اعضایش را نامیان ورزش و سینمای ایران تشکیل میدهند. رسول خادم شخصا مدیرعامل این موسسه خیریه است اما حالا چهرههایی مانند «حسن رحیمی» قهرمان کنونی کشتی آزاد ایران، کمیل قاسمی، «پرویز پرستویی» بازیگر سینما، «هادی حبیبی» سرمربی کشتی، «مهدی برایتی» مربی سابق تیمهای ملی کشتی، «عزتالله اکبری» ملیپوش کنونی تیم ملی ایران، «احسان لشکری» قهرمان سابق کشتی جهان و دارنده مدال برنز المپیک لندن، «امیر توکلیان» مربی سابق تیم ملی کشتی، «عباس طحان» ملیپوش کنونی تیم ملی کشتی و «سجاد گنجزاده» قهرمان کاراته جهان و عضو کنونی تیم ملی هم کنار او هستند.
فعالیت آنها در سیل سیستانوبلوچستان، خوزستان و همینطور مازندران میدانی بود؛ یعنی هیچ قلم جنسی را باواسطه به دست سیلزدهها ارسال نکردند. رسول خادم تقریبا بهتمامی اعزام و ارسالهای کالا نظارت داشت.
موج دوم این نهاد با ورود کرونا به ایران آغاز شد. جایی که خانوادههای نیازمند در تهران و شهرستانها شناسایی میشدند و اعضای این گروه شخصا باید اقلام را به دست نیازمندها میرساندند.
«پرویز پرستویی» بازیگر سینما و تئاتر ایران به روزنامه «گل» در مورد چرایی همکاریاش با این نهاد خیریه گفته بود: «تصمیم گرفتم از فعالیت مجازی دست بکشم و وارد میدان شوم.» پرستویی توصیف کرده بود کسانی که با این گروه همکاری میکنند، خودشان هم باید در خرید، بستهبندی و توزیع آن سهیم شوند.
علی کریمی در هر دو مقطع باواسطه و مستقیم تلاش کرد با این گروه همکاری کند. نخستین بار در سیل سیستان بود. یکی از اعضای این گروه که نمیخواهد نامی از او برده شود به «ایرانوایر» میگوید: «گفت من کمک میکنم، اما هرجور که خودتان صلاح دیدید هزینه کنید.»
اعضای خیریه ابتدا تصمیم داشتند که از کمکهای علی کریمی برای کمک به سیلزدههای سیستان استفاده کنند، اما میزان مشارکت مردمی و سلبریتیهای ورزش و سینما به حدی بود که کمک کریمی، باقی ماند: «ما اول انتظار چنین مبلغی را نداشتیم. مسلما قرار نیست به شما یا هرکسی بگوییم چقدر کمک کرد، اما واقعا شوکه شدیم. آقا رسول (خادم) تصمیم گرفت که به پولی که علی کریمی ارسال کرده فعلا دست نزند. میگفت جایی که لازم باشد استفاده میکنیم تا اسم علی هم برای همیشه بماند.»
آنچه در مورد این نهاد خیریه نمیدانیم این است که رسول خادم چرا نهاد «خادمین امام علی ابن ابیطالب» را بنا کرد. رسول خادم نذر کرده بود که اگر در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا قهرمان شود، نهاد یا «هیاتی» را تاسیس کند که در امور فرهنگی یا به عبارتی صحیحتر «مذهبی» فعال باشد؛ کمی دیر، اما سرانجام تاسیسش کرد. اما حالا همان نهادش تبدیل به یکی از موثرترین سازمانهای خیریه ایران شده که البته کمکی هم از سوی نهادهای دولتی دریافت نمیکند.
به همین دلیل بود که رسول خادم تصمیم میگیرد کمک علی کریمی به سیستان را تبدیل به یک کمک ماندگار در روستاهای این استان کند.
«از زمان سیل، مدام در شهرها و روستاهای سیستان بود. دیگر آنجا را مثل شهر خودش میشناخت. متوجه شد که در روستای مولاآباد کشاری، چیزی به نام دبیرستان دخترانه اصلا وجود ندارد؛ یعنی بچهها از سال اول تا ششم درس میخواندند.»
