مصطفی قهرمانی: دو توهم بزرگ سیاست ایران

دوشنبه, 22ام آبان, 1396
اندازه قلم متن

به مناسبت سال‌گشت اشغال سفارت امریکا

از اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ ابان ۱۳۵۸ و گروگان‌گیری دیپلمات‌های امریکایی به‌ مدت ۴۴۴ روز توسط “دانشجویان پیرو خط امام”، ۳۸ سال می‌گذرد.

آیا این حرکت آگاهانه یا ناآگاهانه تنها یک اقدام نابخردانه و دشمن‌پسند از طرف عده‌ای دانشجوی جوان و هیجان‌زده و جوگیر شده در سپیده‌دم یک انفلاب مردمی بود؟

اکنون دیگر پس از گذشت ۳۸ سال در رابطه با اشغال سفارت امریکا به‌نظر نمی‌آید اجرایی و عملی ساختن این اقدام بحران‌ساز و در تاریخ دیپلماسی بی‌همتا بدون حمایت و پشتیبانی مستقیم و غیر‌مستقیم کانون‌های پیدا و نا‌پیدای قدرت‌های ایرانی و انیرانی ممکن می‌بوده باشد.

در خصوص اهداف و منافع و تصفیه‌ حساب‌های مستقیم و غیرمستقیم جناح‌های سیاسی درگیر در داخل ایران و در ایالات متحده ، زوایای پنهان زیادی از این اقدام آشکار گشته‌اند. اقدام کور اشغال سفارت امریکا بلاشک هزینه‌های سنگینی را، از جمله جنگ تحمیلی هشت ساله، بر گرده نحیف ملت و میهن ما در طول این سال‌ها تحمیل کرده است. از این بابت لا‌اقل آقای سید محمد موسوی خوئینی‌ها که آن‌زمان هدایت معنوی دانشجویان را بر عهده داشت، به صورت نمادین یک “معذرت‌خواهی بزرگ” و اگر باورمند به ‌آموزه‌های دینی هستند یک حلالیت‌طلبی به ملّت ایران بدهکار است.

آن اقدام به‌ظاهر خودجوش سال‌هاست که دیگر به “فرآیند تخاصمی” مستقلی بین ایران و ایالات‌ متحده امریکا بدل گردیده است دشمنی با “شیطان بزرگ” از جانب ایران و اقدامات تلافی‌جویانه از طرف امریکا عملاً به موضوعی „هویتی“ و „حیثیتی“ برای نظام و دستگاه دیپلماسی ایران از یک‌سو و حاکمیت در امریکا از جانب دیگر بدل گردیده است. حل این بحران در هر دو طرف نیاز به سعی و صبر بسیار و بیش از همه انسان‌های بزرگی دارد که از سایه خود هراسمند نباشند و دست دوستی به سوی طرف مقابل دراز کنند.

در ایران ما سیاست به‌طور عام و نظام و دیپلماسی آن به‌ویژه، بایستی یکبار برای همیشه خود را از توهم “فتنه و دشمنی” بر علیه خود و ایران و ایرانی رها سازد. جلوه عینی این نوع‌نگرش، دو معضل و مشکل اساسی هستند که سال‌هاست شدیداً درحول‌و‌حوش آن نظریه‌پردازی و فرهنگ‌سازی شده و می‌شود و عملاً خود دیگر در اذهان قائلین به بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت و حیثیت حاکمیت در جمهوری اسلامی بدل گردیده است:

۱- در گستره سیاست خارجی معضل دیدگاه “نا‌به‌زمان” و به لحاظ راهبردی اشتباهی است که سال‌هاست با شعار “امریکا، شیطان بزرگ”، کشور را از امکان یک تعامل سازنده با بزرگ‌ترین قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دنیای ما یعنی ایالات متحده امریکا محروم ساخته است. چنین رابطه­ای، آنهم بین مهم­ترین کشور جهان و مهم­ترین کشور خاورمیانه، نمی­تواند برای همیشه ادامه یابد. زیرا که بر یک رابطه تخاصمی مزمن از این جنس هیچ سود سیاسی و یا اقتصادی برای ملک­ و­ ملت ما مترتب نمی­باشد از همین رو نمی‌تواند به­هیچ­وجه دربرگیرنده منافع ملی بلندمدت ما باشد. این دشمنی کور سیاست خارجی ما را از یک رابطه “تعادل و توازن” محروم ساخته است. الگویی که قریب ۲۰۰ سال توسط رجال بزرگ این سرزمین به مثابه یگانه راه‌حل حفظ استقلال و عظمت و بزرگی این کشور در مقابل نیروهای استیلا‌گر و مداخله‌جو منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مورد اجماع بوده است.

۲ – دیگر توهم بزرگ حاکمیت در داخل و حوزه سیاست داخلی است و آن نیز نبود تفکر و باور، “رواداری و تساهل” و در بیشتر موارد “غیر‌قانون‌مند” و “سرکوب‌گرانه” در برخورد با “غیرخودی‌ها” و دیدگاه‌های مخالف می‌باشد. در طول ۳۸ سال دایره و محدوده عمل و دشواریی‌ها و سخت‌گیری‌های ناشی از  این روش روز‌به‌روز تنگ‌تر و شدیدتر گردیده است. مصداق عینی ‌این توهم بزرگ همانست که زبان قراردادی حکومتی از آن تحت عنوان “فتنه ۸۸” نام می‌برد حاکمیت بایستی یک‌بار برای همیشه هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ حقوقی و حقوق شهروندی حق حیات برای مخالف بل دشمن غیرمسلح خود را بپذیرد.

این هر دو معضل  ناشی از دو توهم بزرگ قویاً تنفس و ضربان قلب سیاست و دیپلماسی ملی ما را به شمارش انداخته است و شدیداً راه‌حل و اقدام عاجل طلب می‌کنند.

در روان‌شناسی توهم را دریافت اشتباه از واقعیت تعریف می‌کنند. راه‌حل‌ها و رهیافت‌های برخاسته از انگاره‌های توهم‌آمیز معمولاً منتهی به ضرر و زیان فراوان و فاجعه گردیده‌اند. بر کبار قوم و دلسوزان این ملت و میهن است که در آستانه سال ۱۴۰۰ و هم‌چنین چهل‌سالگی انقلاب از برای این هردو زخم کهنه علاج و مرهمی بایسته پیداکنند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.