یاد مصدق را بمناسبت ۱۳۷ مین سالگرد تولدش «۲۹ اردیبهشت ماه ۱۲۶۱» بزرگ میداریم زیرا:
- این وارسته ملی در اوج آزاد منشی و پاک پنداری پیشگام وبانی تحولات بسیاری در سطح منطقه گردید و طی مدت کوتاه زمامداری خود توانست دموکراسی کامل را در کشور برقرار نماید،
- دولت مصدق اعلامیه جهانی حقوق بشر را ارج نهاد.
- همه رسانهها و مخالفان درنقد اوضاع آزاد بودند.
- دولت با مفهوم واقعی از پشتیبانی کامل ملت برخوردار بود.
- پیوسته ایرانی میاندیشید و ایرانی رفتار میکرد.
- در این دوران اقلیتهای قومی و مذهبی جذب هیچ گروهی برای ناتوان کردن حکومت نشدند زیرا دموکراسی، آزادی و غرور ملی، خردمندی و عدالتگستری را در آنان تقویت کرده بود.
- در ناسیونالیسم ایرانی مورد توجه شادروان دکتر محمدمصدق احساس برتریجویی نژادی یا عقیدتی، سلطهطلبی سیاسی یا گسترش مرزها وجود نداشت.
- نخست وزیر ملی با فرهنگ، خرد و دانش خود و با دوستی، همکاری و گرامیداشت ارزشهای فرهنگی و آیینی همه ایرانیان، ارزشهای درست را انتقال داد.
- این چهره ملی در مدت زمامداری با مفهوم واقعی به برقراری دموکراسی و حاکمیت ملی هویت بخشید.
- مانند همه مردان بزرگ و خردمند تاریخ بر عشق به میهن و دفاع از منافع ملی اهتمام می ورزید.
- حاکمیت ملی را به معنای راستین و اصولی برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود.
این مرد شایسته تاریخ معاصر وطنمان پیوسته معتقد بود:
& دولت باید بر پایه شایستهسالاری و درستکاری استوار باشد،
& سیاستگذاریها بایستی پیش از اجرا «در راستای منافع کشور و امکانات » کارشناسی شودو روش هایی که در رابطه با جامعه جهانی تعریف میشود باید با « مطالعه شرایط بینالمللی، خردورزی و رعایت حقوق دیگران » انجام شود،
& بینش رهبران براین مبنا بایستی استوار باشد که مدیریت کلان جای «خود رائی » نبوده وکشور ایران « جزیره ای » جدا نیست و توجه به ارتباطات بین المللی لازمه توسعه میباشد.
& سیاستگذاری اگر با شعارگرایی، توهم، ناآگاهی و ارزیابیهای یکسونگر همراه باشد به فاجعه میانجامد.
& در برخوردهای بینالمللی که در راستای تلاش برای احقاق حقوق کشور و ملت اجتناب نا پذیر بنظر میرسد، می توان با دانش، خردمندی و برنامهریزی هوشمندانه، آگاهی از قانونهای بینالمللی و ارزیابی و توجه لازم به قدرت و توان «طرف های رویارو» پیروز میدان شد.
& در صحنه بینالمللی، مبارزه باید توام با آگاهی، هوشمندی و شعور باشد نه شعار.
& باید فرصتها را یافت و از آنها سود جست و اگر فرصتی وجود نداشت، آن را بوجود آورد.
دولت مصدق حاکمیت ملی را به معنای راستین و جهانپسند در ایران برقرار کرد و همه ملتهای منطقه را نسبت به حقوق طبیعی و سیاسی خود آشنا نمود و راه و روشی که «کورش کبیر » با بیانیه «حقوق بشر » شناساند و عمل کرد « مبنا ی حکومت » خودتعین نمود.
«ملیگرایی ایرانی» از دید رهبر وارسته ملیمان یعنی: تبعیت از خواست مردم و بی توجهی به امیال فرد ی یا به ایدئولوژی خاص و ابرقدرتها.
مصدق در طول فعالیت سیاسی اش رهایی اقتصاد کشور از وابستگی و درمان روحیه سرخورده ملت از استیلای سرطانگونه ابرقدرتهای زمان را سر لوحه برنامه های خود قرار داد.
یک بار شعار نداد، ستیزه گری، پنهانکاری، خشونتگرایی نکرد، با بستن رسانهها جلوی آگاهی مردم را نگرفت، مخالفان را به بند نکشید، به مردم و به جامعه جهانی دروغ نگفت.
مهمتر از همه، در مبارزهای جهانی که با ابرقدرت زمان برای خلعید و احقاق حقوق ملت ایران درگرفت، با خردمندی و رعایت قوانین بینالمللی در عرصه جهانی با کاربرد بهینه افکار عمومی درجهان، دشمن را در زمین خودش شکست داد.
هیچ دولتمرد ایرانی منزوی و منفور جهانیان نگردید و جهان علیه وطنمان بسیج نشد و دولتمردانمان توهین و استهزای جهانیان را بر نیانگیختند، محبوب و قهرمان جهانیان نیز شدیم.
گرامیداشت حقوق شهروندی و بشری همه قومها، مذاهب و آیینها، بخشهایی جدانشدنی از ملیگرایی ایرانی بود.
از دید مصدق: بازگشت اعتماد به نفس و استقلال فکری مردمان کشور که زیر نفوذ، خشونت بیگانگان و فساد و خیانت فرمانروایان از بین رفته بود، بمراتب مهمتر از درآمدی بود که از فروش ذخایر طبیعی کشور حاصل می شد.
معتقد بود: نخست بایستی خودباوری ملت بازگردانده شود تا بدون اتکا به درآمد « بی زحمت نفت » بتواند با پشتوانه اندیشه، نوآوری، کار و تولید خود زندگی کند.
معتقد بود اعتماد به نفس ملی پیش زمینه استقلال فکری و در نتیجه استقلال اقتصادی و سیاسی کشور بشمار میرود.
خرد این بزرگ مرد ما را در ان زمان از سرخوردگی، از خود بیگانگی، فقر و فساد اقتصادی، وابستگی سیاسی و ناامیدی اجتماعی نجات داد و کشورمان را به اوج شناسایی و احترام جهانی رساند،
ایرانیان را به تواناییهای نهفته در خود آشنا نمود و زنگ بیداری ملت را به صدا درآورد.
بالاخره اینکه این رهبر منزه و وارسته: احیاء حقوق و آزادی های فردی و گروهی در قالب احزاب و سندیکاها که نا دیده گرفته شده بود، اثبات حقانیت ملت در ماجرای نفت و برنامه ریزی برای اعتبار بخشیدن به فرهنگ وطنمان « ناسیونالیسم ایرانی» را با تعریف اصولی حیاتی دوباره بخشید،
به این دلایل و بسیاری شواهد دیگر در مناسبت ها و سالگردها بزرگداشت این چهره ملی مردمی را گرامی میداریم