از خوزستان گرم آمده اند. همان خاکی که به خون فرزندان ایران زمین رنگین شده است و هشت سال تمام برای پاسداری ذره ذره اش سروقامتان این دیار در آنجا به خاک افتاده اند. آن روزها دشمن از آن سوی مرزها آمده بود، در طلب بخشی از خاک این سرزمین؛ و این روزها دوست خانگی! پشت کرده به سفره بی نان کارگران همان خاک. خوزستان قلب خونین ایران است و رایحه پاک خون فرزندان مام میهن هنوز از زمین هایش به مشام می رسد. امروز از مزارع همان خاک کارگرانی به تهران آمده اند تا داد خود را بستانند.
شش روز گذشت و روزنامه های پر زرق و برق شهر هنوز چشم به این صورت های تکیده از فرط کار و دستان پینه بسته بی نان نگاهی نیانداخته اند. از همه چیز می نویسند الا از شکم های گرسنه. خبرهای بورس های جهانی مهم تر از بانگ اعتراض قامت های خمیده از ظلم است. تازه امروز دل سوختگانی چند، دوربین به دست گرفته اند تا عکسی از تجمع اعتراضی کارگران نی بر شوشتر و هفت تپه مقابل نهادی ریاست جمهوری به خبرگزاری ها مخابره کنند. امروز کارگران نی بر هفت تپه نیز به جمع دوستان معترض در تهران پیوسته اند. روز گذشته نیز یکی از ۱۹ اتوبوس و مینی بوسی که ۳۰۰ کارگر را از شوش دانیال به تهران رسانده است، در گردنه رازان خرم آباد تصادف کرده و در این حادثه ۸ کارگر دچار مصدومیت شدهاند. این کارگران پس از مداوا در بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد به مبداء بازگشتهاند.
این کارگران رو به روی محل کار همان کسی ایستاده اند که در کسوت رئیس دولت چشم در چشم این کارگران به آنها حمایت از حقوق شان را وعده داده بود و از آوردن پول نفت سر سفره مردم و کارگران سخن گفته بود؛ ولی در عمل سفره تنگ آنها را روز به روز تنگ تر کرده است.
ششمین روز کارگران معترض کشت و صنعت کارون در تهران
ساده سخن می گویند و بی ریا. اما چه باید کرد که امروزه گوش ها پر شده است از لفاظی های موهوم که از کار و زندگی واقعی مان فرسنگ ها فاصله دارد.
به گزارش ایلنا، یکی از این کارگران معترض امروز گفت: “در طول این چند روزی هم که در تهران هستیم با وجود اینکه همه مسئولان و رسانههای دولتی و صدا وسیما از وجود اعتراض ما با خبر هستند حتی کوچکترین سختی به خود راه ندادند تا بیایند و از نزدیک مشکلات ما را جویا شوند. در طول این شش روز هیچ مسئولی نه تنها حاضر نشد از مشکلات ما بپرسد، بلکه حتی کسی نپرسید که در این مدت چه میخورید و شبها به کجا میروید. سال گذشته در مزارع نی شکر که کار میکردیم وقتی به علت سرما تعداد زیادی کلاغ به صورت دسته جمعی مردند دهها خبرنگار و عکاس برای دریافت خبر و به تصویر کشیدن مرگ کلاغها به مزارع نی شکر آمدند. اما در این شش روزی که در تهران هستیم با وجود آنکه از طریق ایلنا به همه مسئولان و مطبوعات اطلاع دادیم، کسی به سراغمان نیامد. زندگی کلاغ های همجوار ما برای خبرنگاران جذابتر از کارگرانی بود که در وضعیت سخت معیشتی به سر میبرند.”
آیا سخنی از این نغزتر شنیده ایم؟ این سخن آیینه تمام نمامی اکنون فلک زده ماست. اکنونی که نسیانِ کار همه ی شئون هستی ما را قوام داده است. کار، دفاع از حقوق بنیادین انسان در کار و اعتراض به بی قانونی های در حوزه کار در کجای سیاست ورزی ما نقش دارد؟
خواست شان اجرای قانون است و اعتراض شان به پایمال شدن حقوق شان. کارگران فصلی نی بر خواهان اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور، اجرای بازنشستگی پیش از موعد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، پرداخت منظم دستمزد و حقوق هستند. آنها تنها در نیمی از سال به صورت فصلی مشغول به کارند و به همین دلیل حق بیمه شان نیز تنها نیمی از سال پرداخت میشود. با این وجود سازمان تامین اجتماعی طبق نامهای به شماره ۱۱۰۱/۹۱/۱۹۰ در تاریخ هشتم مهرماه سال جاری، مقرر کرده است که برای رفع این فاصله بیمهای هر نفر کارگر در سال حدود ۹ میلیون تومان بپردازد که با این حساب هر کارگر برای رسیدن به شرایط بازنشستگی در مجموع میبایست حدود ۷۰ میلیون تومان بپردازند. کارگران نیشکر هفت تپه و کارون شوشتر با توجه به دستمزد دریافتی پرداخت این مبلغ را در توان خود نمیبینند و به تعیین سازوکاری که پرداخت این مبلغ را ضروری میسازد اعتراض دارند.