تصمیم گروه خیریه بر این شد که دبیرستانی با زیربنای ۱۳۲ متر با سه کلاس درس برای ۶۰ دانشآموز در مولاآباد کشاری تاسیس شود. درعینحال با باقی پولی که از کمک علی کریمی باقیمانده و همینطور سایر کمکهای مردمی هم سه خانه در روستای «وش آپی» برای سه خانواده ساخته شود.
روستای وش آپی، در سرشماری سال ۱۳۹۵ فقط ۷۸ نفر جمعیت داشت و یکی از محرومترین روستاهای ایران است. روستای مولاآباد کشاری هم در سرشماری همین سال ۳۰۷ نفر جمعیت را ثبت کرد.
روز کلنگزنی، رسول خادم قهرمان جهان و المپیک بهعنوان نماینده این خیریه، «حسن رحیمی» قهرمان کشتی آزاد جهان و عنواندار المپیک، «میثم نصیری» قهرمان کشتی آسیا، «اکرم خدابنده» نایبقهرمان تکواندو بازیهای آسیایی و البته «سلیم کدخدا» فرماندار شهرستان و همینطور نمایندههایی از آموزش و پروش حضور داشتند. علی کریمی اما نبود. دعوتش کردند، ولی ترجیح داد که در خانه بماند و فقط خبر کلنگزنی را بشوند. پیغام داده بود که نامی هم از او برده نشود؛ اما پنهان نماند.
کسی حاضر نیست مبلغ کمک علی کریمی را فاش کند. اما شنیدههای موثق «ایرانوایر» به عددی بیش از صد میلیون تومان رسیده است.
باید کمی در زمان سفر کرد و به روزهایی رسید که علی کریمی شماره هشت تیم ملی ایران بود. زمانی که «برانکو ایوانکوویچ» بهعنوان سرمربی تیم ملی در لابی هتل المپیک مشغول گفتوگو با وی بود، خانمی به همراه دخترش به سمت اتاق کریمی میرفتند. ایوانکویچ به اطرافیانش گفته بود کریمی تنها بازیکنی است که اجازه میدهم میهمان داشته باشد. او فاش کرده بود که در همان لحظات که با مادر و دختر حرف میزد هم در حال تهیه جهیزیه این دختر بود.
چندی بعد خبردار شده بود که کریمی هر ماه اتومبیل خود را پر از اسباببازی، داروهای اولیه، مواد خوراکی و پوشاک میکند و به روستای «قیدار» که میان قزوین و زنجان واقع شده است، میرود. قرار بود در یکی از این دفعهها، عکاسی به روستا برود و از این اقدام کریمی گزارش تصویری تهیه کند اما این ملیپوش سابق، دوربین عکاس را گرفت و از او خواست بهجای تهیه گزارش، در توزیع وسایل به خانوادهها کمک کند. عصر همان روز دو دروازه در کوچههای خاکی کاشته شد و علی کریمی به همراه عکاس و اهالی محل با بچههای روستا فوتبال بازی کردند.
کمی بعد خبر رسید که کریمی هزینه تحصیل چند کودک افغانستانی در ایران را تقبل کرده است. بااینحال او از رسانهای شدن این اخبار بهشدت دوری میکند. او سکوت را همیشه ترجیح داده است؛ حتی وقتی دیوانهوار در زمین، مدافعان تیم ملی آلمان را دریبل میزد.
او پیشازاین با «جواد ظریف» دعوایی اینستاگرامی داشت. زمانی که محمدجواد ظریف گفته بود «به دفاع از مردم فلسطین افتخار میکند» و همینطور مدعی شد «امروز همه ما زیر فشار هستیم» علی کریمی اما یک روز بعد در اینستاگرام خود نوشت: «آقای دکتر کدوم (ما) تحتفشارند؟ (ما) ما یا (ما) شما دقیقا؟»
برایش مرز وجود ندارد؛ از فوتبال تا سیاست و جامعه. هرجا لازم باشد پا به توپ میشود و دریبل میزند.
از: ایران وایر