مراسم روز دانشجو به ویژه تحت تاثیر اعتراضات سراسری آبان ماه، تفاوتهای آشکاری با مراسم مشابه در سالهای قبل داشت. علی افشاری، از فعالان سابق دانشجویی، از منظر خود به بررسی این تفاوتها پرداخته است.
مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر امسال در دانشگاهها کاملا متفاوت با سالیان اخیر بود. برنامهها در مقایسه با گذشته حالت جنبشی بیشتری را بازتاب داد و تعداد تجمعات و تریبونهای آزاد آشکارا بر مراسم سخنرانی و میزگردها افزونی داشت. اعتراض به انسداد سیاسی، خفقان و فضای سنگین امنیتی وجه مشترک برنامهها در بعد سیاسی بود. همچنین تاکید بر عدالت و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض نمود پررنگی در تجمعات دانشجویی داشت.
ازاینرو میتوان گفت به صورت کمی و کیفی فعالیتها روند رو به رشدی را نشان داده و این امید را بهوجود آورده است که جنبش دانشجویی از دوران رکود خارج شود تا چارچوب زمانی فعالیتها به ۱۶ آذر بهمثابه رویداد آیینی و وحدتبخش دانشجویان محدود نشود.
در این خصوص باید توجه کرد که فعالیتهای امسال در شرایط سنگین امنیتی و هزینه بالای کنش انتقادی و بهخصوص حمایت از اعتراضات سراسری برگزار شد. برخی از فعالان دانشجویی پیشتر دستگیر شده و یا به نهادهای اطلاعاتی احضار شده بودند.
مراسم در صحن دانشگاهها و شعارها و مفاد پلاکاردها کاملا تحت تاثیر اعتراضات سراسری آبان ۹۸ و سرکوب خونین و فوقالعاده خشن آن بود. دانشجویان حمایت خود از خیزش مردمی را اعلام داشتند و ضمن همدردی با خانوادههای جانباختگان تصریح کردند که جنبش دانشجویی بخشی از حاملان کارزار دادخواهی است.
حال و هواى دانشگاهها نشان داد زخم عمیق آبان ۹۸ جز با تغییرات گسترده سیاسى و مجازات آمران و عاملان جنایتها درمان نمىشود. فصل جدید کنشگری که فعالان دانشجویی آن را ” مقاومت و اتحاد براى مبارزه” نامیدهاند، با رد توامان اصلاحطلبى و اصولگرایى افق آینده سیاستورزى جنبش دانشجویى را نشان مىدهد.
در مواردی، ضمن تاکید بر تغییرات ساختارى به پروژه بازسازى سلطنت نه گفته شد و پارادایمهای استبداد دینى و عرفى را که تجلى آنها جمهورى اسلامى و پادشاهى مطلقه پهلوىها است، مشترکا رد گردید.
برخی از برنامهها مانند مراسم دانشگاه زنجان به لحاظ استفاده از روشهای نمایشی در محکومیت کشتار حکومت و همراهی با معترضان معنادار و قابل توجه بود. استفاده از لباسهای خونین و رنگ قرمز در زمینه پوسترها نیز معنادار بود. بهعنوان نمونه در برنامه دانشجویی دانشگاه «امام خمینی قزوین» پرنده خونین به عنوان نشانهای دال بر “ممنوع بودن پرواز” توصیف شده بود.
اگرچه رویکرد چپ سنتی و ایدئولوژیک که با نگاه ایدئولوژیک به مشکلات اقتصادی و معیشتی پرداخته بود، در برخی از برنامهها مشاهده شد اما معلوم نیست این دیدگاه در بین دانشجویان عمومیت داشته باشد.
آرایش دیدگاههای سیاسی و نگاههای هویتی در دوره جدید فعالیت جنبش دانشجویی هنوز سیمای نهایی و پایدار خود را نیافته است. طرح شعارهایی که شباهت کشتار ۹۸ به سرکوب خونین راهپیمائی میدان ژاله در سال ۱۳۵۷ را گوشزد می کرد، همچنین مفاد برخی از بیانیههای صادرشده برای روز دانشجوی امسال به صورت غیرمستقیم همسویی با موضعگیری میرحسین موسوی در خصوص اعتراضات فراگیر نسبت به افزایش ناگهانی بهای حاملهای انرژی را بازتاب داد.
مسائل صنفی و دروندانشگاهی نیز در مفاد برنامهها حضور ملموسی داشت و مطالباتی در خصوص حل مشکلات رفاهی دانشجویان و بهخصوص اعتراض به تجاریسازی فزاینده در دانشگاهها و تنزل فضاهای آکادمیک به بنگاههای اقتصادی مشاهده شد.
