امروز چهلمین سالگرد هفدهم شهریور است. این روز بدون تردید یکی از کلیدی ترین مقاطع تاریخ معاصر ایران است. حتی اگر وقایع این روز را نقطه آغاز “انقلاب” به مفهوم اجتماعی آن ندانیم و معتقد باشیم انقلاب ایران مدتها قبل کلید خورده بود، باز هم نمیتوانیم انکار کنیم که حوادث ۱۷ شهریور یک نقطه عطف تمام عیار در روند فروپاشی حکومت پهلوی است.
در طرف دیگر یعنی نیروهای نزدیک به سازمان امنیت وقت (ساواک) و ارتش شاهنشاهی نیز روایت های یکسویه و اغراق آمیز کم نیست. نمونه آن اظهارات یکی از افسران ارتش وقت است که چند سال قبل ادعا کرد معترضانی “که یا آموزش دیده اردوگاه های فلسطینی بودند یا خود فلسطینیها بودند” از ساختمان های میدان ژاله به طرف نیروهای ارتش شلیک کردند و ارتش نیز مجبور با پاسخ گویی شد. حال آن که بر اساس شواهد موجود، تظاهرات در ابتدا کاملاً مسالمت آمیز بوده و در تصاویر و ویدیوهایی که از این واقعه منتشر شده نیز نشانه ای از اسلحه در میان تظاهرکنندگان به چشم نمی خورد.
این مطلب، ساعت شماری از مهمترین تحولات واقعه ۱۷ شهریور است که در میان انقلابیون به “جمعه سیاه“ یا“جمعه خونین“ معروف شده و به گمان بسیاری از ناظران، نقطه آغازین سلسله تحولاتی است که نهایتاً به فروپاشی حکومت در بهمن ۵۷ انجامید.
۱۳ شهریور: روحانیت مخالف شاه پس از برگزاری موفق راهپیمایی عید فطر در ۱۳ شهریور به فکر ادامه چنین اعتراضاتی افتادند. گزارش ساواک با مهر”سری” تعداد شرکت کنندگان در راهپیمایی بی سابقه ۱۳ شهریور تهران را حدود شصت هزار نفر تخمین زده و آنان را “قشریون مذهبی” خوانده است. روزنامه اطلاعات روز چهاردهم شهریور در تیتر اول خود از سه میلیون شرکت کننده در سراسر کشور خبر داد. برآورد ادعایی مخالفان عددی حدود یک میلیون نفر بوده است.
بر اساس گزارش ساواک، در پایان آن مراسم از مردم خواسته شد مجدداً روز پنج شنبه ۱۶ شهریور برای بزرگداشت کشته شدگان روزهای قبل در اراضی قیطریه تهران تجمع کنند.
۱۵ شهریور: هیات دولت در بیانیه شدیداللحنی برگزاری هرگونه تجمعی را ممنوع اعلام کرد. این اعلامیه که البته به معنای حکومت نظامی نبود، از طرف مخالفان جدی گرفته نشد.
۱۶ شهریور: از نخستین ساعات بامداد مأموران گارد و شهربانی و ساواک در میادین مختلف و نقاط حساس شهر مستقر شدند.
۱۶ شهریور: بر اساس گزارش ساواک “از صبح شانزدهم شهریور بازارهای تهران و شمیران و شهرری و همچنین ۹۵ درصد مغازه های خیابانها در مناطق مزبور و کرج تعطیل شدند”.
۱۶ شهریور: تظاهرات ۱۶ شهریور نیز با استقبال کم سابقه مردم مواجه میشود. روزنامه اطلاعات تعداد راهپیمایان را “صدها هزار” گزارش کرد. در این تظاهرات برخی رهبران جبهه ملی نیز شرکت کردند. بنا بر گزارش ساواک، راهپیمایی اوایل صبح سیزدهم شهریور از قیطریه، ونک، پهلوی (ولیعصر)، ژاله و جنوب شهر آغاز شد و ساعت شش و سی دقیقه بعدازظهر در میدان شهیاد تهران (میدان آزادی فعلی) پایان یافت.
۱۶ شهریور: روزنامه اطلاعات نوشت: “فروشگاههای تهران دیروز شلوغترین روز خود را پشت سر نهادند. در کلیه نانواییها و قصابیها و سوپر مارکتها ازدحام غریبی وجود داشت و مردم آذوقه دو روزه خود را تهیه دیدند. این حرکت نشان دهنده این بود که خبر تعطیلی عمومی امروز و راهپیمایی که قرار بوده است از مسجد قبا در قیطریه آغاز شود چندان هم صورت شایعه نداشته است”.
