آیت الله خامنه ای و مسئولیت قمار هسته ای

جمعه, 28ام اردیبهشت, 1397
اندازه قلم متن

حسین علیزاده

ترامپ یکجانبه از برجام خارج شد و با به “گروگان گرفتن” اقتصاد ایران تهدید کرد که تحریم های ایران را تشدید خواهد کرد. به رغم این نقض بزرگ توافق هسته ای از سوی امریکا، جمهوری اسلامی از برجام خارج نشده است. تهران تصمیم گرفته که “بقای مشروط” در برجام داشته باشد. آیت الله خامنه ای نیز با این تصمیم مخالفت نکرده است. این در حالی است که به طور قطع می توان گفت که نامه او مورخ ۲۹ مهر ۹۴ قطعا نقض شده است.

بنا به مستفاد این نامه، محمود نبویان (از مخالفان برجام) موافقت آیت الله خامنه ای با برجام را مشروط به رعایت ۲۸ شرط دانسته بود. این بدان معناست که اگر حتی یک شرط از شروط عدیده رهبر رعایت نگردد، اجرای برجام از سوی نظام جمهوری اسلامی باید منتفی شود. اما، چنین نشد. او بقای مشروط در برجام را تا اینجا گردن نهاده است. انگار نه انگار که نقض نامه او نشان آن است که نرمش هسته ای او “نرمش قهرمانه” نیست. در مقابل، او فقط به روال شعار معروف گفت که “من از طرف ملت ایران عرض می کنم آقای ترامپ هیچ غلطی نمی توانی بکنی”.

تصمیم نظام به مذاکره هسته ای با شیطان بزرگ

آنچه موجب شگفتی از رهبر جمهوری اسلامی است اینکه او خاطراتی از مقامات ارشد نظام را نقل قول کرد که به او توصیه کرده بودند از پروژه هسته ای دست بکشد. او گفت: ” آن وقتی که مسئله‌ی هسته‌ای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله‌ی هسته‌ای می‌ایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکایی‌ها بهانه‌گیری میکنند، بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود. این را من بارها گفته‌ام.”

او سپس استدلال خود را در پاسخ به آن “مسئولان سطح بالا” مطرح می کند و دلیل مخالفت خود را چنین می گوید که ” ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم بیست هزار مگاوات برق هسته‌ای داشته باشیم؛ خب از کجا [بیاوریم]؟ آن روزی که ما نیاز پیدا کردیم، آیا آن‌وقت ما باید تازه شروع کنیم به دنباله‌ی انرژی هسته‌ای و امکانات هسته‌ای؟ آن روز باید شروع کنیم؟ نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آن وقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟”

او همچنین استدلال دومی در مخالفت با آن مسئولان سطح بالا مطرح می کند مبنی بر اینکه “حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها میگفتم مسئله‌ی ایرادگیری آمریکا و تحریمهایی که علیه ما اعمال میکنند و دشمنی‌ای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هسته‌ای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانه‌ی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا این‌جوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که این‌جوری است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنی‌ها تمام نشد.”

این سخن خامنه ای اعتراف بزرگی است به چهار ارزیابی او از روندی که منتهی به مذاکره با امریکا (شیطان بزرگ در ادبیات جمهوری اسلامی) شد. این چهار اعتراف عبارتند از:

یکم: اعتراف خامنه ای به اینکه برجام توافقی است که مطلوب مخالفین (بخوانید امریکا و اروپا) است.

دوم: اعتراف خامنه ای به اینکه “ما (بخوانید رهبر) زیر بار رفتیم”.

سوم: اعتراف خامنه ای به اینکه به رغم این توافق هسته ای “دشمنی ها تمام نشد” که هیچ؛ اینک “مسئله‌ حضور جمهوری اسلامی در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئله‌ی موشک را مطرح میکنند.”

چهارم: خامنه ای به رغم استدلال های مهمی که علیه مشاوران خود داشت، سرانجام جانب رأی مشورتی آنان را گرفت و فرمان “نرمش قهرمانانه” داد و از مذاکره با شیطان بزرگ امتناع نکرد.

خدا از تقصیر چه کسانی بگذرد؟

این چهار اعتراف خامنه ای ارزیابی مهمی است که رهبر جمهوری اسلامی خود باور دارد که در قمار هسته ای همه چیز را باخته است. نه توان هسته ای در دست دارد و نه گشایش اقتصادی حاصل آمده است.

اما، آنچه شاید از همه چیز مهم تر باشد اینکه او مسئولیت این قمار هسته ای را برگردن نمی گیرد. او در همین سخنرانی باخت هسته ای را “تقصیر مقامات سطح بالا”ی کشور می داند و آن را خطایی از جانب آنان می داند که فقط خدا از تقصیرشان بگذرد. او گفت:”این‌جوری خیال نکنند که «آقا شما چه اصراری دارید که سرِ فلان قضیّه می‌ایستید»! که می‌آمدند بعضی‌ها به ما میگفتند؛ خدا از سر تقصیراتشان بگذرد.”

خامنه ای نگفته است که آن مقامات سطح بالا چه کسانی هستند تا امروز بدانیم که او کدام یک از مسئولان ارشد کشور را به خدا حواله داده تا بلکه خدا از تقصیراتشان بگذرد ولی دست کم یک چیز برای ما روشن است و آن اینکه خامنه ای خود را در برابر خدا مقصر نمی داند. او “مقامات سطح بالا” را در برابر خدا گنهکار می داند. اما، خود را نه.

انگار نه انگار او بیش از سه دهه درس “دشمن شناسی” داده بود. انگار نه انگار که او امریکا را شیطان بزرگ می دانست.انگار نه انگار که او بود که فرمان مذاکره هسته ای را صادر کرد. انگار نه انگار او در نهایت فرمان “نرمش قهرمانانه!” داده بود. انگار نه انگار که او بود که دست امریکا را “دست چدنی با دستکش مخملی” توصیف کرده بود. با این همه، تمامی مشاوران ارشد او در برابر خدا مقصرند، اما، او نه.

این همان فرق است میان آیت الله خامنه ای و آیت الله خمینی که بدون انداختن مسئولیت به گردن کسی بدون اندکی طعنه و کنایه و لعن و نفرین، مسئولیت پایان دادن به جنگ بیهوده را گردن گرفت و گفت “جام زهر” را می نوشد. اما، خامنه ای دامان خود را از همه چیز مبرا می داند و مشاوران خود را به خدا حواله می دهد.با این سخن او خود را نه فریب خورده از امریکا بلکه فریب خورده از “مسئولان سطح بالا” ی کشور می داند و از خدا می خواهد که “از سر تقصیراتشان بگذرد.”

از: رادیو فردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.