عدم حضور حسن روحانی و غیبت رئیس جمهوری در بزرگداشت روزی که در تقویم رسمی نظام، روز دانشجو محسوب میشود نیز اتفاقی معنادار بود.
روحانی میدانست که در صورت حضور در هر دانشگاهی، آماج مخالفت گسترده دانشجویان قرار میگیرد که از وی به خاطر مشارکت در کشتار مردم معترض، پای گذاشتن بر قول و قرارهای انتخاباتیاش و برخورد ابزاری با دانشگاه و دانشجو حسابکشی می کنند.
برخورد منفی با مسئولان وزارتخانههای علوم و بهداشت در این خصوص روشنگر است. ازاینرو، دولت اعتدال درنیمه دومین دوره حیاتش عملا در دانشگاهها به پایان رسیده است. البته این پروسه از سال ۱۳۹۴ شروع شد و حتی در انتخابات ۹۶ جنبش دانشجویی به رویکرد حسن روحانی و اتخاذ مواضع رادیکال از سوی او با دیده تردید نگریست.
فعالان دانشجویی علاوه بر مسائل سیاسی کلان، از دریچه صنفی و دروندانشگاهی نیز دولت روحانی را پروژهای برای زمینگیر کردن نیروهای جامعه مدنی از جمله جنبش دانشجویی میدانند که هدف گرفتار کردن فعالان دانشجویی در حلقه انقیاد درونی و انفعال بهواسطه هژمونیک شدن رویکردهای سترون دولتمحور را دنبال میکند.
همچنین در این دوره زمانی، پارادایم تجاریسازی دانشگاه و تبدیل آن به کارخانه تولید مدرک گسترش یافت. نتیجه نهایی رویکرد دولت روحانی مرگ دانشگاهها و تعطیلی جنبش دانشجویی به شیوهای دیگر بود که بر خلاف تصور حاملان و برنامهریزان آن، جنبش دانشجویی زود متوجه این ترفند شد و علیرغم همه مشکلات و فشارها و رکود موجود توانست خود را از این تنگنا بیرون بکشد.
البته در این مسیر هم اصلاحطلبان میانه به رهبری سید محمد خاتمی که عملا انفعال و تسلیم در برابر تحمیل قواعد بازی از سوی نهاد ولایت فقیه را به جامعه تزریق میکردند نقش داشتند و هم بخشی از فعالان دانشجویی سابق که با چرخش فاحش در دیدگاهها و قرار گرفتن در موضعی متضاد با دوران فعالیتهای دانشجویی، یاریگر تحمیل انفعال و کنشپذیری بر دانشجویان شدند تا سقف خواستههایشان را به تلاشهای محدود دولتمردان اعتدالی تنزل دهند.
با این همه، جنبش دانشجویی ولو با گامهای کوچک توانست خود را از مسیر انحرافی سالهای ۹۱ تا ۹۴ خارج سازد. دستگاه امنیتی و جناحهای سیاسی نظام برای تامین منافع خود در دانشگاه با تبلیغات سنگین و تمهیدات بسیار عملکرد تاریخی جنبش دانشجویی و بهخصوص سیر تکاملی تحولات آن در دهههای هفتاد و هشتاد را تخطئه میکردند.
بدینترتیب، از سال ۹۴ به بعد گسست گفتمانی و سیاسی جنبش دانشجویی زود پایان یافت و دوباره در ریل مناسب فعالیت خود قرار گرفت.
ابراهیم رئیسی نیز بهرغم اینکه در حلقه حفاظت امنیتی بالایی قرار داشت، اما آماج برخورد منفی دانشجویان دانشگاه تهران قرار گرفت تا مقامات ارشد نظام از هر دو جناح مطرود جنبش دانشجویی باشند.
ازاینرو، اصل فعالیتهای جنبشی در ۱۶ آذر امسال مستقل از اعتراضات سراسری آبان ۹۸ از دل تجارب فعالان دانشجویی و واقعیتهای حاکم بر عرصه عمومی ایران متولد شده بود. رصد کردن فعالیتهای امسال به مناسبت بزرگداشت ۱۶ آذر در دانشگاهها و تجزیه و تحلیل محتوایی آنها، خط سیر جدید جنبش دانشجویی را نشان میدهد که تطبیق بالایی با نگرش حاکم بر نیروهای اجتماعی معترض به وضع موجود دارد و به نوبه خود میتواند میل به تغییرات سیاسی گسترده در ایران را تعمیق بخشد.
از: دویچه وله