۱۶ شهریور: به گفته منابع متعدد از جمله آیت الله فضل الله محلاتی، طرح و برنامه ای برای تظاهرات در روز بعد یعنی هفدهم شهریور وجود نداشته است.
یک روحانی معترض به نام علامه یحیی نوری که ساکن حوالی میدان ژاله تهران بود و نمازجمعه های معروفی برگزار میکرد برای صبح جمعه فراخوان میدهد. مردم که اعتماد به نفس پیدا کرده بودند نیز به صورت خودجوش چنین قراری را با یکدیگر هماهنگ میکنند. بر اساس گزارش ضد اطلاعات ژاندارمری به ساواک، تظاهرکنندگان راساً برای صبح جمعه در مقابل منزل علامه نوری در حوالی میدان ژاله و برای جمعه شب در مقابل مسجد قبا قرار گذاشته اند.
۱۶ شهریور: حوالی ظهر پس از شوک ناشی از راهپیمایی بزرگ دوم، نخست وزیر شریف امامی با شاه دیدار میکند. شاه طرفدار برخورد جدی است.
۱۶ شهریور: پس از راهپیمایی روز ۱۶ شهریور، این نگرانی در میان مقامات نظامی و امنیتی شکل میگیرد که سیل جمعیت میتوانست به سادگی اماکنی مثل رادیو تلویزیون یا مجلس را تسخیر کند. صورتجلسه و اظهارات اعضای وقت شورای عالی امنیت ملی نشان می دهد دولت واقعا نگران اقدامات تروریستی مسلحانه یا تحرکات گروه های چپ افراطی بوده. با توجه به بی اعتنایی معترضان به بیانیه هیات دولت، ایده حکومت نظامی دست بالا را پیدا میکند.
۱۶ شهریور: شامگاه پنج شنبه حوالی ساعت ۲۰ شورای عالی امنیت ملی به ریاست نخست وزیر تشکیل جلسه میدهد. در این جلسه سپهبد مقدم رئیس ساواک میگوید “قرار است فردا در مملکت آشوب به پا بکنند و مملکت را به هم بزنند. من مراتب را به عرض اعلیحضرت رساندم که به نظر من ضرورت دارد که اعلام حکومت نظامی بشود”. نخست وزیر و ارتشبد ازهاری، رئیس ستاد نیز به وضوح از این پیشنهاد حمایت میکنند.
۱۶ شهریور: جلسه اضطراری هیات دولت به دستور شریفامامی تشکیل میشود تا طبق قانون مجوز حکومت نظامی را صادر کند. برخی وزرا از جمله کریم معتمدی، وزیر پست و تلگرام و تلفن به صراحت با اعلام حکومت نظامی مخالفت میکنند.
۱۶ شهریور: جلسه هیات دولت حوالی ساعت ۲۴ پایان مییابد و تیمسار غلامعلی اویسی که به قاطعیت شهرت داشت به فرمانداری نظامی تهران گماشته شد.
فرمانداران نظامی سایر شهرها نیز به ترتیب زیر انتخاب میشوند:
سرتیپ جهانگیر اسفندیاری (آبادان)، سرلشکر رضا ناجی (اصفهان)، سرتیپ شمس تبریزی (اهواز)، سرلشکر بیدآبادی (تبریز)، سرلشکر عبدالرضا اسفندیاری (شیراز)، سرتیپ غفاری (کازرون)، سرتیپ شاپور میرهادی (کرج)، سرتیپ نادور (جهرم)، سرتیپ نعمتالله معتمدی(قزوین)، سرلشکر کمال نظامی (قم)، سرتیپ عبدالرحیم جعفری (مشهد).
۱۷ شهریور: بامداد جمعه هفدهم شهریور بیانیه هیات دولت برای اعلام حکومت نظامی نهایی میشود.
در این بیانیه آمده است “با آگاهی دقیق از ریشه های این توطئه عمیق که با پول و نقشه خارجی و تحریکات بیگانه هر روز ابعاد تازه ای را در بر میگیرد و همچنین با اطلاع از چگونگی تجاوز مسلحانه گروه های تروریست و مخرب … ناگزیر حکومت نظامی را برای مدت ۶ ماه در شهرهای تهران، کرج، قزوین، قم، مشهد، تبریز، اهواز، آبادان، اصفهان، شیراز، کازرون، جهرم حکومت نظامی اعلام مینماید.”
