چند سالی میشود ذهن مسئولان را به خود جلب کرده است. سال ۱۳۷۹ براساس تفاهمنامهای بین سازمان بهزیستی و سازمان زندانها، تصمیم گرفته شد که کودکان زندان پس از دو سالگی به شبانهروزیهای بهزیستی یا اقوام سپرده شوند.
در سال ۸۱ توافقی بین سازمان بهزیستی و سازمان زندانها صورت گرفت که براساس آن قرار بود بچههای زیر هفت سال که در بند زنان در کنار مادرانشان نگهداری میشدند، به بهزیستی سپرده شوند و پس از آزادی مادر، بچه مجدداً در اختیار خانواده قرار بگیرد. براساس این توافق، دیگر کودکان دو سال به بالا حق ماندن در زندان را نداشتند، اما این توافقنامه نیز در بسیاری از زندانها عملاً اجرایی نشد. با وجود این آنطور که مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی میگوید در حال حاضر از حدود ۱۰ هزار کودک حاضر در مراکز بهزیستی (شبه خانواده و شیرخوارگاهها) ۲ هزار و ۶۰۰ کودک به دلیل زندانی بودن والدین خود در این مراکز حاضر هستند. این در حالی است که آمار و ارقامی از تعداد کودکان حاضر در زندانها به علت زندانی بودن والدینشان در دسترس سازمان بهزیستی نیست. راهاندازی مهدکودک در زندانها یکی از راهکارهایی است که برای آسیب کمتر به بچههای مادران زندانی پیشنهاد شده بود. سال ۸۸ معاونت امور زنان ریاستجمهوری وقت به جای نگهداری این کودکان در بهزیستی، پیشنهاد راهاندازی مهدکودک در مجاورت زندان زنان را مطرح کرد.
راهکارهای منطقیتر
تأسیس مهدکودک زندان با چالشها و انتقاداتی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان روبهروست. هرچند کودک نیازهای جدی در این سنین دارد که باید توسط مادر برطرف شود، اما قرار گرفتن در محیط نامساعد زندان و زندگی کنار افرادی که سابقه محکومیت و جرائم مختلف داشته و همچنین زندگی در کنار مادری که در شرایط بسیار بدی زندگی میکند، روی روان او اثرات مخرب بیشتری دارد. نه محیط زندان در کنار مادر و نه سپردن کودک به بهزیستی، هیچ یک گزینههای مناسبی برای این کودکان نیستند و باید تا جای ممکن امکانی ایجاد شود تا این مادران بتوانند از زندان خارج شوند و در کنار فرزندان خود باشند. در برابر این راهکارهایی نظیر تسهیل خروج مادران زندانی، مجازاتهای جایگزین و مرخصیهای بیشتر میتواند راهکاری مناسب برای تأمین نیازهای کودکانی باشد که مادران آنها به هر دلیلی در زندان به سر میبرند.