نامه خواندنی نسرین ستوده از زندان اوین نشان می‌دهد که چگونه بازپرس شهر کاشان می‌توانست از برخورد با دو زن سکته کرده باشد!

یکشنبه, 3ام تیر, 1397
اندازه قلم متن

نامه این است:

سخنی با هموطنانم:
هموطنان و فعالان حقوق بشر

اینجانب نسرین ستوده, وکیل دادگستری در روز ۲۳ خرداد ۹۷ برای دومین بار بازداشت و به زندان اوین منتقل شدم. این بار هم چون بار گذشته, بابت وکالتم در پرونده‌هایی که مورد قبول ماموران وزارت اطلاعات و قوه قضائیه نبوده است, بازداشت شدم. سال‌هاست قوه قضائیه برخلاف همه‌ی اصول مربوط به استقلال این قوه به طرز آشکار و روشنی در کنار نیروهای امنیتی اعم از وزارت اطلاعات و سپاه ایستاده است و در حمایت آشکار از آن‌ها, مجری فرامین مربوطه گردیده است.

اما این بار شاکی پرونده‌ی من, آقای مهدی پِیتام, بازپرس شعبه سوم دادسرای کاشان بازپرس رسیدگی به اتهام موکلم, شاپرک شجری زاده بوده است. این بازپرس که از گذاشتن عکس موکلم در صفحه ایستاگرامش به شدت خشمگین و آشفته شده بود و بر این تصور بود که هیچکس هم نباید از ایشان دفاع کند، از ورود من به پرونده جهت دفاع و انجام وظایف قانونی‌ام عصبانی شده بود. به نحوی که در دستوری غیرقانونی به مامور مستقر در بازپرسی شعبه سوم دادسرای کاشان دستور تفتیش بدنی مرا داه بود که البته اینجانب به دلیل غیرقانونی بودن دستور مذکور از اجرای آن جلوگیری به عمل آوردم.

اما بازپرس مربوطه که برای عمل کاملا قانونی موکلم, قرار بازداشت صادر کرده بود نهایتا مجبور به آزاد کردن موکلم شد و آنگاه خشم و عصبانیت خود را از طریق طرح شکایت دردادسرای امنیت (مستقر در زندان اوین) متوجه من کرد.

اقدام بازپرس مربوطه به دلایل زیر غیرقانونی بوده است:

۱ – عمل موکلم با قرائت همین قانون “بد” قانونی بوده است و قرار دادن عکس بدون حجاب به هیچوجه غیرقانونی نبوده است.

۲ – بازپرس مربوطه برای عمل قانونی موکلم بالاترین قرار تامینی, یعنی بازداشت موقت را صادر کرده بود و متعاقب آن جهت تحقیر موکل که دست به چنین اقدام شجاعانه‌ای زده بود او را مجبور به استفاده از چادر می‌کردند که فقط با ایستادگی موکل و تذکر من به زندان, این اجبار از دوش موکلم برداشته شد.

۳ – در جامعه ای که نیروهای اطلاعات و امنیت جهت محافظت از مردان خاصی که دست به تجاوز زده‌اند مداخله می‌کنند تا آسیبی به آنان نرسد, فورا بابت عکس بی‌حجاب زنان آژیرهای خطر را به صدا در می‌آورند.

این گوشه‌ای از مخاطرات هر روزه‌ی وکالت در ایران است, مخاطراتی که با سکوت تعجب‌آور کانون‌های وکلای دادگستری مواجه شده است.

با این حال دوست دارم یک بار دیگر با صدای بلند بر الزامات حرفه‌ی وکالت تاکید کنم که بدون رعایت آنها, از عدالت اثری باقی نمی‌ماند. وکالت تخصص می‌طلبد و در کنار آن شهامت و شجاعت نیز می‌طلبد. بخصوص در حکومتی که تمامی حریم‌ها را می‌شکند. پافشاری بر حریم استقلال نهاد وکالت مهم و حیاتی است. آنچنان که بدون الزامات این حرفه تمامی حقوق‌مان بیش از پیش به دست باد سپرده خواهد شد, بی‌آنکه دست‌های متجاوزان را شناسایی کنیم.

نسرین ستوده
خرداد/۹۷ – زندان اوین

@shahrvandyar


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. امیر راست گفتار

    اوائل انقلاب ” یادم می اید که در یکی از نشریات که پر بود از بد و بیراه گفتن و دروغ و راست در مورد خانواده پهلوی” مطلبی از رضا شاه نوشته بودند که یکبار یک پس گردنی به محمد رضا میزند و میگوید برو یه خرده مردانگی از اشرف یاد بگیر! حالا وقتی من خانم ستوده را نگاه میکنم فکر میکنم لازم است یه پس گردنی به منتظری دادستان کل بزنم و به او بگویم برو یه خرده مردانگی از ستوده یاد بگیر! البته قصدم مقایسه اشرف پهلوی و خانم ستوده نیست که از این لحاظ قیاس مع الفارق است ” اما اصل حرف رضا شاه در این مورد خاص مصداق مناسبتری ست.