۱۷ شهریور: حوالی ساعت ۴ صبح اولین بار خبر اعلام حکومت نظامی از طریق رادیو اعلام شد
۱۷ شهریور: ارتشبد غلامعلی اویسی ساعت ۶ صبح اطلاعیه شماره ۱ فرمانداری نظامی تهران را در رادیو سراسری قرائت شد و بر اجرای مقررات حکومت نظامی تاکید کرد. ساعات منع عبور و مرور از ساعت ۲۱ تا ۵ صبح اعلام شد. تاخیر در اطلاع رسانی باعث میشود مردم عملاً از حکومت نظامی مطلع نشده و عازم محل راهپیمایی شوند
۱۷ شهریور: بر اساس اطلاعیه شماره ۳ فرمانداری نظامی اجتماع بیش از دو نفر در تهران ممنوع شد.
۱۷ شهریور: از ساعت ۸ صبح ارتش و نیروهای امنیتی در میدان ژاله مستقر شده و راه های ورود میدان را بسته اند. ارتش برای قدرتنمایی و ایجاد فضای رعب از تجهیزاتی استفاده میکند که تا آن زمان کمتر استفاده شده بودند. تجهیزاتی مثل ماسکهای ضدگاز، کلاه کاسکها، نفربر، مسلسل های سنگین و لجستیک سنگین هلی کوپترهای هوانیروز.
۱۷ شهریور: مردم در خیابانهای اصلی در مسیر میدان ژاله به هم میرسند. شعار اصلی “نصرمنالله و فتح قریب” بوده است. گزارش سری ساواک به نخست وزیر تعداد تجمع کنندگان را حدود ۴۵ هزار نفر ذکر کرده است.
۱۷ شهریور: حدود ساعت ۸:۱۵ فرماندهی نظامی با بلندگو به مردم اطلاع میدهد که حکومت نظامی است و دستور میدهد که مردم باید متفرق شوند. فرماندهی میگوید “ما را مجبور به تیراندازی نکنید”. مردم در مقابل علیه شاه شعار میدهند.
۱۷ شهریور: حدود ساعت ۸:۳۰ یک روحانی وارد محوطه میدان ژاله میشود. با یکی از افسران گفتگو میکند. مردم به درخواست او روی زمین مینشینند. در برخی منابع، این روحانی همان علامه نوری معرفی شده است.
۱۷ شهریور: حدود ساعت ۹:۱۵ شلیک آغاز میشود. چند تن از شاهدان طول زمان تیراندازی را حدود سی ثانیه ذکر کرده اند. بر اساس روایت تنها عکاس حاضر در میدان، تیراندازی حدود ساعت ۱۰ صبح آغاز شده و حدوداً ۳ دقیقه به طول انجامیده است.
۱۷ شهریور: پس از شلیک ارتش، درگیری های خیابانی وسیعی پیش میآید. چندین ماشین دولتی از جمله وانت های پست، اداره پست، اداره راهنمایی و رانندگی، فروشگاه کوروش، چند بانک، چندین مغازه مخصوصا مشروب فروشیها و صدها اتوموبیل شخصی (بر اساس گزارش ژاندارمری) توسط معترضان به آتش کشیده میشوند.
۱۷ شهریور: از حوالی ساعت ده صبح میان مردم این شایعه به سرعت فراگیر میشود که سربازان ارتش از تیراندازی خودداری کرده اند و آنان که به مردم شلیک کرده اند سربازان و کماندوهای اسرائیلی بوده اند. بر اساس اسناد ساواک، حکومت به سرعت در صدد تکذیب این شایعه بر میآید که البته در آن فضا این تکذیب شنیده نمی شود. برخی از نیروهای ساواک در مقابل این شایعه را پخش میکنند که معترضان مردم نبوده اند، بلکه چریک های فلسطینی یا کمونیست بوده اند.
۱۷ شهریور: بر اساس گزارش های محرمانه ساواک به نخست وزیری، درگیری های میدان ژاله در طول روز به سایر نقاط پایتخت کشیده میشود. ساعت ۹:۴۰ در منطقه خیابان های منوچهری و فردوسی (تخمین ساواک: حدود هزار نفر)، ساعت ۱۰ در منطقه شوش و خیابان راه آهن (تخمین ساواک: حدود سه هزار نفر)، ساعت ۱۲ در منطقه نظام آباد (تخمین ساواک: شش هزار نفر) و حدود ساعت ۱۵ عصر در منطقه فرح آباد درگیری جدی میان مردم و ارتش به وجود میآید. چند کشته و صدها مجروح محصول این درگیری هاست که تا آخر شب ادامه دارد. ساواک میگوید همان روز در چند دانشگاه پایتخت از جمله ساعت ۱۶ در دانشگاه پلی تکنیک (تخمین ساواک: ۱۷۰۰ دانشجو) نیز درگیری به وجود میآید.
