م. روشنی «سیروس»: کاوه ها/ فریدون ها خیزید به پا خونین دلان

جمعه, 10ام آذر, 1396
اندازه قلم متن

رنجور و بیقرارم و غمگین و خسته ام
در انتظار معجزه کنجی نشسته ام

راحتی و آرامش ازجان و روانم رخت بر بسته است
نا آرام از انبوه جبر جباران و سکوت ملالتبار پیچیده در بغض مظلومان روح و روان و احساسات سرکشم را به طغیان کشانده

دیوار پوست را پاره و به آسمانها در پرواز
آنجا ناظر رگبار ظلم و ستم و شقاوت از ابر سیاه سیاهکاران
بر سر مردم اسیر و در بند و با مصیبت و الم هم آغوش ایران است
بارش باران اشک از دیده ی خونبار زلزله زدگان

دامان دوخته شده با نخ ملالتها را خیس و در وادی درماندگی کشانده است
کجا دل سنگین سنگی بدرد نیاید و روانی غمگین نگردد
وقتی ناظر صحنه ی رقتبار کودکیست که با دستهای کوچک ونحیف
خاک و سنگها را پس و پیش میکند و اشگریزان
در زیر آوار کاشانه ی ویران دنبال مادر مفقود خود میگردد ؟
زجه ی جگر خراشش استخوان انسان با احساس را میگدازد

و آنجا مادری قنداق بخون آغشته طفلش را به روی سینه میساید
با چشمان خشکیده از اشگ در جستجوی فامیلش نگران ولرزان /
زار و نالان لعنت توأم با تنفر را حواله ی سوداگران ظلم و ستم
وسود پرستان بی غیرت کرده به این سوی و آنسو چرخان است
در جائی دیگر مادری نعش در خون شناور جگر گوشه اش را در آغوش میفشارد و با صدای بی رمق و خشمگین
: خود را دلداری میدهد
بخواب مادر بخواب مادر
خوشا بر تو خزان نا دیده پژمردی
تو این دنیای خون آشام و پر نیرنگ را
بدست نحس سلاخان خون خوارش بسپردی
بخواب مادر در آغوشم
توئی جانم توئی نوشم
ترا با جسم و جان خویش میپوشم
در سوئی دیگر
نالان و هراسان مردی زن و فرزند و هستی از دست داده
مات و متحیر به تماشای ویرانه های خانه و کاشانه

خشم وتنفر پیچیده در بغض را روانه ی ذات اقدس راند خوران سود پرست و گردانندگان چرخ حیله / تزویر / ریا/ دروغ و دزدی غارتگران خود مختار و قانلان آتش به اختیارمیکند

ای پاسداران شرف و عزت انسانی
طرفداران آزادی و حق و عدالت
کجائید
کاوه ها/ فریدون ها
خیزید به پا خونین دلان
از هر نژاد خرد و کلان
یورش برید تردید چـرا ؟
ایــران شـده آخــوند سـرا

***
در انتهای خط رسیده دیگر صبر و طاقتم
بازیچه ی فسـا د و جهل و ریا و حما قتـم
آی بازیگران صحنه ی فریب و جهل و جور
آی فریب خوردگان نا آگاه / لاقید وبی حال و خیال
بخودآئید آی بی تفاوتان موقع شناس سود پرست
تاچقدر مفتون مال خود پرستی ؟
واما آنجا
نوای شور انگیز از حنجره ی حق طلبانه زنان با شهامتی
چون « شیفته
روح و روان نیک اندیشان را به هیجان و حس انساندوستی آنان را تقویت و به حرکت در می آورد
در مقابل این شیر زنان قهرمان منادیان آزادی و عدالت که با از خودگذشتگی فریاد ساکت وخاموش مظلومان را طنین انداز و غرور و غیرتهای خفته را بیدار میکنند روا دارد با درود گرم و پاک سر تعظیم و تکریم فرود بیاوریم

با درود سرشار از مهر به همه ی انسان دوستان پاک نهاد.
م. روشنی «سیروس»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.