نمایندگان کارگران معترض به دفتر خبرگزاری ایلنا می روند تا مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند تا انعکاس یابد. یکی از این کارگران گفت: “تعداد دو هزار نفر از کارگران نی بر بصورت فصلی برای بریدن نیشکرهای شرکت کشت و صنعت کارون شوشتر استخدام شدهاند که تعداد هزار نفر از این کارگران غیربومی بوده و درکمپ مخصوص نی برها که شرکت در در اختیارشان گذاشته است زندگی میکنند. این تعداد کارگر در شرایط بسیار سخت بدون داشتن حداقلهای رفاهی در این کمپها بدور از خانوادهایشان زندگی میکنند ودر هر یک ماه اگر توان مالیشان یاری کند میتوانند یک روز را برای دیدن خانوادههایشان اختصاص دهند. با وجود زندگی هزار کارگر در یک کمپ امکانات زندگی در آنجا بسیار محدود است. این کمپها فاقد حداقل امکانات بهداشتی و درمانی بوده و کارگران از ترس بیکاری ناچارند سکوت کنند و این شرایط سخت را تحمل کنند. به جرأت میگویم از دو هزار کارگر شاغل در این مزارع حتی یک نفر هم دارای سلامت کامل جسمی نیست. خم شدن برای بریدن نی باعث شده بسیاری از کارگران دچار دیسک کمر شوند. کار با قمههای بلند و تیز برای بریدن نیها نیز همیشه کارگران را در خطر مصدومیت قرار داده. همچنین گرد و غبار حاصل از این کار نیز باعث مشکلات تنفسی شده است. سختی کار در حین کار با گرامای ۵۰ درجه تابستان بقدری زیاد است که حین بریدن آنقدر دمای بدنمان بالا میرود که با عرق تنمان لباسهایمان کاملا خیس میشود و چسبیدن شیره نی به بدنمان نیز باعث زخم شدن بدنمان میشود.”
کارگران قند اهواز برای دومین روز متوالی تجمع کردند
صبح امروز (یکشنبه هشتم بهمن ماه) تعداد ۵۰ نفر از کارگران قند و تصفیه شکر اهواز برای دومین روز متوالی، این بار به همراه خانوادهایشان در مقابل استانداری اهواز تجمع کردند.
هوشنگ طاهری، عضو شورای اسلامی کار کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز با اعلام این خبر، به ایلنا گفت: امروز دومین روز تجمع کارگران کارخانه قند و تصفیه شکر در هفته اخیر برای احقاق حقوق معوقه است، که متاسفانه تا کنون هیچ عکس العمل قانع کنندهای از سوی مسئولان استانی در این زمینه مشاهده نشده است.
او میزان معوقات حقوقی کارگران کارخانه قند را ۲۵ ماه اعلام کرد و گفت: با وجود اینکه در سال اخیر بارها در مقابل استانداری و درب کارخانه تجمع کردهایم اما به دلایلی که کارگران از آن بیاطلاعند، به مشکلات بیش از ۸۰ کارگر این کارخانه رسیدگی نمیشود.
مشکلات کارگری در استان پی گیری نمیشود
دبیر اجرایی خانه کارگر اهواز با اظهار تاسف از عدم پی گیری مسئولان استانی در خصوص مشکلات کارگران تصریح کرد: با وجود اینکه مشکلات کارگری استان هر روز در حال افزایش است اما هیچ عکس العملی از جانب مسئولان استانی مشاهده نمیشود.
آقایار حسینی با بیان اینکه اکثر واحدهای تولیدی و صنعتی در استان دچار مشکل شدهاند، اظهار داشت: افزایش دفعات اعتراضات کارگری در استان، با بیتوجهای مسئولان استانی به تهران کشیده شده و ما امروزه شاهد هستیم تعداد زیادی از کارگران فصلی نی بر در صنایع کشت و صنعت شوشتر و هفت تپه شوش دانیال با سفر به پایتخت خواستار پی گیری مطالبات خود از شخص رئیس دولت هستند.
زندگی تلخ شان را فراموش شان نکنیم
آری، این گوشه ای از زندگی هموطنان ماست که در همین سرزمین زندگی می کنند و از همین آب و خاک روزی می گیرند. قند و شکر سفیدی که کام ما را شیرین می کند ماحصل چنین زندگی سختی است که کم از برده داری ندارد. وفادار باشیم به فرزندان این آب و باد و خاک و در شیرین کامی هایمان زندگی تلخ شان را فراموش شان نکنیم.
منبع: کلمه