۱۷ شهریور: فرماندار نظامی در اطلاعیه شماره ۴ خود اعلام میکند ۵۸ نفر کشته و ۲۰۵ نفر مجروح شدهاند. البته بعدآً آمار ۸۷ کشته را تأیید کرد. دو روز بعد دادگستری اعلام کرد تعداد کشتهشدگان به ۹۵ نفر رسید.
۱۷ شهریور: “ریچارد اوپن هایمر” خبرگزار بی بی سی در تهران گزارش داد یکی از سربازانی که به او دستور داده بودند رو به سوی جمعیت شلیک کند، ابتدا فرمانده خود را هدف قرار داد و سپس خودش را کشت.
سالها بعد با افشای برخی اسناد روشن شد که در آن روز موارد دیگری از تمرد سربازان هم وجود داشته است. از جمله سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد به نام های قاسم دهقان، علی غفوری و محمد محمدی که طبق گزارشات داخلی “در حین اجرای مأموریت کنترل اغتشاشات، ضمن سرقت سه قبضه تفنگ ژـ۳ با ۳۰۰ تیرفشنگ متواری شدند”. فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف و مهدی محمدی کشته شد.
با پیروزی انقلاب و تشکیل دادگاه های انقلابی، حداقل شش افسر و سرباز ارتش به اتهام شرکت مستقیم در وقایع ۱۷ شهریور اعدام شدند. روزنامه کیهان زمان اعدام این شش نفر را ساعت ۲ و ۵۰ دقیقه سحرگاه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ اعلام کرد.
۱۷ شهریور: برخی اخبار حاکی از مقاومت منفی بخش هایی از دستگاه های حکومتی است. بر اساس خبر روزنامه آیندگان (شماره ۳۲۲۸) شبکه دوم تلویزیون ملی ایران عصر جمعه در واکنش به وقایع میدان ژاله یک موزیک غمانگیز پخش میکند. به دستور مقامات، این برنامه قطع میشود و یکی از برنامه های شاد رنگارنگ روی آنتن میرود.
۱۷ شهریور: از اوایل بعدازظهر هفدهم شهریور بازداشت های گسترده در شهرهای مختلف آغاز میشود. هدف اصلی، روحانیون تندرو و مذهبیون مخالف حکومت بوده اند. اغلب بازداشتیها ظرف چند روز آزاد میشوند.
۱۸ شهریور: مراجع تقلید وقت گلپایگانی، مرعشی نجفی و شریعتمداری معروف به مراجع ثلاثه بیانیه های تندی صادر کردند. با این حال تندترین و اولین بیانیه از آن آیت الله خمینی بود که میگفت “ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته میشد». آیت الله خمینی همچنین از افسران ارتش خواست «به دیگر برادران ارتشى خود که شاه را رها کردهاند و در پشتیبانى مردم، به دشمن حمله نمودهاند بپیوندید”.
آیت الله خمینی حدود یک هفته بعد بیانیه دومی را صادر کرد و خواستار اعتصابات سراسری شد.
۱۸ شهریور: چندین شهر کشور در پیامد وقایع میدان ژاله تهران وارد اعتصاب یا تظاهرات میشوند. بر اساس گزارش ساواک به نخست وزیری در شهرهای دزفول، آبادان، کرمان، زنجان، قزوین، یزد، تفت، اصفهان، قم، کاشان، تبریز، مشهد و کرمانشاه علاوه بر تعطیلی بازارها، میان مردم و ماموران زد و خورد پیش آمده است. چند نفر کشته و دهها نفر مجروح میشوند.
دهها بیانیه در شهرهای مختلف از طرف روحانیون یا با عنوان “جامعه روحانیت” منتشر شده و بازاریان را به اعتصاب دعوت کرده است. شبکه روحانیت از این فرصت استثنایی برای بسط دامنه نفوذ خود و در دست گرفتن ابتکار عمل استفاده میکند.
۱۸ شهریور: با جریحه دار شدن احساسات عمومی و خشم عمومی از خشونت اعمال شده، کشور مخصوصا بازاریان وارد فاز تازه ای از اعتصاب میشوند.
۱۸ شهریور: تماس تلفنی کارتر با پادشاه ایران از کمپ دیوید، آرزوی موفقیت او برای شاه و سکوت نسبی ایالات متحده در قبال وقایع میدان ژاله دستاویزی بزرگ در اختیار شبکه روحانیت میگذارد تا رنگ و بوی غرب ستیزانه و استعمار ستیزانه تجمعات را بیشتر کنند.
*تصنیف “ژاله خون شد“تصنیفی است ساخته حسین علیزاده بر روی شعر سیاوش کسرائی درباره هفدهم شهریور پنجاه و هفت.
از: بی بی سی